revol-barn.indd

Size: px
Start display at page:

Download "revol-barn.indd"

Transcription

1 مترجم: سوسن بها

2 نويسند : نو هانسكى مترجم: سوسن بها نشر: كانو پژ هشى «نگا» چاپ لكتر نيكى: جولا 2012 پستى: Negah Box Stockholm - Sweden سايت لكتر نيك: پست لكتر نيك: info@negah1.com

3 پيش گفتا مترجم نوشته نو هانسكى مانى ست جذ تكا هند. نوشتا ست يك تا يخ گويه گى شفاهى به شكل خاطر نويسى نه توسط صاحب خاطر بلكه نويسند كه پا صحبت ست ما بز گ «ماشا» مىنشيند. كوتا مقدمه نقلا» ها «بچه ما فنلاند هانسكى نويسند نو نگا تا يخ من ها ساير كتا مانند كتا «هر چند ين مىنويسد: كتا ين مستند نيست ما هما حقيقت نشا «. نو هانسكى شا مى كند كه مر نقلا عظيم كتبر توسط كسانى پيش كشا حمت بر نقلا ين گر با نه تر تسكى. كه نه لنين ند فت تهى ستا جامعه بو كه كمتر ندگى شا فد كا هاشا تا يخنويسى ين نقلا مد ست. «ماشا» شخصيت صلى ما كه به بر من هم مثل ستا عزيز نش ما «ماشنكا» يعنى ماشا عزيز كوچولو شد با ها با ها مر به گريه ند خت با ها يگر به قهقهه شت ما شر سرگذشت ختركى هفت ساله ست كه بر ست هنگر پد يك شنبه خونين 1905 به محل كا مستانى مى سا بعد سن نو سالگى يكى مبا ين بى شما ست كه كا فتح مى كنند مى شوند. كه همين مر ست كو كى ها ميليو پ ر غصه ماشا قصه ندگى ستا گوشه كنا ين جها نه سرشا عشق شا ند ما ندگى با ها بى مهر غم فرين ست. «ماشنكا» من تجسم نيا شر فت تى نسا ها حمت كش صر حت بيا نسا هايى ست كه بر پاها خو هر چند

4 كوتا يستا ند عشق محبت عاطفه محيط پير مو شا محر بو ند ما كوچك شا يا بى كر عشق ست جو شا يينه بى يغ صد قت. خو ند چنا تاثير بر من گذ شت كه حيفم مد تجربه لحظا تلخ شيرين عزيز با ترجمه با شما قسمت نكنم. نمى نم ين حس تنهايم يا همه شما كه ين ما مى خو نيد با من مو فقيد كه قصه تشابها فر نى با مسايل نسل ما عين. حا با تما محركه نير كتبر نقلا قعيا جديد ها يچه بد ها خوبى هاشا بر ها ما با مى كند. قصه سرشا غر شا غم شتى پليد عين حا يبايى شكو طبقه بخشى حد قل قعى تصوير نقلا» «بچه ها ست. نسانى كا گر ست بد يدي ولوژيكى يا قهرما سا ها يج غير مينى نماياند قد. چكامه شكو شخصيتى ست كه نج صيقل خو ست به يبايى با بهترين جلو شكوفايى غا كر نسانيت خشانش قلب مى گر مى كند. «ماشا» مى گويم ماشايى كه ين سا ها با ها بغل گرفته همپايش قد بوسيد شك چهر ستر. ماشا هما سيند لا پر لتا يا ست كه با قد هايش جها مىلر ند. ست بسيا عزيز كه غلط گير متن طر حى كتا به من كمك كر ند نخو سته ند كه نا شا شو صميمانه تشكر مى كنم. تقديم به همه ماشنكاها جنبش كا گر! سوسن بها جولا 2012

5 فصل به كفش هايش نگا كر بند كفش چپش با هر قدمى كه برمى شت هم با مى شد. با خو فكر كر تلا كر كه بين حا حشتناكى كه حاطه كر بو هى بيابد. - كجا مى سخت فشر. كوچكش خو هر ست ند ماشا گفت: - بند كفشم با شد. به پايش شا كر. بر غرغركنا گفت: بهت چى گفته بو چكمه ها نويت نپو! كفش كهنه ها پنبه بند با نمى شد ين جو كفشاتم خر مى كنى. ند با هر كلمه ست ماشا مى فشر نگا كه مى خو ست كلما ستش هجى كند. - مو ظب با ند ستش! جا مى ك نى. تو كه ها مى شناسى هر چند هم كوچك باشند بايد به خو شا برسند. پيوتر يو نويچ هنگر خو به خو هر بر خم كر سر ماشا نو كر. ند خوشحا بو كه هنگر ند خطا كر ست نه طو كه معمولا كا گا خطابش مى كر : خر يا خنگه يا چيز بدتر. -! جماعت مى شناسم! كر. ماشا ست پير گفت با ژست مر كى جملا ين ند جمعيتى سيا گرفته بد بو برشا فر گرفته بو. ماشا صد يى پشت سر شنيد: - پد كوچك (تز ) قتى كه ماها ببيند چه خو هد گفت ست همين موقع ست ماشا ها شد. كسى بر بند كفشش پا گذ شته بو قبل چپش پا خشنى كا گر چكمه كند پيد فرصت بغل كر كه هنگر ين لگد كر بو. پيوتر يو نويچ با نا حتى گفت:

6 - تو نبايد مر خونه بير ميومد با ستمالى هن چهر كثيف ماشا پا كر. ماشا ميا هق هق جو : كر. نو هنگر گر ببينم مىتونم تز كه بو به من قو ند - ند سعى كر شانه خالى كند: - من چنين قولى ند. ين طو مه : - تو مثل هميشه غر لجبا كر. به مر كنا ستى ير چشمى نگا كر. قطع كر : حرفش كلما با ين هنگر - بسه يگه تو بايد مثل يك مر برخو كنى شانه خالى نكنى. سپس ماشا بر شانه هايش بلند كر به طر ند برگشت: - بند كفشش گر بز.. گر بند با سر پتويى ها ستكش يى با تر ند ماشا ستش بطر بر كر : - ين قد سفت نه ند شكا! ند به سر به نگا كر نفس عميقى كشيد. ماشا مه : - تو نبايد عصبانى باشى ند شكا. سعى كر با ستش به سر بر برساند. صد سا هنگر باعث شد كه ماشا ستش عقب بكشد. - سرجا بشين بچه! صو ند فعه مى كه به ماشا نگا كر هم كشيد شد بو. - بند كفش هاتو با بهتر مىبند. ين ته قلب گفت چشمكى به خو هر. كر. به جلو كوچولويش پا هميشه همين طو بو خو سر ماشا مى كشيد هر قت حسا مى كر كه حقش ست نگى هم به مى ما. گر كس يگر سر ماشا جيغ مى كشيد يا صد يش بلند مى كر بلافاصله طر ماشا مى گرفت گر لا بو عو هم مى فتا. ماشا شانه ها هنگر نيم خيز شد با تعجب به جمعيت نبوهى كه مثل سيا ما حلقه مثل ما خزند طو خيابا ها پتر بو گ به طر كا مستانى به جلو مى خزيد نگاهى فكند. با خو گفت: - ين همه تو نيا هست با تر به طر فش نگريست. مىبينى يا هنو تز پرسيد مرتب مى كر بر يش پوست حالى كه كلا هنگر

7 خو پله ها نمايا نكر ماشا جو : - نه نمىبينمش. به بر گفت: - من گرسنه ند شكا مىتونم يه تيكه پير گه كه بابوشكا بخو بر ست جيبش كر تيكه پير گه بريد به طر كر. - بقيه بعد بهت مى ين گفت خر ها نا كف ستش ليسيد. شانه ها هنگر شد خند تكا خو. - تو قعا باعث خند به طر خانه تز پيمايى مى كنى كه تقاضا نا كنى پير گه مى خو ماشا با هن پ ر گفت: - قر تز به ما نو بد هنگر قهقهه نا گفت: - معلومه كه مى پله ها قصر مى يسته نا ها گر بز گ بين هايى كه جلو مى شن تقسيم مى كنه. يا تو نر نوبت شما كه سيد قشنگ بر تعظيم كنين شانه هايش بلند كر. بيشتر ماشا هنگر با لحنى شا گفت: - حالا پله ها مىبينيش يا هنو خو بيد نشد كى مى نه شايد بهترين نانو باشه. تصو كن نا ها بز گ گر جو ست پخت شخص پد كوچك خيلى مز مى با كن. ماشا با خوشحالى خنديد يش بر هنگر نو كر گفت: - تو خيلى بامز با من شوخى مى كنى عمو خو تا گو س ر هنگر خم كر. كر : مزمه هنگر يه چيز بامز هم تو بايد شته باشى. تكانى خو مه : - خوشگل به تو نمى شه گفت ما تو چيز هست كه يبايى قشنگتر. تو عشق مهربانى هست كوچولو. ين چيز ها بلافاصله مى شه يد ين چيزها مى شه چشما نا پد حر ين ببينى. مىتونى باطن يك چشم خوند خوند. ما من : چنين حى هاله نو نى عشق ست كه بر مى ند. ند لتما كنا گفت: - پيوتر يو نويچ خو هش مى كنم ين جو حرفا به ماشا نگين خو ضى مى شه يگه نمى شه با حر يا چيز بهش گفت. : مه ست نشيند پسر ها حر كه نگا به هنگرخو مهربانى عشق به نسا! ين چيزيست كه فقط ها مى تو نند شته باشند. لبته ين جا شا خو محبت ها نگا ما باشند طو شوند كه ين مى هم پيد جا مر نى

8 پرتش مى كر مى خو مى مشر پد ها بو. ين يكى من ما ست. ما با نمى كنيد فقط قتى حا م ر بو ما معذ خو هى كر بر لين با من ما عصبانى يد : - حر بى خو نمى خو بونت بشنو. نز يك بو بزند. بو. پوشاند صو غلتا شت ها شك كر نگا به خو هر ند - خر چر گريه مى كنى ماشا گريه كنا گفت: - عمو ين قد قشنگ با ما حر مى نه من ما خو مو به يا ند شايد هرگز جو ند شته. هنگر با جويى گفت: بو مهربو خو من مثل ما ست نمى تو به يا ما شته كه جو لبته - لا من چى فكر مى كنم ماشا من فكر مى كنم كه ما مو مى نى باشه! بهتر نبو گه ين جا با ما هستن فقط ين طو يه كه ما نمىتونيم ببينيمشو من ين حس مى كنم. تو چى فكر مى كنى ند شكا حلقه كر. با ستش گفت به پسر ين : گرفته جو با صد يى ند - بايد ين جو باشه پيوتر يو نويچ خو بيشتر به هنگر چسباند. جايى جلو صف صد خد تز حفظ كند شنيد شد. سر به همر با نز يك مى شد ملو فضا مى نباشت بز همه جا فر گرفت. هنگر كلا كر. خو ند به شر ب م سا با صد بر شت سر ماشا با خو فكر كر : - ماما ين جاست با نگاهى جستجوگر به طر فش نظر ند خت. هز سر تكا خو. مى مو طر فش - ماما ماماشكا خو تو به من نشو بد. عا كر با ست چپش بر خو صليب كشيد. صد عميق هنگر بين پا پو هايى كه بر شت تمامى تنش حسا مى شد. ماشا بر لين با طو ندگى هفت ساله حسا كر كه ما به نز يك ست. - ما ما ماماشكا مزمه ستش گر هنگر حلقه كر. هنگر به مى ستش كنا شانه هايش پايين غوشش كشيد. با صد يى بغض گرفته مزمه كر : - با طفلكم با هميشه بر ماهاست كه تفاقا بد مى فته پيشانى ماشا بوسيد. - ييوتر يو نويچ پيوتر يو نويچ ند با بى صبر به كنا كشيد گفت: - فكر مى كنيد كه تز به ما كمك مى كند به حر ما گو مى هد با مى كنيد پيوتر

9 يو نويچ هنگر گفت: - مثل شنه ماشا با به شانه هايش گذ شت با شصت چپش ماغش گرفت با لحنى مو گا نه مه : - مساله ين جا كه مى نى ند شكا تز نيكلا خو قلبه شكا نيس شكا لا خو ها طر فشه. منظو يرها هم ها يگه كه خو مر مو مى مكن با چاپلوسى بر پد كوچك مىپلكن مى گن مر ضع شو ين قد خوبه كه ين بهتر نمى خو باشن. ما لا ند شكا قتى كه تز ببينه ما همه پيش مديم هم با پشتو نه كليسا با خو گاپو همه چيز بر شن مى شه به ما گو مى كنه. - بعله من متوجه هستم پيوتر يو نويچ ما... قطع كر : حرفش هنگر - ما ند پسر همينه كه من گفتم. : مه با صر ند - من حرفتو با مى كنم ما چر هرگز تنها بير نمى به كا خونه ها سر نمى نه لبا مىپوشيد مبد لبا بو من تز گه چطو مر كه ضع نمىبينه خو يه معمولى مى فتم به ميو مر نا مىپرسيد كه ضعشو چطو نظرشو نسبت به تز چيه... هنگر با عصبانيت گفت: - تو بد فكر حر مى نى پسر فكر كن بر تز لكساند چه تفاقى فتا با بمب تيكه تيكه كر همچين مايى ين پ ر سيه. پ ر يو نه. ما معترضن هم يگه پا مى كنن تو مى خو كه ين تز سفيد به ميو ها بر گه ين قد بچه نبو مى فهميد باها چكا كنم. حر بى خو جع به پد كوچك نمى خو بشنو من.. تكا ند كوچك صو جلو كر گر مشت ها ها حر ين بعد لحظه هن غ رلندكنا گفت: - تو مثل پد تى مو ظب با به سيبر نيفتى! : شوخى مه به لحظه بعد ما هشد ين عالمه يك بو مگه نه همه قر كنه كا ند شت كس حتيا هيچ بو تو تز گه - همه چيز شته باشن. بهشت مين مى شد كبا خو بر همه هر لابد مجانى مگه نه ند شكا ين طو فكر نكر مگه به علامت نفى تكا سر خم شد هنگر لحن تهديد ميز تحقير شد ند.

10 ماشا با لتما گفت: - خو هش مى كنم عمو با ند شكا عو نكن گونه ها هنگر نو كر. هنگر به نرمى گفت: - يگه عو نمى كنم كفتر من چانه پسر ست گرفت. گريه نكن حالا ند من خو هم كه به سن سا تو بو ين خو خيا ها شتم. ينا چيز نيس كه خجالت بكشه برعكس بايد به نا فتخا كر. خب ستت كه لبا قتى صبح مر تو بگم. به چيز من فكر كر بگذ يم ند به من بد مىپوشيد ين مساله به هنم سيد مثل بر من شن شد كه چر من سر كا تو مثل يك مر تو كشيد. خجالت يه جو ستش كنم نمى كوچكت صد به سم كا مى كنى ما فقط چها سا بر ين سن هم كوچولو لاغر هستى. يستا. يك فعه كر نگا با تعجب به مر ند مر كه پشت سر بو گفت: - يستا پرستوها مى شما پسر ند ه ل صلن. متوجه ضربه نشد به طر هنگر برگشت: - ييوتر يو نويچ پيوتر يو نويچ. شا گرفته بغض صد با سر نجا يو نو يچ پيوتر مى كر تكر با هيجا ند گفت: - من هرگز حر هايى كه شما لا به من گفتيد فر مو نمى كنم ست شد فشر. هنگر ماشا جيغ كشيد: - خد يا چقد هست! صد بابوشكا تقليد كر بر خو صليب كشيد با لتها : مه - حالا يگه سيديم گر كشيد. شانه هايش بلند كر. مىبينى پرسيد: خب حالا تز هنگر - - نه نمىبينم حالى كه هنگر فضا مى چرخاند خند كنا مه : - من فقط ها شمايل مىبينم. سر سر فضا سيع جلو كا مستانى پوشيد شد بو. هز عكس شمايل تز خانو به طر پنجر ها كا گرفته شد بو. قر بو كه خو تز ببيند مر چقد ست ند به عتما ند. با مى با نتظا گر جمعيت به كا نز يك مى شد. صد ها هز ستقبا تز سفيد كشيش گاپو كه به نمايند گى طر كا گر پتر بو گ قر بو نامه تسليم تز كند گر كشيد بو ند. جمعيت نتها صف به طر غير قابل توصيفى بى تابانه فشا مى ند تا هر طو كه شد

11 پد كوچك ببينند. هنگر ماشا شانه هايش بلند كر بى تابانه پرسيد: - مىبينى - نه لى يه عالمه سربا با شنل ها سيا مىبينم. ين گفت به طر كا شا كر. : جو هنگر - ينا گا مخصو محافظ يند با ين حسا به پيد مى شه. سكو كوتا منفجر شد. طى لحظه گلوله شليك هز با سر همين لحظه هو مرگ بر سر سر محوطه سيع طر كا حكم فرما گر يد. مر با نگا ها پ رسند به يك يگر مىنگريستند تا ين كه ضجه خمى ها مو حشت بر يا سيا نسانى ما ير فتن گر عقب با عجله به تلاشى عبث بر شد شوكه مر فكند. گلوله ها پر ختند. فريا ها مر فضا طر پ ر كر بو نگا ست يو عظيم كر. فشا با كا نو نى ها پنجر ها لجثه ند همر با صد ژير پرسيد: - پيوتر يو نويچ پيوتر يو نويچ چر تير ند مى كنن صامت گنگ هنگر پسر نگا كر. خو به تمامى چهر پريد بو. چشما سياهش شك لبريز بو. ماشين ماشا شانه به مين گذ شت به سينه فشر. با كر جا به همر جمعيت به جلو ند شو. گلوله ها بيشتر بالا سر ها صفير كشيد فريا خمى ها بلند شد. ها هيجانى كو يك يگر ير پا مى گذ شتند تا ما گلوله هايى كه به سرعت به طر ت ن ها عريا ستا بى سلا شا شليك مى شد ما به مانند. فريا بى ما هم ما هز ها به سما خاكستر بلند شد: - قز ها قز ها! ين فريا باعث شد جمعيت با هنى ك شند صد قايم كر خو بر يد. طر به نفس نا ها شيهه كشا سب فشر يو برگر ند يش هنگر ها مى مد. - بچه ها بچه ها! خم شد ند بر چسباند به نو نش لر ماشا ها نديشيد. به هنگر تلا كر با پشتش حافظ ها باشد. بعد لحظه تشخيص صد ها بر يش يگر مكا پذير نبو. با چشما بسته ك مر خ م نتظا حا ثه غير قابل پيش گير بو. بد خميد به شد منقبضش با كا ها فلز تيز سب تصا كر. - حالا حالا... به سرعت مغز گذشت ماشا به سينه فشر. بينى كر عر سب بو شد كنا به سرعت هيكل حيو نى كه قتى

12 گذشت سو ند با ستش حسا كر. قبل كه نو نش خم شوند به مين بغلتد بر لحظه مثل شكه بى حركت يستا با حتيا چشمانش نا ستغاثه فريا بو. فته فر صو تى بر طر چيز همه كر. با حركت به هو چپش ست با بى مقى. به خو كمك بر ند تا تو نست ند نحيف هم كشيد ماشا كه بر يستا بو لمس كند. صد لر نش شنيد: - عمو مى يز مى يز. سو ند با كر به پشت بكشد. با ست چپش خم عميق با يش لمس كر نگشتانش خو چسبنا شد. همين لحظه ستا ماشا بر صو تش كر. حسا پيوتر يو نويچ پيوتر يو نويچ شنيد كه ند ير گوشش مزمه مى كند: - من هيچيم نيست ما پايم فته چو سب لگد ما. ماشا كامل كامله هيچ طو نشد شما ما نجا ين. مىتونيم كمكتو كنيم چكا كنيم بر تو پيوتر يو نويچ خس خس كنا هنگر نفس جمع كر : - هيچ كا هيچ كا ند ما ين يكشنبه فر مو نكن! به من ين قو بد! ين هرگز فر مو نكن پسركم. لب ها بى خونش با به هم فشر شد چهر بى نگش هم فر فت. گوشش پچ پچ كر : ند - پيوتر يو نويچ ما هرگز تو فر مو نخو هيم كر ما قو مى هيم هيچ چيز فر مو نكنيم. تقريبا كشا مه : - مى شنويد هيچ چيز! قو مى هيم. ناگها هنگر هانش گشو چشما سياهش بد بينايى به جلو : - چر پد كوچك چر بقيه حر هانش ماند لبا نيمه گشو خو بير جهيد. ساكت ما ند ماشا به بد بى جانش بو ند. ماشا حا لر يد خو بو. چسباند به بر محوطه كا فريا ناله تو مر تحت تعقيب مىلر يد. كسى پايش به پا هنگر گير كر بى ست بر جسد فتا. نى بو كه طفلى بغل شت. مجسمه با چشمانى شيشه بى فر به ماشا. قند كو به كا سبى گير كر پاي ين گو چپ تا چانه طفل شكافته شد بو. كلماتى نامفهو پشت سر هم مى كر. فتا خيز جا بلند شد گر خونين به سينه فشر ميد گ م شد. ند حالى كه مىلر يد نگا كه سرما بلر گفت:

13 - ماشا بچه يد كمك كن منو به خونه برسو. ماشنكا پا قطع شد كمكم كن. تكر بو كر ماشا به طر حالى كه ستانش با لتما ين مى كر. پيچه شكم ماشا چنا به كه يش برگر ند ستفر كر بعد تا مدتى تف مى كر سر نجا با هن صو خو پا كر به بر گفت: - ند شكا من شلو جيش كر فكر مى كنى بابوشكا چى بگه - هيچى نمى گه ماشا حتيا نيس بترسى منم به خو جيش عيبى ند ماشنكا فقط بايد بتونيم ين جا يم. با ستش به شانه ماشا تكيه كر يك پا بلند شد حالى كه لبش مى گزيد به پايش نگا كر با بغض يش بر گر نيد. - مىتونى ماشا پرسيد بد كه منتظر جو باشد يك قد به جلو بر شت. با شجاعت با يستا ها مكر بين خمى ها كشته ها شد ميا طا نصر گذشتند. ند گفت: - ماشنكا من بيشتر ين نمى تونم پا خيلى مى كنه. به گريه فتا. ماشا با ناتو نى به بر. بر با صد بغض لو : - گريه نكن ند شكا ستش نو كر. پير مر مو سفيد كه هيچى به سر ند شت با سرعت بر كنا شا شد. - ماشا نبا پير مر فريا : - عمو عمو عمو كوچولو ند شكا كمك كن يگه نمىتونه بر. شانه ير ست بر بير كشيد نبا مر يد به سيد. - خو هش مى كنم خو هش مى كنم عمو جو ند شكا كمك كن. با لتما كر خو جلو پا مر ند خت. پير مر با نابا به كو بو سر تكا مى. چشمانش بست نگا مى خو ست ين صحنه نكا كند. با ست ها يز يستا بو عاجز نه به ماشا ته خيابا بر يش چشم خته بو. به طر ماشا خم شد مين بلند كر پاهايش يستاند هم چنا غايب پرسيد: - كد ند شكا - من من ند شكا من پشته عمو. ماشا پير مر با خو به طر بر كشيد كه كنا پيا هم كوبيد شد بو. فتا پير مر به پسر خير شد تقريبا با شمنى پرسيد:

14 - تو ند شكايى. به علامت تاييد تكا سر ند ماشا ضافه كر : بر. نمىتونه خو منه بز گ بر - كر. پا ماغش با ستكش كر شا به كفش پتويى ند پير مر غيه كشيد: بلند كر مين ند تيكه تيكه كر من ند من ند - شانه ند خت تقريبا شر به يد با كوله با نتها خيابا كر. بعد لحظه به طر ماشا كه سعى مى كر با همگا شو برگشت پرسيد: - شم ها كجا ندگى مى كنين - ما خيابا شير كا سه پتر سكايا ستو نا ندگى مى كنيم. پير مر غ ر : تا جا خيلى هه. تا مدتى ساكت به هش مه. قتى كه ند به مى ناليد سط خيابا يستا گفت: - تو يگه ساكت با چيز نيست كه به خاطر فريا بزنى. ند كوچولو من مر ما تو ند. ند ند هايش به هم فشر نفسش تا مانى پير مر با شر به فتن كند سينه حبس كر. ماشا با تر لر گر كشيد به قيافه تر نا پير مر موها بلند خاكستر صو تش يخته با يشش يكى شد بو پلك ها كلفت چر كيد تقريبا تمامى چشم ها يز بر قش گرفته بو طو كه صلا يد نمى شدند. هانش سو كوچكى ميا بوته حشى يشش بو. - با كنيد به گفتم كه بايد خانه بماند ما نگه كند. بچه ها هر لحظه ممكن بو سر برسند ما چكا كر يو شكى نبا من فتا. تما ين. همه شما مثل هم يد لاغچه ها. ين گفت به طر ند كه شانه فتا بو به تند برگشت. - ماشا گفت: - خو هش مى كنم عمو ند نز خيلى ست پير مر گرفت. پير مر ير لب بر خو نجو مى كر. به هستگى طو خيابا به فتا پل تر چسكى شكه صد ند خل شكه گذ شت ماشا كنا نشاند پو شكه چى كه سرتا پا پوست بر پوشيد بو پر خت به سرعت با بر بد كلمه ناپديد شد. شكه چى پرسيد:

15 - پد بز گ بو شلاقش هو تكا. ماشا با صد بغض گرفته گفت: - نه ما پد بز گ ما بز گ ند يم. ما فقط بابوشكا يم كه نم ما خو مو نيست. ما مى خو هيم به خيابا شير كايا شما سه بر يم خو هش مى كنم عمو. شكه چى يقه پوستينش بالا كشيد بر گ ر لاغر سبش ضربه نو خت شكه به طر بالا پل هد يت كر. ماشا به طر شانه بر به ير پوست بر كه ته شكه بو خزيد چشمانش برهم گذ شت. چر ها ير پايش به مى صد مى كر ند. به سينه بر به خو فت با ما كه هرگز نديد بو به خو يد. ين با موها ما مثل موها هنگر سيا بو يگر هم به همر شت كه صو پير نا فر نانو يى بلشويچ پر سپكت به خاطر مى. ما پرسيد: - چر مر ين شكلى شد ما لبخند سر ميز گوشش مزمه كر : - مى فهمى كه چر مى خو هم هيچ كس يگر غير تو مر نشناسد ماشا فقط تو پيوتر يو نويچ مى نيد كه من كى هستم. - ناگها ما بلند بلند ير گريه صو برگر ند. قتى كه با صو به طر ماشا برگر ند يش يز سفيد شت كه بين تكه چو مكعب شكل قر بو. ماشا پرسيد: - چر ين كا مى كنى ماما سعى كر كه با ستانش بگير. ما خو به عقب كشيد با نگشت شا كه به نظر مى مد هر لحظه هر چه كه به عقب مى بز گتر مى شو تهديد كر. تكه چو هو تكا مى خو يش سفيد ميا گرفته بو. موها يشش ما ماشا مى خا ند. ماشا كشيد: - ماماچكا با تلا كر بگير يك با يگر ما خو بغل بير كشيد گفت: گر سر جايت ننشينى پيشت مى يش. برگر ند. ماشا فريا : - تو ماما من نيستى! حسا كر كه بغض گلويش به گريه تركيد. با تهديد خنديد: - پس چر مى خو هى مر بغل كنى ناگها فريا كه: - تو خو به همه مى چسبانى. خو حالى كه پيچ تا مى خو كنا ماشا به مين ند خت. ماشا هق هق كر : - تو ست عين بابوشكا قتى كه عصبانى ست با من حر مى نى. سعى كر

16 به خو فشا هد. با سختى خو كر. - به پا ناكم لگد ماشا! نگ پريد با عر سر بر پيشانى بر به چشما نيمه با ماشا ين. يكى كاملا هشيا جا بلند شد بهت به پشت پهن شكه چى نگا كر. تر مو يى طر خيابا شد تا يكى به شهر خو مى كشيد. ماشا به مى ير لب گفت: - ماما من نبو. تلا كر صد تهديد ميز كه هنو گو هايش نگ مى فر مو كند. هايش چر شكه بالا بر. شلاقش موچى كر موچ بلند چى با صد شكه صد پا سب ها هر صد يگر هن محو كر ند. حالى كه كه به طر بر كه با صد بلند ناله مى كر برمى گشت گفت: - بز به خانه مى سيم ند شكا. - پر شكه يستا به مقصد سيد بو ند. مر مست حيا شدند غ ر غ ر نا كنا شكه يستا ند. - سر هم يگر مى كشيدند: من يد! هر كد سعى مى كر كه تر يگر شكه بالا شكه. چى بالا به نگا مى كر. به طر فت پشت گر شا گرفت بد كلمه حر كله ها شا به هم كوبيد ست بلند كر به بر كوبيدشا. لحظه بى حركت يستا نگا كه به ستانش هنرنمايى بنا به ها خير شد بعد با لحنى كه طعنه شكا يد مى شد با صد يى غمگين گفت: - بخو بيد فرشته ها كوچولو من. بعد به طر ماشا برگشت گفت: - بيا ختر به من نشا بد كجا ندگى مى كنيد. بعد به مى ند به شانه بلند كر. با هم حيا طى كر به طر پله ها چرخيدند تا به طبقه برسند. پله ها مثل هميشه بو كلم تر ستفر مى. كافه بجو فر شى كه طبقه هم كف قر شت صد فحش كتك كا مى مد. ماشا با بى صبر كلنگ به صد. پشت صد قد ها هسته كولينا لكساند نو به گو سيد كلو تكانى خو با شد. پير با حير به شكه چى. ماشا خو لا پاها شكه چى به خل فشا به قيافه هم كشيد پير چشم خت. هسته گفت: - بابوشكا بابوشكا ند شكا خمى شد پايش قطع شد! با حتيا پير پس كريد بر سيد به تا شا پشت سر گذ شت. شكه چى بى صد نبا به فتا ند با حتيا به تخت كهنه هنى

17 گذ شت. پير هى كشيد: - كى مى خو خرجتو بد به ند نگا كر با ناله مه : - خد بز گ مگه من چه گناهى كر كه تو منو ين طو مجا مى كنى شكه چى با لحنى قاطع گفت: - ما ناله بس كن يگر! كاپشن ند تنش بير. نمىبينى پسر حا مى كفش پتويى ند هم پا چپش بير. - كفش پا ست بايد بب ريم گر نه نمى پير كشيد: - يك كفش تقريبا نو نه! نه! نه جا ند ين كا بكنى. شكه چى بد ين كه به پير كه حالا بين تخت قر گرفته بو هميتى بدهد. كر : به ماشا مر - قيچى بيا. : لساند كولينا - تو كه كفش نمى خر بر هز! ست هايش جلو صو شكه چى تكا. ماشا با حالتى پرسا قيچى ست بين ين يستا بو. قتى كه ماشا حركتى به خو پير كشيد: - تو فقط جر كن قيچى به بد! : چى فريا شكه - بسه يگه! جا بلند كر. تقريبا با يك ست گرفت پير چانه - حالا يگه خفقو بگير. گر نه شلو پا مى ما مولك پير. چند ثانيه سكو مرگ بر تا حاكم شد. شكه چى با حتيا يك طر چكمه بريد. جايى كه نعل سب سه سو يجا كر بو. ساكت مثل مجسمه نگا كه قد سخن گفتن ست باشد پير سط طا يستا بو حركا ست مر كر. مى نبا مر ير لبى مى گفت: - بد خيلى بد. جو كثيف ند قيچى كر به مى پايش كمر ست كر كفش به طر پير پرتا كر. - بيا ما بيا باها سوپ يا پو ينگ خو ست كن. شايد به بخو.

18 يپر حر ها به خو لر يد بر خو صليب كشيد به مر نگا كر. به شكه چى گفت: - من چه بايد بكنم ست من. به طر ند خم شد. شكه چى قتى كه به گا سيد گفت: - يك حوله پا پسر بپيچ. من مى يه شكسته بند كه ين نز يكى ندگى مى كنه مى يستا. سو كر : - پو كه به بد قبل ين كه يپر فرصت كند جو منفى بدهد ماشا به طر مر يد گفت: - من عمو ند شكا به من پو. به نبا سكه جيبش گشت. جيبش يك مجسمه چينى شكسته فرشته چند پوست شكلا سبز نگ كه تو حيا پيد كر بو بير تا بالاخر سكه يك كوپكى با خوشحالى به طر مر كر. - بيا عمو ينو بگير ينو بگير. نگشتا پايش بلند شد. - شكه چى گفت: با لين بر نمى شى. پو كنى هيچ قت مى خر هاتو تو پو كه جو ين - لبخند بر لبانش نقش بست به طر ماشا خم شد. سكه بر شقشكف ستشقشا بز گ پهن مر لغزيد ماشا ست به صو نگا كر. با ميد پرسيد: - كافيه عمو - ين يكى گفت: - بعله كافيه. گونه ماشا نو كر. به نبالش فت پشت سر بست. نو سرخى كه جا شپزخانه مىتابيد به خو فر خو ند. تا فهميد كه چقد گرسنه ست. پير با عجله به نبالش به با لا ماشا فكر كر نشست. جا كنا كوچك ساكت بر تخت گا مد شپزخانه شر به غ ر خو هد كر. خو به گوشه كشيد كت شلو پا خيس پنبه كه بو مى گوشه پنها كر بو با پوشاند. بعد كفش هايش به طر پير فت. به مى گفت: - بابوشكا جا هست يه كم غذ بخو پير با بغض گفت: - مىتونى يه كم بخو كى به من غذ مى من كجا بايد غذ بيا تو كه ين قد حت پو هاتو خر مى كنى شكه چى بپر هيچى بهت مى - بابوشكا خو هش مى كنم بابوشكا پا ند شكا طو كه عموهه گفت بذ.

19 حوله كه به گ ل ميخ پا يز بو بر شت به طر پير كر. به طر خيس كر حوله بو فته يا من خد گفت: لكساند كولينا ند فت. ماشا با حتيا ظر نا به نبا تيكه ها بريد شد نا گشت ها ير ژ كتش قايم كر. بعد جلو جا نشست با شتها مش نا مربايى گا. شعله چر گونه هايش قرمز كر بو به خو لو شد هى كشيد پا جا به خو فت.

20 فصل بعد قتى كه خو بيد شد سر جا خو تخت بز گ كنا پير كه با بو. خو بيد مى كر خر پف با ها كر. مى نگا سقف با نا حتى بو كشيد شد بسته با پا ند - به مى بر ين كه پير بيد نكند گفت: - ند شكا مىتونم بيا پيشت به هستگى كنا بر خزيد. بر ناگها پرسيد: - مى نى چه بو ير - نه. - خو به يا شته با يكشنبه نهم ژ نويه هز نهصد پنج! ما به پيوتر يو نويچ قو : مه نكنيم. هرگز فر مو كه ين يم - من كه هرگز فر مو نخو هم كر. ين با هما تلخى كه به پايش نگا مى كر گفت. - ماشا بعد لحظه پرسيد: - ند شكا فكر مى كنى با با كى بيا - من خو ين جا فتا به ين موضو فكر مى كنم. من مى نم كه مى ما كى نمى نم ماشنكا. تا موقع بايد سعى كنيم ندگى مونو بد بچرخونيم. هر چند نمى نم چطو به خصو لا كه من نمىتونم كا كنم. - ند شكا نمىتونى نامه ها بابا بر بخونى - من حد قل صد با نا بر خوند. - فقط يك با يگه. - نه من همه شو بر. ست ماشا گرفت چشمانش بست خو ند: فر ند نا نينم سلامى گر به شما! ماشنكا ند شكا با تشكر قد نى بر بر كولينا لكساند به خاطر حماتى كه بر شما مى كشد جا مى هد كه نز ندگى كنيد تعظيم مى كنم. تو نوشته ند شكا باشند. سخت پشتيبا شر يط ين تمامى مقدساتش كه ميد

21 كه هنگر كا مى كنى ضعت خو ست پيوتر يو نويچ هنگر نسا خوبى ست. ين مر خوشحا مى كند. ند شكا چها كوپك بر يك كا سنگين چيز نيست. شغل يند بر شد خو هد ضافه ستمز بز پسر با صبر شته ما حرفه خو هى شت. تو نوشته كه ماشنكا سرما خو تب شديد. تقاضا كه مو ظب خو هر كوچكت باشى به خوبى مر قبت كنى. هميشه بر بر همه چيز صبو ب ر با با. با عكس ما عزيز كه من با خو پرسيد بو عكسعزيزترين يا گا ما مى گير. ما من مى فهمم كه ماشا هميشه سر ند شكا سرمايه من ين تبعيد ست. ميد خو به نز شما برگر سه تايى باهم عكس هر چقد كه خو ستيم نگا كنيم من همه چيز با ماماشكا عزيزتا بر تا با گو كنم. ند شكا حا مر پرسيد بو. ستش بخو هى مدتى حسابى مريض بو. ما لا با سرپا هستم. با عمو لو يا غلب مو همه شما ها صحبت مى كنيم. حتى يك هم نيست كه ما... ند شكا لبانش بهم فشر يش برگر ند. ماشا گفت: - صحنه با گشت ما پيش شماها تجسم نكنيم. ست بر نو كر. مىتونى بقيه به خونى هسته مزمه كر : به تمو مى شه بر نجو كر : - خو بخو! - بهتر تو بخونى. بعد لحظه ند با صد بغض مه : - قتى كه ما پيش شما برگر يم كولنيا لكساند سما شن خو هد كر ما چا مربا خو هيم خو. شما تا نو من مىنشينيد. ميد نو نم تو هر شما شته باشند. من فكر مى كنم شما خيلى شد كر يد. سا ما ست. من فكر مى كنم كه شايد گر ماشنكا خيابا ببينم نشناسم. قتى كه نا منو ستگير كر فقط پنج سالش بو. نوشته كه ها مر گوگو خو ند. كتا بسيا خوبى ست ين ست كتا ها بيشتر بخو. خو ند مثل چند با ندگى كر ست. نش حقيقت هيچ كس نمىتو ند تو بگير. هر چيز كه به ستت سيد بخو. ما فر مو نكن كه به من قو خو ند نوشتن به خو هر يا بدهى. فقط به كمك گاهى ست كه ما مىتو نيم شنايى به جلو بر نيم. همه ما حتى خو من هنو خيلى چيزها هست كه بايد بيا مو يم. من ين نامه تما مى كنم. گر تو نستى هرچه سريع تر جو بم بد. هر نامه كه طر شما عزيز مى سد جشن من ست. نامه قد مى خو نم تا حفظ شو. ست هما طو كه

22 تو مو نامه ها من نوشته. ند شكا بگذ خد ند گر جو مو ظب شما ها باشد. كوچولوها من. شما ها سته يد كه حتيا به حمايت ند. عمو لو يا به شما ما كولينا لكساند سلا مى ساند. فر مو نكن كه طر هر ما ببوسى. غوشتا مى گير هز بوسه نثا تا مى كنم. يك يگر ببوسيد. چشمانتا ببنديد تصو كنيد كه ين من هستم كه شما مىبوسم بچه ها عزيز من. پد شما فيد كرستو بر بر هر چه كه پيش يد مقا با ند. ماشا خو به طر بر كشيد صو تش به سمت خو برگر نيد چشمانش بست بوسيد مزمه كر : - ين طر باباست. ست بى مق ير سر گذ شت بغل بر جا گرفت. تخت بز گ قتى كه كولينا مثل مجسمه بر نشست پا هايش لبه يز كر صد يى كر. ماشا كى حركا مىپاييد. ماشا فكر كر : - لا بر خو صليب مى كشد بعد جلو مجسمه چوبى كوچك به خا مى فتد عا مى خو ند بر خو صليب مى كشد جا بر مى خيز به غ ر شر خو هد كر به گيس ها كم پشت بافته پير كه مثل موشى خاكستر طر شانه يز بو خير شد. پير بيش ها پيش مقابل تمثيل عا خو ند. ماشا شنيد كه با ها با ها با خد خو با مر معا شا مشو مى كر كمك مى خو ست. قتى كه پير بر نهانى لبخند ماشا سايه مد تختخو به طر جا برخاست لب هايش حسا كر. - ماشا فر ند. فر ند من. شانه ماشا نو كر. ماشا با تعجب تخت نشست مستقيم به چشما يز بى نگ پير خير شد. - با لبا بپو بر چا نا مى خو يم. پير با صد يى هم چنا مهربا مه : - من سما شن مى كنم. تا ها مجا سر صد مى مد مستاجرين پير هم بيد شد بو ند. - قر عمو سرگه عمه نوشكا هم با ما صبحانه بخو - همه قر با ما چا بخو. خد حيم ست مىبينى ماشنكا شفقت ست كه ين همه ين مين ندگى مى كنن. حتى سرگه يد يچ! حتى كه صلا خد قبو ند به شد ضد مسيحه. ين گفت بر خو صليب كشيد. ند غ رغ ر كر جنگ جويانه با ين كلما به پير حمله شد: - پد مد ها پيش نوشته بو كه سرگه بسيا خوبى ست. ست كه همه كتا ها

23 . حتما خبر باشه خد يى گه مى به من قر - كولينا با عصبانيت گفت: - سرگه تو همه چيز مى نه لا ين كه جا خانه بايد سر موعد پر خت. بر ين كه ينو نمى خو ببينه به شپزخانه فت. قايقى بعد يپر همه به چا نا عو كر. سرگه يد يچ لبه تخت ند نشسته بو با نا حتى تفاقا گذشته پر جو مى كر. نوشكا نگ پريد هم كه مستاجر پير بو به نا نگا مى كر گو فر مى. سرگه گفت: - يك چيز بايد به خاطر شته باشيد. جا ين همه قربانى بيه و نخو هد ماند. خو هد مد كه همين سلحه به طر خو ها برگر. نوشكا با تر به سرگه نگا كر. به نظر مى مد كه مىترسد به چنين كلما خطرناكى گو فر هد. پير با سر صد چا سر كشيد ستكا نعلبكى گذ شت هنش با ستش پا كر كر. صحبت كند با صلابت نگا به كه شر قبل - حالا من مى خو ماجر يى كه ست تا گذ لكساند تفا فتا بر تو تعريف كنم. گويا چنين بو كه ياچه سيلى ك ف خو نى بو كه بر ثر مند قد مند پتر بو گ پيش گويى مى كر همه مى نن كه تز نيكولا چقد خر فاتيه. با ين فا بين شنيد بو مى خو كه نز به كا مستانى بر. ما فا بين ند كا برنگشت. شوهر حقيقت گو من ميخاي يل پتر يچ خدمت گز لت شب بعد كر لتما مىلر يد. ستا كه بو ترسيد بحد تعريف كر. من بر حا ثه ين من نمى تونم حالا يگه ما كس تعريف نكنم. هيچ بر ماجر كه ين من خو ست مو چه كه مى نم سكو كنم. گويا كف بين تز مى پرسد: تعريف كند يا مى بيند بر كف ستش كه حقيقتى تما جا يا - تحملش خو هد شت قولى كه سه با مى خو هد بعد باشه. ما كه جانش گرفته شر قو بعد كه ست با صد بلند تكر كند. مى گويند كه تز به تر با صد بلند خنديد قو شر كه هر صو هر چه كه بگويد جانش ما باشد. سرگه به طر پير برگشت با بى صبر كشيد: - كولينا لكساند! كى صل مطلب تعريف خو هيد كر نوشكا نگشتانش تق تق مى شكست با هيجا لبانش مى گزيد. كر : مزمه به مى كولينا

24 فا بين ين طو گفته بو. فا بين به تز گفت: - ها خر ندگى تو هيچ چيز ثر قد تت بر ين مين نخو هى گير. يك مشت جا كه قد مگر يد سرگه مه : - بعد با شت مى شو ستش بر نش كوبيد. نوشكا با نگ پريد پرسيد: - به سر فا بين بالاخر چى مد. - گويا تز چنا به خشم مد كه گفت: فر مو بو پيش كه لحظه كنيد. قولش من چشم جلو گزند ما ين - كر. به بعد هيچ كس فا بين نديد. شوهر حقيقت گو من كه خد بيامر گفت: - هما لحظه سر پير ب ريدند. همه كا مند كا همين تصو شتند. - كولينا لكساند مى تونيد به ما بگيد كه چر ين ماجر مر بر ما تعريف كر يد ست مر - شما ين نمى فهميد شما كه مر كتا خو ند هستيد فكر مى كنيد كه من نسا بى حساسيم ها! يا شايد كو شكه چى يى كه ين جا بو پا ند شكا بست تعريف كر كه صدها هز نسا قصابى شد. ست جلو كا به فرما شخص تز. خ ب حالا شايد بفهمى كه چر من پايا يبا پيشگويى فا بين كه شوهر بر يم تعريف كر بر شما با گو كر. بر ين بو كه قصه بر تو گفتم. گر من ند نباشم شماها خو هيد يد خو هيد نست كه ما پيرها هم مى نستيم بر هايى مثل تز كه جا مر به هيچ مى گيرند چه تفاقى خو هد فتا. پير چا نعلبكى يخت ه ر ه ر شر كر. - معذ مى خو. من نمى خو ستم شما ست بياند مساله به سا گى ين ست كه من قبلا نمى نستم شما به مسايل سياسى علاقمنديد. با جو ين كه يك سا ست كه شما تا جا كر. - يا خالق من! فكر مى كنيد من حتيا كه كوچه ها بد جلو همه هر كسى كه يد فريا بزنم كه چى فكر مى كنم چه نظر. نمى نى تنها پسر لو يا به خاطر فكا سوسياليستى تبعيدگا سيبر ست قت قر من ما عليه باشم پير تكر كر چا به لباسش يخت. نوشكا با حشت پرسيد: - خو تا كه نسو نديد كولينا لكساند پير غ ر :

25 - نه بابا محكم جايش برخاست با صد يى محكم به سرگه نوشكا گفت: نا ما بر ين ما. حر تز سرنگونى مو ساعت ها جا مى شه نشست ين - شب نمى شه به همين ليل مى خو بد نم مستاجرين من كى كر يه هاشو خو هند پر خت سرگه به مين چشم خت. شر چهر بى نگش گ لگو كر بو مرتب كر. مى كم پشتش ف ر نر موها لابلا كشيد لاغر نگشتا پير با ست ها برسينه صليب شد يستا بو به نگا مى كر. - خ ب سرگه يد يچ شما كه به ين قشنگى نقلا حر مى نيد ين جا قربانى جو به ماشا ند شا كر. به ين ها غذ مسكن بد ما ين مساله تو نيست. شما ها پس ندگى خو تا بر نمى ييد. ما شعا فريا همهتا بلديد. پد ين هما تخمى ست كه شما ها هم هم لو يا من. پ ر حر! ما قتى كه به مسايل ع ملى بر مى گر شما ها هيچ قت حضو ند ين. قت شماها خو تو پشت من ها ماها قايم مى كنين. شماها به گرسنگى كشيد بچه ها هميت نمى ين. مساله ساسى بر شما ين ست كه كلمه بر فريا كنيد. - سرگه كشيد: جا بلند شد. همين يك لحظه پيش شما ما.! شما بى نصافيد جا يگه ين - سوسياليسم سرنگونى تز حر مى ين حالا با ين حر به خاطر پو بيد مى ند ين شما خو تو مى نين كه به محض ين كه عتصا تمو شه من حقوقم بعد تما كنين مى عو نا به چا مىپر. بلتا هفت به گير غ ر شر ما ما مى گيرين! مى نين شما كى هستين كولينا لكساند شما يك عجو بدجنس هستين. ين ها تا بير يد. نوشكا جا بلند شد هسته خامو به طر خزيد. پير با سر تنفر بر گر ند به نبا ختر كه تا بير فت كشيد: عتصا ها مشتر بهانه بيا تو كه نمى نى مى كى جا تو جند تو! تو - كر مگه نه پير با صد تر غ ر ل ند كر : - هر ما همين خبر گه نپر همه ما بدبخت مى شيم. بيا ماشنكا بيا فقط خد ست كه مى شه به عتما كر. به ما خيانت نخو هد كر. مر بيشتر. يگر هر قت حتيا ختر با خو به طر شپزخانه كشيد. - ند با نگر نى پرسيد:

26 - كجا مى خو ين برين پير غ ريد: - به تو مربو نيست با ين بلايى كه تو سر ما بايد ممنو هم باشى كه جا مى يم ين جا ندگى كنى. ماشا ترسيد تا بير كشيد. پير نجو كر : - ماشنكا من نتر خد مهربونه به ما لطف. ماشا به شپزخانه كشيد. لبا بپو حالا. ك ت كهنه ت نت ك ن.! - مى تونم كفشا نو پا كنم ماشا كفش ها با كر خيسى كه قبل به پا شت جلو پير گرفت. - نه! ينا نه ختر. مر نه! تو كه مى نى چقد خر پاشنه جديد بر شو ست كنيم. خو ست خد بو كه من ينا ثر تمند گرفتم. كفشا پتويى بپو. پير پالتويش خت يز تو كريد بر شت شالش سر بست تايى به خيابا فتند. قتى كه به نتها بلشو پر سپكت سيدند ماشا با كنجكا پرسيد: - كجا مى يم بابوشكا پير جو : - ما به ياچه سيلى مى يم فر ند. ست ماشا گرفت. - ماشا شكايت كر من سر مه بابوشكا! قتى كه پل چوبى مى شدند با سر ملايمى مى يد. پير نمو كر كه حر نشنيد. ماشا با سختى ستش ست بير كشيد كت پا پو محكم تر بخو پيچيد. ماشا تلا جديد بر سر حم پير كر : سر. خيلى بكنيم بابوشكا مر خو يم مى جا چه كا - پير با بغض گفت: - بهت مى گم... حالا كه ند شكا مريضه نمى تونه كا كنه. ما خو مو بايد غذ مو به ست بيا يم. من قامو ( شا به خد ) مر پرسيد گوشى به من گفت: - حالا يگه شما ها بايد تصد بخشندگى من ندگى كنين. گد يى بهتر يه كا كه بعضى ها مى كنن. - مىبينى! خد نشو مى ما بچه ها بايد طى كنيم. تكه نخى جيبش به كمر ماشا بست. - حالا يگه يا سر نمى شه. - ما چر نمىتونم پالتو گر مو بپوشم

27 پير با قاطعيت گفت: - فكر مى كنى كسى لش به حالت مى سو گه تو بالبا گر مرتب بر حالا تو به هرچه كه من مى گم گو عمل مى كنى. سعى هم نكن عو كنى بيد بند كيسه پا چه به شانه ماشا يخت. - قتى كه به نز يك كليسا سيديم تو جلو مى يستى ستت جلو هايى كه خا مى شن مى كنى مى گى بخاطر مسيح ضافه مى كنى كه يتيمى! گر چيز بهت. تشكر مى كنى خم مى شى بر شو عا مى كنى. فر مو نكن كه به خو جلو هركسى كه مى مى صليب بكشى. - ما من سر مه بابوشكا! - پير گفت: - خيلى خوبه كه مىلر لشو بيشتر به حالت مى سو نمىتونن كنا شن صدقه بهت ند. مى فهمى حتى فقير ها گه تو با ين يخت قيافه بهبينن فكر مى كنن ضع شو تو بهتر بهت حم مى كنن ست ماشا لجبا مقا كشيد.. ه ل محوطه به خل ماشا يستا كليسا پير - فر مو نكن بهت چى گفتم! ست خالى خونه نيا! حالا يگه خو يا نخو ما به تو بستگى. من بعد مى نبالت. يستا. بهترين جاست! گد ها يا با يكه جلو پله ها كليسا مسد كر بو ند. ماشا ند هگين بى ك س به ب ر نگاهى ند خت. گد يك پايى كه پالتو سربا به تن شت بى ختيا ستش به طر ماشا كر ما قتى يد ماشا يش برگر ند ستش عقب كشيد. - خد حفظت كنه كوچولو! ين گفت يش برگر ند. ماشا به مى پله ها يخ كليسا بالا فت. خل كليسا صد سر ها مذهبى مى مد. همين لحظه كليسا با شد نى با لبا هبه گى بير مد. ماشا با تر نو كر. نگا به ختر نگ تر يد با لحظه كر. به طر ستش ماشا نز يك به خم شد بو. - به خاطر مسيح! خو هش مى كنم خو هش مى كنم خانم. ماشا ين جملا حالى كه ند هايش سرما مىلر يد جر نگا كر به بالا كر. مى مرتبا تكر ند شت به تند گفت: - بيا بگير لى يا نگير كه ين جا تو پله ها بايستى عبو مر مر سد كنى! پله ها پايين فت. ماشا شوكه به سكه نقر كف ستش نگا مى كر.

28 پير مر كه طر يگر پله يستا بو ماشا با عصايش تهديد كر گفت: - نشنيد خانم به تو چى گفت بر گو ين جا گ م كن. ماشا با كما گفت: - بابوشكا من گفته كه بايد ين جا بايستم.. جا كهنه جيب پالتو كامل سكه با قت مر با خشم تهديد گفت: - من به تو بابوشكا نشو مى كى بايد ين جا يسته. ين جا جا منه! تما ين سا ها من ين جا يسا. بر گم شو جند كوچولو! به طر ماشا حمله كر. عصايش به سينه ماشا فشا مى به پايين مى س ر ند. ماشا با نا ميد پله ها يخ كليسا پايين خزيد به كنا پله ها يخ فتا. قتى كه تو نست چشمانش با كند خو حلقه گد يانى يد كه طر پله ها كليسا پ رسه مى ند. گد يكپا كه پالتو سربا بهتن شت به حالت يز چو ها ير بغلش بر ماشا خم شد بو. - با نا حتى پرسيد: مين خو مى كنه ماشا گفت: - نه! يه فقط سر مى كنه. جا بلند شد. - چه خو من فكر كر طو كه تو پر شد قلا بايد گر نت شكسته باشه! : مه برگشت بو ند ماشا حلقه كه گد يانى به طر جا. ين هم خد فكر مى كنه كه هم تز بسه. ق د تى ق د يگه - پسركى نوجو گفت: عصاشو چشيد. من مز. هميشه منو كتك - - هر با همين كا مى كنه ما پيش با عصا به پشت من كوبيد طو كه يك هفته تما نمىتونستم بر. پير چر كيد حالى شك ها چشمش پا مى كر گفت: - منو بعد به خانه مقد خد (كليسا) فت. مر يك پا گفت: - حالا مى يم خو مونو گر مى كنيم تا بعد ببينيم با پير مر چكا بايد بكنيم. نگشتا ستش قبل كه با چو ها ير بغلش بر ها كر. ماشا بلاتكليف تنها تو محوطه كليسا يستا بو با حالتى پ رسا به س خنر كه لنگا مى شد نگا مى كر. نز يك سربا يستا به عقب برگشت گفت:

29 - ما تو چى كر. شا طر به با يك چو ماشا با خوشحالى يگر پس خو به سانيد. منم مىتونم با شما بيا عمو سربا خند كنا گفت: - معلومه لبته كه مىتونى. تو بو كه ك ل ماجر ند ختى. تا مىپرسى مىتونم بيا حمق كوچولو به فتن مه. ماشا با كنجكا به چو ها ير بغل كه منظم هم ما ميا بر كنا پيا صد مى كر پيش مى فت خير شد. ست خر حالى كه سعى مى كر قد هايش با مو كند گفت: - عجب خو مىپر عمو! سربا گفت: - نز يك بو كه نا به من يا بد كه پر كنم نه ين كه فقط بپر. - كيا - ژ پنى ها! خيا كر كى جه كا مى كنن كه سربا ما به سمو پر كنن. يستا. مين ير يك كوتا لب گزيد. جلو با نا حتى - مى تونى بر با كنى ملوسكم به ير مين پ ر شدند ميز كه با سفر يى نايلونى كه گل ها فتا گر پوشيد شد بو نشستند. بقيه گد ها برشا نشستند ختر جو نگ پريد يى نز شا مد با صد يى صا سا پرسيد: - چى سفا مى ين - سربا گفت: همو چى ها هميشگى با يك تيكه كيك بر ملوسك من كه ين جا نشسته. گونه ماشا نو كر. بز شش ليو بز گ با چا سياهى كه ب خا مى كر جلو ها ميز گذ شته شد. ماشا با چشما گشا شد بر ين ير مين بز گ نيمه تا يك مى پاييد. يو ها قهو تا يك تا ير مين گرفته بو سقف نمنا چكه مى كر. بخا هنى كوچكى تر نز يك به سر صد مى كر. بر ميزها با يك ژند پوشانى مر نشسته يا نيمه خو بيد بو ند. ناگها مر يك ستى ميز كه گوشه يو قر شت كشيد: - بانز! بانز! ين جا ين جا. يك پا قتى كه ستش كه جنگ سيه ژ پن با هم بو ند با شناخت با صد

30 سربا جنگى فريا : - سلا! طو كه تمامى ير مين لر يد. بر لحظه طولانى غو يك يگر فر فتند. ماشا به مر يك ست كه به پشت ستش مى خير شد بو. مر يك ست با خوشحالى گفت: - من خيا مى كر كه تو جبهه باقى ماند بانز يكبا يگر ستش غو كشيد بوسيد. بانز جو : كر. شا شد قطع به پا! نه به تمامى ما جا موند من هنو ستش - مر يك ست با لبخند گفت: - من نمى نم كد يكى حق تقد با بى ستش جلو صو بانز گرفت. - مسا ند. گفت فيقش عو كر كه سر ميز ها بنشيند. ماشا ساكت با قت به حر هايشا گو فر مى ما. قتى كه به تفاقا يكشنبه جلو كا مستانى سيدند يگر نتو نست خو كند. تقريبا فريا كشيد: - من به همر بر ند شكا هنگر جا بو. هنگر كشته شد. با يش قطع كر ند م ر. ند شكا يگه نمىتونه بر سبا پاشو لگد كر يگه نمى نه كا كنه. بر همينه كه بابوشكا مر منو ين جا.قر بو من كليسا يسم كه پو جمع كنم. - مى نى بانز من فكر مى كنم تشيع جنا ها يا هتا ين ها صو بگير. بد نيست گه بهتونيم خو مو به قبرستو برسونيم. تو كه مى نى مر چه طو ين! قتى كه خو شو غ صه بيشتر مى فهمن. منظو ينه كه بخشند تر مى شن. بانز با بى ميلى يش بر نتر شيد خا ند. بپر. مر عز من نمىتونم با يك پا سط ما هست طو ين - - تو يا فكر مى كنى بانز. تو يا به يگر فكر مى كنى. ين باعث بدبختيت مى شه خر. تاتا كه بر بر همه فا كر يا مى بى چشم خو به كر. فر يد كه تونست بعله هر چيز كر چكا بعد هفته فكر كن چو هيچ كس يگه ين كا نمى كنه. بانز صندلى چرخيد بقيه گد ها پرسيد: - خب شما ها چى فكر مى كنين بريم هتا يا نه بر ين كه ين صو من مىتونم يك شكه چى خو هش كنم ما ها ببر جا. ماشا متفكر نه به قيا ها ناگها ب هت طر فيانا خير شد بعد پرسيد:

31 مىتونم منم بيا بانز جو : - بعله كه مىتونى چو هايش بلند شد. بعد خبر كند چى سو شكه كه بانز كر ند برگشت به كليسا تو فق به همه گى بدهد. پيرمر كه ماشا پايين پر كر بو سر جايش يستا بو با تنفر به ها نگا مى كر. بانز بر ست يك ستش بدجنسى ها تعريف كر. بانز گفت: - من خو پسش بر مى مد قبلا لى با ها ست من فر كر به هسته گى به پشت فيق يك ستش كوبيد. لبخند مو يانه بر لبا ين يكى حالى كه لنگا پله ها بالا مى فت نقش بست. ماشا پرسيد: - ما چر ين طو مى بانز با صد نيمه بلند جو : - كلك مى نه. سربا با شجاعت پله ها كليسا بالا فت. پيرمر با سوظن تا ند كر خو تا مى تو نست به كليسا نز يكتر كر. ما قتى كه يد تا پشت سر هم ليز مى خو نمىتو ند پله ها بالا بيايد قوتى گرفت پاهايش هم با كر عصايش به حالت ما ست ستش گرفته به نتظا تا نشست. كر : مزمه بانز گو ماشا بلند كر عصايش كه پيرمر قتى - مى ند. همين لحظه سربا كشيد: - بانز خو پاها پيرمر پر كر. يك چشم به هم هر بر پله ها كليسا هم مىلوليدند به پايين مى غلتيدند. ماشا شد مر پير صو خاكشير كر ر خ مشغو ست يك كه سربا قتى حالى كه مىلر يد خو لابلا كت با نز قايم كر. بانز كشيد: - يگه بسه! با حالتى پشتيبانانه ماشا به خو فشا. بانز چشمكى به ماشا. - تمو شد ملوسكم. مى شنو تمو شد ما تقصير خو پير مر بو. همه ظالما به ين سرنوشت چا مى شن كوچك بز گ. پا لو خو صو كه با بر يد مر پير كر بالا نگا به كه ماشا با قتى

32 مى كند. پير نى كه قبلا تحقير كر بو خو به ساند خلط سبز نگى به لبا ها ژند پر كر :. نشا سياهش ها ند هز - پيرمر لتما كنا جايش بلند شد لبا هايش تكاند به طر كليسا شد پشت يو نظر ناپديد شد. چند نفر كه حا فتن به كليسا بو ند باعث برقر مجد نظم شدند. چهر چند لحظه ق بل به شد مظلو پير نخو خو با يافت. - به خاطر مسيح! كر. ستش كنا لتما همه به سا گى چه كه چند لحظه قبل تفا فتا بو فر مو كر ند به شكل فقير نى بى چا مظلو مدند. ماشا من پالتو هگذ گرفت. - خو هش مى كنم خو هش مى كنم عمو جا سكه به من بد گرنه بابوشكا كتكم مى نه. به خاطر مسيح. فقط يك سكه كوچك يز يز تو به خد. همين طو ستغاثه كنا حالى كه به پالتو مر يز بو تكر مى كر به خاطر مسيح. مر يستا به صو سرما يخ نگا كر. سر نجا با حالتى مملو تنفر نزجا يد ين گد كوچك من كتش ست ر خ چند پو خر ست يى جستجو كر. سكه بدنبا هايش جيب كر ها بر جلو پا خو پر كر. ماشا خو به علامت تشكر جلو پاهايش به مين ند خت. مر بى كه توجهى كند به هش مه. مر يك ست كه طر خيابا يستا بو گفت: - فكر نمى كنى خيلى ست قطع شد به طر عابرين گرفت. بانز به تند گفت: - ين لين ست. يك گر كه حا فتن به كليسا بو ند نز يك شدند. ماشا با چشما تهديد ميز به سربا نگا كر حا سكو ستش به مى به طر كر. هگذ طولانى مستانى به شب مى گر ييد. نه ها شت بر به مى بر مين مى يخت ژند پوشا به پيكر ها شبح مانند مبد مى ساخت. خيابا صد شكه هايى كه به مى فر برفى مى گذشتند مى مد. با تعجب ماشا به گ لبوته ها بر خير شد ستش بر فر مد شا كر.

33 بر لحظه خو طر فيانش فر مو كر. نديشيد: - چه جالب گم مى شوند نه ها بيشتر شكا كر. ستش به طر صو تش بر يد كه چگونه نه ها كريستا مانند به تبديل شدند. به بانز گفت: - عجيبه! همين لا ين جا بو به ين محو شد.. نشا خالى ست : جو بش طو ين -! تو ين نيا همه چيز ين جو يه!. با پا يخ چو هايش بالا پايين پريد. بى صد ست مثل سايه ها مجا خاكستر سفيد گد ها متفر شدند. بانز ماشا پرسيد. - تو نمى خو بر خونه ماشا جو : - بابوشكا نبالم مى خو بيشتر به نز يك كر. بانز گفت: - باشه. پس تايى منتظر بابوشكا مى شيم لبه ها پالتويش با كر به ماشا گفت بيا ير پالتو من گر تر. ماشا به خو فشا لب ها پالتويش به هم بانز صد شا هيجا ماشا ير پالتويش شنيد. - كلك بزنيم كه من يكى پا تو - ين كا بكنيم ملوسكم. ماشا گفت: - خو شونه بند مى فتيم. با صد بغض گرفته بانز جو : - فكر كنم بر تو يا سنگينم من موها ماشا پا چه پالتو نو كر. - لى نمىتونى قلا چند قد سعى كنى - يه قت يگه ملوسم. ماشا با خو گفت: - هر جو ست. كر : ضافه بگر نبالم خو يه بذ تو پالتو بهش نگو من ير كه بابوشكا مد قتى ببين ما باشه - باشه هيچى نمى گم لى مامانت كجاست

34 - مامانم مر بابا تو سيبريه. بر مو نامه مىنويسه. قتى كه بابا برگر من عكس مامانمو كه با خو مىبينم بهم قو. - پس تو مامانت نديد - نه. هرچند بر ند شكا مى گه يك با عكس به من نشو ما. من يا نمى چه يختى بو. ماما تو ند - نه. حالا يگه نه. من نه پد نه ما. نا چند سا پيش مر ما. ساكت با. فكر كنم بابوشكا ميا. بانز ماشا بيشتر به خو فشا. پير به مى به طر بانز قد برمى شت. با حالتى پ رسند جلو يستا به بر خالى نظر فكند. با نگر نى حالى كه مژ هايش تند تند بهم مى خو پرسيد: - شما يك ختر كوچولو ين جا نديديد قر بو منتظر من باشه. بانز با بدجنسى گفت: - يگه فته. چنا سرما مى لر يد كه طاقت نيا منتظر شما بمونه. به صو چر كيد پير خير شد. پير با بغض ين طو خو فا كر : - من مى خو ستم تر بيا ما پاها من ببين. نمى خو من فرما ببر. ماشا با خوشحالى كشيد ير پالتو بانز بير پريد. - من ين جا بابوشكا. - فر ند. چقد مر ترساند. تكر بو قلبش گذ شته حالى كه ستش جمله ين لكسانر كولينا مى كر. ماشا گفت: - مى خو ستيم فقط يه باها شوخى كنيم بابوشكا! به بانز. پير با تر يى ماشا به طر خو كشيد. بانز چو هايش محكم ست گرفت با هم بر فتا ند. قتى كه به خيابا سيدند بانز ير لبى گفت: - فر هم يگه خو هيم يد ملوسك ماشا ست پير كر به طر بانز فت. خم كر. به طر خو كنا خند يگر - ملوسك من ملوسكى طلا. ين گفت گونه ها ماشا بوسيد. ماشا گوشى به گفت: - من فر مى.

35 لحظه بعد. توضيح به هتا فتن تعريف كر خانه ماشا تفاقا قطع كر. حر كولينا - ما پو ها ماشا پو ها پير ست چر كيد كر. ماشا با تعمق ست به چهر پير خير شد. با ندكى تامل گفت: فز. هايش بر سرعت قد گرفت بابوشكا. خو هى ها خانه - ماشا صد نگ پير پشت سر خو مى شنيد: - ست من فر نكن ختركم. - ماشا نفس نا توضيح : من مى خو هم فقط به ند شكا نشا بدهم چقد پو گير مد ست پير ست گرفت. به محض سيد به خانه ماشا به سرعت به طر تخت ند يد. بر با نگر نى پرسيد: - كجا بو ماشنكا به طر خو كشيد. - بابوشكا نگفته من كنا ياچه سيلى فته بو پو گد يى كر. بيا خو بشما! با غر چند سكه نقر مسى بير جلو بر به تخت گذ شت. بر بد كه به سكه ها نگاهى بياند فريا كشيد. - عجو تو به گد يى مجبو كر ماشنكا ماشا با تعجب قدمى به عقب بر شت حير به بر نگا كر گفت: - تو مىتونى خب بشما شو! به سكه ها شا كر. ند فريا كشيد: - من نمى خو! سكه ها تخت به پايين پر كر. سكه ها با صد يى خفيف به كف تا غلتيدند. پير كه گا خانه يستا بو فريا كشيد. - حالا يگه تو خفقو مى گير جوجه خر! نو مين خم شد خز خز سكه ها مين جمع كر. ماشا با تعجب گفت: - من فكر مى كر تو خوشحا مى شى ند شكا. پير با غ ر ل ند گفت: كر جمع بر تلا شد سر با صو تى نمى فهمه. معنى خوشحالى ين - سكه ها مين بلند شد.

36 ند به فريا گفت: - صبر كن جا گر پير قتى كه بابا به خانه برگشت بر يش تعريف مى كنم مشت هايش كر. گر پير فريا : - تو ما! تهديد ميز به تخت نز يك شد. ماشا با تر جيغ كشيد خو به پير ساند. - بابوشكا ند نز! مى شنو بابوشكا پو سياهش پا شد. پير هن ظاهر گا نوشكا همين لحظه مستاجر پير كثيف ير شنلش بير بو. چشما شت بى خالى بو حالى كه بد جو شكلك مى با صد يى ش ل تو با صو تى نامفهو گفت - پو ها... بفرما يناها جا... تو تو... كولينا لكساند به سرعت پو ها گرفت. نوشكا هم ما كه پير با خو به كريد مى كشيد غ ريد. - بر هر من سر گه كافى ند. ند بر تخت حالى كه صو تش با ست هايش پوشاند بو نيم خيز شد. - مى فهمى ماشنكا جا گر خو تما طر فيانش ميمكه. تو به گد يى فرستا نوشكا به فاحشگى. فقط گه بابا تر مى تونست بيا گه نيا من تو ين جا فر مى كنيم. ماشا با حتيا شنل مند كفش ها پتويى پا تن به ير پتو ند خزيد به چسبيد. - ند شكا گريه نكن ند شكا! بابا به خو هد مد. سر به سينه چسپاند. - گر به خاطر تو نبو ماشنكا خو مى. هق هق كنا بى پنا ماشا بغل گرفت. - به حمت با صد خفه مى غ ريد چر همه سختى ها ما ما هاست ماشنكا. ماشا با پلك ها نيمه با به لامپ ل ختى كه به سقف يز شد بو مىنگريست. نعكا نو ميا مژ ها خيس شكش به ير ها نو نى مو جى تبديل مى شد. حر بر قطع كر : بر كه ستاتو قتى هاتو بما چشم جو مثل من ين كن به لامپ نگا ند شكا - ست مثل خو شيد يا يك ستا ست. كر. با لبخند ضعيفى به سقف نگا ند - خو شيد مىبينى حالا - با تو حتى حت گريه هم نمىتونه بكنه. بر غ ر غ ر كنا ين گفت شك هايش پا كر.

37 شنيدند كه پير شپزخانه صد مى ند: - بيا غذ بخو ماشنكا. - تو غذ خو ماشا پرسيد جا بلند شد. - من نمى خو... - پس با هم مىتونيم بخو يم. - بد تا جا گر پشيما نشد. - من گر به تو غذ ند نمى خو. پير شپزخانه جيغ كشيد: - چقد بايد منتظر بمونم. ماشا هسته گفت: - من به برمى گر. بير يد. - من گر ند شكا جا خو ند شته باشه غذ نمى خو. ين گفت به كاسه سوپ كلم تر كه بخا بر مى خاست خير شد. - خد مر با ما مهربا بو ماشنكا. من بند ناچيز نبايد خسيس باشم يك بشقا سوپ بر ند شكا ببر. پير تكه بز گى نا جو بريد.

38 فصل سو بقيه بيشتر عميقتر مى شد. بيشتر محكمتر به ماشا بين بانز ستى گد ها جد مى شدند به نبا جاها جديد بر جمع كر نا ندگى شا مى گشتند به مها عجيبى بر جر نمايش پر با گستر خيابا ست پيد مى كر ند. بانز به با مى گفت. - ما با مى كنيم كه مثلا من بابا تو هستم چند ست كه غذ نخو قتى كه من خو بزمين مى ند تو فريا مى نى تقاضا نا يا يك سكه ناچيز مى كنى. ما فر مو نكن كه ب لند بكشى تا همه صد بشنو. بانز تشويق مى كر. يا ين كه ما شا قر بو گرسنگى غش كند بانز بر فر ند گرسنه بيما پو گد يى كند. ماشا قبل ين كه با بلند كنا پيا هو به چشمك مى. بز ماشا يا گرفت كه بايد به مى با پيچ تا كنا چو ها ير بغل بانز بر به مين بيافتد بد برهم مژ تا شنيد كلما مز هن بانز هما جا گير. تلوتلو خو مين بلند مى شد يا هگذ كه قصد كمك شت مين بلند مى كر. مد نه شا با مها عجيب شا جر ين نمايش بالاتر مى فت هم ما با ين كا ها به محله ها جديد مى فتند كه جا شناخته شد نبو ند. هر شب بانز با جد كامل تمامى پو ها نا ها به طو مسا با ماشا تقسيم به خاطر كمكش تشكر مى كر. غلب كو ي و يفه كه يترين يك مغا ست فر شى يد بو ند صحبت مى كر مى كر كه بتو ند بخر. ها مى خونم تو هم پو ملوسك من مى نم به خوشبختى سيديم يگه قت - كر يخ ها ست گفت مى با لذ ها ين جمع مى كنى. بز گ كيسه يك با نفس گر مى كر. ماشا هر فعه كه صحبت كو ي و به ميا مى مد بى صبر نه ين سو تكر مى كر : - كى ميتونى بخريش بانز - به ملوسك بز بها ميشه تا قت من به ند كافى پو خير كر كه

39 بتونم بخرمش. علا بر ين كو ي و سرما خر مى شه. صبر مى كنيم تا بها بيا. بانز ين طو مى سعى مى كر با نگشتا يخ سا بيا. حا نشسته بر لب تخت بر يد يچ گه ماشا سر غلب به خانه با گشت يو حر با مى يد. مى فشا لجبا با صر هر بر بو. خو تقريبا جو شكسته ستخو كه به ماشا خو ند نوشتن بيامو. خو لو خسته ماشا به تكر ها صبو نه بر گو مى سپر تلا مى كر كه حر هايش بفهمد يا بگير. يك شب كه مثل هميشه كنا كشيد بو كلما هجى مى كر ند نقشه هايش با ميا گذ شت. - به محض ين كه من حالم بهتر شه عمو سر گه به من كمك مى كنه كه به نو گو بر جا ستا يا كه مىتونن به ما كمك كنن كه كا گير بيا يم. قو كه به من حر چينى بيامو به نظر بز به فر كه ين كا بلد حتيا فر نى پيد مى شه. مر ما به پد مو نقشه هاما نا نوشتيم. عمو سر گه فكر مى كنه پد خيلى خوشحا مى شه. حالا شايد بتونى بفهمى كه چر من عجله هر چه سريعتر تو خوند نوشتن يا بگير ماشا. ماشا خو لو پرسيد: - من نمىتونم با شما بيا ند شكا به طر بر خزيد. - همين لا نه! به محض ين كه من كا يك تخت خو پيد كر مى تو مىبر. به شرفم قسم مى خو كه ين كا مى كنم. ماشا قبل ين كه به خو بر شنيد كه بر ين حر ها گو پچ پچ مى كند: - تو مى نى كه من هرگز به تو نگفته. صبح بعد پير بيد كر. - بلند شو فر ند قت پا ش د ست. مر فتابى ست كا بر تو حتتر مى شو. خد نسبت به ما گناهكا حيم بخشند ست. ين كلما ن شخو كر بر خو صليب كشيد. ند پشت سر غريد: - گر كسى گناهكا باشه تويى جا گر لعنتى. كر مى فتا طو خير لكساند كولينا مى شد. خر تر به ين بطه كه نگا صلا ند جو ند. هر قت هم كه به ن د با هم سخن مى شد تنها حرفش ين بو كه ميد ست به جا بر. ند هم به سهم خو

40 به شجا تر مى شد تما حساسا نفرتش با صر حت صد بلند به پير مى گفت. تلا ها بى ثمرماشا بر جو بطه ين م نجر به نفر بى پر يى بيشتر بر نسبت به كولينا مى گر يد. سر تلخى ند به خو هر بر بيشتر هم مى كر. ماشا بيشتر به بانز نز يك مى شد به عتما مى كر. شب ها به سختى ستش كه جا هر پد بر بر گرفته بو جد مى شد. بانز نمى شد با ها شنايى شا مقايسه كر. گد يك پا تلخ عصبانى تبديل به يك مر شا خو بين بذله گو شد بو. يك موقع صر چا گر كر خو به ماشا طمينا خاطر كه: - من به تو بالاياكا نو ختن مى مو قت هر ما نو ند خو هيم شد يگر گد يى نخو هيم كر كوچولو من. - قت ما لبا ها قشنگ مى خريم هيچ كس لش به حا ما نخو هد سوخت. ما فقط ستو ها شيك برنامه جر خو هيم كر. به جديت مه مى : - فقط چند ما يگر ما نجا پيد خو هيم كر ملوسك. ما قبل ما بايد تا مىتو نيم سعى كنيم كه يك پو بيشتر جمع كنيم. فقير بو شر ند فقط هند نامناسبه. ند. خانه جا به پر خت حتياجى يگر كر نقل مكا به صطبل تاقم من ير نگهبا قبلى صطبل هفته قبل ين قد مشر خو مست بو كه قفل بز گ نديد به خو هما پشت بر ها خو بيد سرما يخ م ر. ين مر بر ما مد ضافه هم پنج بل مجانى خو حالا من هم جا حمق. كشيك شبانه. ماشا كنجكا بو : مى تونى شبا جا بخو بى - بعله! هر چقد كه لم بخو. فقط جا باشم سبا تنها نباشن شكه چى ها ضين كر. نو ماشا گونه ها من نمى خو ما گفت. ين ير بر. به نو گو سرگه عمو همر مى خو ند شكا - به نو گو بر من لم مى خو پيش تو بمونم مىتونم من هم به صطبل بيا بانز حالى كه نگاهش مى يد يشش مى خا ند گفت: - فكر نمى كنم بتونى شكه چى ها بيش يك نگهبا نمى خو.. ما صبر كن حلى پيد مى كنيم. ملاقا پر سپكت بولسيجو يد يچ شب ماشا سرگه به خانه با گشت كر. مر با جديت به طر مد با نا حتى گفت: - من ساعت هاست كه نبا تو مى گر ماشنكا. ياچه جا همه لكساند كولينا هستن. خانه منتظر گرفت. بيا حالا ست

41 سيلى نبا تو گشته. شماها كجا فته بو ين مر - ما لش فته بو يم كليسا لمانيا. بعد به ميد نشگا فتيم. تما جا بو يم. مى خر كو ي و بز ميا گير بيشتر پو كر نقل مكا صطبل به بانز ير ما يگه مجبو نيستيم گد يى كنيم. - كه ينطو! خيلى خو مى شه ماشنكا. - ما تو چر مر نبا من مد عمو سرگه - لو يا پسر پير كه با پد تبعيد ست نامه فرستا تما سايل شخصى هم يك پاكت ضميمه ست... - پس بابا بز به خانه برمى گر - نه ماشنكا نمى ين سعى كر با صد كه تا حد مكا ست به گويد. فيد كرستو جا مى ماند... مر ست. ماشا بى صد به مين نگا كر. بعد لحظه طولانى سكو ماشا كيسه گد يى به طر سرگه كر به مى نجو كر :. مه به هش پشت كر به. مى گلويم فشا به به گير بد جو ين - - كجا مى خو بر ماشنكا نبالش يد. بيا بريم خونه. ند شكا به تو حتيا. جيغ مى نه نبا تو پد گريه مى كنه. يك لحظه نگا شا باهم صابت كر. سرگه طاقت نگا نيا. برگشت به فتا. نبا فاصله ساكت با چند قد ماشا فتا. قتى كه تا شد با خو نديشيد: - منم لا مى مير. گريه كنا با صد بلند پير به طر مد. - خد ما ها كر. جيغ كشيد مقابل ماشا نو. ماشا يك قد به سمت چپ پيچيد بى صد شنل كهنه كفش ها پا پو شا نگ فته بى سخن ير پتو بر تختخو خزيد. سرگه نوشكا پير بى صد به ين پيكر كوچك ير پتو خير شدند. - نوشكا هسته گفت: - ماشنكا قلب من. به طر فت. - ماشا با حالت تشنج فريا من لا مى مير من لا مى مير. پتو محكم سر خو كشيد. صبح بعد ماشا با تب شديد ين طر به طر تخت مى غلتيد. صو كر ند هنو مىلر يد با حتيا سعى مى كر حوله خيس پيشانى ماشا بگذ. كلمه هم بر با نمى. هيچ كس صد گريه نشنيد بو.

42 كر : مى تكر كلما مرتب ين بو ند شد جمع تا به كسانى كه ند - همين طو جا نايستيد كا به كنيد.. - من سما شن مى كنم تو نوشكا مىتونى بهپر يك ليمو تر بخر بر تب خو ست. پس ين حر پير حالى كه جو به نبا خو مى كشيد تا بير فت. سرگه به خاطر ين كه ند سر حا بيا گفت : - عجيبه كه پير به خاطر كر يه ها عقب فتا غ ر نمى نه مه : - فكر مى كنم بيش چه كه ما فكر مى كر يم تو سينه قلب هست ند به خاطر ماشا حتى يك لحظه تما شب چشم بر هم نگذ شته بو. سرگه نبا حرفش گرفت: - تما بسته ها خو كى كه بر لو يا پسر مى فرستا سهم پد تو هم بو. پد با ها نامه هايش پير تشكر كر بو. : جو گينانه شر ند مى نم گفت: - مىتونى حوله طو پيشانيش به گير كه پرتش نكنه سپس جا بلند شد عصايش كنا تخت بر شت. لنگا لنگا بير فت. سرگه صد يش شپزخانه شنيد: مىتونى منو ببخشى بابوشكا من نسبت به تو خيلى بى نصا بو. با صد بغض لو حر مى. پير سعى كر با صد مر نه به بگويد: - با ين پا خر بت ين جا نسا! بر تو تا پيش ماشا من مى خو چيز خوشمز يى ست كنم. سر شب تب ماشا قطع شد حالى كه عكس ما ست شت تخت نشسته بو. گذ شت نامه كاغذ لا عكس حر با گفتن ين. مى نشا به بانز ين نخ پيچيد ير بالشت گذ شت. همين لحظه ند سرگه به طر يد. - صد نر بانز شنيد شد: ماشنكا ين جا ندگى مى كنه. - سرگه يد يچ گفت: ها بانز تو يى به خل عو كر. بانز قتى كه ماشا تخت يد چندين با ين حر تكر كر : - فكر كن كه بين ين همه تو يكى بستر شد. ماشا تقريبا گوشى گفت: نشونت بد. چيز جا بشين مى خو ين - به نظر مى مد كه مد بانز فضا سنگين حاكم بر تا هم شكسته ست.

43 بانز گفت: - قتى بز گ بشى عين ما يبا خو هى شد ملوسك! نگشت شصتش به حالت نو بر عكس ماليد. تو چشم ها لبا بينى ها همه چيز. كر. نو ماشا صو عكس بر شت نگشتش با لبخند ضايتى بر لب ماشا خو عقب كشيد. پير چا تعا كر. ماشا ساكت خو بيد بو فتا ها يابى مى كر. هيچ كس مو مرگ فيو كرتسو حر نمى. به نظر مى مد ماشا به خو فته ست كه ناگها بانز صد گوشى به چيز گفت. بعد با صد بلند مه : - مىتونم بانز حالا يگه من چيز ند كه منتظر باشم. حير پير به طر بانز يگر نگا كر سر به طر بانز به علامت نفى تكا. بانز حا خا ند يشش گفت: - گه خو بخو لبته تو همين لا هم مثل ختر منى به طر يگر برگشت. سرگه يد يچ با عجله سط حرفشا پريد سو كر : - مى تونم بپرسم پد جديد چند ساله بانز كوتا جو : - بيست پنج سا تما كر. - حالا پس فقط ما كم موند. سرگه سعى كر با شوخى خند ين حر بزند نوبت توست كه بر يگه حالا لكساند كولينا. هل تخت به طر نوشكا خانو جديد خوشبختى كنى. قهقه نا ين حر تكر مى كر. فضا تا سنگين شد. سرگه مه : - تو كه با چنين صلتى مخالفتى ند بانز نوشكا هيچ كا يگر غير نبا يك مر گشتن ما ها خير نجا ند ست. مگه نه كبوتر من فقط بايد سر كيسه بر خر خانه شل كنى. بو. پريد نوشكا صو به ك لى نگ سيلى با صد يى بلند به صو سرگه كه لبخند عصبى بر نقش بسته بو فر مد. سرگه غ ريد: - چى خيا كر فاحشه نوشكا گفت: - با من لا نز. تو كه هر حا پو ند كه مز مر بپر خو كثيف. بير فت.

44 سرگه ستى به صو تش كشيد تفى بر مين ند خت. - من فقط مى خو ستم كمى شوخى كنم جند لعنتى. بانز مد خله كر : - جع به چنين چيزهايى شوخى نمى كنه. سرگه فريا نا يقه بانز گرفت:. تكا نكن. خالت نيست كه به تو مربو كا هايى - ماشا با عصبانيت فريا كشيد: - بانز كن بانز كن! مى شنو پير مثل شبح بين ظاهر شد سعى كر سرگه بانز جد كند. - بانز گفت: لامذهب لعنتى گو سرگه محكم كشيد. ناگها سرگه فريا به خو پيچيد. بانز تكر كر : : مه چيزها شوخى نمى كنه. به ين حسابى جع - - بعدهم با يك معيو جنگى ين طو ست به يقه نمى شه بچه پر. سرگه ستش چنگ مى بهم مى ماليد. نگا كه جيبش گير كر مى خو هد بير نش بيا. بانز مه : - تو بايد هم من هم ختر معذ بخو هى تا لت كنم. تو بى تربيت. پير حالى كه به طر مى فت گفت: تف مى كنى بهش بعد لحظه يى نوشكا گا يستا بو ند. - يا معذ خو هى مى كنى يا من صو تت پو سيب مينى ست مى كنم. سرگه نفس نفس نا حالى كه به خ ر خ ر فتا بو قبل كه هو بر كر : مزمه - معذ مى خو. بانز ستش كر به مين غلتيد پايين پايش بر مين فتا.

45 فصل چها يك ما بعد ين تفا ند شكا سرگه به نو گو فتند. ماشا با ها تا يستگا تر فت. ند شكا مىلنگيد ما نمى خو ست معلولين. : جو هنو يا كه ماشا پرسيد: قتى - به خو مى شه. بر خرين با يستگا قطا ند لفبا ماشا پرسيد. تد يس فشر نتيجه بو. ماشا تو نست تابلو تما مغا هايى كه كنا شا شدند بد شكا بخو ند. بر با تمنا قبل سو شد گفت: - قو بد كه هر بخو نى بنويسى ماشا بوسيد. حالى كه لوكوموتيو جا كند مى شد فريا : - به من نامه خو هى شت. ماشا تا قتى كه خرين گن ب خا گ م شد سكو يستگا يستا. شسته شد با بها گ نبد كليسا به به سما بى مى خشيد. موعو سيد بو. پوشيد بهترين لباسش ماشا پيا شلو جمعيت كه مركب بو ست فر شا فر شندگا خيابانى مى شكافت. - پير شكى يم. - ما بوبريكى تر يم. فر شندگا ته گلو مى ند. پسر ها كسى همر با س م بزمين كوبيد يتميك بو. شد سرمست بها تمامى پتر بو گ ند. مى ها سو سب با يش تا تر شيد مو تا صلا كر كلا چرمى تا بر پاي ين مد پير هن شسته طو سربا به تن بانز به نتظا ماشا يستا بو. گه پريد: بير هنش كلما ين قر گرفت كه ماشا بر بر قتى كنا شد بو من نمى شناختمت. با شا با گوشى ير بغل ماشا گرفت. ماشا با غر گفت: - من گ ل سر نو بابوشكا مر بر خريد.

46 به طر سمسا به فتا ند. بانز يا كر : - يا نرفته كه ير چى بهت گفتم تو بايد بيا كه كو ي و نمى خو شر مر پير قت خر به. كهنه ين بگو كر چونه به شر كه پير مر قتى مى كنه چونه تر مى فر شه. چر كيد خشك مر پير فتند. چا نيمه سيا خل يستا به مى شكه پشت پر بير مد. بعد ين كه به خو بى ند كر قا قا كر پرسيد: - شما چى مى خو ستيد - ين جا مى شديم فكر كر سو لى جع به كو ي ونى كه پشت پنجر ست بكنم. قعيت ينه كه ختر ست سر كو ي و نو من خانه بر نمى كو ي و. من خيلى قيمتى يه مى ترسم بند مين بشكند. فكر كر ين بر بخر تا سر گر بشه هم با كنه هم ين كه گر فتا شكست شكالى ند شته باشه - پير مر قا قا كر : بعله مىبينى بچه ها چه جو ين سر تكا كو ي و. پشت پنجر بر شت فوتى كر به طر بانز گرفت. موقعيت بر ماشا غير قابل تحمل شد ير خند. بانز با حالتى عصبى سو كر - چت شد ماشا گفت: - ين خيلى قر ضه ست. به صو پير مر كه كد شد بو چشم خت. - پير مر غريد: - ين بر تو خوبه. بانز تر يد كنا حالى كه چند كو متحا مى كر گفت: چيز بد بخو نيست لى مى شه با ها با كر. ماشا غ رغ ر كنا كلما تو فق شد بر با ند: - ما من ين نمى خو بابا! پير مر : - ساكت با بچه! ين باباست كه تصميم مى گير ماشا مغا بير فرستا. صد بانز قبل كه مغا بسته شو شنيد: - بير يستا من لا مى ملوسك. ماشا بى قر نگر پشت مغا شر به قد كر. پنج قيقه بعد بانز حالى كه كو ي و بر شانه شت مغا بير مد. بقيه به تعمير تزيين كر كو ي و گذشت. بانز بر نيمكتش صطبل

47 نشست با ستانى كا مد بسيا محتا تما جز سا هم با كر. ماشا هم مرتب به نبا كا ها خر يز مى يد پيش كفا يد بر گرفتن يك تيكه چر پيش خيا بر گرفتن كمه صد كه به جا كمه ها خالى سا چسباند شو... يك حوله كهنه بانز يك جا بر كو ي و ست كر. هو بير خيلى قت بو كه تا يك شد بو بانز نو چر صطبل قتى كه تمامى تيكه ها سا سو كر با حتر كامل نر جا كه بر يش ست كر بو قر ين. شىء عزيز خزيد بانز پتو ماشا به ير ند. حر شن يند با ساعت ها تايى بو با گرمى محبت بى قفه موها نو مى كر. بانز يا مى يد: - تو پير هن بريشمى با تو ها فر خو هى شت. بعد كلاهى هما پا چه. من پا چوبى خو هم شت. ما به نوسكيج خو هيم فت همه بر مى گر ند ما نگا مى كنند خو مىپرسند ين ها كى هستند ماشا با چشمانى خما يا پرسيد: - همه ين چيزها كه تو مى گويى حقيقت بانز خو لو جو : - ين طو مىتونه باشه لبته طو يگر هم ممكنه بشه پالتو سربا يش به هر شا كشيد: بخو يگه ملوسك! ين قت شب يگه ست نيست تو به خانه برگر. بانز به پهلو خو بيد. ماشا به بالشت پر شد كا تيكه به تا يكى چشم خت. غژ نجير غژ مد. مى كا خو ها هنگا سب ملوچ بد ملچ صد ته صطبل صد سم كوبيد بر تخته ها چوبى پوسيد. ماشا با خو گفت: بكوبد همه چيز هما مين به بشما كه من تا ين قبل عقبش سفيد با پا سب گر - طو كه بانز گفته ست خو هد شد. پا عقب سب سفيد تا يكى چرخى خو. - با خو هش مى كنم سب خو مهربانى با. ماشا لتما كر شر به شما كر. ما يا مش بالا گرفت پر سر صد پايش بالا ب ر طو كه سطل تكا خو. - ماشا نجو كر : تو چقد خوبى چشما بر هم نها. با بو تند سب ماغش ماشا به خو بى شيرين فر فت. با سر به كنا خم شد چشما بسته بانز كمه ها سا لمس مى كر. نگشتانش ملو بد مىنو خت. سا ند بو ستا قو با محبت فشر مى شد. ناگها نگيز غم نو مى مدند. به پر ها ملو مانند بر يك لايتناهى عد

48 جايش به موسيقى شا ند مى. مثل بشا. ماشا به طر بانز خزيد سر بر شانه گذ شت. چهر حسا بابوشكا ين تا يكى ضعيت يايى خشيد. پير غ ريد: - ين مى. بينى با پيش بند گرفت. با يك خسته تقريبا نسانى كو ي و ست بانز بر ميز چوبى قر گرفت. نوشكا با لكنت با گفت: - شما... شما... طو مى نو يد كه... من نمىتو نم كلمه صفش پيد كنم. من فكر نمى كنم چيز يباتر موسيقى ما جو شته باشد. بانز به ختر كه خجالت سر شد بو نگا كر چشمانش به مين خت. - من قيقا مى فهمم كه تو چه مى خو هى بگو. من هم ست همين طو فكر مى كنم. پير به تا شد. متوجه شد كه بانز نگاهش نوشكا برنمى. ماشا حالى كه گر بانز يز شد بو سو كر : - بيشتر نمى نى بانز جو : كر. با گر نش ستا نه ملوسم. يگه لا - - پير گفت: - بيا شپزخانه به من كمك كن ماشنكا. به طر ماشا شا كر. ماشا غ رغ ر كنا عصبانى پشت سر بانز قايم شد به كه بر يش قر گرفته بو ند چشم خت. بانز گفت: - من بعد بر تو بيشتر سا مى نم حالا بر به كولينا لكساند كمك كن. پير ماشا با خو بير كشيد تا بست. ماشا پرسيد : - بابوشكا جند يعنى چى - پير غريد: - چر ين سو مى كنى - ماشا عصبانى به مين نگا كر گفت: - من فقط به يا چيز كه عمو سرگه قتى كه عصبانى شد به نوشكا گفت فتا. من خوشم نمى كه ين طو به بابا جديد من نگا كنه. همچين كا فقط جند ها مى كنن. حتما مى خو نو من بگير. - پير : - من به تو چى گفتم نگفتم همچين حر ها شتى حق ند بزنى گيس ها

49 بافته ماشا كشيد. - ماشا هق هق كنا گفت: - بكش بكش ما من مى نم كه حالا همه شما نو مى خو ين حالا كه كو ي و خريد! ضربه محكمى كه به خو پير كر كه ماشا كند. كماكا عصبانى بو. غ رغ ركنا نفس نفس نا به طر فت. - نه! بابا به بين كى مد ين گر شا نيست كه به يد ما فقيرها مد! بيا تو بيا تو. صد بم يكى به گو سيد: - من فقط مى خو ستم به بينم كه يا خانه شما كسى كو ي و مى - بيا تو. ماشا بطر پنجر فت. نمى خو ست ين چاقالو ببيند. على غم ين كه سه سا خاطر شت. به خو مى گذشت بو ند بر پد ها كه سربا مانى به خيابا كه پليس ها قتى به پد چا ين تهمت ها شكايت ها مىبر ند. بعد ماشا بر شد با پرهيز كر بو. گر شا صاحب قسمت پايين ساختما هم چنين ستو با طبقه هم كف بو كه بيشتر بجو فر خته مى شد. تفا مى فتا كه حيا باهم بر مى شدند ما ماشا فو يش برمى گر ند مى يد. پير با لحن ملايمى حالى كه بسيا ين كه كه صاحب خانه به نز مد خو حا شد بو پرسيد: - ماشنكا نمى خو هى به گر شا سلا كنى ماشا به مى بد ين كه يش برگر ند شانه بالا ند خت. - گر شا با بى قر با سو كر : - ما كى بو كه به ين قشنگى مىنو خت كلما بى هنش پريد بى نكه به تو ند قبلا با فكر كند: - پد جديد من. - گر شا با طعنه پرسيد: - كه ين طو بابا تا پيد كر به طر ماشا فت با لحن مر نه گفت: - بچه قتى كه بامن حر مى نى يت برنگر. ماشا به طر خو چرخاند: - پس بر بيا بگو كه من مى خو باها حر بزنم. با بر يگه. - پير به ميا يد به طر شا كر نشنيد گر شا چى گفت - ماشا گفت:

50 - بهتر ست كه خانم خو به نز بر. بر ين كه فقط يك پا بير يد. چو ها تلمبا شد گوشه حيا بو چو ترشيد مى مد. سر بز گ به كن د كند نمنا حركت مى كر. ماشا به قت علاقه به مر نجا كه بينى سر ير بو مد پشت گوشش با هر حركتى حا فتا به نظر مى مد خير شد بو. پوكل گوگا محكم طر يگر چو گرفته بو لر لر مى كشيد. با لجبا به كه بين شا قر گرفته بو چشم خته بو ند. مد بر خرين با تكانى خو بر مين فتا. ماشا گفت: - عمو عمو مد تا ند ختيد مد مين بر شت. كش با سر صد بينى گرفت ستش با پيشبند پا كر مد گرفت كر. جا با بدخلقى ماشا پشت گوشش گذ شت - پوكل گوگا باسر گفت: - ين جا نس مز حم ما نشو. با خجالت خو پيش مر عقب كشيد. هيكل بى فر ست ها بيش ند پوكل گوگا هميشه هم حسا هم هم تر بر نگيخته بو. هشد ها نگ پير كه با هربا گو نكر به حر تكر مى شد خاطر نقش بسته بو : - مو ظب با كه خد تو مثل گوگا مجا نكنه. ماشا حيا خلو كنا پاساژ به يكى با فت. چند پسر يا ساله مشغو سنگ پر كر به طر مو ها گند چا فاضل طر با بو ند. خند ها بلند سر صد شا ماشا به نز يك ها كشاند.با كنجكا شكا ها حيو ها ترسيد كه با بيچا گى تلا مى كر ند خو شا سو يو به تپنانند نبا كر. بعضى پسر ها به بالا سكو گوشه يو كه بو ترشى شيرينى به هو برمى خاست فته بو ند با سنگ ها بز گ تو قهو قرمز جاند جنبا ته چاهك بمبا مى كر ند. لاشه خاكستر گربه كه نگا با ند تيكه پا كر بو ند گوشه فتا بو. ماشا با نا حتى پرسيد: - ين گربه ما كيه يش برگر ند. يكى پسرها كه با بغلى سنگ كنا مى گذشت جو : - من! - ما چر ند ختيش جا - من فكر مى كر كه مىتونه تما مو ها بك شه. خيلى خو مو مى گرفت بر

51 همين من شب جا گذ شتمش. - ماشا سو كر سر چاهك هم بستى به سر بز گ سنگى چاهك كه با يا بايد گذ شته بر شته مى شد شا كر. - معلومه! حالا ين لعنتى ها بايد جو بد چر گربه مر با ند ها شا تيكه پا كر. تا به حا سه تا شا له لو كر. پسر با غر نتقا جويى كا مه شر كر به پرتا كر سنگ به طر چاهك. ماشا ير لبى گفت: - حمق. پشت سر پسر شكلك به طر حيا خو شا يد. يك شكه سب كش حيا شد بر با يستا. كش گوگا با حالت شنايى به مر قو پيكر كه بشكه ها بجو به خل حمل مى كر سلا كر جلو مدند كنا شكه پ ر به ها بجو يستا ند با نگا ها تحسن ميز به ست ها ين كه چگونه بشكه ها بجو برمى شت ند. - كش گفت: - ين مى فهمى تو نبايد با ين لس برقصى. ستى به پشت گوگا كوبيد. - گوگا فريا : - بر گم شو! توتو هايش ير كاغذ نامه كه مشغو پيچيد سيگا با بو به مين يخت. صد مر نه گر شا كه سر پنجر بير بو به گو سيد: - ماشا بيا بالا. شما شما تا چر جا يستا يد يد به سر كا تا برگر يد گا ها تنبل. با قد ها بيش حد بلند گوگا حالى كه به كش ترسيد نگ پريد چسبيد بو به سر كا برگشت. بجو خالى كن فريا كشيد: - به ند هنت فريا بز. بيا پاي ين پو بجوها بد كه من بى خو منتظر نمونم. بشكه يگر به حتى بر شت به طر غلطاند. بر صو گند گلابى شكل سر شد فريا پنجر بير مد لبخند بى پر يى نقش بست گر شا پشت پنجر كنا فت. ماشا خو پشت شكه قايم كر نظر چا مخفى شد. هن هن نا سر كله پيد شد شر به لا با بجويى گا كر. - بيا حالا صد ضافى بجويت يافت كن. با صد يى نيمه بلند ين گفت كر. حلقه هيكل مر ستا ستش بالا پرچينش ها من خم كر. بر يكى به سرعت خو ين به سط ها چا لر فر بر.

52 - ين جا نه يو نه! به قهقه خنديد لا گذشت سالن تا يك گم شد. صد پير كه سعى مى كر مهربا باشد طبقه بالا به گو سيد: - ماشنكا قلبك من بيا بالا يگه. با بى ميلى جو : فتا. ها به پله به طر به مى مى لا - بانز با لبخند پهن ستقبا كر. - حالا ملوسك حالا يگه ما مجبو نيستيم ين پرسه بزنيم گد يى كنيم. ما لين حكم ستخد ما گرفته يم مى فهمى من قر كه پايين تو سالن بجو خو سا بزنم تو بچه گر شا نگه. هر ما هم غذ هم پو خو هيم گرفت خ ب چى مى گى - ماشا عتر كر : - من نمى خو بچه نو نگه! تو نمى تونى جا يگه يى سا بزنى هر كجا كه باشد فقط ين جا نه. من مىترسم... پير خو سط ند خت نگشت شا به حالت تهديد جلو صو ماشا تكا : - تو يگه نبايد فريا كنى ماشا. بايد گو كنى ببينى من چى مى گم. بانز به مى با حتيا غو گرفت با لجوي ى ير گو ماشا مزمه كر با مهربانى موهايش نو كر. تو نبايد بترسى من خو مو ظب خو هم بو كه تفا بد بر تو نيفته. نوشكا جلو مد بر قر گرفت. - تا گر ين جا خوشتا نيامد مىتو نيد جا يگر پيد كنيد ين طو نيست بانز - لبته كه مى تو نيم. ما مثل پرند ها يم ملوسك. چيز پيش مد ين محيط به ما نيامد سو. حت يگه جا مى يم مى فتيم نوشكا حالى كه نمى تو نست خوشحالى پنها كند گفت: - بانز قر كه تا قبلى سرگه ندگى كنه. ماشا پرسيد: - كى مى خو سبا كشى كنى ين جا ها - همين لساعه. من فقط بايد بر يه خو خر پرتى كه تو صطبل جمع كنم بيا. مى خو با من بيا ما يك شكه بر فت برگشت كر يه مى كنيم. مى خو بد بر به بلسجو پر سپكت يك شكه صد بزنى من پاي ين منتظر مى شم. قتى كه ماشا پله بر صد شكه پايين مى فت خو نگر بدبخت مى يد.

53 صبح بعد ماشا همر بانز به سالن بجو خو فت. بانز بين سالن كنا پوكل گوگا هنمايى كر تا به تا گر شا سيدند. گر شا با مو شانه نز پا برهنه پوشيد لباسى چر كيسه مانند كر. ستقبا نيمه خو بيد بر كاناپه بز گ هر خميا كه مى كشيد به نبا خو شيرين با سر صد مز مى كر. حالى كه با ست چپش ير پستا ها يز گند مى خا ند بانز ماشا بطر خو فر خو ند. چشما يز كنجكا كوچكترين حركتى پير هن لر با ستانى بو يستا مى پاي يد. ماشا پشت بانز چهر ها چسبيد بو. بعد لحظه طولانى سكو لين كلمه بر با : - بنشين. به مبل مخملى كنا يو بلند شا كر. بانز با سه پر به كمك چو ير بغل به مبل قر گرفت ماشا كنا. - تو بايد بايستى بچه! يا باشد من بچه ها نه خوشم نمى يد. بر بير به گوگا جا كشى كمك كن. با عصبانيت ستش به طر تكا مى. بد كلمه حر بانز بلند شد چو ها ير بغلش بر شت به طر به فتا. با يستاند. - كجا مى - تو حق ند به سر ختر فريا بكشى. ما تا به حا پس ندگى خو ما بر مد يم ين به بعد هم برخو هيم مد. - به خاطر يك مساله كوچيك ين قد عصبانى نشو. بنشين مساله با مش حل مى كنيم. ماشا با تر نجو كر : - ما مى يم بلو بانز كشيد. تا بغلى صد گريه ضعيف بچه بلند شد. گر شا با لحن ملايمى به ماشا گفت: - تو مىتو نى سر به ليوشا بزنى خو شو تنها حسا مى كنه ين كه كا بد نيست. - بانز گفت: كر. نو ماشا موها ملوسك بكن كا ين - با تر يد نيمه با گذشت كه بچه گر شا كند. پر ها كلفت سرتاسر كشيد بو ند كنا يو يك تحتخو هنى بز گ مرتب نشد قر شت. ميز كنا تخت پ ر بو ليو ها بجو عر نصفه. بطر ها شر سرنگو به ميز لكه شد فتا بو ند. يك بوفه چو سپيد تكا سفيد چوبى به مى گهو تكميل مى كر ند. تا مبلما سه صندلى بز گ

54 مى خو. كو موبو كه به شد ق ند پيچى شد بو كهنه ها خيسش فريا مى كشيد. - نه! نه! نه! گريه نكن كوچولو! ماشا گهو تكا به گونه ها نر نو ست كشيد. گر شا تا بغلى كشيد: - بيا ين جا كهنه شو عو كنم. گر شابا بى ملاحظه گى به تند كهنه بچه عو كر با نهايت ملايمتى كه مىتو نست گفت: - مىتونى ببريش بير تو فتا بچه بغل ماشا گذ شت. ماشا نتو نست مخالفت كند. بچه محكم بغل گرفت به سرعت تا خا شد. هما گر شا سفا ساختن يك پا جوبى بر بانز به يك نجا ماهر بهترين لبا ها شوهر مر به تن پوشاند. پير هن سفيد ب ر شد تسمه چر شكى با پ ل ها بسيا پهن كاپشن پشمى نيمه بلند سو مه يك كلا يك بز گتر سر بانز چر به هما نگ گد قبلى به بهترين كو ي و غا تبديل نمو. همه چيز طبق ستو گر شا. تما پيش ظهر به فر هم كر سريع سايل مقدما برنامه شب گذشت. پوكل گوگا نجا گوشه سالن صحنه ست كر ند بر يش تيكه فر قرمز كشيدند يكى صندلى ها چو سپيد تا خو سط گذ شتند. ماشا چندين با به ميد يد گ ل ها كاغذ كاغذها نگى كه بايد سقف يز مى شد خريد. ميز گ ل پلاستيكى كه همه طر مسا بو ميز شر گين پوشاند بو. پوكل گوگا تما سالن با بر شسته بو بر ند خته بو. تو پنجر بر شته به پلاستيك گ لد با سطح با. مى بر شد شسته پنجر شيشه بو. شد بر نبا ست مثل ميز پوشاند شد با يك سته گل كاغذ بز گ م زين گر يد بو. گر شا با خرسند كامل سالن پرسه مى يد كه كاملا گرگو شد ست لذ مىبر. مشتر ها يمى كه همه تر مى مدند با گر نيد شدند. گر شا فريا : - ساعت شش برگر يد مقابل صو ها شگفت نا محكم به هم كوبيد. گوگا نجا بر خريد پير هن ها پيش بند ها نو پو گرفتند نه با شدند. گر شا پا چين پا چين به تاقى شد كه ماشا سعى شت بچه بخو باند ماشا سو كر : - خ ب ين جا خوشت مى

55 ماشا با بى ميلى جو : - ليوشا خيلى مهربا ساكت ست. - گر شا پرسيد: - گرسنه بر به شپزخانه كمد نا شر كم لكل سوسيس هست تا جا كه مىتو نى بر بخو. بعد هم به خانه بر چو من مى خو هم بر مهمانى شب لبا بپوشم. ماشا با كنجكا به بد گر شا كه مثل خمير سفيد بى شكل بى ف ر بو نگا كر بد كلمه تا بير يد. گر شا حا به هم مى مىترساند. ساعت شش همه چيز بر برنامه مهم بز گ شب ما بو. بانز با لبخند بز گى بر لب با لبا ها نو موها با شانه به جايگا يژ صحنه نشسته بو. گوگا سر شپز نمىتو نستند خوشحالى شا پير هن ها سفيد پو ها قرمز نوشا پنها كنند. گر شا پوشيد يك بلو برنينا شد ستين پفى با گر بندهايى نگ نگ بو. يستا پيش خو پشت كنا مزمه حالا ستا بر يد. ها با مى كنيم بخاطر شته باشيد كه مر قيمت ها يك كوپك بالا خو هيم بر. كسى كه ين فر مو كند ستمز خو كم خو هم كر. با برهم ستا به بانز شا كر كه شر كند. گوگا به طر شتافت نر با كر. قبل ين كه سالن هنگ خشند شا قص فولكلو ترپاتجوكز منفجر شو نو كو ي و با صد سا شفافى فضا پ ر كر. بانز ملو با سو ها حشى كه عين حا تا عما جو مى لر ند هد يت مى كر. صو ها سر يشو گا نمايا شد. گر شا پشت پيش خو بى صبر نه مى كشيد: - چر جا يسا ين ب ر ب ر نگا مى كنين بياين تو يگه بياين يگه! ساعت ن ه حا يا شد هجو مشتريا به حد كثر خو سيد بو. سيگا كشا فر كوشيدند مى مر بو كر ها يجا هنگ فضايى كه نو نوشا بجو هنگ ها بانز صد شا به هم برسانند با يك يگر حر بزنند. تعد يا بجو بر سرميز ها پ ر مر س ر مى شد. همه مى خو ستند تر نه ها هنگ ها مو علاقه شا خو ست كنند بانز به بجو عو مى كر ند بر س ن پو پر مى كر ند. بانز خيس عر با نرمى نگشتا هنگ ها شا حشيانه كو ي و سيا بير مى كشيد. هر گاهى نگا پر تمنا شا به سالن مملو جمعيت مى ند خت. ست خر ماشا گا با سالن نگا پ ر غصه حالى كه ناخن هايش مى جويد

56 به بانز جش خت. به ين جا نگا كن خو هش مى كنم خو هش مى كنم به ين جا نگا كن به من نگا كن. يك لبخند شا شنا ناگها صو بانز پوشاند. ماشا با حسا نگاهش پاي يد. كله بلوند نوشكا گا ظاهر شد بو. ماشا به مى بست پيش ليوشا كر. مى ملافه با با گوشه ها غر لند با كو فت. ماشا با غصه گو كو مزمه كر : - هيچ كى ما نمى خو. مين بلند كر بيا يه لقمه ماما بگير قت خوشحا مى شى خو بت مىبر كوچولو من. با قت تما يك تيكه خمير نر نا جد كر نر به شكل گلوله ظر شير فر بر بدهن كو گذ شت. ليوشا با لذ تما حالى كه گوشه ملافه محكم با ست كوچكش گرفته بو با چشما بسته تيكه نا كه پر شير بو مكيد. با حتيا جايش قر خو كنا نشست. چند قيقه بعد خو حالى كه به ليوشا خم شد بو به خو فت.

57 فصل پنجم بعد شب بانز به ن د مى يد. صبح توسط كولينا لكساند بيد مى شد با غذ به ليوشا ش ستن كهنه ها جمع جا كر ظر يد ستى سر ها فرما نبا گر شا شبانه مهمانى ها بعد خو تا شستن غا مى كر. به گوگا تميز كر سالن كمك مى كر هميشه هم تميز كر برنامه شر قبل هم كه ست كوتاهى چند بر خو بو. سهميه ها ستفر شب با بانز شت حسا مى كر نا حت بى طاقت ست. هفته بعد ستخد شا بر لين با بانز شب نز گر شا ماند. صبح بعد خ ر خ رخ ركنا تختخو گر شا حالى كه شيشه كا خالى ستش ماند بو يافت. با لين بر شد تا كه ماشا قتى پاشد خو ظهر كه بعد قت ير به سم صد نه ماشنكا يا ملوسك طو كه قبلا هميشه صد يش مى كر. ژ ليد با چشم ها سر حالى كه پا چوبى ست شت بر لبه تخت نشسته بو. تقريبا فريا كشيد: - بر بير ماشا! ين جا ب ر! گفته بو : كند نگا كه به بى ين - يگه من ماشنكا تو نيستم با عصبانيت فريا : - چر چر... ما ملوسك هم بر خو سمى. بر بير لا بر بير. مى خو هم تو خو باشم. پا چوبى بر مين كوبيد.. غيبش بعد نوشكا لحظاتى بعد صد ضجه ها غمگينى پنجر با سالن بجوخو به گو سيد. هيچ خند صو پ كر غمگين بانز نپوشاند. ماشا تا جا كه مىتو نست خو كر. پنها يد تولد هشت سالگى لين نامه بر يافت كر. با حر چاپى شت كا كنند. مى يك چاپ خانه كا يد يچ سرگه كه نوشته بو ند جديد پيشرفت ما. هنو به ليل حقو ناچيز جا كم نمىتو نست خو هر

58 نز خو ببر. خو با چها نفر يگر يك تا ندگى مى كر جا بر تخت نبو. يگر سط كا با حر قرمز نوشته شد بو : هرگز يك شنبه خونين فر مو نكن. مرگ پايش هرگز خو ماند خو هد لنگ كه بو مه ند بر. يا ها نبايد نخو هد شد ما بر يش هميت ند. برعكس نقص عضو هميشه به يا مى ند مرگ پد سيبر ظيفه كه بر بر مر. به ين كه فتخا مى كر پايا نامه نوشته بو : خرين حر پد ما به ما فر مو نكن. قو ستبر با ماشنكا! به سپيد صبح نو بر ماها خو هد ميد. نيا تا كه همه نسا ها يك سانى ند نه فقير جو نه ثر تمند. نيايى كه كسى حتيا به صدقه صدقه گرفتن ند. بر تو كه خيلى ستت ند ك رست و. بعد تحرير: بابوشكا قو من سلا برسا. عمو سرگه بهتو خيلى سلا هم چنين بقيه فقا من مبا بر يك نيا نو. نامه به هيچ كس نشا ند. به با خو هم نوشت. ماشا با حوصله حالى كه لغا سخت نامه به مى هجى مى كر يك با يگر قبل ين كه به خو نامه خو ند. كولينا كه يستا بو موها كم پشتش شانه مى پرسيد: - بابوشكا نسانى يعنى چه پير با نگر نى سر تكا جو : - ها به همين به ين فتا هم ماشا سعى كر كند: - ند شكا به تو سلا مى ساند بابوشكا. پير كشيد: - ما جع به نسانى ين خيا ست. خو بى ست كه بعضى ها ين قد يو نه هستند كه با كنند. كلما نامناسبى كه نمى فهمى شا پرهيز كن. بر همين حر ها پوچ بو كه پد م ر! نامه ست ماشا قاپيد يز يز كر به خل جا ند خت گفت: يا. گاهى بين فتن شد تا غر ست بهتر ماند نا نى - كاغذ يز ها تش كو گذ شت. بانز بيشتر شب ها نز گر شا مى ماند شب سا نو به خانه سبا كشى كر. بلافاصله جانب همگى به عنو صاحب خانه شناخته شد. ماشا به ند مشر نخو مى يد. غلب نشسته بو با يكى مشتر ها مىنوشيد يا تا شب مى خو بيد. قتى هم كه بيد بو كج خلق عصبانى بهانه گير مى شد با هر كس هر چيز كه بر

59 سر هش قر مى گرفت عو پرخا مى كر. چنين مو قعى حتى گر شكا سعى مى كر خو قايم كند. ها شكه بر پا شد. عر سى بسا كند گرفت كه تصميم بانز نو سا كر يه تمامى نز يكا به طر ياچه سيلى به فتا ند. بانز مى خو ست حا جا قبل كه يك سا كسانى به تما خو كند كليسا عر سى گد يى كر يد بو ند نشا هد. بين كليسا كليسا بى حسا بين ستا مى كر. پخش پو قديمش هم كا - قتى كه به سالن بجو خو برگشتند ميهمانا پشت ميز جا گرفتند با تلخى به ماشا گفت. ها من نشناختن. ماشا با حالتى حاكى نفهميد منظو گفت: - كى ها بانز گفت: - گد ها بى سر پا لعنتى ها نمو كر ند كه مر به جا نمى. : مه پوشاند صو تش پر ناگها - همه شما به من حسو مى كنيد ين كه ندگى به من كر نا حت يد. ين گفت با م شت ها گر كر بر ميز كوبيد. حسو ها لعنتى! مستاجر جديد كولينا كه جا نوشكا ناپديد شد گرفته بو ختر قد بلند لاغر بو صو تى مثل سب شت فريا كشيد: - مر خد نبخشد گر به تو عجو حسو كنم. مه تو: تو يك پا لعنتى تو مى گويى ندگى بر ست مى نى تو كى هستى همه ين مى نن لى جر نمى كنن مستقيم تو صو تت پرتش كنن. ين كه من جند هستم هم همه مى نن هما طو هم با من برخو مى كنن ما تو تو مگر چيز به ين ما مولك نفر خته تف فاحشه يو تويى. - گر شا بين جمعيت فريا كشيد: خونه من بر بير جند حشر لعنتى سعى كر خو به ختر مست برساند. بى ختر با خند ها يو شكى كف ها شديد مهمانا ناخو ند كه بر گا بجوخو ظاهر شد بو ند همر شد. مر كه پير هن بى شن پوشيد بو بر گا يستا بو گفت بيا بريم حشر بيا من تو بريم. بالا به طا تو ختر به نبا خو كشيد. ختر تشويق شد طر جمعيت يستا بر گا كه حلقه بو كه عو پايش كوبيد سط ي يد بوته حشى به بالا منش يستا سيد كنا فريا كشيد:

60 - جنا فلا كش به غذ مشر عو مى كنن من به سر. ستا عزيز هر كد مى خو هيد بفرماييد طبقه يك سمت چپ خو مديد. لبا بى به سرعت منش پايين كشيد بالا به طر پله ها ه و. مجلس عر سى بعد ين قعه فضايش با نيافت مهمانا چپ چپ به يكديگر عر ما نگا مى كر ند. خو بانز حتى يك كلمه هم بر با نيا. ما حالى كه ليو كا ستش بو ساكت نشست. جايش بلند شد نگاهى بى ميلى به حضا ند خت با صد يى لر عصبانيت گفت: - خب شما كو ليس ها كه بز جلو خند تا گرفته يد. هيچ كد متا ع رضه ين ند يد كه نطقى بر عر ما ير كنيد هرچند كه بهترين عريا ترين حقيقت گفته شد يا كسى شما جر ين كه بلند شو عليه حقيقت عتر كند هر چه كه گفت كاملا حقيقت. من يوثى هستم كه خو به پو فر خته. خو صندلى بنشاند. با يك تكا بر كر سعى نفس نفس نا جا گر شا ين : مه بلند صد با هانيد ست به فعه فعه ر خ خ ر بهتر ست يا پس عقل سليمم من فكر مى كنم ما - چند كوپك خو بفر شى يا يك فعه بر هميشه عجو خانه بچه يك جا به ست ين حالت يستا نش چيز ماشا حشت به يا بانز قديمى مى ند خت. سكوتى تو با پچ پچ عجيب سالن فتا. بانز پر سكو پا كر : - حالا گيلا ها بالا بد موفقيت كر يا نو گفتن! ين گفت گيلاسش بالا گرفت. گر شا عاجز نه قتى كه گيلا خالى بر ميز گذ شت گفت: نخو! مشر مىتونستى مر قلا - - نگر نبا كوچولو من قو مى ين به بعد يك گيلا بيشتر نخو. هق مى كر هق طو گر شا كر. نو گر شا شگ خيس گونه ها با كه بد عظيمش تكا مى خو. لحظه بعد بانز با بر پا يستا : - من فكر مى كنم كه همه ين ها كه ين جا مى خو بل ببرند حالا شماها ين شانس يد. شما ها يديد كه مشب من يك ليو كا خو گر فر شاهد بو يد كه من بيش يك ليو كا بخو پيش من يا عيالم بياييد بلتا بگيريد. با صد هيجا ين جملا كر ليو بر مين ند خت. يكى همپا ها عر خو بانز گفت: - يا ين شر بر هر فعه كه تو بيش يك ليو بنوشى صد مى كنه كر. به هم نز يك مند نه ستانش

61 يكى يگر خند كنا گفت: - بچه ها پو تو كا پو تر مى شيم. پ ر كر. ليو نش گر شا هق هق كنا گفت: - حالا يگه يك حسابى بر مو پختى. كر. پنها ستانش صو تش بانز با تنفر تمسخر فريا كشيد: - كسى منو با ند ماشا گفت: - من تو با مى كنم. حالى كه ليوشا لنگا لنگا به نبالش فتا بو به طر فت. صد گرفته خشم بانز ملايم شد. - چر تو منو با مى كنى ملوسك من كه هيچ كد قو هايى كه به تو عملى نكر. چطو مىتو نى به من با شته باشى ماشا تقريبا به نجو گفت: - نمى نم چر! ما من تو با مى كنم. بانز به جلو خم شد ماشا بغل كر بر نويش نشاند. ماشنكا ماشنكا ملوسك من. سو مى مى خو ند ست ها ماشا گر نش حسا كر. بز قطر شك ها شت غلتا فر نى شر به پاي ين مد گونه هايش كر ند. همه چيز سر مى چرخيد. حساسا حشيانه كه حاطه كر بو نمى شناخت. خرين نير خو به تحليل فت. تما بدنش ست كر تا بتو ند نفس بكشد حر بزند. سالنى كه سكو مرگ بر حكم فرما بو به جمعيت گفت: - من مى خو هم همه شما معذ بخو هم. بر همه ين سالى كه گذشت. لحظه كه پايم ين گا گذ شتم يگر خو نبو. مهمانا با تعجب تحسين كوچكترين حركت كلامش تحت نظر شتند. ماشا بغلش پاي ين خزيد به طر ليوشا فت. بانز صد يش بلند كر : - با كنيد قتى كه مى گويم همه چيز فقط تقصير من ست نه هيچ كس يگر. گر شا من من مر قبت كر من چطو تلافى كر بعله با كتك شنا. كى من حشر به حق مر يك پا لعنتى ناميد. همه شما هم كه من خوشت تا نمى يد حق يد. تقصير با من هست خو هد بو. بانز فر جمعيت خفقا گرفته فريا كشيد. با حركتى حشيانه پير هنش پا كر مشت هايش بر سينه كوبيد. - من نمى نم چر لا ين حر ها مى نم لى مى نم كه بايد بزنم. مى فهميد بايد.

62 ساكت مهمانا بر ند سالن بير با حتيا شپز كه گر شا بعد قتى قايقى به يك يگر نشسته بو ند. چند هق هق مى كر ند. پير مر كه ماغش سر شد بو گفت: كر. نخو هد فر مو به سا گى عر سى ين -. قصد مشتى به بغل ستى بغل ستى جايش بلند شد گيلاسش بالا گرفت با صد يى جد همه خو ست گيلا شا به سلامتى حقيقت تلخ ما نيكو بلند كنند. كر : مزمه گو پير فت. ماشا طر به شتا با لكساند كولينا هست. ب د به ليوشا جگركم! من حو سم پيشش ماشنكا بر به تو حتيا لا - يگه. پير بچه كه با چشما گشا شد صو چر كيد نگا مى كر بغل. ماشا گا تا يستا. گر شا بر بر صندلى بانز يستا بو بر سر خم شد مى كشيد: - جلو كى مى يستى ين قو مى هى بايد خو بپرسم جلو ين ها بى سر پا بايد خو خجالت بكشى! خد بز گ من حمق چه كر مر قر بو بهترين من باشد عر سى من. با صد بلند گريه كر خو بر تخت ند خت. بانز با صد گرفته گفت: - تو بايد به من عتما كنى گر شا من فقط خوبى مى خو. صندلى پا شد به طر فت. ماشا گفت: - عمه گر شا عمه گر شا قصد بد ند شت. من ين مى نم. به طر يد. صو پريد نگ بانز لر شى نمايا شد. - ماشنكا ماشنكا ملوسك من غو گرفت. - عمه گر شا من مىتو نم به شما كمك كنم كه مو تا شانه بزنيد با به سالن بر گر يد. همه منتظر شما. حالى كه بطر بانز كه هنو با نش شت بر مى گشت گفت: تو تو بايد پير هن عو كنى. گر شا بد كلمه حر بر لبه تخت نشست جا كه ماشا موهايش شانه بزند ماشا كه با مها ظريف ها ست مصمم به صو قت تحسين با به بافد. بانز بالا پاي ين مى فت نگا مى كر. ماشا با لبخند گفت:

63 - ين جا نايست نگا كن! پير هنت عو كن همين حالا! كر. محكم بو صل به عر تو كه حلقه تا گر شا بافته موها بانز يك پير هن تا تو يستا بو. ماشا با خوشحالى به طرفش يد با لبخند خو به چسباند. با حس خوشبختى پيش خو فكر كر : - تو هيچ چيز فر مو نكر تو هيچ چيز فر مو نكر. با لب هايش پير هن گ ل شد بوسيد. گر شا سكو بغل كر مىپاي يد. صو سر گلابى شكل نگها حالتى حشت گرفت مثل خو شر به لر يد كر. با حسر به ست ها بانز كه به نرمى كله ماشا ست گرفته بو چپ چپ نگا مى كر. بانز صد هق هق كر. به بالا نگا شنيد - قر نيست تو با گريه كنى كبوتر من! حالا كه قر ست ما تا خوشبخت باشيم. ين گفت به طر تخت فت. - پس تو پشيما نيستى - نه گر شكا. ين گفت به طر خو كشيد.. حلقه بانز بد با عشه چا ها ست صد : شپز - خو هش مى كنم بياين يگه همه منتظر شماهايند. چند قيقه بعد ها شپزخانه يستا ما بو ند كه به سالن شوند. شپز با مز با كر. صد ضح گو نو ند با عر ما طر جمعيت ها ستقبا كر. بانز با فتخا قامت بر فر شته گر شا ماشا به طر ميزهد يت كر. جشن مىتو نست غا شو. بعضى مهمانا گرسنه ست به كا چپاند نو خو نى ها خوشمز كه به عو شد بو ند حلقو شا شدند. سالا ماهى ماهى سفيد خو شت پر گوشت پير گه ها شت با شيشه ها سبز شر بطر ها كا. بانز يك پير شكى تيكه بز گى كند بشقا ماشا گذ شت. پوكل گوگا گيلاسش شر قرمز يخت تشويق كنا با تحسين موهايش نو كر. با خوشحالى فكر كر : - چه همه با هم خوبن مر. با خوشحالى با هم گپ مى ند مىنوشيدند بجو قو كه قو شصت مهما نظر گذ ند. با خو فكر كر : - منظر جالبى نيست نگاهش يك پير مر كه با سر صد ها با بى

64 به غيه كشيد بلند كسى با صد سالن نتها مى جويد برگر ند. لقمه ند تمامى سالن با هم صد شد. ين يك سم بسيا كهن سى بو كه تما عر سى ها جر مى شد. قر بر ين بو كه عر ما تلخى مز كا با بوسه هايشا خنثى كنند. ماشا حير مهمامانا فريا با گيلا ها كا بر فرشته شا پاي يد. طولانى بوسه برگشت گر شا طر به به غيه تبديل شد بانز ها كه فريا قتى لبانش گرفت. ليو ها بالا گرفته كا با سر صد به هم خو محتو تو شا خالى شد. لحظه بعد كس يگر فريا ين ماجر با يگر تكر شد. پيشانى يكى مشتر ها ثابت بلافاصله بشقا غذ فر فت حا فت. بعد تكر پى پى فريا خالى شد گيلا ها هيجا به خو سيد. ماشا به پير نى كه به حمت تلوتلو خو مى خو ست جايش بلند شو. پو خند. نيمه با صندلى مى فتا. چند شكه چى كه عقب سالن نشسته بو ند به فتخا پير گيلاسى بالا فتند. به طو خند مسخر پير چند تلا يگر كر ين باعث قهقه طر فيا شد. يكى مشتر ها يمى فريتز شيشه گر لمانى به پير خم شد بغلش كر بر. تو لت به طر ماشا غلب با ين لمانى جو كه هر به جا مى مد ليو نى بجو مىنوشيد حر مى. همه مشتر ها كافه بجوخو فريتز ست شتند هيچ كس مست نديد بو. هميشه شا مهربا بهنظر مى سيد. بعضى يك شنبه ها با يولونش به كافه مى مد چند ملو ستر يا موسيقى فولكلو لمانى مىنو خت. بانز فريتز به نز خو خو ند خو هش كر كه چند ملو قص بنو. لحظاتى بعد چند تن يگر مهمانا با ماندلين گيتا بالاليكا كو ي و مقابل سن كوچك يستا بو ند. فريتز سه با پايش بر مين كوبيد موسيقى فضا شكافت. ميا كف ها سو كشيد ها بانز حالى كه گر شا ميا با نش شت لنگ لنگا به قصيد پر خت قتى كه قص تما شد به جايش برگشت عر پيشانيش خشك كر ليو بجويى سر كشيد. با قهقه به ماشا كه خو لو گيلا شر سر به طر خم كر بو گفت: - بدترين قسمت تما شد. يگه بهتر كه تو بر بخو بى. بابوشكا چند لحظه پيش با ليوشا به تا فت. ماشا خميا كشيد گفت: - من فقط مى چند لحظه ستر حت كنم. صندلى پاي ين مد. پير كنا تختى كه ليوشا خو بيد بو با ستا هم گشو خو بيد بو. ماشا پرسيد: - بابوشكا تو نمى خو يك كم ستر حت كنى به كنا مبل خزيد. سالن صد سو ها بلند به هم مو يك پا كوبى مى مد.

65 - پير جو : نه ماشنكا من به هر صو لا ين سر صد نمىتونم بخو بم سر با خستگى ميا ستش گرفت. - جاييت مى كنه بابوشكا پير بد ين كه سر بالا بگير جو : - به تما خو هد شد به هر حا. سر ماشا كمى گيج فت فو با ها با به خو فت. صد شنا فريا پنجر با به خل مى مد لى ماشا نمى شنيد. پير با خو نديشيد: - لا هم يگر مى كشند.. بالا سر مر كاملا مست حيا تنگ تا يك لا ست پا يك يگر ميا شكه سب ها مىپيچيدند. كولينا حسا كر كه چگونه تشنج قفسه سينه بر مى گير نفس عميقى كشيد. كر : مزمه من. مى خو تنها پسر نا نين نمى كنم. عا خو كه من بر نى مى مقد! ما - منو ند ببينه حتى گر شد بر يك لحظه. فقط لحمه كه بتو نم به خو فشا بد. با چشما بسته عا كر. بگذ لو يا من به بيا پيشم. تو تنها كسى هستى كه مىتو نى قلب يك ما بشناسى. مه بر خو صليب كشيد. صد فريا نى به خو عو. كنندگا به ير پا سب ها فتا بو ند. سب پا ها عقبش بلند شد بو مى خو ست با پا ستش به ها لگد بزند. مر قد بلند با چو كلفتى ست جلو يابو سيا يستا. حيو حشت سعى مى كر خو ير ضربا حشيانه كه بى حمانه بر پا چپ گر گ ر فر مى مد فر كند. مر بلند قد گفت: - بر عقب بر عقب مى گم. - چر گا يك يگر پيچيد. ضربه يگر فر. پير غريد: كر. با پنجر لعنتى. هز - چند نفر تماشا چى يگر فريا مى كشيدند مر بلند قد مى خو ستند كه شكنجه تما كند. عو كنند گا به تل هيزمى كه گوشه حيا قر شت سيد بو ند بد ين كه متوجه تفاقى كه فتا بو بشوند هم چنا مشغو كتك يك يگر بو ند. - بگذ لعنتى برقصه عر سيه يگه.

66 بسه يگه! مر پا كوتاهى ين گفت تيكه چوبى بر شت به طر حيو يد. كولينا پنجر با فريا كشيد: - بس كنيد هز ها! بس كنيد حشى ها! مشتانش گر كر. همين لحظه گا يچى ها شكه چى ها به حيا مدند. - برقص! برقص! مر پا كوتا كشيد چوبش بلند كر. به مى كى شكه چى با مر نز يك شدند ناگها به سرعت عقب خو شا به مر ند ختند. يابو پا لر نش كه خو قطر قطر بر سنگ فر مى يخت به مين گذ شت. - شكه چى با صد يى نر گفت: - با تو چه كر تسى گانوچكا من پا خونين سب نو كر. يابو با نفس ها عميق سر ير با فر بر نگا كه مى خو هد خو تما بد ها نيا پنها كند. - خ ب خ ب كوچولو من! با با. شكه چى ين حالى كه هر كر. مى تكر بو بر سر يابو گذ شته ستش جمعيت با شرمند گى صحنه تما شا مى كر نفر حيو ها گرفته بو ند. كولينا با سو پنجر فريا كشيد: - پا جلو خو ميريز بو بسته. كر : فكر خو با كر. پا هايش شك بير ستما جيب پير هنش - چه خو كه ماشنكا خو بيد مجبو نبو ين صحنه ببيند. سر به طر مبل كه ماشا خو بيد بو بر گر ند. خيلى چيز ها ين سا ها تغيير كر بو. خد تر فرستا كه سنين پير هم من باشى. غلب با قد شناسى ين به ماشا مى گفت. شب هايى كه با ستا كوچكش پاها. ماساژ مى كر با هى سينه به حيا نظر با ند خت. - يكى شكه چى ها پرسيد: - سيمو : با ين سير با چه كنيم مر قد بلند به طر تل هيز ند. مر حالى كه نو جلو سب نشسته بو گفت: - پير هنش بيا من حتياجش بايد پا تسى گانكا با ببند. مر قد بلند سعى كر مقا مت كند ما شكه چى به كتش. يكى ميا جمعيت كشيد: - بزنش حيو! شكه چى جو گفت چشم! مشتى به پشت مر بلند قد كوبيد. - پير هن بعد قص. هم چنا نو جلو سب سيمو پير هن پا كر با نرمى قت پا سب

67 بست حالى كه نو مى كر به عقب گا فت با شلا برگشت. تهديد كر كوتا پا مر قصيد تو شو تا ببينيم چقد خم ستا - شلا هو چرخاند. با چهر ها هيجا تماشا چى ها تغيير صحنه نبا مى كر ند. تلا خند مر پا كوتا بر يستا بر ست باعث تفريح ها شد. صد خند بلند مهما ها كه با موسيقى مى قصيدند خل سالن مى مد گر شكا كه نفس نا خو بير ساند بو پرسيد: چه خبر شد پير نى بى ند جو : - ين تا سب كتك ند. ين شيطا لعنتى يو نه. - خونين كر حيو شب عر سى بد شگو ست ما هميشه ين محل خو ما مى گفتيم. بانز حالى كه شلاقش هو مى چرخيد خو به سيمو مر كه تر بر خو مى لر يدند سعى مى كر ند ست هايشا خم شوند ساند. به جمعيت كشيد: - بر ين كه حكم عا لانه جر شو بايد جا هيم يابو خو مجا تعيين كند. صد خند سو كف به هو فت. سب ترسيد با پا لنگش بر سنگ فر كوبيد. سيمو به طر سب فت. - فكر نمى كنى كه تو قا بد هستى تسى گانكا بر. بالا شو كه يد تقريبا بد شلا پرسيد ين كر. پر با كله تسمه سب پاسخ به سو جمعيت با كف سو ها جديد منفجر شد. - من مى نم كه تو نتقا جو نيستى تسى گانكا لى فكر نمى كنى حقش باشد كه ين كو تو ماچ كنن سيمو سب پرسيد سب با با تاي يد سر جنباند. ير فريا ها كف ها كر كنند حيو به پشت سب ند شدند. به نوبت صو ها محكم به قسمت گوشت لو لز ير سب فشا شد. گر شكا خند مىلر يد. كولينا غر غر كر با تشنج لبه پنجر چسبيد. - خد بز گ چه حشى هايى!

68 با صو ها متو لبا ها پا حيو ميا جمعيت يستا بو ند مى خنديدند. چند تن تماشاچى ها خند كنا سب حلقه بو ند. يك مر طو كشيد گفت: به كمك كشيد چند نفر يگر سب هنه جشن شركت كند. بايد - شتافتند. هيچ كس به عتر ضا بانز سيمو گو ند. پير مر كه با بانز محكم گرفته بو تا خو مين نخو گفت: به سالن بر يم ما يك گا ميش يك عر سى يه يك با قعى يك عر سى ين - چقد كيف كر يم خد منو بكشه گه بگم. بانز گفت: - من با مى كنم پد سعى كر خو ست برهاند. پير مر ناتو بر مين غلتيد هما حا نشسته مه : - بر بگم يك سب شكه كى بايد شا كند گر نه عر سى بر ين كه سب با هم جفتن مثل جسم. ست همين. جسم. پير مر ين با تشويق گفت با به پهلو غلتيد. گر شكا با صد بلند عصبانى كشيد: - نه يگه شوخى حد مى گذ. ين ها يو نه ستى ستى مى خو سب بيا تو طا كولينا پنجر بست. خو شيد تابستانى قرمز شنا پنجر ساختما بر غوطه مى خو. خسته خو ناخوشايند خاطر حساسى سير بست. چشمانش كر. پر صندلى بر عر سى چو فيلمى بر پر سينما جلو پلك ها چر كيد ژ فت. سته چرمى قهو تا نگ خو ترسى كه شتبا بر پا گذ شتن به ند خته بو. تنها خاطر ند به جا ماند بز گ ندگى بو ند. با خو نديشيد: - خانه نوسا بو. ما بايد جز لين كسانى بو باشيم كه به سبا كشى كر يم. بايد ين طو باشد. ما خانه چوبى يا بو. بلو پ ر چو. ما خيابا قشنگى بو. چر خت ها بريدند بايد جا مى ند كه ها باقى بمانند. قت ها ين محله معلم كتر كا مند لت ين تيپ ها ست حسابى ندگى مى كر ند. خد مى ند كه چقد ين جا ساكت بو. ما چر خت ها كر ند چه لذتى بلو پيكى كه شيك ها تماشا كر خت نيكمت ير نشستن شت قد مى ند. ين ها يگر كسى ين محله لذ نمى بر. شغل كثافت گند بلو به جا ماند ست. با خو مزمه مى كر به صد قيل قالى كه بير مى مد

69 گو مى. همه چيز تا قبل ين كه ين گر شكا به ين خانه پا بگذ خو بو. بو كه مر مجبو كر تا ها به ختر ها جا بدهم. خد سما ها تو مى نى تو شاهد منى. چه كسى بايد ماشا ند قتى كه پد شا گرفتند به سيبر تبعيد كر ند مو ظبت مى كر لو يا هم هرگز نمىتو نست ند بماند گر من بسته ها بر يش نمى فرستا. لو يا پيش چشمانش مجسم كر با سو سينه حس كر. بگذ تا مى يد ند بمانم. فقط يك قيقه تنها تنها يك قيقه من تو خو هش يگر ند خد ي و مهربا. با تر عا مى كر سعى مى كر كه بر سينه صليب بكشد. ست چپش شل شد بر نويش فتا. هنو نه هنو نه! به صد ضعيف لتما مى كر ها بى ند نش برهم مى فشر. مو سر تا پا بد نحيف چر كيد گرفته بو. به كو كا خو ميد ماشا ليوشكا نظر ند خت. كسى تا شد. - ين جا تو تخت عر ما نه يو نه. ين صد نفس كشيد ها مقطع بلند مر شنيد. - گفتم نه! ممكن ست پير بيد شه. نمى شنو لم كن. مر با سر خشونت جو ساكت بر تخت پر كر. - سر به سر من نگذ پو مى خو كا بكنم. بگذ تما نيا ببيند. صد منظم پ ر تب تابى كه تخت به گو سيد نشا كه مر بابت پولى كه پر خته سهمش گرفته ست. كاتيا يكى جو ترين مستاجر پير بو كه حتى نرسيد بو با مشتر بالا بر. پير با خو گفت: - فقط ماشنكا لا بيد نشه. صو نگر نش به طر ماشا چرخاند. حضو مر تا كه سر تا پا جانش گرفته بو حالتى گانه متناقض به جو بو. تشنج تر مرگ پايا گرفته بو. ضربا ضعيف نبضش مى شمر. - حالا حالا تفا نمى فتد مگر نه تا مانى كه ين مى نه... هفتا چها هفتا پنج هفتا شش... ضربا نبضش با سر صد تخت كه حالا يگر تما تا با بالا پاي ين شدنش پ ر كر بو قاطى شد. نفس عميق پر سر صد مر كه به فريا خفه شا مى ماند حو شمر پر كر. همين لحظه فكر كر كه كاتيا خو هش مى كنم مر فتن به بالا كمك كند. چشمانش با كر. با صد ضعيفى پرسيد: - كاتينكا مىتو نى مر كمك كنى صد شرمگين كاتيا شنيد شد: - يد بيد كر ين گفت به طر كولينا فت.

70 با تنفر به مر كه با تنبلى گمه ها شلو مىبست گفت: - به چى نگا مى كنى بز به چا يگه. مر ف كل پ ر پشت خيس عرقش مرتب كر با لبخند ضايت تا تر گفت. - حالت چطو كولينا لكساند پير با خو هش كر : - مىتونى به من كمك كنى كه به تا خو مو بر كاتيا گفت: - لبته كه مىتونم. با ها پر بو كا به صو پير خميا كشيد. - مر ببخش كولينا لكساند هر يك همچه چيزها مرغوبى گير نمى. كاتيا پير معذ خو ست بد نحيف جا بلند كر. - حالا مر نند مين خو هش مى كنم كاتيا مى خو هم قبل مرگ لو يا ببينم. خو مى كنم حتيا كن كاتينكا! - ما عر سيش به تفا خو هيم قصيد كولينا لكسا نر! - خد هنت بشنو. ميد كه ست بگى ختر. پير هى كشيد. چشم هايش محكم بست. ين لحظه كاتيا تعا لش ست حالى كه پير ير بدنش قر شت يك ست به كاناپه كه ماشا كشيد بو فتا. - پير لاينقطع مىپرسيد ماشنكا طو يت نشد كه با حمت مين بلند شد. ماشا خو لو پرسيد: - شماها چكا مى كنين به كه بر يش يستا بو ند نگا كر. پير گفت: - لهى شكر هيچ كس سيبى نديد. به مى بر لبه تخت نشست. - چه خو كه تو بيد شد ماشا تو جلو بر با كن تا من بابوشكا بغل كنم پله بيا بالا تا بتونه ستر حت كنه. پير با شك تر يد عتر كر : - نمى نم كه جر مى كنم يا نه ستانش به علامت كر پيشنها كاتيا تكا. كاتيا با تحكم فريا كشيد:. محكم بغل پير كن! با - حالى كه پاها كاتيا بو ند. كشيد چند فته هو مهمانا يگر تا همه لگد مى كر به نبا ماشا كه هم چنا با به شت شپزخانه شد. شيشه ها خالى شر كا ين جا جا مين پخش پلا بو. پوكل گوگا جلو كشو نو بو نبا شيشه كا مى گشت. كه ير بغلش بگذ

71 با خو به تا يگر ببر. كاتيا فريا كشيد: سهم من كنا بگذ نز يك بو كه تعا لش به هم بخو. ماشا با چشما تعجب گشا شد به يابويى كه سط تا يستا بو ست سيمو پشمك مى خو خير شد. مر قهقه نا گفت: - تو نبايد ين قد يا مى خو ما مناسب سن تو نيست. بر سر كاتيا كولينا كه با بى ميلى شانه ختر يز شد بو قر گرفت. يك مو يسين تنها صحنه يستا بو با خو لو گى ما لين مىنو خت. نغمه ها ناهماهنگ مقطعش قيل قا طر فش گم مى شد. ماشا با نگا به نبا بانز مى گشت. تلا مى كر كه مر عصبانى هم جد كند. هنگامى كه ماشا به سيد پير هنش كشيد ين حر با صد بلند به گفت: - حالا يگه هم يگه ببوسيد تمو كنين. - بانز فرصت نكر بو كه به طر ماشا برگر كه مر گلا يز شدند. - يك قيقه صبر كن ملوسك ين گفت به طر مر گلا يز فت با صد بلند فريا كشيد: - ين جا يگر قر نيست عو جديد بيافتد پشت گر هر گرفت. بانز كشيد: - ببوسيد! گفتم ببوسيد. صو به هم نز يك كر. سيمو فريا كشيد: - بسه يگه بانز! تو ين تا كشتى. با بانز گرفت. بانز گرفت شكه چى خو هش كر كه مر جنجالى بير ببر. - سب هم بهبر بير. نميد نه كه چى مى خو به سرمو بيا. با تنفر همه ين گير ها ين گفت به ماشا برگشت پرسيد: خو ملوسك چى مى خو ستى - من مى خو ستم خو هش كنم كه تو بابوشكا كمك كنى ما حالا يگه كاتيا بالا بر به تاقش ساند. ينقد خسته بو كه قد فتن ند شت. بانز قتى يد كه سيمو مر جلو ند خت سالن بير بر يابو هم به نبا شد نفس حتى كشيد. بقيه جشن عر سى به خوبى خوشى با شا پايكوبى فر مه يافت خو بانز چندين ملو نو خت. سيمو ستا ها هيجا نگيز حشيانه ماجر ها شكه نى تعريف مى كر. ما فقط لحظه كه سم سپوتين به با جمعيت تكانى خو با قت به خير شد.

72 پير نى به لب هايش با ست پا كر. - تو مى گى. - به خد قسم مى خو ما كه من سه با با شكه به مقصد ساند. خرين با مستا قبل بو كه سه نفر يستگا فنلاند تا هكد قديمى بر. موقع برگشتن چا كه يك فنجا ين بر بپيچم سر مهما به باغچه كه مى خو ستم قتى ست بخو نز يك چا كولى ها كنا قبرستا سط جا حالى كه ختركى كولى بغل كر ترسيد من يابو كه چشمانش برقى بو بو سر برهنه يستا بو عقب عقب فت. پير با نابا تمسخر پرسيد: - ما مگر شب نبو - لبته كه شب بو. ما حرفم قطع نكن. - چطو تا يكى شب تشخيص منظو بر چشماشه - ميفهمم. تو هرگز سپوتين نديد ممكنه بر چشمش نتونى شب ببينى ما با تما جو حسا مى كنى. نگاهش سو ند ست هم ما سرما خشكت مى كند. ين من بشنو. سبمو يا ين خاطر لر يد به طر شيشه كا خم شد. سيب مش چندين با قبل ين كه بطر سر جايش بگذ تكا خو. با قت سبيل تا خو پا كر. تكه نانى پا كر با لذ بو كشيد. گر شا مر كر : بد. مه - ماشا به صو ها كنجكا طر فش خير شد. سيمو ستش به طر ميز فشا چنين مه : بعله نگا چنين برقى نوقت. صندلى شكه نشست حالى كه ختر كولى با يك ستش نگه شته بو نگا كه كو شير خو ست نه نسانى بالغ. يابو شيهه مى كشيد ماغش بخا بلند مى شد نگا كه گرگ طر فش گرفته. خو من نمىتونستم نگشتا شصتم كه مها شكه با ها گرفته بو كنتر كنم. ستا بى حركت مى كر. بدنم طر ختيا - سپوتين ين مر نه با صد عميق تا يكش گفت: چطو نيافتى. من نمى نم شكه كه با مو ظب به من بد شصتت نگشتا - تونستم ستا كنم كه من فرما ببر. ما نگشتا شصتم به طر كر بد ين كه سر برگر نم. بر ين كه مى ترسيد تو چشا نگا كنم. گو يابو كشيد: - خب حالا تسى گانكا نشا بد ببينم چطو ما به مقصد مى سانى! چنا بر

73 گر يابو كوبيد كه به پر مد هنو كه هنو ست من نفهميد كه چطو تونستم خو بر صندلى شكه نگه. طوفانى بر عر جا كند شد من شهد گفتم. به سم عظم كه ين سب من نبو كه جلو چشممم به پر مد بو. خو شيطا بو كه صندلى شكه مى كشيد مش مثل شلا به صو تم مى كوبيد. من هيچ نمى فهميد ندگى خالى شد بو حتى سم خو هم يا نبو كه ناگها صد شليك خند صندلى عقب شكه شنيد. من مى گم خند چو لغت يگر بر نمى تونم پيد كنم. مىتو نيد مر بفهميد. مثل ين بو كه صد ير مين مى مد صد مهيب كه مين ير پا مى لر ند. تما موها بد من مثل جوجه تيغى ست يستا بو. به حد كه پوستم گرفته بو مى سوخت. كلا كپى سر فتا ست مثل ين كه كسى به صو تم سيلى محكمى نو خته باشه. بعد من نوسكيج يستا. يك ستو بر بر قتى تا هيچ نفهميد يگر به ختر كولى گفت: - بيا پاي ين سيديم. من ندگى ميد. مثل يك ملافه سفيد بو سفيد سفيد فقط چشمانش مى خشيد. قعا يبا بو بايد مى يد فكر كر كه خو ما خد ست كه بر يم خم شد بعد يا مد كه چه تفاقى فتا نز يك بو با هو بر. بعد سپوتين مر جا بلندكر صندلى شكه نشاند. گفت: سب خالى خا بد بو. كه من فكر كر ست نى بيشتر يابو ندگى ين - نو كر. ست جيب بر مشت سكناسى به طر من گرفت. - بيا بگير مو ظب با كه سه ستر حت كنه. گر نه بين مى. يك با يگر به پشت بخا سب ست كشيد بين ها با ختر كولى كنا گم شد. سيمو به علامت تما شد خاطر ستانش بر ميز كوبيد با بطر كا بر شت تما محتوياتش لاجرعه سر كشيد. پير با لجبا گفت: - ما بر من سو لى پيش مد. چطو مى نست كه سم سب تو تسى گانكاست كه به سم صد لبخند طعنه ميز بر لب ند. سميو با عصبانيت گفت: : مه بد پاسخ سو ين به من چطو - - بر خو سو كن. پير جو نشنيد گرفت با صد شك تر يد مه : - گفته مى شه كه مر خد ست. ما گر به حر ها تو با كنم بايد بپذير كه تخم شيطا ست.

74 گر شا با گونه ها بر فر خته به قصد خامو كر پير سط حر پريد: - من فكر نمى كنم سميو بگه بايد همين طو كه مى گه تفا فتا باشه. شا نسانى قد تمند با طلا شتن صحبتى به خو كه مر پير لا يمير معر بو به سخن مد: - يك لحظه به من گو كنيد تيا با صد يى هسته با كلما شمر به پير : مه - عزيز ما ها ين قد شتبا خطا يم كه بايد قبل قضا كر با يگر قد بيانديشيم. گر تو هم پيشو حا فتن يد بو حتما بر مى كه با شيطا ست ست ست. بر ين كه ين يك پديد غير طبيعى ست مگر نه بن به تو بگم: - ها يا پيشو به خاطر معجز تى كه بر كر مين كر فاصله گرفتند. بخاطر ين كه توسط پيشو يا مذهبى شا گمر شد بو ند تا جا كه به سپوتين مربو مى شه فكر مى كنم بر بر چيز باشد كه ما هنما تصو مى كنيم لبته حق يم كه شك كنيم. حتى خو پيشو هم يك با بر صليب شك كر. به خد گفت: پد چر مر به حا خو ها كر. بعله هر چقد يما يك نسا قو تر باشه بيشتر ين عذ مى. شيطا به پيشو تما ثر مين پيشنها كر به شر ين كه مسيح بخو. پير با عصبانيت غ ريد: - تو نمىتونى مسيح با سپوتين مقايسه كنى حمق! پيشو به ما يا توجه ند شت ما نيا بى نيا بو. ما سپوتين ميا جند با شعبد با ست پا مى نه. يا ين چيز هست كه كسى بخو به خاطر طلا شتن به يگر فخر بفر شه گر. بالا هم فرشته طبقه خترها ين بز گه سپوتين كر. شا سقف به طر با بدجنسى خنديد تايا سيمو با تنفر گفت: سر فكند قو. بد هر پاكن. قو باغه سفيد ها مثل بر تو با قيا - سالن خا شد. بانز گفت:. تكا لو خو ماشا سمولا. خو بته قت يگه - - تو حتيا ند فر بر كا كر پايين بيا تو تعطيلى فر تما. ماشا موقعى كه خو لو بهم مى صد فريا عتر گر شا شنيد.

75 فصل ششم ها بعد عر سى با ست تعمير نگ كر بو. شپزخانه جا چوبى نو بز گتر كا گذ شته شد. قابلمه ها كاسه ها نگ نگ سوپ به قفسه ها تا نگ شد ظر جلايى بو. هر صبح بانز يك گيلا كا مى بر ه ر پنجر مى گذ شت. قر بو تا شب جا بماند. قت به كا گر تشنه مى يا با لبخند بر لب به بطر بر مى گر ند. هيچ كس غير ماشا به جا نمى. خوشحا سو نا به ين طر طر مى فت به همه كا هايشا كمك مى كر. بد عتر گر شا قبو كر به پيشنها مر كاتيا كه به خاطر گر بلند سفيد قو ناميد مى شد ستخد كند. هر قر بو تميز كر سالن غذ به مهمانا كمك كنند. حالا يگر ماشا مىتو نست فقط به ليوشا كه به بيشتر توجهش جلب مى كر برسد. بر هيچ نامه جديد به ستش نرسيد بو. چند با هم كه سم بر بو : ساكت كر سر با يك جو كولينا بو با - خوشحا با كه ين جا نيست. خد ند ما شر تما ين ها فسو شد حفظ كنه. نيت شا خير مى خو كا خوبى بك نن ما چى به همر مى نج. خو خر به ن د لو يا حر مى. مثل ين بو كه با ين تصو كه هرگز پسر نخو هيد يد خو گرفته ست. غلب شب ها ماشا پشت پنجر مى يد با شا پشمى كهنه بر. يك شب ماشا قتى بعد شا پير به مى بد ختخو بش خزيد پرسيد: - بابوشكا شبا قتى كه به ختخو مى به چه فكر مى كنى جو : - خيلى چيزها هست ماشنكا خيلى. - چى مثلا - ها همه چيز.همه چيزهايى كه تا كنو بو. ندگى يستن مثل شد يك مز عه نيست ماشنكا. ما خو مى بينيم يا پر مى كنيم ما ين خد ست كه تصميم مى گير.

76 ندگى من هم ين طو بو هميشه هم نيا بر همين پاشنه خو هد چرخيد. ماشا با نا ميد گفت: - هرگز طو كه فكر كر نخو هد شد - چر بستگى به ين كه چى كر. ما بشر موجو يه كه هرگز چيزهايى كه به ست مى ضى نيست. مى يا ببينم. ند شكا من فقط مى خو بابوشكا. خو نمى من چيز لى - كه صلا چه يختى بو. ماشا شنيد كه پير ير لب ين حر ها غر غر مى كند: - خد بز گ كى شرشنيد سم خانو كرستو حت مى شم شماها فقط نحسى به با مى ين بسكه لجبا ين. فقط چند بعد ماشا بر شد. حا بالا فتن پله ها نيمه تا يك بو كه ناگها بر جلويش يستا. با گى فريا : بغلش فتا. ند شكا! - بر به نجو گفت: - ماشنكا ماشنكا... ين طو نكش نا نبا ما هستن. ين گفت ستش جلو ها ماشا گذ شت. مه : ماشنكا مى تونى بابوشكا بپرسى كه يا ما مىتونيم مشب ين جا بمونيم ماشا با عجله پله ها بالا يد شر به كوبيد كر. چند ثانيه بعد ند يك مر لاغر نگ پريد تا ها نشسته بو ند. ماشا به بغل بر خزيد بو ست محكم ست گرفته بو. ند شد كر بو قفسه سينه پهن شد بو نگاهش نگ غريبى يافته حالتى بسيا جد مصممى شت. - كه چقد به تو فكر كر ماشنكا. بر مرتبا ين حر تكر مى كر با ستش صو نو مى كر. مر غريبه گفت: - من مىتونم ين شها بد كه ست مى گه با لبخند به خو هر بر. پير ساكت نشسته بو با شك تر يد مر غريبه ند مى كر. - بابوشكا نگر نبا ما فر صبح ين جا مى يم. هيچ كس نمى نه كه ما ين جاييم. پليس جه سنت پتر بو گ نبا ما نمى گر. ها خيا مى كنن كه ما هنو نوگو يم. پير كشيد: - ساكت شو من هيچ چيز نمى خو بد نم. به من مربو نيست. ستانش جلو صو تش گرفت بعد پرسيد: حتما گرسنه يد به سرعت به شپزخانه

77 فت. ند بر ستش علت تر حشت پير پيد شد ناگهانى شا توضيح. پليس غلب به سر مى مد. مر گفت: - من به خوبى مى كنم. شايد بهتر باشه كه ما بريم ما حق ند يم يگر به خطر بيند يم جايش بلند شد. عتر ماشا سبب شد كه مر با بر مين بنشيند. - نه تو حق ند ند شكا منو من بگير! بر جو : - ما هنو نمى يم ماشنكا. كر. بر ند هش همر با نگاهى پ رسند مر جو : - فقط مشب كاپشن تابستانى نخ نما كهنه. بعد غذ همه به ختخو خزيدند. مر غريبه تخت ماشا جا گرفت ماشا بر بر مين خو بيدند. ماشا حالى كه ستانش گر بر حلقه بو تما چيزهايى كه بين بانز طو سا جد يى بر تفا فتا بو بر تعريف كر. - به تو خيلى سخت گذشته ماشنكا. ما چر به نامه ها من جو ند من قلا نامه نوشتم ما حتى يك جو هم تو نگرفتم. - من فقط يك نامه تو يافت كر. بابوشكا پا كر سو ند. : فريا ند - پس با ين حسا عجو لعنتى بقيه هم سو ند ست. : فريا تا يكى به نشست بر جا - تو نامه ها مر سو ند. هرگز به ين خاطر نمىبخشم مى شنو پير با حشت ير لبى غ ريد: - پيش ين كه بر همه ما سر ست كنى خفه شو جوجه خر. با نا حتى تختش غلتيد. صد مر غريبه كه به مى حر مى تا يكى مد: - ند جلو خو بگير. مساله منيتى ما نبايد به خاطر نامه ها شخصى تو به خطر بيافتد. ست همين لحظه كوبه به صد مد. پير با قا تلخى جايش بلند شد به سرعت به طر كريد يد. ناگها گا فحش جند صد چكمه پ ر شد. ماشا خو لو گفت:

78 . غلت بابوشكا ها نشين جا - پير به مد قفل كليد به ميخ كنا يز كر. ند قبل ين كه من خو بى نا فر غلتد ساعت ها به صد نجو ها خش خشتخت خو فنر ناشى لذ جنسى لابلا كه هيچ مر حصا با تا ند شت گو فر. ساعت بعد سر صد خش خش پير تا بيد شد. پير بر ين كه ماشا خو بيد نكند مزمه كر : - شماها بايد قبل ين كه بقيه بيد شن بزنين به چا. مر به مى لبا پوشيدند چند قيقه بعد با بر گا يستا بو ند. پير من من كر : قبل ند ين پله شما پو بگير من مى نم بيا ين ند شكا جا ين - كه حير جو نك چشما بر بر بل سه بهبند بسرعت پشت سر كه ين شد بو گرفت. سو خو بو غمگين بو فته خد حافظى بى كه بر ين ماشا ها مى كر چر ست خر بانز پرسيد. جو : - نمى خو ست تو بيد كنه. چه بد شد كه سر من نيامد مى خو ستم جع به خيلى چيزها با صحبت كنم. سرگه يد يچ هم با بو - نه يك عمو يگه با بو كه من نمى شناختم. بابوشكا گفته كه پليس عمو سرگه كر... ستگير نوگو - ملوسك يا باشه به هيچ كس نبايد بگى كه ند شكا مد بو خونه. حتما مى خونه گر نبا همه مىپرسن يا نو يد يا نه. فقط بگو قتى كه به نوگو بد. قو باشه يا تو حتى سايه شم نديد. فته بر با جملا ين بو ترسيد بشد بانز قبلى سر ها خطا حالى كه : - من هيچ چى نمى گم. ند شكا شب قتى ختر مد بالا ين قد ترسيد. من مى يد چطو مىلر. يك هفته بعد پليس با لبا شخصى به ملاقا شا مد. با شد به ماشا ستو كه به نبا به خانه خو شا بر. - بانز به نجو گفت: - ليوشا با خو ببر. قت ها با تو بابوشكا نمى تونن يا خشن باشن به خاطر بچه. - پليس لبا شخصى با بى حوصله گى مر نه كشيد با يگه. جلوتر ماشا گا بير فت.

79 تك تو مشتر ها با نگا يد خو پنها كر بو ند. شد خو ميزشا كنا لت مامو قتى بو ند نشسته پنجر كه نز يك شكه يا شتها با نرژ حد ممكن خم كر ند تا شا كلم تر سوپ كاسه ها به مشغو خو شدند. پوكل گوگا با قد ها بلند بى صد به طر فت با فر تنى بر بير فتن مر با كر. همين لحظه ماشا هم حالى كه ست ليوشا گرفته بو به گا سيد. - بچه ين جا بگذ! ماشا بى كه به بالا نگا كند گفت: - لى من مر قب يم. مر غريد: - نمى شنو چى مى گم با ماشا محكم كشيد. خو ماغش حالى كه شد ميز پر پايه به طر ست تعا لش ليوشا سر ير شد بو فغانش به هو فت. ماشا تر فريا مى كشيد: گرفته بو ست محكم با خشم حالى كه با يش مر كن. لم كن لم - پله ها بالا مىبر. با نگ پريد پير گا خانه يستا بو. تشك ها بالشت ها چند نه كتابى كه كر پا حا مر بو. شد ژگو بز گ تخت بو. شد پر تا سط شتند تشك ها صندلى با چاقو ها شا بو ند. ماشا به خل پر شد. مر سو كه قلمى بو با پشت خميد حالى كه ست هايش پشت سر بو پير مى چرخيد لب غر غر مى كر : ير - ها شما مى گوييد كه هيچ چيز نمى نيد كه شما ين نقلابى ها نديد يد بعله بعله شما به تمامى مقدسا سوگند خو يد. من تقريبا حر شما با مى كنم. مر جلو پير : عربد تف ند خت پير به صو بلند شد پايش سر پنجه ها بر يستا - لاشه گنديد! كشيد سريع محكم به گونه ها نگ پريد پير نو خت. ماشا فريا : - بابوشكا بابوشكا خو به طر مر ند خت قبل ين كه پليس لبا شخصى با گيس بافته بالا بكشد ي يس كند چنگ لگد كشيد. مر قلمى حالى كه شجاعت ماشا خوشش مد بو تقريبا با لبخند به ماشا گفت: - عجب مبا هستى طفل كوچولو من. چنين صفاتى هميشه قابل تقديرند. هايى مثل تو هر چيز كه مى گويند هر كا كه مى كنند صا ند. ين طو ها پا حر

80 عمل شا مى يستند. به پليس لبا شخصى كه كماكا موها ماشا چنگ شت گفت: برگر با كه ند قو جا بو ين كى بگو بر من كن. خ ب! حا لا بر لش - به تو سر بزند به قت فكر كن كه من مجبو نباشم چند با تو سو كنم. مر لحظه خامو شد بعد گفت: - خ ب! بگو ببينم. ماشا هق هق كر : - تو بدجنسى كه بابوشكا منو كتك به مين. - به سو من جو مى يا نه ماشا چشمانش محكم بست لبانش بر هم فشر. مر فريا كشيد: - بر ين جا بو يانه با كى بو جو بد ماشا تكا. ماشا بين تكا خو ها با صد مرتعش تكر مى كر : - به سا مى شو كه ما نديد يم. پير پشت سر تكر مى كر : - ما هيچ چيز نمى نيم... مر حالى كه مشت هايش به طر پير گرفته بو كشيد: - كتما مى كنى كتما مى كنى! صو به صو ماشا نز يك كر كشيد: - بر ين جا بو جو بد! ماشا جو : كر. مستقيم نگا به چشما جا نبو. ين - مر تر مه : - بر نامه ننوشته پير هق هق كر : - فقط يك نامه نوشت لى من سو ند بر خو صليب كشيد. من نمى خو ستم به ين چيز ها كا شته باشم. من به ند كافى جر كشيد. ها گر لو يا مر شكسته ند. - چى نوشته بو كه باعث شد تو نامه بسو نى پير بدكا من نخو ندمش من فقط يد كه چيز به نگ قرمز سط نامه نوشته ست سو ندمش. پير با صد بلند فريا كشيد: - خد مى ند كه ما چيز ين خد برگشته ها نمى نيم. بر مين نو. مر به تند پرسيد:

81 - تا ها بغلى چه كسانى ندگى مى كنند كليدهايشا پير با لگد به كنا پر كر. پير گريه كنا جو : - كليدها جا يز نه به جايى كه كليد ها يز بو شا كر. هر چها نفر به سرعت كريد گ م شدند. تا بغلى صد بيد گرفته مر مى مد. - بد بد ين جا بر تا برنگشته ند بر. پير به ماشا به نرمى مزمه كر. ماشا به كريد خزيد. لا نيمه با شنيد كه مر مى گويد: - من نه هيچ چيز شنيد نه يد. من هيچ چيز ند كه شما قايم كنم. مى خو ين سو كونم هم بر سى كنين بفرمايين. ماشا جلو خزيد يو شكى به سو پله ها فت. كافه مشتر خالى بو. يك مست با خر پف بر ميز خو بش بر بو. ماشا به سرعت به شپزخانه فت. گر شا كو بو. گرفته بينى جلو خونى پ ر ستما بو نشاند بر نو نش به محض يد ماشا نعر : - ببين چه كا كر بانز گفت:. تكا ست ماشا بر نيست. بگير تقصير - پرسيد : كر. نگا به با نگر نى نت - - نه لى بابوشكا كتك. ماشا هق هق كنا خو به غو بانز ند خت. گر شا غريد: سيبر پد. مى بدشانسى ها فقط با خو شا ين كرتسو پرهيز كن بهت مى گم. - خشك شد پسرهم به هما مى ين. ها همه فسو شد فعه. قبلى كه پليس ين جا بو پد ستگير كر به من بر خرين با خطا كر ند نا منو تهديد كر ند كه كافه خو هند بست. فكر مى كر ند كه من سوسياليست ها جا يگر مخفى كر. نگاهى سر به ماشا ند خت فريا كشيد: - ين ختر ين جا بير كن حر من ين ست. بانز حالى كه عصبانيت كنتر مى كر گفت: - كجا قر بر گر شا به سرعت غ ر :

82 - به تو چه مربوطه بچه تو كه نيست. بانز جو : كر. شا به ليوشا من عاشقشم. نيست. لى من هم ما ين - - ين فر مى كنه. بانز غيه كشيد: - نه! به نا شيطا چه فرقى مى كنه - گر شا ير لب غريد: - خد بز گ من فقط مى خو ستم به تو هشد بد. به تا فت. ماشا مد يا حالى كه ستانش گر بانز حلقه بو غو ماند مى كر : گوشش مرتبا مزمه ير - نمى شه ما تا بريم مثل قبلا گد يى كنيم قت ها همه چيز خيلى بهتر حالا بو. - ملوسك همه چيز بهتر بو به خو فشر. بعضى قت ها من مى كنم ما مىتونستيم... كشيد به سرعت گفت: سر صو تت بشو موهاتو شونه كن ملوسك قت مى يم سو من تو. فكر مى كنم هر ما حتيا يم يك كم ين جا شيم. به طر پنجر گيلا كا فت كايش ست شويى كه ماشا به سرعت صو كر شسته بو خالى كر. شكه خيابا بير كافه پيد كر ند. بانز گفت: - بر به يبو گسكايا ساتو نا به ند كافى ين جا ست. ستش به شانه ماشا ند خت. بعد يك سكو طولانى بانز پرسيد: - حالا شد ملوسك قتى كه سب پل كوچكى كه بر كثيف قهو كا پدكا مى شد بانز حالى كه يا فر فته بو به خانه نظر فكند به ماشا گفت: - من لم مى خو به نز خانو برگر تو هم با خو ببر. ما مىتونيم به بر خانو سر بزنيم. مى فهمى قتى كه من جنگ با يك پا برگشتم نا يگه بر من جايى ند شتن. چيز هم نمى شه گفت. نا حتى بر خو شو هم به گريه كر خوبيه. من سر هم كنن. بر مىتونستن نمير چيز به خو حمت خرين كوپك هاشو بر سفر به من گا خونه بر عا خو ند بر من صليب كشيد. مىبينى خيلى مومنه همو طو كه پد بو. كا مى نستم ضعشو لا چه جو يه بر نامه مىنويسم بر كمى پو مى فرستم.

83 - ين جا خيلى - كيلومتر قا. يك با هم به جا سفرخو هيم كر. تو مىبينى كه سيه چقد بز گ قشنگه. ماشا حر بريد به مو بلوند كه پيا مى فت شا كر : - ببين ببين كى جا مى. ماشا با صد بلند صد : - نوشكا... - نوشكا ماييم.! ماشا با كشيد. با ست به شا كر كه جلوتر بيايد. يش به سرعت به طر برگر ند. نگا لحظه يستا. خجالت كشيد حير جلو كشيد تسمه شكه خو. گر بانز نگا ماشا با خوشحالى گفت: - سو شو مىتونى با ما بيايى. : طولانى جو نسبتا سكو بعد نوشكا - نمى نم مى سم يا نه نگا بانز نگاهش يد. - بانز مد كه گه مى خو با ما بيا. ستش كر بالا كشيد. ماشا خو كنا تركشيد نوشكا بر صندلى شكه جا شد. يك قيقه سكو بر قر شد. شكه چى با تسمه كشيد سب ها به حركت مدند. ماشا گفت: - بگو ببنيم ضعت چطو نوشكا ست ست گرفت. به مى جو : - ختشو خانه كا مى كنم ضعم خوبه. خوشحالى بيا با غر مستقيم به بانز بالا گرفت سر بعد ناگها كر : - من به يد پسر فتم. لا چها ساله شد. بانز با شك تر يد پرسيد: چر تا به حا هيچ حرفى نز بو من من كر : - من لا ين گفتم كه تو فكر نكنى من تنها بر بسو نى. بانز شمر شمر گفت: - نوشكا نمىتونيم يك جا پيا شيم چا بخو يم من فكر مى كنم ما خيلى چيز يم كه بر هم يگه تعريف كنيم به پهلو ماشا. - نه بانز نه. بايد همين لا به خونه بر. محكم مصمم ين حر يش نگا بانز برگر ند.

84 - ما تو به خونه مى سونيم. بگو خونه كجاست. چى به شكه خم شد جلو به طر نوشكا ماشا با حالتى غريب به بانز نوشكا نگا كر لى حرفى نز. چند لحظه بعد شكه به سمت چپ پيچيد جلو ساختما چوبى نيمه تمامى يستا. نوشكا گفت: ين جاست پاي ين پريد. ماشا با كنجكا سو كر : - جا با تو بيا به بينيم خونه چه شكليه نوشكا : جو نوشكا - لبته كه مى تونى گه لتو مى خو. هر بياين به ماشا كمك كر كه پاي ين بيايد. بانز كر يه پر خت پيا شد. هر سه باهم يك هر كج تا يك گذشتند به باغچه با بز گ سيدند. : توضيح نوشكا - من ين پشت ندگى مى كنم به طر يك ساختما كوتا طبقه هم كف فت كه نصفش پشت كوپه لبا ها تميز طو كشيد پنها شد بو. ماشا گفت: - به! ين جا چه بو خوبى مى خو ير ملافه ها سفيد بند كه تكا مى خو ند پنها كر. بانز گفت: - ين جا با خونه ما فر مى كنه ملوسك پا چه نو فتا خشك شد به صو تش نز يك كر. تو ختشو خانه پ ر بو سطل طشت ختشويى سبد لبا. نوشكا كوچكى به تا خو با كر. ماشا خوشحالى جيغ كشيد: - به! چقد ين جا قشنگ تميز تو گا تا يستا ستاشو خوشحالى به هم كوبيد. با حتيا بر گليم تميز پا گذ شت به خل تا مد. بانز پرسيد: خم نمو. خو بشه تا ين خل مثل من جا مى - : جو نوشكا - بياين شما تا لين مهمونا من هستين. ست گرفت. تميز يبا تختى شد تخت سفيد نگ تميز نفس مى كشيد. سفيد تاقك پنجر ميز كنا بو. خو گر بريشمى بنفش بالشت ها با نو سر بو. شد ند خته

85 تشك ها صندلى پا چه ها قشنگ تميز پوشاند بو. تما مبل ها نگ سفيد بو. شد گذ شته گ ل قلب سربا گ لى پ ر گ لد پنجر ه ر سط بو. شد ماشا با خوشحالى به صد مد: - نمىتونيم به ين جا سبا كشى كنيم بانز نوشكا بى هنگى صد گفت: تا به سرعت كنم. شن سما جا تنگ مى شه بشينين من مى قت - خا شد. با نز با بى صبر گفت: - ملوسك مىتونى بد بر شيرينى بخر من يك قنا ست قبل ين كه به ين جا به پيچيم يد. بيا ين 25 كوپك شش تا شيرينى بخر بقيه هم بر خو شكلا بگير. بر يگه عجله كن. به مى به باسن ماشا كوفت. بو. بر با نگا صبح حشتنا تفاقا ماشا خوشحا قص كنا سنگ ها چها گو پيا بالا پاي ين مىپريد. با شش شيرينى ناپلي ونى شكلا تر ليمويى به مى به سمت ختشو خانه برگشت. جا بر پله چوبى كهنه نشست. صد بانز نوشكا پشت شنيد. كر : فكر طو ين شكلاتى بو فته حالى كه به فكر فر خيلى ست هم يگه ين - هن گذ شت. با خو فكر كر من مىتونم مين بشينم شكلا گا شكست. نوشكا يك ميليو با گر شا بهتر. گر خو ست خو هش كنم شايد جا بد پيشش بمونم پسر مو ظبت كنم. نديشيد به خل ختشو خانه فت. هر صندلى پشت ميز نشسته بو ند سما كوچك برنجى سط ميز جلو ق ل مى كر. ق ل يشا نوشكا گفت: - ما منتظر بو يم ماشنكا كيسه ست گرفت. - خو هش مى كنم نوشكا من مى تونم پيش تو بمونم گر شا مى خو منو بير بند نبا بو. جا مد به مر پليس جا برگر. به من نمى خو گفت. به بانز ينو ند مى گر. من به گفتم كه به خانه نيومد. من مىتونم پسر نگه ين كا ها بلد مگه نه بانز من مىتونم مين بخو بم همين فر. فقط گه جا شته باشم ين جا بمونم. خو هش! خو هش! - ملوسك تو نبايد ين جو خو به نوشكا تحميل كنى. ماشا مه : - من مىتونم كا ها جزيى بكنم به مغا بر خريد بر لبا ها شسته شد

86 بند يز كنم نگا تذكر بانز نشنيد ست. نوشكا گفت: - نظر من تو مىتونى بمونى با كما ميل. لى من بايد قبل ين كه قولى بد نى كه صاحب ختشو خونه ست ين جا مى كنه سو كنم. جا بلند شد. مى مىپرسم كه گه لش مى خو بيا با ما چايى بخو بعد مىبينيم چى مى گه ماشا خو هش كنا پرسيد: - تو مى يى بهمو سر بزنى بانز ين مىترسم. گر شا من عصبانى باشى. من ست تو نبايد فت. بانز به طر با حتيا گفت. معرفى كر. چاقى برگشت سفيد با نوشكا - به! خو شد كه ستا نوشكا يد. من فكر مى كر. خد منو ببخشه كه هيچ ستى ند. ين ختر بيچا قتى كه به ين جا مد تما تعطيلى هاشو تنها نشسته هيچ كا نكر. ها فكر مى كر مى مى كنه ما بعد ها متوجه شد كه قلبش عز غصه سعى مى كنه فر مو كنه. يك يز ين ها گفت به بانز كه سر پاي ين ند خته به ميز نگا مى كر چشم خت. - نوشكا با گونه ها گ ل ند خته نشست. خلاصه هم نشست. تا سكو فر فت به خو شيرينى مشغو شد. كر : پيد جديد صحبت موضو فو كر چايى تعا نوشكا - شنيد تز مر بر مين با ما منحل كر... بانز به سط پريد من من كر : پليس مر خانه ما بو نبا بر ماشا مى گشت. حالا يگه نبا سوسياليست هاند. همه جا نگا كر به نوشكا پرهيز كر. - خد مى نه كه ين چيز ها به كجا ختم مى شه. ما يك چيز به شماها بگويم حرفم حقيقت ست. تز ير نظر تسلط لكساند ست هم تحت ختيا ين مر كيه... شكر ها خنديد مقدساتم. خوبى باشه من هم جز سپوتين گر سپوتين. كر. پا نعلبكى بانز گفت: مد مثلا مثل مر باشه. بى تفا كه مى فته نمىتونه نسبت به تفاقاتى - نبا بر ماشا مى گشتن. چها نفر بو ند تما خونه ير كر. ين پسر مگه چكا كر نه گر نه گير نه. طو كه من فهميد سوسياليست مى خو بخو كه سگ ها ين بدتر نا كا ين بر كنن. عا لانهتر بهتر سيه شكا كنن تعقيب مى كننن نبالشو مى گر. يد حقيقت صاحبا قد به حشت

87 مى ند. بر ين كه مى نن مر به كسانى كه به بو خو نا حر مى نن گو مى نا. تما نج بى عد لتى كه حق مر مى شه مى نن. ست مثل همو كر. كولينا حق ماشا خونه تو لعنتى ها مر كه ين يتى كر : خانه صاحب ختشو به پر كر چا فنجا نوشكا - ماشا يگه جر نمى كنه جا بمونه پد ما هم مر. مىتونه ين جا بمونه كر : ند با نگا برگشت ماشا بعد به طر نشست. ساكت ختشو - چند سالته ماشا توضيح : - من بيش نه سالمه. لا من خيلى كا ها مىتونم بكنم. بانز با طعنه حالى كه نگا عميق خريد به ماشا شد بو پرسيد: - ما بابوشكا چه خو هد گفت ماشا من من كر : - بابوشكا لش مى خو حتما چو گفت ما كرتسوها فقط با خو مو بدشانسى گرفتا مى يم. كر : سو چشما با لبخند - خو يعنى تو مى خو خوشبختى منو به هم بريز منظو ينه خ ب بايد ببينم چقد مىتونم بدشانسى هايى كه تو بر مى تحمل كنم. لبته كه تو مىتونى ين جا بمونى خنديد جا بلند شد كه بير بر. - بانز گفت: - لا يگه قتشه كه ما هم بريم ملوسك تو بايد بيا خونه خد حافظى كنى سايلت بر.. ست به بانز بوسيد ماشا گونه هر نوشكا شدند. هم جد كه قتى نوشكا گفت: - تو هر قت كه لت بخو مىتونى به ملاقا ما بيايى. با مهربانى به بانز نگا كر. برگشت به خانه ماشا سعى كر بانز سر حا بيا به هد: - من هر قت كه بتونم به يد تو خو هم مد. تو هم مىتونى به من سر بزنى. من كه بر هميشه پيش تو نمى. بانز جو : - ملوسك من گه تو مى نستى كه من چه حمق بز گى هستم منو نمى. كر. گر مشتش هما خانه با برخو سر گرشا بر شدند. سط سالن جيغ كشيد:

88 - ها لا موقع خونه مدنه گه شما ها فكر مى كنين كه من تو ين خونه كلفتم همه كا ها من بايد بكنم شتبا مى كنين. من مىتونم به هر شما يا بد كه من كيم شما تا گ ه. به پشت با يد يك شيشه بجو بر مين كوبيد. بانز سعى كر : - بگير تو مستى. قتى كه به پشت با سيد ين گفت: - به كسى چه مگه ين پو ها من نيست كه تو باهاشو بجو مى خو مگه قبل من ندگى نمى كنى تو يك گ هى. هيچ پليسى نمىتونه پاشو ين جا بگذ قبل ين كه تو بر همه چى بر من جا بگذ. ترسو حمق. - بس كن يگه گر شا بس كن قبل... - تو هم منو تهديد مى كنى صد بانز بريد ست ها چا خو مانند جلو گرفت. جمعيت نيمه مستى كه كافه نشسته بو ند به عو گو مى ند با كنجكا صحنه تعقيب مى كر ند. گو طا مانند ته سالن صد ي ى شنيد شد: - يك تو هنى به ين عجو بز ساكتش كن. مر ضعيفى كه موها كم پشت شت با صد ضعيف خالى قد به لكنت گفت. - عجو من گر جر مى كر يك با هنش قتى من مى سيد خونه با كنه خد مى نست كه چى پيش مى مد. ماشا كاپشن بانز كشيد: - ين جا نايست بيا! گر شا نعر : - نمى شنو تخم لعنت چى مى گه شيطا صفت! محكم به سينه بانز كوفت. يك لحظه بعد گر شا حالى كه ماشا كنا نو گريه مى كر مين فتا بو. ير شليك خند كف ها ممتد بانز با طمانينه جا بلند شد. گر شا به طو مو به چهر خشمگين گرفته مشتر ها خير شد بو با يك فريا حشيانه خو بر ند خت. هم ما كافه سكو فر فت. بر حالى كه بانز ساندند. به خو بو ند هايى كه هشيا تر كر گر با مشت ها غلتيد. بى به كف مين گر مپ با يك صد گر شا بو فتا بر بد چا مى كوبيد. كر : ماشا خطو هن فكر به سرعت ين - نو مى كشه نو مى كشه. به جلو يد پا چوبى بانز به طر خو كشيد تا به عقب بكشد. قبل كه همه چيز پيش چشمانش سيا شو صد خو شنيد كه فريا

89 مى كشيد: - بس كن! بس كن! كسى به پيشانى ناكش ست مى كشيد. يخ سر به هو بو. بو. خم شد صو بر كولينا من من كر خد شكر بر خو صليب كشيد. ماشا با بى مقى پرسيد: - مر. - پير با گفت: - مر ين ماچه گا به حتى نمىتونه بكشه. ما تو بانز قتى كه مى خو ستى نا هم جد كنى يك ضربه خو پا چوبى خونه بير نمو مى كنه. گر شا ين جا بو. يك شكه چى هم بدتر فحش فت. طو كه من فكر كر مى خو منو بزنه گا ميش. گه من قلا مىتونستم حت سو بمير. سر بيچا گى : نو مسيح تمثا بر بر كشيد تحمل ند ين كن. بيش بلايا ين شر تما جا ببر. منو ين منو من قا - خد. مى شنو يگه طاقت ند. به من حم كن. منو پيش خو ببر قا من ستغاثه مى كر ستانش به طر تمثا كر بو. بعد با حالت تشنج بر بر عكس بر مين فتا. ماشا تلا كر كه جا بلند شو به كمك كند. ما جا كاهى كه سر پيچيد به عقب هو بر تخت ند خت. تما صبح جسد سر پير پايين پا قايش كه تما عمر كولينا به ين خو بو كه جا ست با عاها لتما هايش بستايد فتا بو بانز قبل كه جر بيد كر ماشا شته باشد مد ها بر بر جسد پير يستا. بر لبه تخت نشست سر ماشا نو كر تا بيد شد. نجو كر : - ملوسك منو ببخش. متشكر كه ميانجى ما شد. من نمى نستم چكا مى كنم. مىتونستم نو بكشم. تو بايد ين جا بر. ملوسك من. بابوشكا مر. بو نشسته جا كنا گر شا پله ها پايين بر. تخت بلند كر گريا ختر بر ليوشا غذ گر مى كر. بانز با بغض گفت: كر. چپكى نگا به نش مر لكسانر كولينا - گر شا شانه بالا ند خت. بعد لحظه سر بلا گرفت به ماشا نگا كر كه نشسته بو هق هق مى كر. گفت: - متشكر ماشا. متشكر ين كه سعى كر به من كمك كنى...

90 مر سم تشيع جنا كافه تعطيل بو. تما كا كنانش جسد كولينا تا مگاهش بد قه كر ند. پشت سر بانز گر شا ماشا بقيه جا نشينا حركت بو ند. ين صف كوچك با پوكل گوگا پيش خدمت به پايا مى سيد. قشنگترين با قيمتى كه با پهنترين حلقه گ ل نگ سيا تابو پايين پا مو ماشا ست شد بو يز بو كه بر با حر بز گ بچه گانه نوشته شد بو : به بابوشكا عزيز. ماشا تو!

91 فصل هفتم قو بانز كر. كشى سبا خانه ختشو به خانه نوشكا ماشا تشيع جنا بعد بر. يدنش به گير بيا كه قتى به محض ين ين تنها چيز بو كه ماشا طى ما ها يد شنيد. ماشا محيط جديد حسا ضايت مى كر. نوشكا حسابى به مى سيد. شب ها به بافندگى تا كر ملافه ها يا مى. لبا ها به جا ماند پير بر پناهند كوچكش پير هن من مى خت. يكشنبه ها با به مز پير مى فت قبر تميز مى كر ند به گ ل هايش مى ند تابستا خر چمن سبز ها بين صليب ها قبرستا يگر ها ير صد يا هم چو قد مى ند سكو مش پنا مى جستند. نوشكا غلب حالى كه به خانو هايى كه سبدها غذ شا حلقه بو ند با طمانينه كنا قبر غذ مى خو ند نگا كر مى گفت: - ماشنكا نگا كن همه مند حتى بچه ها هم بى سر صد با مى كنند. فكر كن گر بسته با چشما كنند. ندگى مى به ين هم كنا ها هميشه مىتو نستند حالتى يايى مه مى : - بعضى قت ها مى كنم كه تما نيا يك قبرستو يبا بو. ست ماشا نو مى كر. هميشه نرسيد به خر جى تايى مقابل يك مجسم مرمر كه فرشته با با ها فر شته بو ختر كوچكى كه جا هر هنش بو ميا لبا كو كانه هر مى يخت غو گرفته بو مى يستا ند به نگا مى كر ند. بو مجسمه به نمايش گذ شته كه ين ستانى نوشكا قبرستا شا ملاقا لين بر ماشا با گو كر قصه غم نگيز عشق ناكامى كه پد به خو ست ختر توجه نكر مى خو سته به به مر يگر شوهر هد ختر با خو هر خو كشى كر بو. بعد مرگ ختر پد يو نه شد سا ها بر تخت يكى بيما ستا ها نى شهر بسته شد بو. مثل ين بو كه نوشكا ين تر ژ عاشقانه به نبا قو قلبى ست لحظه ها طولانى بر بر مى يستا به پرتر نيمه خو بيد مقابلش چشم مى خت.

92 يك ما ميا به ملاقا پسر نوشكا به مغا ساعت فر شى ساعت سا مى فتند. ين ملاقا ها نقطه عطف ندگى نه بو. با حسا به نى كه پسر ما خطا مى كر چشم مى ختند مىپاييدند. مد كوتاهى با با مى كر ند تا هنگامى كه نشانه تما شد قت ملاقا مشاهد مى كر ند. : مى طو ين خو نوشكا به ماشا به خانه با گشت - من هرگز نمىتو نستم مكانا يند كه ين ها به خو هند بر يش تهيه كنم ين ها با مهربانند بچه يگر هم ند ند. شب ها قبل به خو فتن تخت كوچك نوشكا بر ماشا قصه مى گفت بعضى قت ها هم هايش سخن مى گفت فانتز ها شنى كه ها همه مر مهربا گر شا بو ند. پسر هميشه فانتز هايش نقش جه يك شت. تجسم مى كر كه پسر يافته ست كه ما حقيقى نوشكاست. : مى مه تا يكى -هنو نه قتى بز گتر شد صاحب كا گا ساعت سا شد قت گر خو شم نفهميد باشه خو به خو هم گفت. ين هنگا ماشا خو عميقى فر فته بو. به مى حتيا خو بيد بغل مى گرفت. مستا شد بو كه بانز به ملاقاتشا مد لاغر بين فته شبى بر گا ختشو خانه. شا صد يستا نوشكا با يد با نگر نى پرسيد: - مريضى يك صندلى به طر كشيد. ماشا با يد بانز جيغ كشيد به طرفش يد خو به يقه سفيد مثل بر پشمى كر : مى تكر مد ما كر يز - چر تر به ملاقا شا نيامد ست. ماشا مى گفت: - ما غلب با تو حر مى يم. من مى خو ستم به يدنت بيايم ما نوشكا گفت كه بهتر تو بيا ين جا من مجبو نباشم غ رغ ر گر شا تحمل كنم. بانز با حالتى بيگانه گفت: - ملوسك سعى كر گر نش ست ماشا ها كند. با نگا ها پرسا به چهر هم كوبيد شد بانز خير شدند. بانز به سختى تو نست بگويد:... م ر به صندلى فتا. ماشا مى خو ست نو نش به خز تو بغلش بنشيند ما نوشكا مانع شد. بر لحظاتى نگا تا سرما لبا ها بانز كند شد. نوشكا گفت: - مشب هو حسابى سر خو هد شد بايد چو بيشتر بر بخا بيا يم تكانى به

93 شانه هايش. بانز ميا هق هق گريه گفت:... مر قبل مرگش بخشيد. به خاطر ين كه چنا به سختى بو بخشيد. گفت كه تو نبو كه مر يكى بدجنسه بو. بانز بدجنس نه تو. كر : تكر نوشكا سر كلاهش به مى فت. بانز به طر گفته تو نبو ست - غو گرفت. ماشا صامت به ين صحنه غو كشيد نگا مى كر. به نظر مى مد چه كه تفا فتا ست به هيچ بطى ند. با خو مى نديشيد كه بايد حالا كه گر شا مر لم بر يش بسو. سعى كر ين سوختن به خو تلقين كند ما هيج حس غمى به ليل ين ميا فتن به ست ند. به مى تختش خزيد به تصوير ما كه به صد گريه ميا مى شنيد كه بانز صد خت. چشم بو يز يو بلند مى گفت من بيچا شد. تا مد ها قبل كه پلك هايش به هم بلغز صد نجو مى شنيد. صبح بعد كه بيد شد بانز فته بو نوشا نيمه عريا با چشمانى كر پشت ميز نشسته بو پنجر به بير نگا مى كر. ماشا پرسيد: - كى فت نوشكا حالى كه لبا مىپوشيد گفت: - نمى نم ساعت چن بو. هنو هو تا يك بو كه به تفا ختشو خانه سر شدند. كثيف ها لبا ماشا پ ر كر. بز گ لگن بسيا كر شن جا نوشكا يك چر بر تميز ها لبا صبحانه بعد. بيشتر چو كر بند سته ستى بر مشتر ها مى بر. ماشا يكى مشتر ها مىترسيد. باخو فكر كر خد كنه حالا پو بد صاحب ختشو خانه گفته بو ست خالى برنگر گفته بو گر پو ند لباسا بهش نمى با خدمت كا حر نز فقط با خو خانم حر بز. پو مفت خو. همين. با پاها لر پله ها بالا فت. قسمت شپزخانه به صد. خدمت كا به يد گفت: پاها حسابى خشك كن ما هى مى مى مين كثيف مى كنن. ماشا گفت: - خد شكر كن مجانى كثيف مى كنيم سبد لبا بر مين گذ شت نشست بهم فشر. لبانش. تحويل نمى لباسا ند قاطع گفت تا پو محكم خدمت كا قبل ين كه به طر ماشا برگر نگاهى به لكه كثيف شتى كه جا پا بو ند خت با يش گرفت به شد تكا گفت:

94 - چنا حسابى بهت بپر كه كيف كنى ما مولك. ماشا فريا كشيد: - من تو نمىترسم. خو ست نجا به طر كريد يد حلقه مسين گرفت خل تاقى پريد. گوشه تا تخت صد فريا نى بو. يستا تخت كنا عريا نيمه مر مد ماشا فريا كشيد: به هنگا نا حضو بو يستا تخت كنا كه مر بزنه منو مى خو - شد بو گفت: - چر مى خو تو بزنه به بد لخت ستى كشيد. ماشا گفت: - بر ين كه نمى خو پو لباسايى كه بر شستيم بپر من جر ند يك با يگه بد پو برگر. من مى خو با خانم خونه صحبت كنم. ين گفت نفس عميقى كشيد. مر با لبخند كوچكى بر لب گفت كه ين طو بالشتى ملافه تميز مى خو هيد ما نمى خو هيد پو شستنش بپر يد يك سته سكنا جيب كتش كه به صندلى يز بو بر شت گفت: - چه قد هست بدهكا ماشا جو : - مجموعا شانز بل. مر به ماشا كه حا فتن بو گفت: بيا ين بيست بل بقيه بر خو بر. ماشا حالى كه به پو هايى كه مشتش بو نگا مى كر بير فت. لخت گفت: - شما با ين همه نعا ين ها پر مى كنيد. سعى كر كه پو ها ست ماشا بير بكشد. ماشا فريا : - پر خو تى كه يگر بايد به جا تو بپر. با يك حركت سريع ست كه نز يك بو بگير فر كر. خانه. خانه بير بد مبل يخت بر سبد ها لبا شپزخانه خو شا كيك بز گ پنجا كوپكى خريد. بسيا خوشحا بو ين كه خلاصه تو نسته ست خو نوشكا ختشو به چيز عو كند. بر گا ختشو خانه كشيد: پر شما به كيك عو مى كند. شب سا نو پستچى نامه بر ها نوشكا گفت بانز ين نامه بر من فرستا ست. ماشا پرسيد: - چر يگر به ين جا نمى يد

95 پستچى حا بير فتن پرسيد گر گفتى چر نوشكا جلو گرفت: - بگو چه تفاقى فتا - هيچى جز ين كه تما خانه ير كر هر شب جشن پايكوبى ست. مر بايد مو ظب همه چيز باشد به كا ها سيدگى كند. - بگو لا با مر ندگى مى كند - نه بيشتر كه با بقيه خترهاست. ما مر بايد حسا كتا پو ها شته باشد بايد پشت صند بايستد. نوشكا گفت: چند شب پيش كه ين جا خو بيد بو معلو بو هيچ چيز بر يش هميت ند. كنا من مثل يك بچه خو بيد بو مر نوشكا خو صد مى هز با من طلب بخشش كر. حالا ته بو يا نه بماند. بعد كه چيز كه مى خو ست به ست. خو بيد كر. شيشه به نبا ستش شد بسته تا چشما پستچى گفت: نا حت نشو ما ين تويى كه قتى مست مى كنه صد مى نه با حر مى نه. ماشا با صد يى گرفته حزين حرفشا قطع كر پرسيد: - ليوشا كجاست پيك جو : - خاله گر شا نگه مى كند. پسر قعا شانس شت كه سر پرستى كر. قبو هى كشيد به طر يد گ م شد. ماشا نو شكا كه نشسته بو به كف تا بو پرسيد: : جو نوشكا بر پيش بانز نمى خو هى نوشكا - - نه ماشنكا من عو نكر عزيز مى نست كه ين طو خو هد شد. خو بعضى قتا مىترسه. مى فهمى گر شا لين كسى نيست كه كتك. نمى نه كه چه كا مى كنه. شب عر سى بر مر به قصد جا كتك كه گا پد پير مسخر كر بو. قتى كه عصبانيه نمى نه كه چه كا مى كنه. نوشكا ساكت شد نامه كه ميز موند بو بر شت. ماشا با بى صبر گفت: - با بخو. نامه ند بو فقط چند سطر. بر نوشته بو : - به جايى ناشنا به سنت پطر بو گ برخو هد گشت. نامه ين طو تما شد

96 بو : يل فو يه منتظر با. ماشا با بى صبر ها مى شمر. هر جو هايى كه بر بر بافته بو همر با يك يا شت ميز مى گذ شت كه گر بر مد نبو ببيند. حس ماشا به نوشكا هم سر يت كر طو كه ست خر نوشكا طو ند حر مى كه نگا بر خو صحبت مى كند. تما ما فو يه گذشت بى كه ثر بر پيد شو. سط ما ما ست قتى كه ميدشا ست بو ند ناگها بر گا ختشو خانه پديد شد. با حضو ند شكا سنت پطر بو گ ندگى به هم يخت. شب ها يى كه خانه بو تماما به بحث خسته كنند طولانى بر ماشا غير قابل فهم نقلابى كه هست مىپر خت ضر مكا غير قابل نكا نقلا. شا صبو نه به كوچكترين سو نوشكا پاسخ مى با صد بلند مانيفست كمونيست. توضيح مى معنى سا با كلما مى خو ند. به سو ماشا كه بعد نقلا مر همه خو مى شد جو مثبت مى با خند مى گفت: گر همه مر مثل ماشا بو ند به نقلا سيه نيا نبو. يك شب نوشكا خو هش كر كه به سالن بجو خو بر با بانز صحبت كند. نوشكا گفت: - مى فهمى به چيز كه به خاطر ند بمونه ندگى كنه نيا غير ين صو نكر. پيد خو هنو ما خوبيه مهربو. مى فر منجلا : جو ند - با كما ميل حاضر بو بر ما مى نم كه پليس جا ير نظر. حالى كه چا كه نوشكا به تعا مى كر سينى برمى شت به بحثش با نقلا. مه ند با هيجا غر گفت: - به محض ين كه برگه جديد هويتم ست شو به كا يك كا خانه مشغو مى شو. جا من بين مر كا گر هست. نقلا بايد تو مر تو ها محر جامعه مو شو ندگى شر يط بايد به مر شكست مى خو يم. ما با گرنه شه بر شه ليلش شناسوند. نفر كسانى كه حقشو پاما كر موخت. مىبينى كه به سيله قد تى مىبخشه ها قد به متحد مى كنه ها نفر نوشكا مىتونن تما ين نظا گرگو كنن حالى كه چايى كه نوشكا به تعا كر تا نظا ما بين بر. كر. كه گرگو قتى مه سينى برمى شت بنا مى گذ يم سيه خفقا تر نجا مى يم. شهر ند يك جامعه مى شيم. ما قبل ين ما بايد به مر مو بديم كه به نقيا ندگا مكندگا قعى خونشا كيانند ند با بى صبر جا برخاست گفت:

97 - مى نيد ميكايل لرمونو يكى بز گترين شاعر سيه شعا به بر خفقا عتر كر. خرين با كه من يكى شعا شنيد مانى بو كه ما به بد قه فيقى مى فتيم كه كشو تبعيد شد بو بايد سو قطا مى شد. مى خو هيد بر تو شعر بخونم : جو نوشكا - با كما ميل ماشا بر نو نش نشاند. با پاهايى هم گشا ستا به كمر لحظاتى چند مر جو به تمركز پر خت نفس عميقى كشيد با صد بلند به كلمه پر خت: بد سيه كثيف خاكستر تو سر مين سهل نگا ها تو خانه بابا بد نيفو ها بى شما مر مى كه ها طاعت مى كنيد گذ مى جنو ها پشت كو من كو هايى بلند كه غى فسانه به نا سيه محافظت مى كنند. مقابل گوشانى كه همه چيز مى شنوند چشم هايى كه همه چيز مىبينند. : فريا نوشكا - چه ستين حقيقى نوشته ست. به چشما خشا ند خير شد. : جو ند - من هر با كه ين شعر مى خو نم نمىتو نم جلو خو بگير حساساتى نشو. ين شعر با تبعيد سر ست. مانى كه به قفقا تبعيد مى شد هما جا كنند. فر بايد هزنا! گشت خو هند تبعيد با من فقا ما گذشت. ما بايد جو همه چيز پس بد. جو همه كا هايى كه كر. بر هركلمه كه ما فو شد يخته خو قطر هر بر خفه شد ما نقلابيو ما شاعر گلو خو مى خو هيم بر هر قطر شكى كه ما ما بيو ها ما خو هر ما كو كا ما يخته ند شك جا خو هيم ساخت. همه چيز حلقو شا بير خو هيم كشيد هما گونه كه تو لبا ها مى چرخانى طشت بير مى كشى. ست به همين گونه ها با ستانما مى چلانيم ند ين همه با فريا گفت با هيجا مشت هايش گر كر. نگا كن ببين ها با تو چه كر نوشكا پير شيطا صفت تو سوء ستفا كر چند سالت بو نوشكا : جو نوشكا - چها سا. تو نبايد خجالت بكشى چها ساله بعد به خيابا كشيد شد حامله شد كه بعدها همه تو سوء ستفا كنند. - ما من عاشق بچه هستم.

98 كه تغيير بد قعيت نمىتونه ين هم كو ند بطى ما حر به ين ين - طريق تجا يك حيو به تو به جو مد خو تو پد ما چه مى نى هيچ چيز. به من نگا نكن نوشكا! من تو محاكمه نمى كنم. من فقط مى خو كه تو بفهمى ما تو هم حتما مثل خو يك خدمت كا بو مو سوء ستفا قر گرفته عين تو شد. بچه : فر يا نوشكا - بسسسسسسه يگه نمى خو بشنو. ند گفت: نتخا مثا يك به عنو فقط ين من بد. تو نمى خو من جا نوشكا - كر. به ما تا نگا كن! ماشنكا ما خو به يا ند چر به خاطر ين كه ثر خونريز ناشى يك سقط جنين مر. پد پو ند شت كه به كتر برسونه. ما حتى پو خريد نو ند شتيم ين حتى بد تر ضع توست گر ستش بخو. ين كه ما شته باشى ستش بدهى.كه ببنى جلو چشما بين مى نتونى هيچ كا بر نجا بد. فقط به خاطر ين كه ما فقيريم. مى فهمى قت كه ما تما مر همه جا فقر بيما كن نگا مى كنيم. فقط به طر فت ندگى بيچا گى فقر سيه فلاكت مىبينى. هزنا چه مى كنن چپا گر يا به مر كمك مى كنن نه! نا جنگ مى ند جنگ ژ پن چر ند ختن من به تو مى گم. بر ين كه شتن مر ماليد شير شه سر مر نمى همه چيز تقصير جهو ها با فسانه يگه خو بيد مى شد مى فهمن كه تقصير يهو ها نيس كه نا ين طو ندگى مى كنن. جنگ ژ پن ند ختن كه مر ژ پنى ها بدشو بيا خو شو نشسته لقمه ها چر مى گير. بعد با يستا نوشكا ماشا بر بر لحظه پر خت. تا به قد ند قد نش مه. - حالا شايد بفهمى چر ما سوسياليست ها ين همه مو تنفر تز ستگاهش هستيم. ما مىترسن. بر ين كه ما حقيقت مى گيم. بر مر بر كسانى كه پير ما هستن ست به همين ليل يما ما به نقلا محكمتر مى شه. نقلابى كه همه چيز گرگو مى كنه نقلابى كه طبقا طو بين مىبر كه نگا هرگز جو ند شتن. كر : سو نوشكا كى ها بايد بين بر منظو كى هاست : جو ند - به تو خو هم گفت. تز في و ها تما بو ژ ملاكين صاحبا ستگا ها توليد پليس تما ها كه خو مر مى مكن ها فقر نج نگا مى. : جو نوشكا

99 - من مى فهمم لم مى خو همه ين ها هن تو بشنو. ند با شو فريا كشيد: - فرين پس شايد بخو با ما باشى كمك كنى كه ين ها بين ببريم. : جو نوشكا - من هيچ چيز نمى نم كا بلد نيستم. من به هيچ نمى خو. يش برگر ند. : فريا هيجا با شو ند - ين بهانه ست فيق! من هر چه كه تو نمى نى به تو خو هم موخت. نوشكا پرسيد: - شما به همه ستا فيق مى گوييد : جو ند - نز ما مر هيچ فرقى ند همه با هم بر بر. همه نيا جديد ما فيقن همه قر مكانا بر بر شته باشن. حالا فيق نوشكا مى خو هى مبا ما همر هى كنى نوشكا سر بالا گرفت. چشمانش شگ پ ر بو. تقريبا نجو كنا گفت: - حد قل مى خو هم مايش كنم. ندكى بعد نوشكا با ند به لين جلسه مخفيانه با سوسياليست ها فت. بعد ين ماشا غلب شب ها تنها مى ماند مانى كه جو با هم به جلسا مخفيانه قع گذشته فاحشى نسبت به هفته ها تغيير چا نوشكا مى فتند. يبر سكايا محله شد. تمايل ضعيف قبلى نسبت به كتا خو نى قو شد شعله گشته بو بسيا جملا بر خم مى شد فتند مى خو به بر خو هر كه مانى يرتر نوشته شد مىنشست. كه نمى فهميد چيز كر مى بيد خو نصفه شب ند كه مى فتا تفا مىپرسيد. ند با بى حالى مين بلند مى شد سر نو نز يك ميز مىنشست. توضيح مى مساله شاگر بر

100 فصل هشتم بعد هفته ما مه بو كه ند به محله بو كسيكا نقل مكا كر كا گا هنگر كا خانه متا فنيكس مشغو به كا شد. عد بلند با صد نوشكا به نظر مى سيد. خالى بر فتن بعد شد سفيدكا تا حضو ظها نا ضايتى مى كر به خصو قتى كه به لغا غيرقابل فهمى مطالعه پ ر شو بيا سوسياليستى برمى خو. طى تابستا فقط يك با به گو ستا فتند. بيشتر قا به بو كسكايا مى فتند به ند سر مى ند. تختى يك خانو پ ر جمعيت كا گر جا كر بو. پد پسر بز گ خانو هما كا خانه ند مشغو به كا بو ند. ماشا نتظا ملاقا يك شنبه ها مى كشيد چو مىتو نست با بچه ها هم سن سالش شت جلو لونك ها كا گر با كند. طى ماشا مجبو بو بيشتر بيشتر ختشو خانه بماند حتى بهلبا ها خيس ست بزند. چو صاحب بو. شد بستر مىبر نج فقر ستو خانه ختشو شد كا يا بو با جا كند ين كا پ ر مشقت نجا مى. ماشا هم مىبايست به نوشكا كمك كند. چا پايه ير پا ماشا گذ شته بو ند كه بتو ند بايستد بر ختشويى بر لبا ها خل تشت ختشويى بكوبد. ساكت سر ها مستانى ختشو خانه سپر مى شد. پ ر بخا با صد كوبيد بر بر لبا صد لبا چلاند. غلب قا ماشا حالى كه بر چا پايه مىبست چشمانش فت. مى فر يا بو خم شد ها لبا بو يستا فتا گر نو ها با نظر مجسم مى كر كا گر ها لونك جلو شت به خاطر مى. ستانش كف پا كر نوشكا پرسيد: - چقد به تابستا ماند : مى كه بچلاند جو مى تن ها حالى كه لبا - چند ماهى ماند ماشنكا. ماشا گفت: - فكر كن گر تابستا ماند گا بو من تو مجبو نبو يم ين جا بايستيم لبا بشوييم.

101 بر لباسى خم شد كه بر يگر تيكه بر هم با خو يا حر ين بكوبد. نوشكا با لبخند پرسيد: - منظو ين ست كه لخت مى فتيم تابستا ماشا جو : - بعله با چشمانى كه بر مى مه : - فكر كن گر هو قد گر مى شد چه عالى بو چه به ما خو مى گذشت. تما ن و شنا مى كر يم تما ها خوشحا بو ند. : جو نوشكا كنيم مى مى شويم حما خوشحا تر مر بشو يم لبا تشت يگر ين گرما - گر مى يم. مر شنبه ست. ساعت بعد هر يك تشت چوبى بز گ نشسته بو ند گر لذ مىبر ند. نوشا گفت: - جا ند خو بر. با كنا بينى ماشا گرفت. ماشا جو : - من نمى خو بم. من تصو مى كنم كه لا تابستا ست شنا مى كنم.. به حالت شنا تكا ستانش گفت ين ناگها گفت: - من تو لختتر به سط پا بى مويش با خجالت نگا گر. نوشكا حرفش قطع كر گفت: - بيا بشو مت ستش به نبا صابو كر. ماشا پرسيد: - ما من چه نگى خو هد شد سيا فكر كنم چو تو هم جا پ ر نگتر مو سر هست. نوشكا پخى ير خند پرسيد: - فكر مى كنى موضو جالبى ست مشغو شستن مو ماشا شد. ماشا مه : - فكر مى كنى كى من مو بيا تا تابستا : جو نوشكا - ماشا حمق با كنا بگذ بايد عجله كنيم. ند هر لحظه ممكن ست سر برسد. ماشا جو : - خو بگذ منتظر بماند. تو هر قت كه مى يد خيلى عجله بعد شما تا

102 فقط مىنشينيد به هم نگا مى كنيد. : جو نوشكا - ما با هم مطالعه مى كنيم. ند به من كمك مى كند چو چيزها يا هست كه من متوجه نمى شو. ماشا با طعنه حالى كه چشمش مى ماليد جو : - من ين مى فهمم كه تو قتى ند ستش حلقه مى كند بهتر مى فهمى. : جو نوشكا -ما فقط فيقيم ماشا يگر هم نمى خو ين مو چيز بشنو بلند شو مى خو موها بكشم. حضو بر به بيشتر به نظر ماشا تنگ كر عرصه بر نوشا جلو مى كر. تما مستا هر لحظه تعطيلاتش با نوشكا گذ ند. غلب سط هفته ها نز به سر كا بلند شو صبح بعد ساعت چها كه صبح شب مى خو بيد مد مى نا بر. با حضو بها ها قد ها كر يك شنبه به طر بابر يسكايا سر گرفتند. جا ماشا يك ختر هم سن سا خو پيد كر. ختر بچه بر هايشا بو ند كشيد بر مين قايم شد بلند ها علف حالى كه ميا هم مى گفتند. نجو كنا تعريف مى كر كه يك شب تابستا پد ما حا عشقبا يد ست. گفت: - من يگه نا ست ند چطو مىتونن ما خو بيد بو مثل سگ مى كشيد. من فكر كر پد نو خفه مى كنه به خاطر همين تو خونه يد. هر عصبانيت خاكستر شد. تو تا به حا يد قتى مشغولن ماشا جو : - نه ما من صد شنيد قتى. كه خيابا سير كج ند گى مى كر بابوشكا تا ها ناله نمى كر ما بو. جا مى پو ين كه به نمى كشيد. فحش مى غش غش مى خنديد. ستش با كنجكا پرسيد: - فكر مى كنى ند نوشكا با هم مى خو بن ماشا جو : - من نمى نم. تا به حا چيز نشنيد ما هم يگه بغل مى گير. ين مى نم. نوشكا مى گه كه تا فقط فيقن ما من با نمى كنم. عاشق همن من ين مى نم. بر ين كه من يه با شنيد ند چطو قتى كه فكر مى كر من خو بم نجو مى كر.

103 پرسيد: چى نجو مى كر ماشا جو : - من عاشق تو من عاشق تو من عاشق تو همش ين تا مد ها تكر كر. ما نوشكا هيچ چى نگفت. فقط گو كر. عجيب نيس ماشا ين گفت پو خند. ناگها پرسيد: - جشن تولد تو كى هست ماشا جو : - هفد ژ لا نوشكا بر يه پيرهن مى. يك پير هن ستين پفى. نوشكا مى گه لباسا قديمى بر من كوچك مى شن من حا بز گ شدنم. هر مهربونن. ما بر من هرگز قت ند. يا بايد با هم به جايى بر يا مىنشينن با هم حر مى نن. ند هميشه پير مر به نا ما كس حر مى نه. با مىتونه ساعت ها بنشينه پ ر حرفى كنه. پرسيد: - تو هيچ ستى جا ند ماشا جو : - نه من خيلى سعى كر با چند ختر كه نز يكى ندگى مى كنن ست بشم. ما فايد ند شت. يك با به طرفم يخ پر كر كه پيشونيم يك قلمبه مستا. ها هم هو تا يك شد كه ما ختشو خونه خلا مى شيم. : گلو جو با بغض - خوشبختى كه به مد سه نمى گه. مى نستى چه عفريته به نا معلم يم مى مر. تو شانس نوشكا تو كتك نمى نه. منو نا همه تا مى خو كتك گر. كه خيلى كن با بايستى لوبيا تما نخو بلد نباشى بايد با نو ست كه به هو صو تش به كشيد قد معلم ين ما شد هو بى يه با خترها يكى. كوچيكه نگشت به جا ببر. ها نمىتونن منو به. نمى به مد سه من يگه مد. من نگا كن مىبينى كه كجه ينو معلم شيطا صفت با خط كش. تا قتى كه به خونه مد پد بيشتر كتك خو. پد صلا هيچ چى سر نمى شه با كن. هرگز به من با نمى كنه. گه چيز بپرسم كه بلد نيس عصبانى مى شه كتكم مى نه. : با تلخى مه - گاهى مى كنم كه بمير يا طاعو بگير. ما جر ند عتر كنه يا خلا ميل حرفى بزنه چو كتك مى خو. بعضى قت ها مى كنم كا صلا پد ما ند شتم چو نا خيلى بدجنسن ماشا.

104 ماشا پرسيد: - مىتونم نگشت كوچيكه ببينم ست شل ستش بلند كر. پرسيد: نمى شه جا ند خت : جو - نه قت خيلى مى گير من نمى خو. ماشا پرسيد: - هرگز جو ين بى حمى نگرفته معلمو مى گم. : جو - چر يه با بر بز گ فديكا حسابى كتكش ما. من نديد چو ختر تو يه كلا بو پسر تو كلا يگه. ما ستمالى كه معلم به هن فديكا چسباند بو يد. مى نى چر ين كا كر بو چو فديكا خنديد بو. مى نى بعد ين كه معلم پا چه به بر بونش كر با يه سو به ند پا چه كر چسبوند فديكا چكا هنش معلم بير قت. معلم قد نو كه گوشش خو مد. فديكا فر كر گذ شت. كف ستش حق معلم مد بر ما برنگشت هرگز به مد سه يگه چنا غونش كر بو كه ما چند تعطيل شديم. ين بهترين چيز بو كه سر سر سا تفا فتا ماشا. من جد مى گم. يگه به مد سه نخو هم فت. ماشا پرسيد: - خ ب پد چى مى گه : جو - هر چه مى خو بگه تا ماما همين حالا نبا يك جا يگر بر من هست. جاي ى كه چيز يا بگير ممكنه همين ما يند پيش خياطى كه ييم نو مى شناسه مشغو كا شم. يك كا گا فقط بر پير ها پو لبا مى. پنج تا شاگر ستمز گفت ماما بد. نجا بير بايدكا ها من كا شر بنابر ين غير چه كه مشتر ها به من مى يافت نمى كنم. ماشا تو خيلى نعا مى گير ماشا جو : - يك با چند بل گرفتم ما بيشتر قت ها يا كوپك يا هيچ. ناگها پرسيد: - مى خو هى همر من به سدما مگا ين نبر ژ هانج بيايى مو هايى كه به سالن بجوخو جا مى ند ببينى معمولا ين قت شر به فتن مى كنن. من چند بو. مو پوشيد خيابا تما بو. يا چقد من خد جا بو پيش شكه چى ها جر نمى كر ها بشن. صبر مى كنند كه مو ها بشن بعد شكه مى نند. پير مر تعريف مى كر يك شكه چى ها شد مو ها بس سبش

105 م ر. سبه گرفتن گا ماشا پرسيد: - خب چر ها شد پس : جو - فكر كنم مست بو بريم ماشا جو : - نه. به فكر فر فت. موقع خو تما مد به سب تيكه تيكه شد ند مو ها فكر مى كر. با كوچكترين صد يى بر جا تر مو ها گا گيرند ميخ كو مى شد. مو هايى كه هر چاله فاضل چمن يا موقع چو ير مين مى يد. قتى كه صد پاها كوچك پ ر شتا شا پشت پنجر ها تو يو سقف تا مى شنيد. خو به بد گر نوشكا مى چسباند.

106 فصل نهم ساعت سا كه تعريف كر برگشت پسر با ملاقا غمگين نوشكا ژ ي ن ما خر مر نوشكا مى خو هد كه به منزلش بر هم به كا ها خانه برسد هم مو ظب پسر باشد. ساعت سا گفته بو حتى به ستمز ماهيانه هم مى هد. ند پرسيد: كر. ماشا نگا فته هم فر به چهر تو چه جو : جو نوشكا من به گفتم كه به ين نمىتونم تصميم بگير يك هفته مهلت خو ستم كه به موضو فكر كنم. : كر سو ند - خو چى مى خو : جو نوشكا من به گر مد به سر ماشا چه خو هد ما تنهاست. پسر نمى نم. حاضر حا - جا نقل مكا كنم ند با صد گرفته گفت: پسر جا بر به نظر من به ست شته نگه بر جا مساله تو فقط ين گر - مر قبت كن. : جو نوشكا ين پيش ها مد نمى كنى. تو بايد بفهمى كه من تو مر ند - بو. من تقريبا ميد بو كه چنين چيز تفا بيفتد. تو هيچ حقى بر قضا مو من ين با ند. من مى نم حا حاضر تو با من چه فكر مى كنى ما پسر خو من ست. پا تنم. : جو نجيد ند هيچ كس تو محكو نمى كند تا جا كه به ماشا برمى گر به طريقى مساله حل خو هد شد. من همه كا هايى كه تو بر خو هر نجا ممنونم تو هيچ بدهكا به ما ند. بر ما بين نخو هيم فت. به ما فكر نكن. به طريقى مساله حل خو هيم كر. نوشكا گفت:

107 - ند من مى خو ما ست بمانيم. تو نمى نى كه من چقد تو خوشم مى يد. تو حق ند ست من عصبانى باشى. خو غو ند فكند. ماشا با خو فكر كر كه من نز بانز مى با خو به نگا كر. من مى تو نم پيش تا مانى كه بز گ شو بتو نم تنها ندگى كن بمانم. ند شكا يد كه ماشا گريه مى كند گفت: - كا تو مى تونستى ين جا بمانى تا من يك تا بر تايى ما پيد كنم. ماشا هق هق كنا گفت: - تو هر حا خانه نخو هى بو ند شكا. ند گفت: - ما ماشا... ماشا حر قطع كر جو : - قو لكى ند! ند تو يك عالمه كا يگه تو هرگز بر من قت ند شتى. ين جو يه خو تم مى نى. نوشكا حالى كه به نرمى ماشا بغل مى كر گفت: - ماشا تو مى نى كه ند بر بهتر يستن همه كا مى كنه. ما نبايد مانع شويم. به محض ين كه شما تا تا گرفتيد من مرتب مى يم به شما سر مى نم. ماشا هق هق كر : - مى يى گر هم بيايى بر سر به ند مى يى من هميشه تنها. من هميشه سد چيز هستم. بانز مر ست شت بعد با گر شكا كر يگر به من نيا ند شت. تو نوشكا قتى كه ند مد يگر بر من قت ند شتى. گر فقط چند سا بز گتر بو پس خو برمى مد. ما لا چه كسى مر مى خو هد هيچ كس هيچ كس ين جها. با گريه ين حر ها خو بغل نوشكا بير كشيد. ند كنا لبه تخت نشست گفت: - ماشنكا عزيز كوچولو من مى نم كه قبلا به تو بى توجهى كر. قو مى كه بهتر شو ين به بعد تو تنها نگذ. به شرفم قو مى ماشا. ماشا با غصه ير پتو خزيد. هما شب ند نامه به بانز نوشت سو كر كه يا ماشا مىتو ند به طو موقت نز بماند چند بعد بانز به نبا ماشا مد. نوشكا يستا بو لو شخصى مختصر ماشا. يك سبد جا مى ماشا با لبخند حاكى ضايت گفت: - قو مى كه مز حم تو نشم مى تونم هر كا كه ستم برمى نجا بد.

108 - خيلى خوبه كه تو نز من مى يى من حتيا به كسى كه حو سش به من باشه. يك لحظه نگا با هم تلاقى كر نوشكا نگا بانز چه كه مى خو ست بگويد خو ند گفت: - نه نه بانز يگر ير شد ست بر ين موضو ير ست. بعد سبد حاضر شد ماشا به ست لحظه طولانى ماشا غو گرفت گفت: به يك يگر عزيز. يد خو هيم با يگر ماشا به خيابا شير كاسكايا با گشت. شكه چى به خل حيا سنگ فر شد ند مقابل سالن بجو خو توقف كر. به مى تقريبا با بى ميلى ماشا به سالن تا يك بو. شويى ظر مشغو فت.گوگا به شپزخانه نها بد بو قد با يد ماشا با تعجب گفت: - چه بز گ شد تو. ماشا به تا مقابل فت بد كلمه بر مبل نشست. بانز گفت: - من فكر كر كه تو ين تا ند گى كنى بر صندلى حتى نشست. تا پ ر بو گر غبا كه خفه مى كر. لش بر تا سفيدكا تميز بو. تنگ شد نوشكا سو كر : - مىتونم با كنم به طر پنجر بسته فت. بانز با خستگى سر تكا بعد مدتى طولانى به ماشا نگا كر حالى كه چشمانش شك پ ر شد بو گفت: - كثافت نسا برمى گير ماشا نهايتا مى تسخير مى كند تما سيه كثافت نج شبا ست. سعى كن پا منز بمانى ملوسك. هفته بعد ماشا به خيابا شير كايا پسر بز گ خانو كه ند يك تخت جا جا كر بو مد خبر كه ند ستگيرشد ست. پليس هنگامى كه فقايش مشغو چاپ علاميه با ماشين چاپ ستى كه به حمت خريد بو ند به بو. ها شبيخو ماشا با قيافه پژمر پرسيد: - نوشكا هم گرفتند پسر جو : - بعله نيم ساعت قبل كه پليس حمله كند به جا مد بو. خو من تو نستم پنجر ير مين به باغچه فر كنم. با لر عصبى كلاهش ستش فشا. ماشا گفت: فقط بر گفت كه خو هد ند كر. خو هند ها به نوشكا ما -

109 يك پيغا به جا فته ست تما تقصير به گر خو هد گرفت. خو هد گفت كه نوشكا نمى شناسد. يك نقلابى قعى ست. شنبه به من گفت: - كه تقريبا به سيبر تبيعد شو تا مر مش سختر گر خو بر كه سيه پا خو هيم ساخت ما كند. بانز پرسيد يك ق لپ مى نى شيشه كا به طر كر. پسر جو : - نه متشكر. ند مى گويد نقلا كا با هم جو نمى يند. تفا فتا ست كه فقا قتى كه مشر خو ند حر ها يا ند چيز هايى لو ند. با نگر نى طر فش پاي يد گفت: - من بايد بر پليس حتما با به خانه ما خو هد مد نبا چيز ها فر يگر خو هد گشت. ما بسيا لو پس نگر ست. مشب حتما با خو هند مد. گر خبر جديد شنيد به شما طلا مى هم. بانز سر كيسه چرمى با كر چند بل به طر كر گفت: - با شكه بر تر به خانه نز ما مى سى. جايش بلند شد جو غو گرفت گفت: - خد پشت پناهت پسرجا. به سم خد حافظى بوسيد. ماشا مبل با چشما نيمه بسته لبخند. بانز با جويى گفت: - ملوسك نا حت نبا. من مى نم تو لا چه حسى ما. بد جو ها يى مثل ند ما چيز بر ميد بستن ند شتيم. ها خو شا قربانى مى كنند كه ما ندگى بهتر شته باشيم من به ها عتما. به خد قسم من به ها عتما. ها به فكر منافع خو شا نيستند ها همه چيز همه چيز قربانى مى كنند حتى جانشا گر لا باشد. ماشا مزمه كر : - من مى نستم كه ها ند ستگير مى كنن. با ها با ها به من گفته بو ير يا مر مى گير. ير گريه. خل سالن بجوخو سر صد ها عجيب شنا ها كيكى به گو مى سيد. به هم خو. مر تو مد گفت: - پاشو ند هم يگه مى كشن... بانز با بى ميلى جا بلند شد لنگا لنگا با پا چوبى به طر سالن فت. بعد لحظه پوكل گوگا به بغل به تا برگشت. هق نا گفت: - چر ين ها هميشه به من بند مى كنند مر مى نند

110 بانز جو : - بر ين كه تو نمىتو نى جو شا بدهى پس شا بر يى. من لا بر مى گر مى خو هم سالن ببند مشب بس ست. سر بالا بگير كه خو ماغت بيشتر نشو. ماشا با مهربانى نگر نى پرسيد: - خيلى مى كند گوگا جو : - نه ين جا بيشتر مى كند. قلبش نشا ضافه كر : - ها هميشه مر كتك مى نند چو قو هستم ين بيشتر ضربه هايشا لم به كر. پا پيشبند خو مى ماشا با كينه گفت: - خد جو ند. گرهم شته باشد بدجنس ست. ين پو ها خد جهنم سيبر فريد ند كه ما بترسانند. ماشا شب خو سيبر يد كه يايى ها ژند پو مىپر كه مى خو هند به مينش بكشند. يك مر بسيا با يك بلند ستش كر گرفت با شناخت ند بابوشكا كه جوها با ييس فر با تر شت. محكم نگا ست قتى كه ماشا با به چهر يخ بينى نگا كر كر ناگها به جا گوگا قو يستا بو با ند ها مى خنديد پشت صا شد نشا مى مى گفت: - نگا كن ببين چه صا ست شد پشت من. يك قص شا مانه حشى با شر كر. ميا همه ين ها غريبه يستا بو. پاهايش يخ كر بو. كسى نا پديد نر بانى يد. يخ سنگ ها كر ند با بر يش يگر صد شد كه بلند بلندتر مى شد. فرصت ست ساند به مين ند شت به با هو پر مى كر. به مى خو غو نوشكا ند خت گفت: - تو بالاخر مد قو بو. كنا ند يستا بو لبخند مرمو به لب شت گفت: - ما بايد بر خو ما مسلط باشيم هر تفاقى هم كه مى فتد بايد قو باشيم. ماشا پرسيد: - تو بابا يا ماما ملاقا كر بر جو : - ها بالا يستا ند منتظر تو هستند به طر يك بلند تيز كشاند گوژپشت ست يگر گرفته بو مى كشيد شنيد كه به بانى كه بر قابل فهم نيست با هم صحبت مى كنند. قتى يش برگر ند يد كه تما هالى سيبر حا مد ند به هما با عجيب بر گوژپشت حر مى نند.

111 حالى كه صو تش به طر ند مى چرخاند با تنگى پرسيد: - ماما كجاست بر جو : - جا! جا! به گ ل ها جلو پايش شا كر خند عصبى گو سر. ماشا با تر همه : - ماما سعى كر كه ست بر بگريز. هنو ژ ماما گو هايش پژ شت كه با نفس بند مد خو پريد چشمانش با كر. بانز بر خم شد بو. پرسيد: - چى شد خو تر ناكى يد ملوسك مين لحا بر شت بر كشاند. سته مبل نشست گفت: ها ست بهخو. فر ند. خو مىنشينم. جا كنا من ين ملوسك با - ماشا ست گرفت بوسيد ميا ستا بز گ گرمش پنها كر. - من تو ملوسك من تو همر همد خو هيم بو. مد يا ين مزمه كر صو شك خيس شد خم شد.

112 فصل هم با گو پ ر هياهو يك سته پرستو بالا سر ها مى چرخيدند ميا بوته ها كه طر قبرستا خا گرفته مىپوشاند فر مدند. ماشا پسر كولينا لكساند لو يا به سر مز بابوشكا مى فتند. ماشا گفت: نيامد. بابوشكا من به سر خا گذشته سا من عصبانى نشويد ست ميد - تفاقا يا فتا ست. : جو لو يا - به معذ خو هى نيا نيست ماشنكا من تو مى كنم. ما خو هش مى كنم شما گفتن به مر تما كن تو به ند كافى بز گ هستى كه به من فقط بگويى لو يا. ين گفت ير چانه گرفت. - من مىترسى ماشا به من نگا نمى كنى. ماشا جو : - نه تر ند. ين گفت صو لاغر چها گوشش شر سر شد. لو يا گفت: - برگشتن بسيا سخت ست. تقريبا مثل فتن نه هنو هم سخت تر... نفس عميقى كشيد مه : - ماشنكا شايد من كمى بى صبر. هستم ما يا سا تما نتظا به ميا مر با گشتن كشيد. حس مى كنم منفجر مى شو. همه چيز عجيب با نكر نى ست غريب ست لى هم ما نز يك شنا. مر ببخش ما من بايد لحظه بنشينم. سر گيج مى. بر مين نشست به بر نگريست. ماشا به مى گفت: - به خو هيم سيد. ست گرفت. بد كه گو هايشا همه هياهو پرستو ها بشنو به مز نز يك شدند. ماشا با خو فكر كر : يا ند هم قتى كه سيبر برگر ين شكلى خو هد بو با قت ما ير چشمى چهر محو لو يا بر ند كر. با صد بلند گفت:

113 - بايد همين جا ها باشد. به ميا بوته ها يد. ميا صليب ها مقبر ها سر بالايى بالا مى فت. بى حركت گنگ بالا مقبر پوشيد علف بوته ها حشى پير توقف كر. شنيد كه لو يا مى گويد: - ما من حالا يگر ين جا هستم. من با گشته. ماشا به مى مقابل قبر نو. قبل نو لحظه به پيكر لر لو يا كه بر بر پير نو بو نگريست گا كنا نو. بيگانگى كه تا يك لحظه پيش حس مى شد به ناگا جايش به يك حس خويشا ند نز يكى گرما به جو مد. قبل ين كه بغضش بتركد صد خو شنيد كه مى گويد: - بابوشكا ماشا لو يا تو لا كنا هستند. كر : تكر لو يا - بعله ما ين جاييم. ماشا محكم به خو فشا. لحظاتى طولانى به علفى كه بر مز ييد بو همر نسيم به نرمى تكا مى خو نگريستند. ماشا گفت: كر. قبر ها علف چيد بر ستش تميز كنيم قبر بابوشكا - لو يا گفت: - نه ماشا ين جو قشنگتر ست. جا خو بلند شد. با صد يى هسته حالى كه ستش شانه ها ماشا گذ شته بو گفت: - ماما من خو سته بو گر برگشتم مر بو چند شمع پا مجسمه مريم مقد كه كليسا قبرستا ست شن كنم. حالا به جا مى يم. جد ها حر حركت كر ند شير كايا با خيا به طر شدند شكه كه سو قتى ها شر شد. لو يا گفت: - ماشنكا من مى خو هم تو به خاطر كا هايى كه بر ما نجا تشكر كنم. به من نامه نوشت گفت كه تو چقد به كمك كر. ماشا گفت: - خيلى منتظر تو بو لو يا. مى نستى كه تر حالا برنمى گر : جو لو يا با به ته لم ما يگر خيلى ها مثل بو. عفو ماند ماشنكا تقريبا. من به ميد - ند شتم.

114 ماشا گفت: گفته بو كه ند به خاطر من ست شو پيش سا نبو مگر قر لى - هز نهصد سيز. ست يا ست. لو يا گفت با نا حتى گفت: - ماشنكا ين جا سيه تا جا كه به ما بر مى گر هيچ چيز شن ثابت نيست. به خو شانسى خو طينتى فر برمى گر مثل هميشه. ماشا گفت : - تو مثل يگناتا حر مى نى بر لين با بعد ملاقاتشا لبخند. لو يا گفت: - يگناتا كيست ماشا جو : - يك كشيش. خو به خو يگناتا مى گويد. قعا عجيب ست به محض ين كه خو نشا مى هد مر حلقه مى نند. گذشته طلبانه به سيبر فته ست تا به قو خو بخشى حقيقت ندگى يابد. تو بايد ببينى هر چيز كه بپرسى جو ها عجيب مى شنو. مى گويد همه چيز بر حسب تصا به جو ند. شى هيچ ما ست مد لو يا با تعجب با با كر يك با ماشا گفت: - چر تو لا ين چيزها به من مى گويى ماشا گفت: - چر كه نه من كه تو يت نكر نا حت شد : جو لو يا - نه ماشنكا من فقط ظرفيت سرعت نتقا تو ند. ماشا گفت: - پس بايد مر پشت صند بجو فر شى ببينى لو يا. لو يا صد تو به ين نا فقط نا بر من نامانو ست. من هميشه به تو مثل عمو لو يا فكر كر. لو يا با لبخند كوچكى گفت: - حالا يگر من فقط لو يا هستم. تا همين چند ساعت پيش قتى كه قطا به طر سنت پطر بو گ نشسته بو حسا مى كر كه لش بر شهر خانه مر مش تنگ شد ست. لا تو شكه به طر خانه قديمى شا حركت بو لبخند مى شكه. به نز يكى خانه پيچيد جا بو كه حسا خستگى كر. تقريبا حا فته بو. صد ماشا شنيد كه مى گويد: - تو خسته لو يا.

115 شكه بر خيابا ها خاكستر سنگ فر شد مثل گهو تكا مى خو پيش مى فت كله خو سنگين شد بر شانه ماشا گذ شت. پر ها ظريف بينى با هر نفس كشيد مىلر يد ماشا با حتيا پيشانى نو مى كر. ماشا حالى كه به صو خم شد بو نجو كر بخو لو يا بخو نگا كنجكا بر صو كشيد گونه ها فر فته لو يا لغزيد. ير پوست فتا سوخته گر نش طپش منظم نبظش عيا بو. شكه به مى به خيابا شير كايا نز يك مى شد. - ماشا با خو فكر كر لو يا مىتو ند طا من بخو بد. به مى شانه تكا گفت به خو هيم سيد لو يا. سا با شر نشست صندلى شكه بر جا پريد تر نا با يك تكا لو يا گفت: - فكر كر مر سم صبح گا جا ماند بعد نفسى به حتى كشيد مه يك سالى طو خو هد كشيد تا من سيبر فر مو كنم ماشا جا. ماشا حا پايين پريد شكه گفت: - حالا تو يگر بايد ستر حت كنى لو يا طا من قسمت خر كريد قر. يك سا پيش با بانز عو كر. تا لى هيچ مش ند شتم بر ين كه همه كسانى كه مى خو ستند شب ها صبح ها پيش بانز بر ند تا من مى شدند. قتى كه شر به مشر خو مى كند حد ند ند نگا شكمش سو ست هرگز پ ر نمى شو. بر لو يا مبل جا ست كر گفت: - حالا مىتو نى بخو بى لو يا قتى كه خو خو بيد بيد شد من تو خو هم خو ست كه همه چيز با پد بر يم تعريف كنى همه چيز. لو يا به ير پتو خزيد چشمانش بست كشيد. شپزخانه با گوگا بر شد. حالى كه چشمانش بر مى به ماشا نگا كر به قسمت پشت سالن بجوخو فت. ماشا با خو فكر كر : - طو به من نگا مى كند كه نگا من مقصر. بعد با نفر نزجا خرين فعه كه گوگا سعى كر بو ببوسد به خاطر. بانز هم بهتر گوگا نيست. به محض ين كه مست مى كند مى خو هد مر غو بگير مثل يك خر. هر چه تر بايد ين جا نقل مكا كنم. ناخو گا به سينه ها برجسته هنگا شستن قابلمه ها نگا كر. فكر ين طر طر مى فت: - چر نوشكا به نامه ها من جو نمى هد. كه هميشه جو ين قد قيق بو. ند هم كلمه نمى شنو كه سيبر ندگى چگونه ست. فقط بر فرستا كه بسته خالى هم بر حتى يك تشكر خشك ست. متمركز خو فكا نكر. كلما فشر پ ر معنى نقلا يند ما خدشه ناپذير مى گويد چر

116 نوشكا بر من نمىنويسد شايد تفاقى فتا ست ما گر ين طو بو ند بر من مىنوشت. نه كن. سا بعد به شهر برمى گر. خم شد كه بخا چو بگذ. با ظاهر شد ناگهانى لو يا گا سالن بجوخو فكر كر چر همه ها به ين جا كشيد مى شوند لو يا بر گا يستا بو تقاضا كمك بر پيد كر قبر بابوشكا مى كر موقع بو كه فهميد چه كسى بر خو. با خو فكر كر بگذ چند ساعتى بخو بد مد طى ين گوگا مىتو ند ها خريد كنم. سيب مينى بر مى كنم كه به ميد قت پوست بكند. بعد لو يا مىتو ند همه چيز با پد سيبر بر تعريف كند. خو به طر صند قى كه ير صندلى بو كشيد به نز گوگا فت گفت: - تو مىتونى سيب مينى ها پوست بكنى تا من به خريد بر ين قت مشتر يا نيست سيب مينى يا هم حتيا ند يم. گوگا گفت: كر. به بالا نگا من عصبانى نيستى ست يگر - ماشا جو : - نه ما ما بايد با ين موضو به تو فق برسيم كه تو... نه كن با يگر صحبت نخو هيم كر. گوگا شر كر : - قو مى ماشنكا. ماشا جمله قطع كر : - خ ب گوگا خ ب با عجله به طر خيابا فت حا نزجا به خاطر خزيد چها ست پا گريا گوگا حالى كه قو پشتش نشا مى هم مى طلبيد. نصف شب هما ما. بغل كر ماشا فتا تفا ين كه با لين خو پريد گوگا يد كه پشت مبل خو بيد ست نفس نفس نا لت تناسلى لا ها فشا مى هد. شانس شت بانز خانه نبو گرنه معلو نيست كه چه تفاقى مى فتا. ست يك سا پيش بو. - لو يا ين طو نيست. كاملا پيد ست كه ين طو نيست. پد بسيا ست شت. به همين ليل بايد خوبى باشد. ند هم به خوبى يا مى كر. ميد تا من ين جا هستم هم بماند. حالا كه يگناتايج شهر ست بانز به ند به خانه مى يد. تما پو هايما با ليو ها مشر بالا مى كشند. صاحب كا خانه به ما بشكه ها يگر نپر خته يم فتا عقب كه قر تا مانى هشد بجوسا جديد بجو نخو هد. فكا حالى كه به طر ميد مى فت به ين جا كشيد شد بو. بر بانز مهم

117 نيست كه فر چه تفاقى خو هد فتا. هيچ كس يگر نمى خو هد ين جا بماند. فقط گوگا. هم حتى يك كوپك طو سا يافت نكر ست. بانز مانى كه مست نيست بسيا مهربا ست ما تا گى ها به ند پيش مى يد كه مست نباشد. ماشا ست يك شكه بى حتيا كه يك با سيب مينى پيا با مى به كنا فت. بو كلم تر سيب مينى سوسيس نا تا جو فضا غشته بو. شلوغى ندگى بو نباشته فضا ين نگا بو. ميد لحظا عاشق ين سر صد جمعيت مش مى يافت. سا ها گد ها ها يستا ميد همه همه به مش مى ند. با كنجكا مقابل تابلو علانا لبا كهنه خريد مى شو با عث شا كه چيز مد مى نا جا كهنه ها لبا ستى گا با مر پير يستا. خو مشتريا كنجكا مى شد. پير مر فريا مى : - يك بل هفتا كوپك بيشتر ين نمى هم پالتو كهنه بر بر چشما كا گر فر شند گرفت. كا گر تلا كر :. من... ما - پير مر حرفش بريد: - كهنه كهنه ست. ين كه تو چقد قبلا بابت همين چيز به مر نمى خو. به تو بگويم قتى كه من كر بر عجو سيصد بل پو ما بگو كى حالا مى خو هد من با كما ميل حاضر هما قد پو بدهم تا شر حت شو. هنو هيچ كس ضى به ين كا نشد ست. پير مر لبانش با شنيد صد قهقه جمعيتى كه حلقه بو ند گزيد. كا گر گفت: - ما من نمىتونم گر بگذ قتى كه عتصا تما شد بيايم ببرمش مر با لتما مه چند ست كه بچه هايم چيز نخو ند. پير مر با فريا حرفش قطع كر : - به چيز كه مى گويى فكر كن مگر من عتصا كر نه! بچه ها من ست كر نه! شماها ها ين جا مى يد بر لبا ها كهنه پو مى خو هيد چه كسى ها كر : پر مر به طر پالتو كشيد مر هيچ كس. پير من مى خر - خو سعى كن با ين كهنه پا ها سوپ ست كنى. پالتو بر پيا ليز خو جلو پاها مر به مين فتا. مى خو. تلوتلو كهنه پالتو كنا مر پير بعد قيقه كا گر گفت: - پير مر لعنتى ما پير ما همه شماها به خو هيم يخت. به لين چو

118 چر بر. تو خو شا! مر كا گر خشم نا حتى ين چيزها مى گفت پير مر ميا ستا پ ر قد تش مى فشر. صد سو يكى تماشا گر باعث شد كه كا گر پير مر كند با شتا صد فر جا بر يد. مر كه لبا شخصى پوشيد بو : - مبلغ ستگير كنيد. خو پشت به مر ند خت. پليس به كمك كر ند كه كا گر عتصابى حالى كه با سر باتو ها شا به فر مى كوبيدند ستگير كنند. با لبا ها پا شد غر خو مر كا گر پليس ها ميا جمعيت خامو ساكت كه مثل مجسمه شد بو ند به طر جلو ه ل ند فتند. ماشا با عجله خريد كر ميد تر گفت. تفا عجيب نبو با توجه به عتر ضا بو. شد گونه چيز ها عا ين خر ين پتر بو گ سنت كا گر ها عتصا بجوخو سالن مى شنيد كه مهمانا غلب بو. سركوبى ها هر عتصابا گير ها خونين بين كا گر عتصابى قز ها صحبت مى كر ند. به خانه كه سيد بر گوگا پير مر تاتا ماجر ميد تعريف كر. - نمى نستى كه پير مر كهنه خر با پليس همكا مى كند مخصوصا سر به سر مشتر هايش مى گذ كه عصبانى شوند چيز بگويند پو خوبى بابت هر يك نفر كه به گوشه ند مى فرستد پليس يافت مى كند. گوگا به قابلمه سيب مينى ها پوست كند شا كر. ماشا گفت: - ممنو كافيست. من سيب مينى ها چربى خو سر مى كنم. يكى پيرهن هايت بد چو به هر حا من مى خو هم لبا ها لو يا تا خو ست بشويم. به تو لت ميا بعد ماشا بع يك بر. بو كه به ميخى يز شويى كه تشت لبا فت پنجر با شپزخانه يستا بو لبا ها ستانش مى فشر. بعد ظهر با سكو تنگى سالن بجوخو به تما بو. هو تا يك شد بو بر خرين با با نا حتى به تاقش فت كه ببيند يا لو يا بيد شد ست يا نه. به شپزخانه برگشت به گوگا كه بر قابلمه غذ خو عطر خم شد بو گفت: - مثل ين كه ما بايد تنها غذ بخو يم.

119 فصل يا هم به مى پوشيد لبا مرتب كر جا بر خاست تختش بعد ماشا صبح نامه بو. كر فكر پد نامه به خرين گذشته شب تما شد. كا مشغو شپزخانه كه پد تخيلا تصويرسا ها خو لو يا به هنگا با گشت به پتر گر نوشته بو. هى كشيد با خو گفت: فكر كن گر پد با مد چى مى شد. چند چو كبريت شن كر به خل سما ند خت. مربا تمشك جلو با عجله به سمت خيابا بولسويو پر سپكت بر خريد نا تا صبحانه كلوچه به فتا. قتى كه برگشت لو يا يد كه پا شير ست شويى مشغو صلا صو تش بو. ماشا گفت: - كه تو چه خو لو بو خد خو بى تو. لو يا خنديد گفت: - سما شت خامو مى شد من فكر كر بهتر ست خلاصه جايم بلند شو. بعد كاملا سر گرفت ير تيغ لبه موها خنديد بلند گفت با صد ين بر. فر شويى مملو ست به ماشا با كنجكا به مى ستو فقر ظريف گر گر ير نظر گرفت. ين ستو فقر مثل نيمه عريا تنش بيش خو سيبر حر مى. ماشا سما حا جو ميز گذ شت قو چايى گرفت ستكا ها كر نگا شد هم فشر به ها ند كشيد هم به صو لو يا كر. ما پرسيد: - چيه ماشنكا به پد فكر مى كنى ماشا حالى كه به ميز نگا مى كر جو : چا بر لتا كه بو نوشته پد مربا بخو. كلوچه تو بايد چا لا ما - كلوچه مربا تنگ شد ست من هم بر يت حاضر كر كه تو سو پريز كنم. كه فر شتى بين لقمه ها شد. خو مشغو يا با شتها پشت ميز نشست لو يا مى به ماشا گفت: - ما با تفاقا ين جا نوشته بو ين ست تو بانز ست كه لا صاحب

120 ين جاست ماشا جو : - نه بانز سه چها سا پيش ين جا فر خت بيشتر به گر شا ليوشا. لو يا گفت: - پس تقسيم كر. ماشا جو : - بانز خسيس نيست. مى شو گفت كه بر عكس لخر ست. من بايد مو ظبش باشم. غير ين صو بايد مد ها پيش ين سالن بجوخو مىبستيم. حتى بجويى كه هنو پولش پر خته نشد مجانى به مشتر مى هد. طو ندگى مى كند كه نگا هر خرين ندگى ست. ما با من هميشه مهربا بو. بد نمى نم لا كجا بو ما با ين حا من مى خو هم ين جا بر حتى گر شد همين. لا ند تقريبا هر نامه مىنويسد كه من بايد ين جا بر يك كا خانه مشغو كا شو يا حرفه بيامو. : جو لو يا - ين جا بر يك شيز جو جا مناسبى نيست بايد به فكر جايى بر تو باشيم. ببينم جايى بر يت پيد مى كنم ماشنكا. ماشا گفت: - ممنو ما به فكر من نبا لو يا. من هميشه پس خو بر مد نمى تونى عو چيز پد بگويى من هميشه به ين فكر كر كه چگونه م ر. ين با تو چيز ننوشته. : جو لو يا - مثل... مثل يك نسا قعى م ر هرگز سا نكر. هميشه طر ضعيفا گرفت. ين باعث مرگش شد ماشنكا. ماشا تقريبا كشيد: - ما چطو چطو لو يا : جو لو يا بو نش كتك حا كه نگهبا ند خت شد نجير ند نى نگهبا سط خو - ين به معنى شو ست. جلو چشم همه مجا كر ند با ضربا تا يانه. ماشا پرسيد: - هما لحظه م ر : جو لو يا - نه! خو شد نو به سر كا با گر ندند. ما مدتى بعد خو قاطى يد بعد همه چيز به سرعت تفا فتا. مثل صاعقه عد بر بو صريح شن.

121 حاضر بو بمير ما يد هايش ست ندهد بر سر پرنسيپ هايش كوتا نيايد. ماشا پرسيد: - خيلى شت : جو لو يا - فكر كنم ماشنكا ما هرگز نناليد. - قتى كه م ر پيشش بو - من شب پيش بو. تا مانى كه به هو بو. بعد ها مر بير كر ند. - چيز گفت - ما مثل هميشه صحبت كر يم ما حتى يك كلمه جع به بيما نگفت. مثل ين بو كه نمى خو هد صحبت كند يا ين كه خو هم با نمى كر كه بمير. - با چه چيز ها يى حر يد - با پوتين ها پا كه بايد ست مى شدند. - با ما چيز نگفت - ست همو موقع نه ماشنكا. ما ما هر با همه شماها كه ين جا بو يد حر مى يم. - به عنو نسا پد چگونه مى بو لو يا منظو به عنو سياسى نيست. به عنو يه - چشم من بز گى بو. هرگز سرنوشت گله نكر. يك مبا قعى بو. شايد فكر كنى من مى خو هم بر تسلى تو بز گ كنم نه من ين كا نمى كنم. من مى خو هم كاملا ين مو صا باشم. هيچ چيز متناقض يا تنگ نظر نه پيد نمى شد. فيد بز گ بو. همه چيز عشق حس فد شد حتى نفرتش هم بز گ بو. - منظو چيست - ما گر هما يك هز شتيم يك گر نه گير كه به جر كشتن يك هقا ستگير شد بو ما بعد خو به قتل بيش بيست نفر قبل قتل ين هقا عتر كر بو. پد يك. مى لا قد تش شاهكا هايش مساله پ ز مى هميشه با ين شنيد كه چگونه با يكى چندين كشى هايش صحبت مى كند. فيو جا برخاست. خو چهر پريد بو با نفر يا فريا كشيد: بس كن شيطا لعنتى يك كلمه بيشتر حر بز ببين كه من چطو بانت حلقومت بير مى كشم. بايد لحظه مى يد ماشنكا موقع عصبانيت خشم تر نا بو. نگا تما بيست نفر مر فريا مى كشند تا بالاخر با بد ها تيكه تيكه شا ست ين مر حت شوند. - بعله چى فكر كر بعد قعه مر يگر كلمه با شاهكا هايش حر

122 نز ما بعد هم خو. چر يش من نمى نم. - پد چى گفت - كه سگ بايد مثل سگ بمير. - لش صلا بر نسوخت - نه! ماشنكا. فقط متاسف بو كه چر ين مر قبل كه خو همه بى گنا بريز خو نز ست. - ما تو چى لو يا تو لت بر نسوخت - نه من بيش ين ها مصبيت يد كه كه جا يك قاتل بيش قربانى هايش يا به ند ها قابل هميت بد نم. - ما هم يك نسا بو ست مثل همه ما ها. يگناتا مى گويد ما بايد تما نسا ها بر عمالى كه مرتكب مى شوند ببخشيم. ما نبايد كسى محكو كنيم. - ماشنكا ين بلندنظر نيست كه جنايت ها ببخشيم. بعضى ها عا ند كه عو يگر بخشايش كنند به ين ترتيب نرمى خو شا به بكشند. ما ين سته كوچكترين غماضى نسبت به خو شا تحمل نمى كنند. ين جو ها هميشه بر هر گونه قربانى كر بخشيد كه به يگر مربو باشد ما ند به شرطى كه خر حمت ما يگر باشد. - ما يگناتايج مى گويد هيچ نسانى كامل نيست به همين ليل نبايد كسى محكو كنيم. لو يا پرسيد: كر. به طر چايش خالى ستكا ماشنكا چيست كامل بو ما - - قتى كه يك نسا هيچ كا خلافى نجا ندهد نه فكر نه عمل يگناتا مى گويد كامل بو يعنى ين. - چنين نسانى جو ند! - خو فكر كن ماشنكا كه ين يگناتا تو چه مى گويد ين كه هيچ كس كامل نيست. ين كه كامل بو ممكن نيست سو ين كه على غم ين ها نسا با كامل بو مى سنجد ين غير ممكن ست. چيز كه مى گويد جمله بى معنى تهى مى شو نبايد مانع ين شو كه ما يك قاتل محكو كنيم. هر تبا كه باشند بايد به سز شا برسند. كا خانه كه جا مى هد كا گر نش به تد يج گرسنگى بيما يا سل بميرند ضع ندگى ها بهتر نمى كند بهتر هز نيست هر شا قربانيا ميز لتما به فريا ها مى يزند. گناها بى خو پو ند به نبا قعى نمىنهند. برعكس ها قبل بعد مرگ تحقير توهين مى كنند. شايد بتو نى بفهمى كه ما ها محكو مى كنيم حتما به سز عما شا خو هيم ساند لو يا ين تقريبا كشيد پيشانى به ست گرفت. معذ مى خو ماشنكا بر من بسيا سخت مى شو كه قتى كه حر پليد ظلم به ميا مى خو كنتر

123 كنم. بر ين كه خيلى ها خيلى قت ست كه نج كشيد ند. ماشا جو : - لو يا من مى فهمم چه مى گويى. فكر كنم حق با تو باشد. گوگا گا ظاهر شد. ماشا گفت: - من سيب مينى قبل گر مى كنم قبل گر گير غذ مى خو يم. ين گفت به طر جا فت. لو يا گفت: - من با كما ميل گر گير جا كمك مى كنم. من ين كا ها بلد. سا ها كف ند ساييد طلبانه. بر ين كه نمىتو ند هر نو ندگى كثيف شغالى تحمل كند. ماشا با قاطعيت جو : - نه به هيچ جه تو جا كشى به ما كمك نخو هى كر. گوگا با لبخند چشمك به لو يا گفت: من يك پنج سير عر قايم كر گر خو ستى با غذ بخو فقط به من بگو. : جو لو يا - نمىتو نيم بر شب خير كنيم گوگا من بايد بر به چند شنا قديمى سر بزنم. لبته گر ند ماند باشند. بعد لم مى خو هد ين همين جو پرسه بزنم حالا كه به پتر برگ برگشته. گر مى نستيد كه چقد لم بر نفس كشيد هو شهر يد همه ها بر تنگ شد ست. گوگا با كنجكا پرسيد: - مد يا سلو نفر بو لو يا پرسيد: - چر ين سو مى كنى گوگا جو : - همين طو بر ين كه يكى مشتر ها تعريف كر بو قتى كه سلو نفر بو ست چطو لش بر سنگ ها جلو خانه تنگ شد بو. گفت كه سنگ ها باعث شدند كه پس تنهايى بر يد مقا مت كند. مگر نه كه ين بالاخر غلو ست لو يا : جو لو يا - نه فكر نكنم. خو من نز يك بو يو نه شو قتى كه ما به سياهچا ند ختند. ماشا با تعجب پرسيد: - كى جا بو

124 شش ما ستگير ما سلو نفر بو يم قبل فرستا ما به سيبر ماشا كر. فر مو حتما موقع تو خيلى كوچولو بو. گوگا خو هش كر كه لو يا سلو نفر بگويد بر صندلى نشست. ماشا گفت: - تعريف كن لو يا بگو پد چه كر لو يا گفت: - پد هنر ين شت كه خو طى مدتى كه جا بو سرگر كند. من هيچ كس ين تو باشد. شته ندگى شو نرژ قد شناسم كه ين نمى جز فيو يگر شت كه فكر بر يك مساله متمركز كند به شيو خو پاسخ بيابد. مىتو نيد تصو كنيد كه به مد شش ما چه كا مى كر نه نمىتو نيد. لو يا با لبخند پهن بر لبانش گفت مكا ند چنين چيز به عقل كسى برسد گر كه فيو كرستو نباشد. ماشا با بى صبر پرسيد: - چه مى كر چند چو به خل جا فر بر. لو يا گفت: - ماشينى ختر كر با بعا عجيب خا لعا بى نهايت جالب. ين كه ين ماشين بايد با هن با ها بز گى كا مى كر كه هر كد حد قل صد سى متر مكعب طو شتند تخمين بو كه ين ماشين مىتو ند تما كا خانه ها پتر بو گ بچرخاند. حسا كر بو كه چگونه كا خانه ها بايد نسبت به ين ماشين نز يكى به ين مركز حتى بو. كر حسا جزيىترين طلاعا همه چيز يابند. سا ما نرژ سيبر ختر عش حر مى. حتى موفق شد بو كه مر هم تقريبا نقشه ها سرگر با كه خو ند شتم هيچ ماشين بد عى من كند. خو شريك فانتز كنم شر كر بو به شك كر هد فما. شك به همه كس همه چيز. ست خر من به ين نتيجه سيد بو كه تز هبر قعى ست با يك قد مافو نسانى عمل مى كند. به عبا يگر نز يك بو عقلم ست بدهم خد مى ند كه چه پيش مى مد گر لومرنوسو يك صبح به سلو من نيامد بو. گوگا پرسيد: - كه بو يا فت كه هنش ببند هانش با ماند. : جو لو يا - لرمونوسو يك مو بو كه سو كوچك بالا سقف به پايين فتا بو. شايد گربه تعقيبش كر بو يا يك پرند فر كر بو. ما ين ( قعيت) به قو خو باقى ست كه جا مر نجا. با بيشتر كر ماشا خو هش كند تما ستانش مى خو هد كه لو يا به نظر مد قتى

125 توضيح بدهد. : مه لو يا - خيلى با هو بو. بسيا تو نايى يا گير شت. من قعا فكر مى كنم كه مى فهميد من به چه مى گويم. خ ب چه فرقى حالا! من فكر مى كنم تما ندگى مديو يم. بر يش تعريف كر. من هرگز نسبت به كسى ين قد صا نبو كه نسبت به لرمونوسو. قر نيو من بو. چنين مو قعى كف ستم مىنشست با قت به حر هايم گو مى كر. بعضى قت ها پشت گوشش مى خا ند من فكر مى كر كه تمركز بيشتر به حر ها من نشا مى هد. من مىتو نم قسم بخو كه گاهى قت ها صو كوچكش حتى ثا نگر نى مشاهد مى شد. ماشا پرسيد: - قتى كه به سيبر فرستا نت با چه كر - من سلو جا گذ شتم مطمنم كه ها بسيا كمك كر كه به يك نيا بهتر مغاير با ين نيا كه ما ندگى مى كنيم با شته باشند. گوگا با خند گفت: - لر مونوسو چر ين سم عجيب به لو يا حالى كه كمى پو خند نا حت به نظر مى سيد پرسيد: - نمى نى لرمونوسو كيست گوگا با نا حتى جو : - چطو بد نم من حتى نمىتو نم بخو نم بنويسم. فكر مى كنى من بر موختن نش هم سطح تو قت شته لو يا گفت: - چر نا حت مى شو من فكر مى كر همه مى نند لرمونوسو كيست. نمى خو ستم تو يت كنم. گوگا صندلى پا شد با عصبانيت گفت: - من چه تقصير كه نمى نم لرمونوسو كيست تو نمى خو ين جا بيايى معلوماتت به ما بكشى. تا جا كه به من برمى گر. هم موشت هم خو لرمونوسو مى تو نى بكنى تو كونت به جايى برگر كه خانهى صلى توست. ين ها گفت به بير يد. ماشا با حتيا حالى كه به صو جد لو يا نگا مى كر گفت: - به هميت ند مد هاست كه ين طو ست. هيچ چيز تحمل نمى كند. لو يا گفت: - بر من نش مهم نيست ماشا ين كه چر مى ند مهم ست. شتبا ضعف من ست.

126 ماشا گفت: - يگر به ين موضو فكر نكن لو يا. ماهىتابه ميز گذ شت. : جو لو يا كه بين ما ست گر فكر مى كنم بلكه مشكل به لا گوگا نيست كه من ين - مر جو ين. موضوعى ست كه به فكر مى كنم ماشا گاهى ين مشكل ين قد بز گ جلو مى كند كه ست مثل مشكل بين من لرمونوسو قعى مى شو. بر. فر موهايش ميا ستش تفكر حا ماشا ير خند گفت: - ببخش لو يا لى گر تو خو لا مى يد كه چه قيافه خند پيد كر. بيا. جد قيافه سعى كر گفت ين چهر لو يا خند گشا پ ر كر. خنديد كشيد: - حق با توست ماشنكا! ما بايد يا بگيريم ست سط چيز ها جد بخنديم سط همه بدبختى ها غير ين صو مه نخو هيم. هما طو لبخند بر لب ماهىتابه بر خو سيب مينى كشيد. ماشا به قسمت عقب سالن فت تا گوگا به سر ميز برگر ند. ما نمو كر كه ماشا نديد ست با سماجت غرغر كنا مشغو ساييد پشت بو. قتى كه سر ميز با گشت. لو يا جا برخاست. گفت: - ماشنكا! نا حت نشو من مى خو هم بر مى خو هم تا مانى كه خو شيد خو حس مى كنم بر مى فهمى ماشا جو : - بعله ما كى برمى گر - ير نگر نشو گر ير مد ماشنكا. : مه لو يا - مى خو هم بر خو كا مسكن تهيه كنم. لا ست كه ندگى قعى من شر مى شو. ماشا تمامى قتى كه پا صند يستا بو خو خوشحا حس مى كر. يك مشتر تشنه لب گفت: - خوشحا كنند ست كه تا گى ها بعضى ها خند مىبيند. به ماشا چشمك. ماشا با صد بلند گفت: - چيه خا يا گ ه به چشمت فته كه با بسته مى كنى به نگا كر. فر نز لمانى كه گيلا خالى ك نترين مشتر ها بو قتى كه صد ماشا شنيد با خند شوخى به بقيه گفت: - بچه ها ماشا مر مبا مى طلبد.

127 يكى مشتريا ليو خالى بالا گرفت پرسيد: - بانز كجاست ماشا ماشا با عصبانيت جو : - تو بخو قتى كه مد مى گويم تو بيد كند. با ست به فر نز شا كر كه نز بر. پرسيد: - كى گو شيشه كه مد هاست به من قو به من خو هى فر نز جو : فر مو تو باشد به مربو كه چيز تو هرگز كر فر مو چطو من خد - نمى كنم. فر فر بر يت خو هم. فقط بگو نگ گ لش چى باشد بر يت ست مى كنم. ماشا جو : - سر بى ما نمى خو كه يا بز گ باشد. من مى خو ست بگير مى نى كه. : جو لمانى. خو هم بر يت فر كه گفتى ماشا فر هست يا - حر ماشا با پ ر سر صد يك گر مر كه به خل سالن مدند قطع شد. با نگر نى فكر كر : حالا بدترين حالت پيد يشا شد ضا به هم خو هند يخت كه سر كله بانز يگناتا بر گا پيد شد. بانز كشيد: - حالا نوبت من ست كه همه مهما كنم. به طر پيش خو ماشا به فتا. بو. به شانه شانه يگناتا : يگناتيج - ليو ها پ ر كن! كوچولو ك ر من مگر نمىبينى ما تشنه يم به ليو ها يف شد كر. شا با ماشا غ ر :. به پشت ست به مى خر كوتا! ست - بانز پرسيد: - چى شد ملوسك چى فته تو پير هنت ماشا جو : ما هنو مى هم. ستعفا تعطيل مى كنم من كا كنى عو ها ين همه گر - پو قبلى نپر خته يم فقط يك نصفه بشكه بجو يم حالا خو نتخا كن لب غ رغ ر كر : ير يگناتا صاحب ين جا تويى يا ين من فكر مى كر تو صاحب ين جايى بانز.

128 ماشا با عصبانيت خشم به يگناتيج كر : به طر نگاهش. خانه كمك نكر تو خفه شو. تو حتى يك كوپك هم به ين - بانز برگر ند. - گر نتو نيم قر ما بپر يم بهتر ست كه همين فر تعطيلش كنيم ين گذشته من يگر خسته شد كه تو چنين مست ببينم كه تما پو ها با ليو سر مى كشى. كى من گوگا ستمز ما يافت خو هيم كر كى مز كا كر ما مى هى تا كى ما تا بايد بر تو بر هم پياله مجانى كا كنيم جا بكنيم كه چيز ين يافته مش ما ترسيد يد. شپزخانه به طر گفت با فريا ين كه مد ها بو مى خو ست بگويد به با به صد پاها نا مو بانز كه نز يك مى شد گو فر. با حتيا ما هر تفا ناگو نز يك جا يستا خر شا گا بر بانز به هم خو حشتناكى با صد مى فت. به ماهىتابه يستا. - بايد بر مر جلو ين همه ببر به نز يك شد. ماشا صد خو شنيد كه مى گويد: - بز يك قد به طر نز يك شد. تر بين فته بو. چشما بانز خشيد گرفت ستش كه بالا فته بو پايين مد. ناله كنا تكر كر : - من نمىتونم... نمىتونم لنگا لنگا به طر به فتا. بر نيمكت نشست با نجش گفت: - گر تو ين جا نمونى به كجا خو هى فت ماشا كوتا جو : - لو يا با گشته ست. - كد لو يا لعنتى بو. سيبر كه با پد بابوشكا لو يا - بانز كشيد: - تو ين تا به من مى گويى با جر جايش بلند شد. ماشا جو : بو به بابوشكا قو كه لو يا ين بر فتيم بابوشكا ما بلافاصله سر مز ير - كه به محض مد به ملاقاتش بر. - كجاست لا - نمى نم. قر بو چند تا ستانش ملاقا كند. - مشب برمى گر

129 - فكر كنم. ناگها بانز با صديى كه به نظر مى مد مستى سر پريد ست پرسيد: پس تو جد مى گويى ملوسك كه مى خو هى ين جا بر : بى ميلى جو با بو يستا پشت به بانز جا حالى كه پا - هنو نمى نم كه چه خو هم كر. لحظاتى بعد شنيد كه بانز چگونه شپزخانه بير فت. كر. خو هد تر يند طى هفته بانز كه بو شن مثل بر يش يگر ها شا. بو ند كه همه هشيا جايى بو محيط كا لحظه هما خيالش يك شنبه به قد مىپر خت يا به پا مى فت يا به خيابا نوسكى پر سپكت مى فت به تابلو ها بز گ مغا ها نگا مى كر. يك مش يبا به ست ين ياها شت به قعيت مىپيوست. تفكر كنا ظر غن ماهىتابه يخت. يك نا تر يك پيا خ ر كر ظر غذ حليم مانند به ميز گذ شت. لحظاتى بعد گوگا به مد هم چنا فكركنا ظرفى جلو گذ شت. گوگا قتى كه محتو ماهىتابه يد غ رغ ركنا گفت: - تف غير ين حليم تر لعنتى هيچ چيز يگر ين جا گير نمى مه. : - چر بايد ما هميشه نيمه گرسنه باشيم قتى كه پو حمت كشى ما با ليو ها مشر بش بالا مى كشد مشت ها گر كر به يو كوبيد. ماشا تشويق كنا گفت: - بز تا صد يش طر شنيد شو. گوگا بر هز مين با كشيد: - من يك يگر هم ين جا نمى مانم. ماشا هم مثل هميشه گفت: - جد مى گويى گوگا جو : - تا قتى كه ين جا هستم بايد يك محل كا جديد پيد كنم. - با ين حسا ما بايد ين موضو جشن بگيريم مگه نه - چى جشن بگيريم ين كه هر ما به ين كا بير مى يم. ماشا ناخو گا ين گفت: - تو هم تما مى كنى - هفته يند به خو مى گوگا. - كجا مى خو هى بر

130 من به حتما قو به نز خو هم فت. هما ختر مو قرمز كه گاهى به ين جا مى يد. كه خو جايى سا سلحه كا خانه كا من كه بر ست به من قو كا مى كند پيد كند. بنابر ين من جا كه نز ندگى كنم. پد چند ما پيش ير يك لوكوموتيو فت م ر با ين حسا فكر كنم ها بر من جايى شته باشند. گوگا غر : - خ ب ما بانز تو به ين حتى نمى كند. - مىتو نى بر يك حلقه شا س گانه (سوسيس ها كوچك كه با نخ مثل حلقه به هم صل شد ند) بخر ماشا ين پرسيد قلك با كر. - پنج نه تخم مر هم بخر خاگينه ست مى كنيم خوشمز مى شو مگر نه صو گوگا خوشحالى بر چشمك نا بير فت. تنهايى ماشا با جا شن كر نشست منتظر گوگا شد. با خو گفت: خو به طر كر. خو هم ست ها غذ ين نيست كه من بر بيشتر چند فعه يگر نگا كر چينى ها شكسته بر يو تا سقف پوشيد لكه ها نم طوبت مين چو فر كهنه ساييد شد. همه چيز به هما بيگانه مىنمو فر مو شد. نگا بر لين با بو كه شپزخانه با ين شكل فرسو حا يز مى يد. - هفته بعد شايد من جا يگر نشسته باشم. به ين موضو فكر كر چشمانش بست به يا فر فت. لو يا حتما به من كمك خو هد كر. چشما گر مهربانى. چه شانسى كه حالا مد غير ين صو من جر فتن ند شتم. يستا پشت مى گير طر لو يا صد مطمي ن بو حالى كه صد فكا ين ست مغز گذشتند. شد كه باعث بو گرفته به ها قيمت حالى كه سوسيس گوگا يد خند منفجر شو. گوگا گفت: - فكر مى كنى به هن چه كسى سيد ست كه سم ين سوسيس شا سگ بگذ سوسيس ميز گذ شت. - به حتما قو كسى به شد ثر تمند يا فقير. حالا سگ خو من مى سر جايش مىنشيند تا من غذ حاضر كنم. بعد غذ گوگا شپزخانه بير فت. ما به سرعت برگشت سر خل شپزخانه كر به نجو گفت: ب د ينگاتا كاملا عو شد با بر كشته شد سخن مى هد.

131 ماشا بر خلا ميلش به نبا گوگا به سالن فت ينگاتا يد كه پشت به پيش خو يستا با صد يى محكم محز به جمعيت سخن نى مى كند: - بعله هما قد قعى بو كه شماها كه لا بر من نشسته يد هستيد. گر من چشمانم ببند هم مى نم كه شما ين جاييد. هم همين طو جلو من يستا بو. نامريى ما همين قد قعى. گر قعىتر ين كه شماها هرگز بتو نيد باشيد نبو باشد. من با هر عصبم حس مى كر. با هر شاخه مو بدنم. گفتم: - جو يج جو يج حس كر من يد كه چگونه به من لبخند با لبخند هميشه خجالت مى كشيد شر ندگى مىلر يد تر حالى كه نشمند نه. پرسيد : - من چه مى خو هى مثل مانى كه ند بو جز گا ترين عا ترين ها به حسا مى مد ما هرگز هديه پا شى قبو نمى كر مگر ين كه يش قعا كا همه جلو مىپريد تر بو شب خو جا كسى به گر باشد نجا چو بر بخا جا مى شكست به عو همه. طو چو مىبريد كه نگا با همه چيز كه بو كر. مى ما يا كو شخم مى مين ها تابستا ست. مستا مسيح به من موخت. به من موخت كه پليد سو جويى ست بكشم. من جا با نا يكا يك ختخو خو بيد بو من خو بيد بو خر پف مى كر هم ما كه بو. شد پوشيد سر عر تنم تما بر بر يگناتيج تقريبا كشيد به يكى ختر نى كه سالن بو شا كر. ختر با شرمندگى گفت: بو. مز حمتا گر عالى جنا كنيد بيد خو مر شما مىتو نستيد قت - مر كه كنا ختر نشسته بو گفت: - ساكت فاحشه حرفش قطع نكن. با تهديد ستش بلند كر. يگناتيج هر ستش به طر سقف بلند كر جا كه ها شل شد بى مق پايين بيايند. - بعله من جا با نا يكا خو بيد بو بى هو تر بر نجا حم عا مى كر. كه ناگها جو يج خو به طر من كشيد پيشانى مر بوسيد. من به خد تمامى مقدسين مقدسا قسم مى خو كه ين كا كر. بعله من هنو هم مثل نسيمى ملايم بر پيشانى حس مى كنم. بعد بعد چيز با نكر نى تفا فتا. ين كه من هم صد يش مى شنيد هم نمى شنيد. ست مثل يك مكالمه بى كلمه. بين خو ما باشد من مى نستم كه چه مى گويد. ترسيد بر لين با عتر كر به. فقط به من لبخند ما كنم چشمم جلو مى خو ستم شنا مى خو ست كه من به ميا مر بر تبليغ كنم من خو ست كه به نا به خاطر خد جا جمع كر. ين شما همه كه من مشب ست ليل بكنم. خ ب به ين كا ين

132 شماها برگزيد يد! شماها بين همه! ينگناتيج فريا مشت هايش گر كر گفت: - به خو تا نگا كنيد به هم يگر نگا كنيد. حضا ترسيد به نبا گفته ها به هم نگريستند. عر يز با تنگى نفس چشمانش بيند. نا به خو ست ما كه نگا گر ند مى نا طو بانز گيلا بجويش به طر كر. حضا نفس ها سينه ها حبس كر كوچكترين حركت مىپاييدند. يدند كه گيلا بجو گرفت به هانش نز يك كر. يگناتيج با لبخند كم نگ پرسيد: - خ ب مى نيد چر بين تمامى مر ين شهر شماها برگزيد شد يد ليو خالى بجو سر جايش گذ شت. به ين ليل كه يباي يد شمنديد يا با موهبت لهى هستيد نه! هيچ كد ين ها شامل شما ها نمى شو. فاحشه كلا بر شما ها ين يد. نه بهتر ين. ما چه چيز ما مشتركيم بعله بى شرمى. : مه كشيد ها سر ين - چه كسى به حقيقت سيد ست مىپرسم شما كسى كه هو نفسانى پشت نقابى شر قايم كر ست يا كسى كه ها ندگى كر مجا مىبيند حالا مى فهميد بر جو يج شب به من چه گفت ينگاتايج تو طو ندگى مى كنى كه بايد ندگى كند. تو خو پشت يك نقا قلابى قايم نمى كنى. تو به حقيقت سيد. مين جايى ست كه نسا بايد به نبا خو هش ها نفسانى باشد به ها عمل كند تا سما به طو قعى به مش تنز برسد. فكا ميا ما نمىتو نيم كا بر يش بكنيم. ها به سر ما مى يند مثل يك مايش بر سنجيد شجاعت ما حقتقت گر يى ما. بعله به مسيح مصلو نگا كنيد به بهشت فت. بعد بر بهشت به من نشا من شانس ين يافتم كه به حقانيت يبايى يك شكا نگا كنم. بو. گرفته مر جلو كه كو يك تل جز هيچ چيز نديد. : لحن شوخى مه با ينگاتا - بعد يد كه بر با تما تو نش همه چيز جلو مى بر. بعد چند ثانيه تو نست كه تل كمى به كنا بر ند. بعد سما بهشت جلو چشما من قر گرفت. مثل يك طلو جنگل بو همه چيز هر نتظا نفس مى كشيد ست مثل يك لحظه شكفتن بو. شكفتن خوشبختى شا قبل ين كه كسى مد نتظا كشيد باشد. من پرسيد : - سما هميشه همين طو ست جو بعله بز گترين خوشبختى به قعيت پيوستن يا ها ما نيست. بلكه لحظه كوتا ست كه پ ر ست حس نستن ين كه

133 همين لحظه ست همين لحظه همه چيز همه ها ما به قعيت خو هد پيوست. من پرسيد ما تل كو چى بو كه تو به كنا ها به تل كو شا كر جو ين : ها نشانه فكا بى شرمانه من ند. هايى كه شتم بر نكر. من ها نم سركو كر با خو به سما ين. جاست كه مىبينى يگناتا ما نمىتو نيم خو ما پشت يك نقا قلابى قايم كنيم بلكه بايد همه چيز كه ماست نشا هيم. حقيقت گر يى كليد مز سما بهشت ست. به شا نفسانى ها خو هش كه يگر نى قديسين كشيشا كه تو مىبينى تما ست ليل ين مى گذ ند به ين جا مى ند. ناگها من هز مر يد نا مر نى كه هر كد تل كو شا با خو ين به حمل مى كر ند. هر چه پيرتر بو ند تل كو شا بز گتربو. بعد من يك عد مر شا خند يد كه ميا تل ها كو با مى كر ند بر پرسيد : بو. ما فاحشه شناختم. با ها يكى سو ين با هم ما ما ها كى ند ين كلو يا كه خند كنا پشت تل كو بلند يو يج قايم شد بو. من صد كلو يا لى نشنيد. صد تما شب هايى كه با تش هو نتظا نز يكى كلبه خو بيد بو جر نكر بو خل شو به يا. جو يج فكا مر خو ند به تل كو شا كر. ين بسيا كوچكتر مىبو گر من به خل خانه كلو يا فته بو. ين گفت كر. مى با يد مى كو بين تل ها كنا خند كه كر نگا كلو يا به نبا ماشا با كنجكا لذ قيافه ها ختر نانى كه به يگناتا خير شد بو ند با نگر ترسيد ها صو تعقيب مى كر. ند مى گو عجيب سخنر نى به شتيا چند لحظه قبل نا نر شد بو با حالتى خا به يك يگر مر طر شا نگا مى كر ند. گوگا مين نز يك يكى ختر نشسته بو به نز يكتر شد به طو ناگهانى با يش نو كر. ختر بد ين كه چشمانش به بد يا كوچكترين تغيير حالتش بدهد پايش بلند كر شانه گوگا گذ شت. - يگناتا با لحنى پد نه مه : بعله خو هر بر من! ستانش به حالتى كه مى خو هد بر سر ها بكشد گنا شا ببخشد به جماعت هم گشو. ها كه من شر به صحبت بر شما كر خو هم نمى نستم كه يا حق همه چيز بر شما بگويم يا نه ما حالا مى نم كه من برگزيد شد تا با بى شرمى تا مانى كه بر ين خر به كه ما كر مينش مىناميم هستم موعظه كنم. حالا من مى خو هم كه شما من با همه چيز سو كنيد. حى ها يى كه بر من نا مى شو تمامى جو ها جو. يگناتا با حالتى هبر نه ست هايش بر سينه صليب كر به جماعت نگريست. كر : سو ند شت جلو كه ند نى

134 قبل هر چيز من مىخو هم بد نم كه شما چه بايد بناميم پيامبر يا پد يگناتا يگنا تيج با لحنى پد نه جو ين : سو بسيا خوبى بو. مىبيند بى شرمى تمامى مسايل صريح ست خو حمت نمى هد. به همين ليل شما حق يد كه مر فقط پد يگناتيج بناميد. نه چيز يگر. مه : من مى خو چيز يگر هم بپرسم با ها گشا قهقهه ين. پاپ ها تا كى بايد بهشت تل مدفو به نبالشا بكشند - تا مانى كه نوبت شا برسد. منتظر مى مانند كه نوبت شا برسد به مين برگر ند. بعله بر ين كه به طو قعى كثافت خو شا بغلتند. مى فهمى بانز با صد يى كه به ناگها كلفت شد بو عتر كر : مر هر مين كنند كه چنين كا باشد ها قر همه چنين شو گر ما - فر مى گير. : جو يگناتا - ين جا تو شتبا مى كنى بر من. حس غين خو با نسا مى كند همين خو ست ندهد. نشا قعى خو نكند ندگى مى خو هد كه طو سانسو كلا بر سر خو گذ شتن سا ها سا چيز به جو خو هد كه به صطلا مو نه بين بد خوبى نا ما. طى ما پرتو حقيقت ين مسايل شد خو هد كر. ما كمى طو خو هد كشيد كه ما نسا ها بر ين حقيقت شد كر به بلو برسيم. بى ند گفت: - ما پس چر تو نوشته شد ست كه ما نبايد فسق فجو كنيم - من همين سو بر كر بر ين نظر بو كه فسق فجو فحشا سفيد يقه كشيشا بعضى جمله ها كه بر ست كر پيد متفا تى معنى كنو تا ما مرفه مطلو نبو ست ها به ميل خو عو كر ند. بر مثا تو خو عما كه هر كس ين يعنى فحشا كر. به مجبو نبايد يگر كه بو مد مر كه كا ست كند. فجو فسق فحشا به مجبو نبايد كسى ما ست كليسا مى كند. هر جبا پليد برمى خيز. خد ين جسم به ما كه هر كا كه مى خو هيم بكنيم موقع فتن به سما پا منز باشيم. ما مىبينيم كه مر مى خو هند بيشتر بيشتر شته باشند به همين ليل خد بيشتر بيشتر مى شوند. به حيو نا ست. من مين ها بد هم به شاعه بشر خو خلاقيا بد نگا كنيد هم يگر متنفر نيستند بر ها چيز به سم بد خوبى جو ند. ها هما چيز هستند كه هستند. يك شير سير گر هز بچه هو جلو يش بگذ نگا هم نمى كند. ما يك به من نشا هيد كه كنا يك سبد نا بگذ حتى گر گرسنه نباشد نا برند. على غم ين خو شر مخلوقا مى ند. حر

135 همه ما قديسيم ما عمل كوچيك حقيريم. ماشا عتر كر : شا شوهر به همر كه طلبانه نانى يد سيبر هايى كه خوبى چى تما ما - به تبعيد فتند كه خو تعريف كر. ها عاشق قعى بو حس فد كا بو كه گفته. ها ين تو خو جا كشاند به ها - يگناتا با عصبانيت گفت: - گفتم گفتم. مىتو ند ين طو باشد. مى تو نم قبلا گفته باشم ما ما من چيز هايى كه مر مى نم نمى نستم. ما همه به مر ما باهو تر گا تر مى شيم. يش به طر بانز برگر ند پرسيد: - كجا بو بانز - گفتى عمل همه ما حقيريم. - ست همين به ين ليل نسا با بغض گلويش حر مى ند. يگناتا ين با خند خفه گلو گفت: - به كليسا مقد ما نگا كنيد. محر بى نيا فقر تقديس مى كنند ما خانه ها شا طلا يز مى كنند نگا خد بر خوشش مى يد. شخصى ميا گا كشيد: - كاملا ست گفتى. ماشا حالى كه غافلگير شد بو با شا فريا : - لو يا. به طر يد. لو يا گفت: - ين كشيش يشو فهميد كه يگناتا ست ما بانز جت كجاست به بر سالن چشم خت. بانز جو : - من ين جايم. به طر فت. ماشا قتى بوسى طولانى يد با خو فكر كر نگا كه سا هاست يك يگر مى شناسند. - بانز فريا : من ست. ليانو ميخاي يلو يچ لا يمير ين ما بايد جشن بگيريم ستا. ين - هرگز نديد ما با ما كه ين جا ندگى مى كر خيلى چيزها شنيد. موفق نشد كه پسر ببيند ما حالا كه لا يمير يو نو يچ ين جا يم بايد همگى يك گيلا به سلامتى با بنوشيم. بانز لو يا به طر يگناتا بر با ژست خاصى محكم لو يا غو كشيد.

136 لو يا با صد بلند گفت: - چيز كه شما با كليسا گفتيد كاملا ست ست. كه شما حر باعث خوشحالى من ست ين : مهربانى جو نر صد با يگناتا مر تاييد مى كنيد. بانز سعى كر يكى ختر متقاعد كند بر خريد كا بيشتر به پو قر بدهد. - من مى نم كه تو مشب خو كاسبى كر ما سيكا. خسيس نبا. خد عوضش به تو مى هد. تا خو كه شنيد يگناتا چى گفت. تا تاجر من سر تو فرستا قد مست بو كه تو نيا به حمت كشيد يا ند شتى. - خست به خر ند! بانز با ستغاثه ين به ختر گفت. ختر با بى ميلى چند بل پو به طر گرفت. ماشا با تنفر ير لب گفت: - شر نمى كند به سرعت به شپزخانه فت. فقط خد كند لو يا مست نكنند كه بر به شپزخانه من لو يا مى فتد. جا چه تفاقى ين مشب ند مى فقط خد قت غذ خو صد مى نم به هشد مى هم. ست همين لحظه با شد لو يا به مد با خوشحالى گفت: - حالا ماشنكا حالا من هم كا هم خانه بر خو پيد كر. - لو يا من مى خو هم به تو هشد بدهم كه ين هايى كه بير هستند قتى كه مست كنن حتما ين جا عو مى شو يكى به ند مى فتد خو هش مى كنم حتيا كن نخو. مشر يا : جو لو يا - من محتا خو هم بو ماشنكا قو مى هم. ماشنكا شايد لا باشد تا قتى كه بتونى جايى بر خو پيد كنى بيايى پيش من ندگى كنى. مى خو هى - با كما ميل لو يا من بايد ين جا بر. - من مر شانس يا شتم. به من پيشنها شد كه كتا كنم. بعد هم پيشنها كا يك كا گا كفاشى به من شد. ين هم بر ين بو كه يك فيق قديمى حزبى ست كه كا گا كفاشى هما جا يك تا بر ندگى. من كفاشى نتخا كر. تو فرصت قت هستم چو ستانم با كر من عاشق كا جه فكر كر هله. مى تونم تباطم با فقايم حفظ كنم بد ين كه پليس مشكو شو. - مىبخشى لو يا ما من فكر مى كر كه تو ين ها خو سياست كنا مى كشى. فكر كن گر با ستگير كنند. مى نى كه تو تحت نظر ند. - ماشنكا هيچ فد كا هزينه كر نى هى كه ما يم بز گ يا نيست هيچ

137 فد كا بى ثمر نمى ماند. من ين به تو قو مى هم. - تو فكر مى كنى كه من حمقم ما من مى خو هم تو ين جا تو ين شهر پيش من باشى مبا تا شما با همه بفهمى. كن مر سعى ند. نه من هيچ كس گر لو يا. حر ها گند گند مى نيد ما به طر فيا تا هيچ توجهى ند يد. - ما ماشنكا... - صبر كن حرفم تما كنم. ماشا شك هايش با پيشبند پا كر مه : - شماها مى خو هيد نقلا كنيد ما بر نز يكا تا قت ند يد. نه! شما مى خو هيد همه سيه نجا هيد بر چيز ها كوچكتر قت ند يد. يا من شتبا مى كنم لو يا يا ين طو نيست كه شما به نسا - تنها- هيچ هميتى نمى هيد بلكه به ميليو ها نسا فكر مى كنيد - ماشنكا من نمى نم چه جو بى به تو بدهم. من تو مى فهمم. ين هم مى نم كه من هر جو بى هم كه بدهم شتبا به نظر خو هد مد. بعله به نوعى ما حا فد يند مى كنيم. ما يند لا بر تو هيچ تسلى نيست. نقلا يند همين لا همه چيز تو تو گرفته ست. ما على غم هيچ هى بر ما جز نقلا يند جو ند ماشنكا. ماشا حالى كه سعى مى كر چشما پر شكش پنها كند ير لب گفت: - مى نم مى نم. حالا پيش بقيه بر خو هش مى كنم حتيا كن. قتى كه تنها شد به طاقش يد بر مبل خزيد با ستا به هم گر كر لر بالشت به صو تش فشر با ناتو نى تما گريه بى ما غر شد. هرگز تا ين حد تنهايى بو. لمس نكر با حسى پ ر شدگى ها صد فريا خند لاينقطع سالن به تا مى مد. ماشا تكا هايى كه لو يا بر بيد شدنش به مى بيد شد. - ماشنكا ماشنكا بيد شو من فكر مى كنم كه تو همين لا بايد ين جا تر كنى. ين ها همه پا يو نه ند. ماشنكا! با خو لو گى پرسيد: - چه خبر به چر غى كه سقف يز بو چشم خت. لو يا گفت: قفل كر. من كر ضافه كر شا به طر يو نه ند. ها پا ين - بانز با تما قد تش فريا كشيد:. محكم تكا قد تش با تما بلشويك لعنتى. كن با - ماشا گفت: - بر يش با كن گر نه خو هد شكاند. - ما ماشنكا!

138 - بعله من مى نم كه ين كا خو هد كر. با كن حالا. - يو نه ست ماشنكا ين ها عين حيو نگى مى كنند. بير يك بلبشو حيو نى ست ماشنكا به من گو كن. ماشا جا برخاست به طر فت با كر. بانز قتى كه نگاهش به چشما ماشا فتا كه پ ر خشم بو بر گا خشك شد. ماشا فريا كشيد: - خ ب بر چى فريا مى كشى چه كمبو بس نيست ين همه فاحشه به ين جا خ ب جو بد. ماشا مشت ها گر كر بر بر صو ب هت بانز تكا. كر : فكر با خو لو يا - قتى پا تصفيه حسا به ميا مى يد ماشا عين پد ست به هيكل كوچكى كه بر بر چشمانش بز گ مى شد نظر ند خت. ماشا مه : - خ ب بگو حر حسابت چيست به من بگو چه مى خو هى يا ين كه طبق معمو مى خو هى با من لا بزنى مانى كه ير من من ست بر ملوسك گفتن به من كثيف. چه مى كنى تو حيو مستى نمى نى نگو كه قتى به نيا كر. تما بيا كا بكن تا يا بيايد من چه شكلى بو. تو جنا نيكوكا ين به بعد بايد پس خو به تنهايى بر يى بد ختر بيچا يتيمى كه تمامى ين سا ها بر تو كلفتى كر جر كشيد. بانز به مى سعى كر حر بزند: - ما ماشنكا. هيچ ماشنكايى بر تو جو ند ين بفهم. بانز كشيد: - پس تو مى خو با ين بلشويك لعنتى بر ماشا پس به ته تا فت. ماشا به سر جو : - نه من ست همه شما بز گتر ها خسته شد. بين لو يا قر گرفت. لو يا با حير پرسيد: - ما تو كجا مى خو بر ماشنكا ماشا با لحنى سر مه : - يا من به شما تا چيز بدهكا جو بدين. با كد حق شما ها خو تا به

139 من تحميل مى كنيد من حق ند بر هر كا كه لم خو ست بكنم تو لو يا تو كه همه بر بر خو نقلا لا نمى فهمى كه من نى مى حر نقلا فشا هايى كه به من مى يد كر هر چند هم كه ين فشا ها محد يت ها مثلا بر خوبى خو من بو باشد. من مى خو هم باشم. هفته يگر من هفد ساله مى شو. تمامى ين سا ها چه شنيد بعله همش عد ها تو خالى بر يك فر بهتر. بانز به لو يا غريد: كر. گر لو يا به طر مشت هايش يا به ها حر تويى كه ين ين - - فكر مى كنى كى هستى تو من يد تو چطو ين نا كه با فر تن شا ندگى مى كنند تحقير كر ما پاكت ها پولى كه ما بر يت مى فرستا تو با تشكر مىپذيرفتى هر گز فكر كر كجا مى مد يا ين كه فكر مى كر كه چند بل ناقابلى كه ما بعد مرگ پد مى گرفت بر يش كافى بو مىتو نى ماشا بپرسى كه ما بپر.. كجا مى ها پو ين بانز حالى كه لبخند گشا به لب بو به فشا تشويق كر. لو يا با نگر نى نا حتى به ماشا پرسيد: - چه حر مى ند ماشا ماشا تا جا كه مىتو نست با خونسر جو : - نمى فهمد كه چه مى گويد خو كه مىبينى چقد مست ست. بانز حالى كه عصبانيت مى لر يد گفت: - مىتو گفت كه من مستم ما مى نم كه چه مى گويم. ما محتر تو ق ب ل گنا يگر فرستا. مى كا تو بر ند مى پو به فر شش تن مستاجر بعله مى كر. ندگى بپر. فرستا. مى به خيابا گد يى هم با كيسه ماشا ماشا با تنفر نزجا به طر بانز تف ند خت گفت: - تو خجالت نمى كشى شر كن خو كثيف. بانز جو : - تو مى نى كه من ست مى گم. به طر فت صو بر فر خته شنايى بر. ماشا با نزجا به لو يا كه صندلى نشسته بو خو فر فته كوچك شد بو شا كر به بانز گفت: - حالا ضى شد ما حالا همه هر يخت - نه من هنو ضى نيستم. هنو خيلى چيز ها كه بگويم. تو مى نى كه من به نقلا با شتم. بعله مىتو نم با جر بگويم كه ما بو تما جانم بر نقلا بدهم. مانى كه تز يك پايم من گرفت. ما من تا حالا شما ها چه چيز يا گرفتم بعله

140 بر نوشكا من گرفت. هيچ كس نمىتو ند ين نكا كند تو بايد بد نى كه من چقد نوشكا ست شتم بر با خو به سيبر بر بد ليل. كه بو جا فقط بو. نرساند هيچ نسانى به بو نكر بد هيچ كا توسط ما با يما لو يا سوء ستفا شو. حالا بر تو سيبر سوء ستفا مى كند. يا ين كه من شتبا مى كنم صد يش تا پيجيد با به تا برگشت. بانز كشيد: پيش من بر كه تو مى خو كه به خانه برمى گر قتى مى شنو چه من مر - بعد همه ين كا ها كه من بر يت كر. چه كسى تو تشويق كر ست كه يك بو فته صندلى فر كه به لو يا نباشد لو يا گر بگير تصميم به فتن فعه حمله شد. - به ست نز. هيچ بطى به تصميم من ند. من خو مى خو هم ين خو نى تو بر. تو ير مانى ست كه من ستفا كر. سكو طولانى كه تا فر گرفت فقط صد نفس كشيد تند بانز قبل ين كه تشنجى عصبى گرفتا شو شنيد مى شد. لو يا به نجو گفت: - بايد بخو بانيم ماشا. به كمك هم بانز به صندلى خو باندند. ساكت شد نگا كه مد ها به خو فته باشد گرفت. لو يا گفت: - بهتر ست ما همين لا ين جا بر يم ماشا كنا صندلى به طر خو كشيد. ماشا به سرعت چند تكه لباسش جمع كر عكس ما يو بالا مبل بر شت بد ين كه به پشت سر نگا كند به نبا لو يا به طر به فتا. سالن حو يو يگناتا ستفر ها خو به خو فته خ رناسه مى كشيدند. يگناتا خو هم به همين حالت بو. بو ستفر تا مانى كه ها حيا گذشتند تعقيب شا كر.

141 فصل هم تقاطع ميد شير كا با بولسجو پرسپكت سو شكه شدند. تا قت بو كه هر برگشتند به خانه كه چند لحظه پيش با خستگى عجله تر كر بو ند نگاهى ند ختند. لو يا گفت: - بيش ين به فكر نكن ماشنكا. ما بايد سعى كنيم تمامى چيزها يى كه مشب تفا به جلو فكر كنيم. به يند. بايد كنيم. فر مو فتا ماشا حالى كه فكر فر فته بو به به خطو سنگ فر پايين شكه نگا مى كر. فر فتن چر شكه به گو لى كه پ ر بو پاشيد شد گل لا به طر به يا منظر مشمي ز كنند كه سالن بجوخو يد بو ند خت. ماشا حالى كه يش به طر لو يا برمى گر ند گفت: - مى گويد. - كى - يگناتا! با حى كه نسا ها بى شر قعى ترين نسا هايند. - حى كا نبو ما تو سخن ين نمىتو گرفت. - پس تو فكر مى كنى كه مى گويد - بله مسلما. - ما چر بايد مو چنين چيزها يى بگويد - نسا هايى هستند كه هميشه مى خو هند بر طر فيا شا تسلط شته باشند. مشب سعى شت مر متقاعد كند تحت تاثير قر هد. ما قتى كه من گفتم جد معذ خو ست كه شته ست ين ها با حى بگويد با شنيد ين حر به من پشت كر فت. ماشا گفت: - چند بو.. به خاطر هم مىلوليدند خو لختى كه كف سالن بجو نيمه تن ها لو يا گفت: - بله ماشنكا خو ها قتى كه جفت گير مى كنند حد قل با تمايلا جنسى شا

142 گز فه گويى نمى كنند لا نمى نند به تقد نمى هند. قتى كمى پيش فتند لو يا ماشا پرسيد: - تو با خو هيچ پو - نه فقط چند كوپك. ماشا كيف پولى كوچكى كه به جلو پير هنش يز بو ير كر. - فقا به من قر ند. - بنابر ين تو مىتونى بر شر بل من بپذير. بعد فكر مى كنم بتو نم گر به پو بيشتر نيا شتى به تو كمك كنم. بد ين كه بخو خو تعريف كنم بايد بگويم كه من كفش يعنى چكمه ماهر هستم. ين كا پيش بهترين چكمه سيبر يا گرفتم. پير مر قبل ين كه به خاطر با حاضر جو بى مو خشم قر گير به سيبر پيش ما تبعيد شو بر سر مملكت چكمه مى خت. - هنو ند ست - نه يك سا پيش حالى كه كا مى كر م ر. ما به من بگو ماشنكا ين خانو كه تو مى خو هى نز نا بر چه جو هايى هستند مى شناسى شا - بعله سا ها سا پيش. هم سن من ست به من قو كه كا خانه فشنگ سا بر من كا گير بيا. پد م ر ها خانه فقط نفرند. فكر مى كنم مر بپذيرند. - مى خو هى من تو همر هى كنم - نه. ما بعدها گر بخو مىتونى بيايى به من سر بزنى جد ها با صو چشم خت. ها مى مدند كه به طر كا گر نى به طوفانى خشمگين كنا شكه ها گذشتند. هنگامى كه صف به خيابا لكساند سكايا پيچيد حالى كه مين غبا لو طنين قد ها نا به صد مد بو ماشا با خو فكر كر كه به مى سيم. ماشا به شكه چى گفت: - لا نيست تا بيايى من همين جا پيا مى شم. ست لو يا كه به طرفش شد بو فشر گفت: - خرين خانه محوطه گر شكو ست. فكر كنم پنجم سمت ست. : جو لو يا - پيد مى كنم نگاهى طمينا هند به ند خت. ماشا به مى به طر خانه قد بر شت تا ين موقع بو كه به ين فكر فتا كه ممكن ست ندهند بير نش كنند. - ها ظيفه ند ند كه به من كمك كنند. به ند كافى خو شا مشكل ند. يستا. جانش يخت به فكر تر ين

143 - نه ين كا نمى كنند. من هما پو ها به ها مى هم با ين حسا عمه نمى ند. بير مر ليا با ين فكا خو تسلى سكنا بلى كف ستش نو كر. ساله برخو بر مى گرفت به پسركى كه تمامى خانه ها با يك كريد كه با يك گونى خالى يك حلقه فلز كه سبا با هايش بو ند سر صد يا به ند خته بو. پسر نگاهى به لبا مند ست ماشا كر با گستاخى گفت: تو بگير. حاضر ميل با كما من بيند بير شغا ين بخو هى گر - سعى كر كه با چنگكى كه به ستش بو لبا ها يى كه ماشا ستش ند خته بو بربايد. ماشا فريا كشيد: پسر چسباند. به خو هايش لبا كنى مى شا پا نز. ها ست كن به ين - خو كنا كشيد چنگك ست ماشا حالى كه به لبا ها گير كر بو گرفت. خند كنا هم ما كه به طر خر جى خيز برمى شت گفت: - من كه گفتم ين ها شغا ند. ماشا با سر ترحم به لبا هايش نگا كر با يد يك پا گى بز گ بهترين لباسش به گريه فتا. كسى با صد بلند گرفته نيمه با خانه سمت چپ كريد به ماشا فريا : - بر جا يگر بز به هم. ماشا بر بر خانه يستا. نگ نوشته شد بو لطفا بچرخانيد. صد نا كى شنيد شد ما ستانه پديد گر يد. ماشا با يد گفت: - عمه ليا مىتو نم به خانه بيايم جا يگر ند كه بر. پو ها به طر كر گفت: - بفرما ين ها بگير. : جو - بيا تو. بيا با نگر نى پرسيد: - چه تفاقى فتا قفل كر. ماشا بد تمركز با ستپاچگى همه تفاقاتى كه ين خر بر يش بو تعريف كر تما ين مد با تشويش خو هش مى كر تا مانى كه جا كا بر خو ست پا مى كند بپذير. ست خر گفت:

144 من مخا جم مىپر عمه ليا ين بل بگيريد كه بد نم غذ شما مجانى نمى خو. ليا گفت: تو مىتو نى يگر مى گفت چقد مى به تو حر پيش جع چند - خمه كثيف بيا مى شو گفت ما هر تقريبا منتظر تو بو يم. بنا بر ين نا حت نبا بكش خستگى ك ن. تو مشب به يك خو حسابى نيا. بيا ماشا من هنو ختخو جمع نكر بد به طر ژ شر كن. نشد جمع تختخو بعد ماشا چند قيقه. ه ل تا به با مهربانى فر فته بو با چشما نيمه با به با شعه خو شيد بر تصا ير تابلو كه به يو يخته شد بو نگا مى كر. به خو فت تقريبا تما بعد تا عصر خو بيد. - ماشا ماشا! كسى صو تش نو مى كر. ماشا با تر چشمانش با كر. صو گ لگو ست بغل صو تش بو. ماشا مزمه كر : - نيكا نيكا ستش به طر خو كشيد. تفا ماشا ميز شا سر بو. شا ستش با يد ماشا هم به ند قبل جايى كه ند خبر شد. با بو فتا همسايه كه بر حشتناكى ستگير تختخو بى جا كر بو. پا كه خبر ستگير ند نوشكا به ها بو لا با ست شتن حكم حبس بد به ليل كشتن ستا كا كا گا فنيكس سر مىبر. به ند ما گفت: - من بر كا كه كر ست سر نش نمى كنم. بر خو صليب كشيد. كشيد: - من هم گر جا پا بو همين كا مى كر. ما با خشم به نگا كر با مريت گفت: - يك عالمه بيكا جو ين ست نيست كه نسانى به ليل بيكا شد بكشند. : با عصبانيت جو - تو صلا نمى فهمى ماجر چه قر ست ما. تو فقط ست كو كانش نا حت بو كه شب ها گرسنگى خو نمى فتند با گريه ها شا نمى گذ شتند تو بخو بى خ ب حتيا نيست كه فخر بفر شى نصيحت كنى. تا پا به بخشايش تو نيا ند. بهتر. نگه خو نمى كنى بر سر نش كه ين حر ين ست ماشا پرسيد:

145 ما بگوييد چه تفاقى فتا به مى ستش بر شانه ستش گذ شت. گفت: - پد كا خر شد مجبو گر يد كه كا يگر ست پا كند همه ين ها تقصير ستا كا بدجنس بو. علاميه كه طى كا گر به عتصا عو شد بو ند جايى كه پد پا يستا بو كا مى كر پيد كر متهم به مر بلشويك بو كر. پير مر قتى كه كا خر شد شر به مشر خو كر. هر چيز كه خانه شتند مشر كر خو. هر چيز كه مى شد به مانت گذ شت بابتش پو گرفت به بانك بر با همه پو ها مشر خريد نوشيد. پا سعى كر خانو با جمع كند. بر من تعريف كر كه پيش ستا كا به نو مد لتما كر كه پد به سر كا با گر ند. ما مر لعنتى تهديد كر بو كه گر يك با يگر سم پد بيا هم خر خو هد كر. يك هفته بعد كوچكترين پسر خانو شا هم گرسنگى م ر. ما گفت: نبو نصيبشا مير چيز مرگ جز بدبختى خير چند سا ين خانو ين - ست. ماشا پرسيد: - ما لا كجاست - كى - پد پا. - هيچ كس نمى ند هما شبى كه پا ستگير كر ند پير مر ناپديد شد كسى كر. عتما حر ين به نمىتو ما ست گويند كه خو مى خبر ند. - حالا ضع ما پا چگونه ست - بيما سل نمى تو ند كا كند. فقط تما ها گريه مى كند. فكر مى كنم كه حا طبيعى ند. لبته عجيب هم نيست. ن ه كو ييد لى فقط سه تا بر يش باقى ماند. پا هم كه حبس بد گر. پاشكا نبو گالكا گرسنگى مى مر ند. ليا گفت: - بعله ماشا يد ست. هما بو كه لبا ها ماشا پا كر. من سعى كر با كر. جا كه مى شد تلا تا بد. ها ناگها جا برخاست تا بير فت. ماشا با تعجب نگا كر پرسيد: - چش شد : جو ليا - به حا خو بگذ. لا با برمى گر. مى نى عاشق پا له. من تا گى ها جر نمى كنم سم پا بر با بيا. من قعا خوشحالم كه تو پيش ما مد ماشا.

146 شايد تو بتونى ين حالت بيا گه نه فر غصه خو شو مى كشه. ماشا پرسيد: - ين تفا ها كى فتا : جو ليا - حد يك ما پيش. ما بر من يك سا به نظر مى. صر كامل سكو شا بقيه گريسته ست. كه بو كاملا معلو برگشت. به تا شد. بعد شا خترها بر قد بير فتند. عشقش به پا گفت. ماشا پرسيد: - مى ند كه تو به عاشقى : جو - بعله قر بو يك سا يگر كنيم. نمىتو نم با كنم كه هر گز نخو هم يد. ير گريه. ماشا ستش فشر. جويانه گفت: - فكر مى كنم موقعى كه نقلا بشه خو هد شد. ين لعنتى ها مقصرند نه پا كه نمىتونسته مرگ خو هر بر هايش گرسنگى ببيند. مدتى طولانى سكو قد قتى كه به خانه سيدند ماشا پرسيد: - تو هيچ شعر بلد ماشا جو : - چطو مگر : جو - به خاطر ستا كا ما عجيب ست كه فقط كسانى ستخد مى كند كه بتو نند حفظ شعر كلمه كنند. گر چندين شعر پوشكين لرمانتو ساير شاعر بز گ بلد نباشى شر بر ختر چندين ير بدهى. به كا تقاضا حمت نبايد به خو صلا به كا مد بو ند ما بير شا كر. مى گويد: - كسى كه چند شعر شاعر بز گ ما بلد نباشد مغز كله نيست. مىتو ند ست سط كا بيايد تو بخو هد كه شعر بر يش كلمه كنى. قت بايد هر فعه با شعر جديد شر كند. گر نه پير مر عصبانى مى شو. ماشا پرسيد: - يعنى مجبو تا مى كنه كه شعر بخونيد : جو بخونى. من چند كتا كنى قر من كتا تو مىتونى ست. همين منظو لبته! - تا خريد. ماشا پرسيد:

147 - يكا ست : جو - نه گما نكنم. ما هميشه غ ر مى ند كه شعر بيا ست كه ما عالم حيو نا جد مى كند. منظو ين ست كه حيو نا هم مىتو نند هم برقصند هم بخو نند حتى يباتر چه ما نسا ها بتو نيم تصو كنيم يا بگيريم. ما شعر سر گفتن چيز ست خا مغز نسا. بر همين هم مى خو هد همه گر خو شا نمى تو نند شعر بگويند قلا شعرها يگر حفظ باشند. ماشا پرسيد: - فكر مى كنى به من كا بدهد گر بتو نم كلمه كنم : جو - بعله شعر ها حفظ كن. مطمي نم فر مو نمى كنى. چند تمرين كن بعد من مىپرسم. شعر حفظ مى كر. مىنشست نو بر شد با ماشا با كتا پس ها شب ها هم بر كلمه مى كر. سو بو كه فهميد ستش به ند كافى شعر بلد هست كه بتو ند بر تقاضا كا با نز ستا كا بر. طو بر ستش تعريف كر كه بخش بخش سل نا گفت: - همه مبتلا مى شوند ير يا ما. حالا كه پا نيست مهم هم نيست كه كى سل خو هد گرفت. ماشا فريا : - تو حق ند ين جو بگى. با ين حسا فكر مى كنى من به جا خو هم مد : جو - نه فعلا كه كا گر جديد لا نيست مگر ين كه پير مر بخو هد تو با كس يگر عو كند. ماشا گفت: - شكا تو نمى خو جا بيايى پا خو هد شد. ند گفته ست كه بعد نقلا ند يگر جو نخو هد شت. : جو - گر نقلا شو! ما تو فكر مى كنى كى نقلا مى شو ماشا جو : - شايد همين ها. همين مسا. شايد سا بعد كسى قيق نمى ند. گفت: - من هر چه قد لا باشد منتظر مى مانم فقط بير بيا. به كا خانه سيدند.

148 گفت: - محكم حرفت بايست. با لين برخو جا نز. گر سو پيچ مسخر كر ند. هميت بعد پله فتر كا پير مر به ماشا نشا. خو پير مر تا پ ر گر خاكش طبقه به ماشا گشو. فشنگ ها پوشه ها نگ نگى به يو تا پير مر يز بو. هر نگى متعلق به يك نو سلحه بو. پير مر : - نتر بيا تو. خنديد به يشش ست كشيد پرسيد چند سالت ست ماشا جو : - به هفد ساله مى شو. پير مر پرسيد: - مد سه فته ماشا جو : - نه! پير مر غريد: - فكر مى كنى كه مىتو نى ين جا ستخد شو قتى كه نمىتو نى بخو نى بنويسى شانه هايش بالا ند خت. ماشا جو : - ما من هم مىتو نم بخو نم هم بنويسم عاشق شعر هما طو كه شما هستيد. پير مر گفت: - كه ين طو چه كسى گفته ست كه من شعر ست با ين حر صد يش شا مش مو. ماشا جو : - كه بخش كنتر كا مى كند بهترين ست من ست. چى ست يد بشنويد پوشكين لرمانتف نگتا سو يا كسى يگر فقط بگوييد تا بخو نم. پير مر بهتر صندلى جا گرفت ست هايش بر سينه گذ شت با لبخند گفت: - فر نمى كند هر چه كه باشد گو مى كنم. - چشم هايش بست منتظر ماند. ماشا با خو فكر كر : - بير نم مى كند. حس كر پاهايش ير بدنش شر به لر يد كر ند. با بى عتما كر : تشويش شر

149 - فرشته ميكاي يل لرمانتو. سرعت بر به كلما كر. كلمه به شر لر با صد كر پ ر هو هايش يه پيشى گرفتند معنى يافتند پ ر محتو شدند. مثل ين بو كه جا بلند كر ند با خو بر ند. چشم هايش بست. طر فش به ك لى فر مو كر. ژ ها با يبايى قد شا تسخير كر ند همين طو به خو ند مه. تا قتى كه شعرها لرمانتو تما شد چشم هايش با كر. پير مر با صد هسته طو كه نگا مىترسد فرشته كه تا به پر مد ست فر هد گفت: - بيشتر بخو. مه بد. ماشا به سختى تو نست جلو شتيا خو يد به طر پير مر غو كشيدنش بگير. پير مر با يگر تشويق كنا به ماشا گفت: - بخو چشم هايش بست. ماشا تقريبا به نجو گفت: - شاعر لكساند پوشكين. مه : محر شاعر پيش گا مانى كه شند تن سر نمىپوشاند تو به خا سپر شد مثل همه ما پى شكا ست خالى با گشته خسته بيهو گى خو سر تو شكست ند كه هر س صد صامت بو. * * * بين تما كو كا نيا تو نافرما ترين شمر شد شو فرستا خد يى هنگامى كه يك پيا ما شنو يى يبايت بيد خو هد شد حت يك تعا گر به لر مى يد ست مثل شاهينى كه بر با ها نير مند ستو به پر يد كر تحمل نخو هى پوچ خوشى ها حالا يگر مر تنگى تو فر مو مى كنند يگر سر بلند تو بر بر قهرمانا ين جها خم نخو هد شد. نه! حشى نا شتابا مى

150 با ملو ها عجا به ساحلى كه مو ها سرنوشت شسته ند به جنگلى كه صد لو سر سر گرفته فتا نبو. پير مر فريا : - عالى! عالى! خرين گ ل بلد ماشا سر به علامت مثبت تكا. - بخو. - من به هجو بها عاشقم هدما مى گ لى كه تابستا به خرين پيش بيش ما چر كه پا به ناگا همه چيز ند نز يك مى شو همه چيزها يى كه بر يم شن يبا بو ند. هنگا ست كه لحظه شمندتر ما يد با يا ست. - عالى عالى فر ند. پير مر تكر كنا جا بر خاست به طر فت. - كا به من مى هيد - لبته! فر ساعت هفت صبح بيا تا به تو بگويم كه چه بايد بكنى. كر : ضافه با تبسمى مهربا - شعرها ما يگر نبا خو هيم كر ستى به گونه ماشا كشيد. ماشا پله ها چند تا يكى طى كر. فتن به خانه يا يافت لين حقوقش فر فت به چيزهايى كه قت بر خو ما خو هد خريد. به نظر مى مد كه ندگى به لبخند مى ند. با خو فكر كر : - حالا يگر من يك خانه يگر تنها نيستم. كه گوگر يا به. نشا به كا محل مر بعد ساعت هفت صبح پير يك تر كوچك خانه بكشد تا بعد توسط يك قيف كوچك برنجى به بريز. سلحه خل پير مر به هشد مو ظب نش با. گر يا باشد سربا ما خو شا خمى مى كنند. گر كم باشد تيرشا به هد نمى خو. ين ها با لحن تهديد ميز گفت نگشت شا بر بر ماشا تكا ضافه. كر گر تقلب ببينم با سر بير نت

151 مى ند. با قد ها شمر بخش گوگر تر كر. يكى ختر نى كه مشغو كا بو طر ميز فريا كشيد: - چطو چنين بليسى مىتو ند عاشق شعر باشد ختركى لاغر مر نى كه پهلو ماشا نشسته بو با نجش به پهلو كوبيد گفت: - پا خ ل شد نمى خو خو معرفى كنى برخو خشن ترسانند پير مر به ماشا باعث تفريح ختر ميز شد بو. ماشا كه پهلو ختركى به هم ساييد. هايش خشم ند يد نا پو خندها قتى نشسته بو با يگر ين با محكمتر به پهلو ماشا كوبيد گفت: - حالا يگر تو بايد چيز بگويى. ماشا قبل كه بتو ند فكر كند ستش بالا فت به صو ختر لاغر فر مد. ختر سر ماشا فريا كشيد: - تو يو نه لعنتى نمى نى با ين كا مىتو نستى همه ما همر با نفجا گوگر به هو پر كنى گر چيز ست من فتا بو همه ما غز خد حافظى خو ند بو يم. حو ست به خو باشد گر نه با من سر كا. ماشا گفت: - با من مو گربه با نكنيد. من كا خو مى كنم شما هم كا خو تا بكنيد. بگذ يد همين! ييس بخش قد نا نز يك شد همه ساكت شدند.

152 فصل سيز هم بعد پسر ها نامه فر خبر تير ند سا يو فريا مى كشيدند. ما قتى خبر شنيد گفت: - چه خو كه ين جا ست. گر ين جا بو ها ليعهد ما نشانه مى فتند يك حما خو مى فتا. ما ين قعه خو سا يو يى ها بايد پس بر يند. ماشا با خو فكر كر نمى نم ها كه مر جا كشته شدند حا چه كا بو ند گر جنگ گير ين با هايى كه من مر تفنگ ها يختم چند نفر خو هد كشت بى صبر نه منتظر لين حقوقش بو. ساعت پشت ميز مىنشست تفنگ ها با پ ر مى كر. به نگشتانش ما هرتر مى شدند بعد گذشت فقط چند هفته به هما پايه حقوقى سيد كه بقيه ختر مد ها پيش به سيد بو ند.. حر نيم بلى يك حقو با فتخا لو يا با ملاقا لو يا گفت: - حقوقت ين هم بيشتر خو هد شد ماشنكا. گلوله ها قلب كا گر كشو ها مجا نشانه خو هند فت. شايد به طر خو ما هم. به تفنگ ها خيلى بيشتر چه كه شماها مى سا يد نيا ست ماشنكا. - فكر مى كنى من بايد كا تما كنم - نه به چه مى خو چه كا مى تونى بكنى تو پرسيد: - فكر مى كنى جنگ بگير لو يا : جو لو يا - پس فكر مى كنى ين همه يش جنگى بر چيست تما سيه سر پا يستا ست. لو يا ست گرفت به نرمى گفت: - مى خو پا بر من تعريف كنى نگاهش به مين خت ساكت نشست بعد به مى گفت: - تقصير نبو. ستا كا به ين كا مجبو كر. من مى نم كه پا يك هفته بعد كه با خرين. سرفه مى ها شب تما ما كوچك شنخو بيد. مرگ بر

153 ين كريد پشتى يدمش صلا خو نبو. به من نگا نمى كر طو مى فت كه نگا مست ست. قتى پرسيد تو چه مى شو گفت: - ما هم مى مير همين ها. : مه لحظه بعد گرفت بينى - همه ين ساختما سعى كر ند به ها كمك كنند. بر كتر ما قبل پو جمع كر بو يم. بنابر ين من به گفتم شايد بتو يك با يگر پو جمع كر ما پرسيد نگه شتم من بر. مى خو ست. تكا فقط سر ما بر. كتر كجا مى خو هى بر جو : - مى خو هم يك با يگر ستا كا خو هش كنم كه پد به سر كا با گر ند. بايد به من گو هد گر نه همه ما بين مى يم. : مه كر. پا هايش شك - هما شب من ماجر فهميد. ما پا كسى كه نامه ها ساخته ند نيست. ها نوشتند كه يك قاتل خو شا بو. فقط يك با تو سر لعنتى بو. يكى كا گر نى كه جا كا مى كند بر من تعريف كر قتى كه پا ستا كا خو سته بو كه پد به كا با گر ند چا حمله عصبى شد فريا كشيد بو : - همين لا كا خانه تر كن همين. لا تو يگر ستخد نيستى خر جى. كسى كه كه كا گر پولى پو. مقد با همر بو جا مد ين به تعريف كر ما بر ين مخفيانه كا خانه جمع كر بو ند. تعريف كر كه نگ پا پريد به نظر مى مد كه مى خو هد به مر لعنتى بپر. ما يك چكش كنا ميز يد با يك با بر سر ستا كا لعنتى ما. نامه ها نوشتند كه مثل يك حيو تشنه به خو با ها با ها به سر مر بى فا ست ضربا پياپى بر بدنش فر ست. نامه ها پا حيو حشى خو ندند. كر. پا بينى گفت ين لو يا گفت: - تو مى نى كه پا كيست ين مهمترين چيز ست. ستش به مهربانى شانه گذ شت. گفت: بد كنم. من طاقت ندگى مى پر پل نتيكو خو من نشو گر - به گريه فتا. لر ند عصبى شانه هايش حمله يك ند. ماشا با حالتى جويانه حالى كه نگا ملتمسانه به لو يا مى ند خت گفت: شو. بايد نقلا تر فقط مى شو. كه ست شن - لو يا گفت:

154 - جز لين نفر تى ست كه خو هد شد. من مطمي ن شكايا جا! به نرمى سر نو كر. ماشا حالى كه سرفه ها شديد ستش نگر بو گفت: - تو هر چه تر بايد بخش كنتر بير بيايى. بو شد تر ندكى كر مى پا شكش پر سر حالى كه صو جو : - همين فر با پير مر حر مى نم. ما كه بر يد قو به سيليو فته بو ست هما لحظه تا شد گفت: من بجوفر شى شد بقيه لبا هايت ها گرفتم يك پاكت بز گ لبا جلو ماشا گذ شت. - شما به شير كايا فته بو يد - بعله فكر كر حالا كه جا مى شو بهتر ست بقيه ثاثيه تو بگير تا همشو نفر ختن مشر نخريد. سا هم شد تر مو سو نبو سو ها بايد به تو بگويم كه تحويل گرفتن لبا ما - نبو. مر ين ها عين يو نه ها شد همه به خيابا ها هجو. ما بعد ين حر ها نيمكت نشست. - قو من به بانز سلا سانديد - بعله ماشنكا. نمى نم چطو ين بر يت بگويم بانز يگر جز سته هايى نيست كه به سلا مى ساند. - ماشا هنش قو. بر خو مسلط شد به خير گشت. لو يا پرسيد: - منظو تا ين ست كه بانز مر ست كر. نگا بو فته نگش پريد صو ماشا كه به طر به ست ما جو : - ين مر گوژپشت تعريف كر. گفت سه بعد كه شما تا جا فته يد سالن بجو خو فر خت جا قر ست سالن سينما شو. چند پيش هم خبر شد كه بانز خو به خانه نو ند خته ست. ماشا حالى كه چكمه هايش به مين مى ند خت پرسيد: - كجا نو ما جو : كسى نيست كه بر هم بگم ين بو يك قايق سا خانه گويا سيليو. - گريه عز كنيم به خصو بعد چيزهايى كه تو تعريف كر.

155 ماشا جا بلند شد به سرعت تا بير يد. لو يا باغچه گرفت به نرمى پرسيد: - كجا ماشنكا ماشا حا گريه : - حتم بگذ. به مين خر به پشت ساختما يد. شر ين كه بانز تر كر بو با گونه حر بو مثل يك به جانش چنگ ند خت. نسيم لطيف خنك تابستا حس نمى كر شك هايش تقريبا كو كر بو ند. با نفستنگى جلو صنوبر تنها سط شت يستا. با هر ستش تنه لر نقر خت گرفت سر بر گذ شت. تعلقى كه مانى به بانز حس مى كر به جو با گشته بو. مانى كه با بانز قبل ين كه گر شا ملاقا كند بو به خاطر هايى. كه شا خيابا ها سن پتر بو گ قد مى ند يا سا قديمى خريدنش سر مىپر ندند. تما محبت جويى بستگى نسبت به خو به خاطر. به نجو گفت: - تو به هر حا تنها كسى بو كه قعا مر ست ست. نسيم نو خو ست يستا سربا پالتو با بانز جلو كه نگا مخفى مى كند مزمه كر : ند بر يم قديمى بانز با كه م ر لا بو تو هميشه هما نت - شد ست. گ ل ها سفيد هميشه بها جلو پايش تا يكى شب به شبحك ها كوچكى مانند بو ند ميا چمن ها مرطو خنكى هو شرجى شب به قد پر خت يك بغل هميشهبها چيد محكم به سينه فشر به طر ساحل نو به فتا. مد طولانى يستا به مو نگا كر. بعد گ ل ها به سينه پر كر صبر كر تا تا يكى شب ناپديد شوند. شر جنگ ندگى نه هم تغيير. فقط چند بعد غا جنگ كا شيفتى كا خانه ها ساير كا خانه ها كا گا هايى كه بر جنگ ضر بو ند سطح شهر غا شد. پتر بو گ به نا سى پتر گر تغيير نا. كينه مر فقير به هر چه كه بر نا لمانى بو متوجه شد. نى كه سا ها كا خانه يك بخش كنا ماشا همكا كا كر بو كتك مفصلى خو به بيما ستا منتقل شد. فقط به خاطر ما لمانى. ين جرقه ناسيوناليستى كينه ماشا نگر مبهو ساخته بو. حتى نگا لو يا به لمانى ها عو شد بو.

156 لو يا گفت: - ها طبقه كا گر فريب ند. ما به سوسيا موكر ها لمانى عتما كر بو يم. ها قو ترين سوسيا موكر ها جها بو ند حالا قيصرشا پير مى كنند. نه ماشنكا من يگر هيچ چيز خوبى ها ند كه به تو بگويم. ملاقا يك شنبه ها يك يگر فقط ختر كر مى كا يك شيفت يگر جا كه مى كر ند چند قيقه هم موقع تعويض شيفت. ماشا بيشتر قت ها به يد لو يا مى فت. گاهى مستقيم كا خانه به كا گا كفاشى مى فت. با فقايش لو يا گر به بحث ها كفاشى بنشيند ساعت ها مىتو نست جنگ ضر نقلا گو فر هد. بيش همه ما ست شت با تنها باشد به خاطر تش سيبر گو كند. غلب با بد خوبى جها هم حر مى ند. هم با ضربا خفيف چكش بر چر لو يا با نظر موقعيت خو بر بر ين نير بز گ - بد خوبى- حر مى : - مىبينى ماشنكا خوبى عشق به نسا ها نبايد چشم به بد تاثير بر ندگى بشريت ببند. تا جا كه تا يخ مى گويد چشم كا مى كند بد ها ق ب ل خو ها ندگى كر ند گر همين طو مه پيد كند بد با ضر ها خصلت طبيعى بر جها حكم خو هد شد نسانيت همه مى گير. ماشا گفت: من متوجه نمى شو. خر ين - : جو لو يا باقى نماند بر يش يگر هيچ خو فا بر كه نسا ست ين منظو - باشد جز ين كه عليه يگر ست به خلا كا بزند حفظ خو نير يى بس قو نير ها نسا ها عا همه كند. يعنى مى تر ير كه ما ست مى محركه قو تر ست. به همين ليل من نقلا يك حتم يك ضر مىبينم. مىتو گفت كه نقلا عميقترين صريح ترين حكم عليه بد هاست. - تو به خد عتقا - نه ماشنكا. ما من نجيل جا كه مىتو نم بر ثبا حر هايم ستفا كنم كمك مى گير. - ما لو يا چيز يا شما مومنا جد نمى كند. ين طو به من نگا نكن. شما هر گر به جز پير بد بر خوبى عتقا يد. يك مومن يك نقلابى بين فر ساسىترين ماشنكا. خيلى بد بو يك مقايسه ين - ين ست كه مومن به معجز خد ند چشم مى بهترين حالت كا ها كوچك خير نجا مى هد كه نيا به حسابش گذ شته شو. نابر بر ها فشا ها چو

157 كسى كه به چنين چيزهايى با هر قد. به مثابه قضا يا مىپذير خد ند طر متحانى شته باشد عقيد مثل نجير بر ست پايش بند مى ند نمى گذ عليه نابر بر ها به پا خيز. كنيم مى قد لا همين ما همين جا نيستيم. پا ما ماشنكا ما منتظر معجز ما مى خو هيم يك جها عا لانه بر پا كنيم. ما به نقلا با يم. ها خو مىبينند ما ما عمل مى كنيم. ها به معجز با ند ما ما بر با نقلابيم. لو يا ساكت شد با نير يا چو تو كفش بير كشيد.

158 فصل چها هم يك خر كتبر ماشا با يد يگناتا مر كه بر ناشنا بو غر بحث كا گا كفاشى حير شد. با حتيا به كا گا كوچك خزيد به بحث ها گو فر. يگناتا مى گفت: - همه ين چيزها حر ها خو ست ما يا به جايى مىبر به گمانم چيز ين تو فقط منظو. با به نقلا نشستى سيه جا تو تو ين گ م ست. سط فيقت نيست بلكه تما صدها هز ها يگر ست كه سيبر بو هستن. همه شما كه به يك نيا بهتر عقيد مندين. شماها كه ندگى تا بر سر ين نديشه گذ شتين به شماها من با ما. لعنتى ها كه خا كشو نشستن مقالا تشين مىنويسن لى مد به ين جا تر جا عزيز! نه ست من گر قر باشد ضع به همين منو پيش نقلا به جايى نخو هد سيد. بيا يدشا ين جا! ها بايد ين جا باشند. ين جا سيه. يگناتا ين ها با فريا گفت مشتش به ميز كوبيد. مر بيگانه گفت: - من مى شنو كه تو متوجه نشد مساله چيست. فكر كن لا گر هبر ما ين جا بو ند چه تفاقى مى فتا چه به سر ها مى مد فو ستگير مى شدند. بعد ما ين جا يستا يم كسى نيست هبر ما كند. : جو يگناتا نه! نگو مىتو نستند مخفى شوند. ست هما طو كه خيلى ها يگر هستند. يك چيز بخو گر به چند هبر بخو هد گر نقلا بابا بهتو بگويم. گو هم مى خو هم يگر نه به مر. شماها بيش حد به چند تن با تكيه يد. بعله همه مر! نمى فهمى كه نبايد كسى پرستيد هر سمى هم كه مى خو هد شته باشند مى خو هد تز باشد مى خو هد لنين. تو خو لا ين گله مى كر كه سوسيا موكر ها لما به طبقه كا گر پشت كر ند. چه تضمينى جو كه هبر شما پشت نكنند من قعا به ين صل عتقا. ها مى تو نند خا توسط قاتل حرفه كشته شوند يا به مرگ طبيعى بميرند. يا سيه نقلا نمى شو

159 مر بيگانه فريا كشيد: - بسه يگه لعنتى خيلى بر شته. پشت ميز بلند شد. لو يا پشت ميز كا نگا كر با خستگى نرمى گفت: بنشين سرگه شما هر مثل كو كانى شد يد كه عر سكتا تا گرفته ند. سرگه كشيد: تو نمى شنو كه ين چه مى گويد : جو لو يا - من همه چيز شنيد. نكته بسيا جالبى گفت مو ين كه هبر بايد بين مر باشند نه خا كشو. يگناتا به سخن مد كه: - يد حتى لو يا هم با من مو فق ست. فكر هم نكن كه من با نقلا مخالفم. گر مر تفاقى بيافتد من كنا شما هستم. من مى خو هم فقط بر تو شن كنم كه منظو چيست. شماها بر بر بر حر مى نيد. من با ين حر هستم. با كن. ما مگر هبر نبايد به عنو مثا ها خو نمونه باشند هبر بد مر چيست هيچ! هيچ! هبر نيست. ما بين مر هميشه هبر نى جو ند به همين ليل من به تو لو يا بيشتر عتقا تا كسى كه خو خا كشو قايم كر ست. بعله به سو نگا كن. هبر قعى ين جايى ست. هميشه جلوتر همه مر نش حركت مى كر. جانش نمىترسيد. به همين ليل هم سربا نش چشم بسته پشت سر حركت مى كر ند. من به ين مى گويم هبر. يك چيز يگر فكر مى كنى چر تز يسم به چنين هم پاشيدگى چا شد ست بعله بخند! ما فكر مى كنى مسيح گر يك قصر بز گ ندگى مى كر بالكنش بر مر حر مى ين همه مريد پيد مى كر... صو چه كسى به با مى كر هيچ كس مر نمى نست كه صلا جو شته ست. هبر بايد بين مر باشند. ست بين ها. يگناتا با صد سا با ين جمله حرفش تما كر جا بلند شد. لو يا به شيطنت گفت: - بعله تو بين هو نت ندگى مى كنى. يك چكمه يگر بر ختن به ست گرفت. : جو يگناتا - بعله من ين كا مى كنم شر ند. ما بد جبا شر بد نجير عا ها مرسو منطقه ما ندگى مى كنيم من فكر مى كنم نيا بسيا خوشبحتتر مى شد گر مر مانش شر خو شا مى كر ند. لو يا حرفش قطع كر گفت: - كافى ست يگر يگناتا. با به نشا با نگشت شا كر كه بر.

160 يگناتا موقع بير فتن تا ماشا يد گفت: من نبا تو مى گشتم ماشا. به طر ماشا فت. سرگه به نبالش به تا فت به ماشا گفت: ماشنكا مر نمى شناسى من سرگه يد يچ. هما كه با بر ند بها هز پانصد ن ه به نو گو فتيم. ماشا پاسخ : پيش بو. شناختم خيلى قت تو مد يا لا چر - يگناتا به خند طعنه گفت: - من فكر مى كنم ما هم گر بو تو نمى شناخت. لبته خوشگلتر نشد. سرگه نامه به طر ماشا كر. - بيا فكر كنم طر بر باشد. كر. ما فتن بر خو يگناتا ماشا كشيد: - نه! نر من مى خو با بانز با تو حر بزنم سو كنم. : جو يگناتا - چيز نيست كه بشو گفت. ماشا پرسيد: - ما چگونه تفا فتا - ما حسابى مشر خو يم بانز همه شا تر بو. تصميم گرفته بو تما پو هايى فتا تفا ين قتى كند. تما بو ست به بجوخو سالن فر كه يك قايق تو خونه نو ندگى مى كر. ماشا جو : - مى نم كه غر شد ما ين چطو تفا فتا : جو يگناتا به شدنش پر بعد صد عرشه فته گفتند شب پا شد خترها - شنيد ند. خد حش بيامر. يگناتا ين جمله با قيافه نا حت هم كشيد گفت چكمه هايش به هم كوبيد بير فت. با فتنش سرگه گفت: - عجب لعنتى بو چه سفسطه مى كر حر. چه سخت بو با حر. ما مىپيوستند. من فكر مى كنم به مر تما شتيم مبلغ مثل ين مر ما هز گر حتى مىتو ند ناشنو يا هم متقاعد كند. لو يا حرفش قطع كر گفت:

161 - نمى خو هى نامه با كنى ماشنكا ماشا با حتيا پاكت با كر با يد چند خطى كه به قلم ند بو خوشحا شد. به سرعت به چند خط نظر ند خت. نامه به مى شر مه يافته بو. ند با كلماتى شاعر نه فكا نه جنگل توصيف كر بو. - با قلبى پر تپش مىبينيم مى شنو كه چگونه ين كهن سالا تنومند هز ساله با سر صد به مين مى فتند بر ين كه يگر هرگز نتو نند مينى كه به ها تو سر پا بو ست نرژ بگيرند. خو هر كوچك عزيز لبند گر مى نستى هنگامى كه به ستانم حا قطع كر ختا يشه نگا مى كنم چه حسى. با خو مى نديشم همه چيز بر ما نسا ها ممكن ست فقط گر به خو ما فشا بيا يم. بعد چند خط يگر كه ير با خط سيا سانسو خط كشيد بو ند مد بو. بهتر ست لا كه ين بو حر نوشكا بيما نامه با خاموشى مه كا سر مى گير. مه بو : - ما فكر مى كنيم يل سا هز نهصد پانز يا خر همين سا به پتر گر بياييم. ما يا باقى نيست خو هر عزيز بعد ين ما يگر هرگز هم جد نخو هيم شد. تو خو هش مى كنم كه به همه ها يى كه مر مى شناسند سلا برسانى. با تما جو مىبوسمت. بر خو خو ند كرتسو. ماشا نامه به طر لو يا گرفت گفت: - بيا گر مى خو خو بخو. - بقيه نامه نوشكا نوشته بو. نامه نوشكا خط ها خيلى هم بر هم بو با جوهر سيا شد بو ما مى شد خو ند. كر : شر لو يا - ستا نا نينم. قبل هر چيز شما مى خو هم بر من نگر نباشيد. به لحا فيزيكى حا من خو ست. نقاهت پشت سر گذ شته ختشو خانه گا كا مى كنم. خو ما يك كلبه گلى كوچك خا گا ندگى مى كنيم كه گر تر ست كه بتو تصو كر. ستا عزيز هز با تشكر بر هديه كه بر ما فرستا يد. من شخصا ما تو نوشتن نامه بر شما ند شتم. حالا مى خو هم شما ستا مىبوسم. ستا تا شماها ممنونم تشكر كنم. من كمك هايى كه كر يد قعى هم ما عزيز تش شتيا يد مجد شما مى سو بر شنيد صد شما. تا لا ين جاست كه من فهميد كه چقد ما بر هم معنى يم چه جايگاهى. گدشته خاطر من كوچكترين پرتو بعله بسته. به شما بسته من چقد مثل گياهى كه شير خا مى مكد خو مى كشم. من لم بر قد ها يك شنبه ما قبرستا ير صد پرندگا تنگ شد ست. ماشنكا من نامه پد بچه ميد من با هو. ست حالش خو شد بز گ پسر نوشته ست كه كر يافت

162 كه هر شما تو ماشنكا تو بانز حا تا خو باشد. من شما ستا خوبم با ببينم. هر شما مىبوسم هر شب بر يتا عا مى كنم. ست قتى كه نامه تما شد سرگه جا بلند شد با صد بلند گفت: - ماشنكا يك چيز هست كه من مى خو تو سو كنم. يا مىتونم بر كا كه مى كنيم كا ما بر ست كر نتخا ما كه هاست مد تو بكنم بر تو خو هشى مى كند بر سر يد يستا. ين نامه پيد ست... ما تو چى به تو مىتونيم عتما كنيم ماشا با حالت سر نزجا طر صحبت حرفش قطع كر : - من چه مى خو يد به من عتما ند يد پس حرفش هم نز. علا بر ين من نمى نم كه يا من مىتونم به شما عتما كنم كجا بو همه ين سا ها ند سيبر ست. نوشكا هم ين سا خر طلبانه. مى شنو طلبانه! تو كجا بو سرگه به خير شد با قاطعيت گفت: - من فكر نمى كنم ظيفه شته باشم به تو گز بد كه كجا بو. ماشا غريد: - چر به من مى نى سرگه به لو يا با فريا گفت: كند كه مر مى خو بر طو من چه كر چه مى شو به من بگو ين لو يا - نمى شناسد حالا سر مى كشد. ماشا به سر گفت: - چطو تو بشناسم سى كيلو چا شد من فكر مى كنم ين خاطر سيبر نيست كه بر تو سنگينى مى كند. سرگه كشيد: - لو يا به بگو تحقير كر من تما كند. لو يا نيمكت بر خاست گفت: - تو سو مى كنى من فكر مى كنم بايد به سو مو ين كه ين سا ها كجا بو جو بدهى. سرگه با خشم گفت: - من به ين سو پاسخ خو هم ما. نه ين جا نه. لا تا بير فت. ماشا گفت: - من چى مى خو چه چيز من مى خو ست كه نجا هم لو يا به من بگو. : جو لو يا

163 - تو بايستى با كا خانه كش بر ين جا به كا گا كفاشى نز من بيا. - تو به چه گفتى - گفتم خو بايد با تو ميا بگذ. ما من نمى خو ين ماجر باشم. من به ند كافى طعم سيبر چشيد لم بر جا تنگ نشد ست. - چطو مى نست كه من كا خانه سلحه سا كا مى كنم - به نظر مى همه چيز با ما مى ند. - منظو ينه كه جاسوسه - بعله ما ين طو فكر مى كنيم. فقا يا با به من هشد ند. فقط يك ما ست كه به پتر گر مد ما بلافاصله تماسش با گر ها مختلف شر كر. من نمىتو نستم مانى كه ين جا نشسته بو به تو هشد هم. ما تو به خوبى پس بر مد. من فكر مى كنم مى خو ست سم كسانى كه همين لا با كا خانه ها قاچا مى كنند تو بير بكشد. - ما چگونه مىتو ند لو يا چگونه مىتو ند فقايش لو هد - بعضى ها قابليت نجا هر كا ند ماشنكا. من فكر مى كنم تو بايد بر مدتى فت مد به ين جا قطع كنى. نمى ند ين پسر چه بهانه هايى مىتو ند بگيريد چه ستا هايى مى تو ند بسا. هميشه ين طو شر مى شو كه جاسو ها هميشه نبا بهانه مى گر بر ين كه به خانه ها بريزند همه چيز جستجو كنند بر ستگير نقلابيو مد جمع كنند. لا يگر به طو قعى شر شد ها ند جد ما مىترسند. هنگا فتن ماشا لو يا به چشمك گفت: - من مى نم تو كجا يستا ماشنكا.

164 فصل پانز هم شعرها كه بر يش مى خو ست مى صد پيش ماشا بيش هر ستا كا مو علاقه بخو ند. يك شب پير مر به گفت: - فرشته بر من بخو. به فتر كوچك كا بر. ماشا گفت: - پس من ند نى هم لرمانتو مى خو نم هش فر خو. خسته بو ست هايش حس مى كر. به طر ميز خم شد خو ند: بر با كن بگذ به ينى كه خو شيد عبو مى كند چشمك بزنم. به من ختر چشم سياهى بد غا نگ به مر سبى به يبايى سرشا خوشبختى نخست من بوسه خو هم نشاند بعد بر پشت ين مدهو به سو به سرعت با فر خو هم كر.! پنجر من يا بالاست كوچك. ضخيم قفل ست يو پر نه بى قر ختر سيا چشم منتظر ست شيزگى. فقس نا بها سبز قصا ست گستر نسيم ها بند مىلر عماقش تنش ها قص نسيم شا مانه سب سيا مىلر ند تنهايم من شا مى سو ند. جا ها لخت عريا نگا مى كنم

165 لامپا سلو غمگنانه به تش نشسته ست مير. مى شعله به پشت بسته سياهى سكو شب حس مى كنم كه مى هد. تنها صد قد نگهبا هيشه خاموشم بر سقف كوتا سر مى شنو. پير مر فريا كشيد: - يبا يبا ماشنكا! هيچ كس مثل تو لرماتنو نمى خو ند. لنگا لنگا به طرفش مد بوسه گر بر گونه ماشا گذ شت. حسا حسا ين ست چيز كه ين جها كم ست تنها ين شعر ست كه مىتو ند يك حس عشق شا غم ين جها بدمد ماشنكا. من هر مى كنم كه بشريت بتو ند به خو جا بدهد به شعر عشق بو. شعر كه ما هر موجو ند كه ين جها ست بالاتر مىبر ين قد قد تمند ست كه به ما صلح خوشبختى بدهد. ماشا با خو فكر كر نمى خو هد تما كند با نو نش حس كر. پير مر غ ر غ ر مى كر : - حسا موعظه. ماشا با حتيا پرسيد: - مىتو نم بر با گير نا كش بر جلوگير سرما مستا تنگتر به خو پيچاند. پير مر جو : - معلو ست كه مىتو نى كو يو نه من ما خو هش مى كنم فر مو نكن كه چند شعر جديد به خاطر بسپا. پير مر خو هش تكر تا بد قه كر. قتى كه نگ هنى پشت سر گذ شت مرطو سر با نو مبر به صو تش شلا. نو نگر بو. تر ختخو گير شد نيا مند يگر بو تما جانش حالى كه با شجاعت بر ها سر هش كنا مى مى پيمو گرفته بو. با كر. ملاقا كريد به خانه ما ما با يد فريا : - ماشنكا نا مد نبالت فرستا. يناها ين نامه. - كى ها

166 - بر نوشكايش يك مسافرخانه با نيكلا يچ هستند. سش پشت ين پاكت نوشته پسركى كه ين نامه گفت بايد عجله كنى. گيج منگ ماشا ين خبر لنگ لنگا با گل لو بير يد. خيس خالى لر ساعت بعد جلو مسافرخانه يستا بو. با نگشتا يخ به شر شد خر بى كوبيد. صد قد ها شتا يى به گو سيد. : - من ماشا هستم. خو كه نوشكا قتى پريد شبح نگ كه ببيند بيش بر پاشنه چرخيد. حس كر. كر پر غو - ماشنكا! ماشنكا... صد ند به گو سيد: - جا نايست بيا تو. با ست حلقه شانه نوشكا ماشا به سرعت به خزيد. كر. مى نگا به بو يستا تا سط شد يز طر با ستا ند صو سخت هما نگ سرما سوخته لو يا گرفته بو. با شر سر پايين كر. نگا به مين ند خت ماشا با تر فريا : - ند مريضى به طر يد. به مى گفت: - نز ماشنكا من ين جايم تنگ غو كشيد. ماشا گريه كنا پرسيد: - با تو چه كر ند ند خو به فشا. - هيچى ماشنكا. من مريض نيستم. مىبينى كه من ين جا يستا. ماشا با كنجكا ين يكى به يكى نگا مى ند خت. پرسيد: - شما تا چه مى شو جو بدهيد. من با ين چهر شما تا بيگانه. بو. برگر ند نگاهش تخت نشسته بو ند كر : مزمه - ما يگر ها قديمى نيستيم. ما ندگى جا ما تاثير گذ شته. ما بايد خو ما قف هيم ماشنكا ما خسته يم. شايد بهتر باشد تو يگر به يد ما بيايى. نوشكا طر تا كشيد: - تو مى خو كه ماشا ين با كند

167 ند گفت: - نوشكا تو به خد بس كن بگير. ند جا بلند شد به طر فت. نوشكا كشيد: - به من ست نز حيو. بر با يش كوبيد. ند گفت: - ماشنكا بهتر ست تو بر يگر بيايى. مىبينى كه نوشكا حالش خو نيست. نوشكا به حالت عصبى كشيد: - گر ماشنكا بر من هم با خو هم فت. نوشكا لنگ لنگا خو به ماشا ساند گفت: - مى گويد مريض ما ين كه چر مريضم نمى گويد. ين نقلابى بز گ به من هر مالكى كه طو تا يخ عيتش كتك باشد بدتر برخو مى كند. مى خو هد من ند نى باشم. نگا كن خو ببين با من چه كر ست! ها كبو بز گ لكه ها. بالا پير هنش گفت لو غم با صد نوشكا ها ين بو. پوشاند پوستش نگ شتى : مه - من مى ند بعد به گريه مى فتد لتما مى كند كه ببخشم. مى گويد كه عاشق من ست. عاشق... ها ها. صد خند عصبى تا لر ند. ماشا مبل خزيد بو ستا بر چشم هايش نها بو. چيز كه كابو. بو. كابو يك بو يد : فريا تهديد ميز ند - بس كن. بس كن فاحشه مى گويم ساكت شو. فريا ند صو تو ست نوشكا بر شت. قد لنگا لنگا نوشكا به طر : - نه! نه! ند يگر ساكت نمى شو. يگر هرگز. تو تهديد كر. كتك جر كافى مر به ند تو شش ما قلا طو كه هر ما مى كشى. لعنتى. تو مى خو هى سيه خفقا كنى ميهن ما سيه بعد كه تو كر بايد ين شكلى شو شكل تن من بعد ين كه عشقت به با ها با ها گو كر ها! به تن من نگا كن كه عا مى كنى بيش هر چيز جها ستش. به عشقت نگا كن. ماشا من م ن كنا گفت: - نوشكا نوشكا من. بيا ين جا پهلو من بنشين.

168 نوشكا با با عصبانيت كشيد: - تو مى گويى شد حسا نمى فهمى مر مى نى ما لعنتى كثيف چر هرگز به صو تم نمى نى بر ين كه مى نى يد مى شو. ناگها به طر تخت يد تو يك جعبه كوچك يك ك لت. به ند گفت: - بيا بگير گر ست مى گويى يك با بر هميشه تما كن جلو خو هر ين كا مى كنم بز. خو هش ببيند. بز. شجاعتت كه شد هم با يك بكن. بگذ گريه كنا لتما مى كر سلحه به طر كر. ماشا با صد گرفته تر : - شما ها عقل ند يد. هيچ كد تا ير سلحه ست نوشكا پايين ند خت. صو ند لر يد به مى به ها پشت كر. به طر تخت فت چكمه ها پوشيد با نى تنش كر. كت مند پوشيد فته جلو به طر به فتا. فقط مانى كه پايش گا بير مى گذ شت گفت: بد. ين با صد خفه نجو كنا گفت به هم فت.

169 فصل شانز هم چه كه يد ماشا فقط چند تصوير گنك هن به يبر سكايا با گشت بو به جا ماند بو. ما كه تب مى سوخت به ختخو بر. هذيا گويا شب يا بر بو. پنجم ختخو فتا نش بو كه تب لش كر چشم هايش گشو يك تيكه ماهى شو خو ست. ما كه بر خم شد ست بر پيشانى گذ شته بو به شا گفت: خد شكر ماشنكا پس تو سالم مى شو با. ماشا پرسيد: - نوشكا به ين جا نيامد ست ما جو : - نه صبح كه تو به ين جا قو كه يك يگر مى يد نيامد بخو. تو حالا بايد چيز ست. ماشا صد پايش شپزخانه شنيد. لحظه بعد با يك سينى سيب مينى پوست كند خيا شو ماهى يك ليو نوشيدنى كم شيرينى نز ماشا مد. ماشا گفت: - من نمىتونم ين همه بخو عمه ليا. با حتيا سر بالشت بر شت نشست. مر نه گفت: - تو حالا بايد بخو تا سالم شو سينى به ميز كنا تخت گذ شت. - من چه شد بو مد تقريبا تما تو فرستا. كتر نبا جا بو ين لو يا. گفت عفونت يه كتر - ناله مى كر. - هما شب قتى كا خانه برگشت بر ماشا تعريف كر كه ستا كا سر گرفته قتى كه شنيد مريض ست نگر شد. ين قد مهربا بو كه قو خمه سل به بخش با كه ماشا جا كا مى كند منتقل كند. گفته ست: سلا مر به ماشا برسا مو ظبت كن كه تر سالم شو به كا خانه برگر. ما به تا مد گفت:

170 - ماشنكا بر يت نامه مد به ضافه كر بيا يگر بگذ ستر حت كند. ماشا مدتى طولانى تا تنها ماند پاكت كوچك ست فشر تما شجاعتش جمع كر تا بالاخر پاكت با كند. نامه ند بو. با مى شر به خو ند كر : - ماشا عزيز! من لا ضعيتى نيستم كه ست فكر كنم. هم ما حسا شر تنگى شد عذ كابو يك ما هر بر ما مشتر خر ندگى ها مى كنم. ما هايى بو. هيچ كس به معنا قعى سيبر سالم نمى ماند. عين يك طلسم ست كه نسا خو مى فشا. گلو مى گير عين يفتر. من تا حالا ين يافته لا يگر يگر هر ما بيش لا كنى. مر قبت نوشكا مى كنم كه تو خو هش من ست. ير به تو نيا مند ست. من خو به سفر مى ما نمى نم كجا. به تو نامه خو هم نوشت.. ند بر ببخشد. مر مىتو ند گر كه بخو ماشا با خو نديشيد: نوشكا بايد ين نامه بخو ند. خستگى نقاهت پا ند ختش به خو فت. ملاقا كوتا لو يا بعد باعث شد كه بر لحظه هم كه شد غصه هايش فر مو كند. تعريف كر : لو يا - سرگه يك شب سر يخ پايش س ر خو ير قطا فته كشته شد حالا ماشا با مىتو ند به كا گا كفاشى بر. : مه به سر لو يا - حالا يگر شر لعنتى نجا يافتيم. ماشا ين كه شنيد خبر مرگ سرگه حسا مش كر بو حير شد. بيند. ها شته مامو يت سانسو بخش طر سرگه كه تعريف كر لو يا مخفى بو. پليس جاسو لو يا با لحنى پ ر معنى گفت: - شايد حا ثه تفاقى هم نبو ست. يك هفته بعد ماشا سر پا بو. سالم كاملا پيچيد پوشيد به شيفت بعد ظهر كا خانه خفيفى كه صبح ها گرفتگى كه كر حس با شا مى فت. حم بى سرما ماهيچه هايش حس مى كر بين فته ست. ما ها گذشت بد خبر بر نوشكا. سر نجا تصميم گرفت به خانه پد بچه نوشكا بر كه فكر مى كر بايد نوشكا خبر شته باشد. سرما به صو تش تيغ مى كشيد نفس يخ مىبست قنديل ها يخ مژ ها پر ها بينى يز بو. ساعت بالا ساختما پنج قيقه به نشا مى كه به كوبيد. چند ثانيه بعد سايه سيا كوچك لا پيد شد. نوشكا بو. - نوشكا با كن منم ماشا.

171 - با شد ماشا به مغا فت. نوشكا به تند با شتا گفت: - شانس يم كه خانه نيستند هر يك شنبه پسر به كليسا مىبر. به پشت ميز فت. ماشا جو : - من يا نمى مانم. فقط مى خو ستم يك نامه ند به تو نشا هم. : پاسخ نوشكا - نه ماشنكا به نمى خو چها هفته يگر من مى كنم. - با مغا - بعله ماشا با مغا. مر بسيا خوبى ست. پسر من تما سا هايى كه ين جا نمى كند. بر سر نش مر مى ند من مو چيز همه كر. مو ظبت بو لين با عمر خو خانه خو حس مى كنم ماشا. يك خانه بر خو. تنها چيز كه من خو سته ست ين ست كه ستا قديمى ملاقا نكنم. با لتما به چشما ماشا نگا كر. - من يگر مز حم تو نمى شو. يگر هرگز به ين جا برنمى گر. - ماشنكا من... من يگر تو نش ند. من بايد بايد... مى فهمى گريه كنا ماشا بغل كر. - من مى فهمم نوشكا مى فهمم. صو تش غر بوسه كر. نوشكا گر مىتو نستم كا بر يت نجا هم... ما نمىتو نم. ماشا صد ها ناقو كليسا كه ساعت علا مى كر جا پريد. - شايد بهتر باشد كه من بر. - من به تو نامه مىنويسم. - بنويس نوشكا. هر قت تو نش به لحا حى شتى بنويس كه چر ند ين طو خشن شد. من نمى فهمم نوشته كه سيبر ها ين طو مى كند. - نوشكا ستانش گرفت با به طر فت. به مى گفت: - من مىنويسم. بر ير چكمه ها نا ماشا هنگا فتن به خانه صد مى كر. ين هفته ها خر با نوهايش حس مى كر. بعضى ها به سختى مىتو نست طولانى بين خانه كا خانه طى كند. مر سختتر هر به نظر مى مد. قتى به خانه برگشت لب تخت نشست نوهايش ماليد. با شا مد تعريف كر كه پا حالا يگر مى تو نست ملاقاتى شته باشد. با خند گفت:

172 - گر مى نستى من چه خوشبختم لا ماشنكا. تو حالا بايد به من كمك كنى كه قتى به ملاقاتش مى چه بپوشم. من هيچى ند. پيرهن قهو كوتا ست تنها چيز خوبى ست كه. ماشا با شا ين كه يگر لا نيست به مشكلا خو فكر كند پاسخ : - كمر با مى كنيم يك تو به نگ خو به مى يم. بقيه يك شنبه ختر به شكافتن نو ختن پير هن گذ ندند. قتى كه كا شا ضى شدند كف شپزخانه بلند شد پير هن پوشيد به طر فت پرسيد: خ ب نظر چيست ماشنكا چه مىبينى ماشا گفت: - من فكر مى كنم تو ين لبا عين ختر با ها شد يك خانم كامل. گه گا كه گرفته بو خو جلو بو نز حر نوهايش بر نكشد. لش مى خو ست بكشد ما نمى خو ست شا بر هم ند. صبح بعد نتو نست جايش بلند شو. طو شب نوهايش كر بو ند با كوچكترين حركتى طو به مى مدند كه نگا خنجر ها فر مى. چيز كه بيش همه چيز يگر مىترسيد به سر مد بو. حالا ناتو بر تخت فتا بو. مر قبت ها ليا مرهم گذ هايش كمكى نكر بو. س س خر تند كه ليا به نوهايش گذ شته بو فقط پوست سو ند كند بو بيشتر مى. ليا حالى كه ستانش با عجز به هم مى كوفت گفت: - حالا يگر هر كا كه ستم برمى مد بر يت نجا ماشنكا يگر هيچ كا نمىتو نم بكنم. ماشا ساكت به گو حد كه حر به كجا مى خو هد بكشد. تكر كر : - من نمى نم با تو چه بايد بكنيم ماشنكا. قبل ين كه با حركت ست حرفش قطع كند فرصت كر بگويد: - گر ند بيايد مى تو ند من تا مانى كه بيما مر قبت كند. ليا گفت: - ماشنكا فكر نكنى كه نخو ستن خست ست كه مر مجبو مى كند چيز كه لا مى خو هم به تو بگويم مى گويم. تا مانى كه كا مى كر خرجت مى همه چيز خو بو. ما لا بيش يك ما ست كه تو چيز پر خت نكر با حقو ناچيز هم ما پس نا با توجه به ين كه همه چيز ين ها گر تر شد ست بر نمى ييم. من نمى تو نم كا كنم چو بايد به خو هر مريضم بچه هايش كمك كنم. ميد بهت برنخو باشه. ما تو بايد با لو يا صحبت كنى ببينى مىتو ند تو مر قبت كند يا نه بر ين كه ين جا يگر تو نمىتو نى بيشتر ين ندگى كنى. من فر به سيليو پيش

173 خو هر مى شايد يك ما جا بمانم. بعله تا جايى كه به من نيا شته باشند. بچه ها فقط پنج هفت ساله ند بد مر قبت پس خو شا برنمى يند. خو هر شوهر كه ين من بايد بر. برگر به خانه خو هد مى مى كر ها مو ظبت خر ماشا تلا كر : شو شايد خو بفر شيم. ببافم كفش كامو ستكش مى تو نستم شتيم كامو گر - فرصت بد نكن. بير مر به ين مى كنم عمه ليا خو هش برگر. به سر كا من كمتر مى خو. ليا گفت: - نه ماشنكا نمىتو نم. تو بايد بر يك چيز يگر مر نگر مى كند هم مريضى ست. يد يشب چطو سرفه مى نمى نم به كجا خو هد سيد. خا ند بر شت بير فت. ماشا با خو فكر كر هر گز ين كه هميشه من با خا ند بير فته كا ها كر حرفى نمى ما. به هر حا با من مهربا بو ست. صد هايى كريد شنيد شد. صد خشنى غ رغ ر كنا مى گفت: - من مى خو هم خو شخصا ين تحويل بدهم. با شد. ليا گفت: - بفرما تحويل بد به نبا پير مر كه خيلى خو لبا بو نامه ست شت به تا مد. مر حالى كه با كنجكا به ماشا نگا مى كر پرسيد: - تو ماشا كرتسو هستى ماشا سر تكا. - خانم من خو ست كه ين نامه خو شخصا تحويل تو بدهم ما پايين نامه بايد بنويسى كه يافت كر. كاغذ چر كى به طر كر بعد با يك حركت سلا يبا نظامى با ژستى عالى به پا چرخيد تا تر كر. سكنا بو. نوشكا نامه مىلر يد. ماشا ها ست قيچى كر با كه نامه قتى فتا. بير پاكت تو بلى كشيد: جمع كر. مين ها سكنا همه پو ين من خد - قتى كه پو ها به كنا ماشا تخت گذ شت ماشا گفت: ها به شماها بدهكا. ين من بيش ليا عمه بر ها - : جو ليا - نه ماشا من بلش برمى. بقيه ما خو توست.

174 با شا سكنا بر شت بير فت. ماشا نامه با كر خو ند: - ماشا عزيز حالا مى خو هم به قولم فا كنم بر يت بنويسم. تو مى خو ستى كه بد نى چه تفاقى بر ند فتا چر عو شد. من سعى مى كنم تفاقى كه ندگى ما ما قامت خر نيم سا ما ين مى نى كه طو هما توضيح هم. بر يت كر عو خانه ختشو من مى كر يم. ندگى گا گلى خا يك كلبه سيبر ند جنگل. نمى تو نم تا يخ قيق بگويم ما يل ما ما بو. من كمى تر ما كه معمولا شب ها مى خو يم گوشتى كه حليم بد خو ستم برگشتم سر كا كنم كه مر خو به كلبه ند خت. من هيچ قت نديد بو. چيز صو بز گش مر ترساند سعى كر كه ستش بر ما جلو من گرفت. مر كر. كتك كا به شر سيد. با هم مى جنگيديم كه ند مين قو تر بو ند به ير كشيد. من فكر كر مى خو هد ند بكشد. سعى كر با يك چو بزنم. بعد يگر چيز يا چه كه تفا فتا به خاطر ند. به خاطر ين كه مر قو هيكل ست مر گرفت محكم به يو كوبيد من بى هو شد.. مى تكا شانه هايم بو نشسته سر بالا ند مد هو به با كه قتى شب جهنم ندگى ما غا شد. فقط خيلى بعدتر فهميد كه غريبه به ند چه گفته تصميم شوهر مىنويسم مخالف ميل تو بر لا چيزهايى كه من ماشنكا ين ست. ست. من حالا كر همه نظر ضعم خو ست. پو هايى كه من بر تو فرستا طر شوهر هست به عنو تشكر تما هديه هايى كه تو سا هايى كه ما سيبر بو يم فرستا. گر به ند نامه نوشتى به بگو كه من كر همه چيز ها مربو به گذشته فر موشم شد ند. نمىتو ند چيز جبر كند. نمى شو چيز عو كر. گر حرفش صا قانه ست چر به حر مر مو خيانت من به خو گو كر ند به يك مر بيگانه بعد ين همه سا ندگى مشتر با من با كر. ين هم كمك نمى كند كه من قسم بخو كه مر به من به قصد تجا حمله كر بو. به من مى گفت: تو به من خيانت كر شا من گرفته. قتى كه مى خو ستم توضيح هم كه ين طو نيست مر شكنجه مى كر كه به خيانتم عتر كنم. بعد گريه مى كر كه تو نه تنها به من بلكه به نقلا خيانت كر. ماشنكا من ميد كه همه چيز خو باشد تو حالت خو باشد. من بر تو عا مى كنم كه هيچ چيز شتى ندگى جو تو خر نكند. يك خو هش تو. به من نامه ننويس! من يند به يد تو خو هم مد. لبته شايد نه به ين نوشكا. تو. ماشا با حتيا نامه تا كر. ساعت صبح بعد ماشا لبا پوشيد لب تخت نشسته ما فتن بو. منتظر

175 بو كه بيايد. بر كر يه كر شكه فته بو. ما تا مى فت مى مد. گفت: - ماشنكا ميد من نا حت نباشى بفهمى كه من بايد به يد خو هر مريضم بر مر قبت بچه هايش بر. خو هش مى كنم ست من خو نبا. ماشا گفت: - نه عمه ليا من مى فهمم كه ضا چگونه ست. ست كه به طرفش شد بو فشر گفت: - متشكر عمه ليا بر همه چيز متشكر. همين لحظه تا شد. با خشكى نفر به ما گفت: - تو كه مى خو ستى هر چه تر بير بياند مىتو نى بغلش كنى بگذ. شكه ماشا به به كمك فت. بير تا تر گرفت. ماشا پالتو خو كالسكه خزيد. تا كا گا كفاشى با فت. ما كشيد: جا برگر. ين به بپذير تو نتو نست گر - پوستين گوسفند محكمتر كر به ماشا كشيد جويانه گفت: - ماشنكا من به يد خو هم مد. ست ماشا ير پوستين فشر. نگا شد. فشر هم كه صو تش يخت ماشا جو چنا موجى نو صد مى شنيد كه ملاقاتش با پا حر مى ند. گفت: - ماشنكا به تو سلا ساند گفت كه به ند سلا برسانى. خيلى بر ست. ناله ماشا حرفش قطع كر. به صو برهم كشيد ماشا نگا كر. ماشا : - به گرما كه برسيم بهتر مى شو. بقيه سكو كامل طى شد. كجا قايم مى كند. به كه كليد مى نست ماشا جا نبو. لو يا كه سيدند قتى فتند ماشا تقريبا هما مبل تا بغل كا گا به خو فت. قتى كه بيد شد لو يا كنا يستا بو. به مى گفت: - سر كا فت تو لا نيست بر چيز نگر باشى ماشنكا. همه چيز تعريف كر من هيچ مشكلى بر شتن يك مستاجر ند. تو تا هر قت كه بخو هى مىتو نى ين جا بمانى. كتر به مى سد. من خو ستم كه به ها بگويد عجله كنند. ماشا با تشكر قد شناسى ست فشر گريه لو پرسيد: - فكر مى كنى من با خو شو لو يا با شا گفت:

176 - به تو سر پا خو هى بو جه جه مى كنى. جانش پيچيد يش به طر يو برگر ند بر لين با بعد سا ها به عا خو ند پر خت. كمكم كن خد يا كه شر ين ها شو. مى شنو مر كمكم كن. يگر هرگز مز حمت نخو هم شد فقط ين تسكين يابد. لو يا چو بيشتر به بخا يخت پرسيد: - مى خو هى غذ بخو ماشا گفت: - من گرسنه نيستم. ما گر مىتو نى كنا بنشين. لو يا با لبخند كنا مبل نشست گفت: - حالا! ماشنكا حالا ما با هم مبا مى كنيم ست ها ست گرفت. ماشا با نگر نى پرسيد: - لو يا تو كه جايى نمى منظو خا شهر ست. : جو كر مى نو ماشا حالى كه گونه ها با لحنى تسكين ميز - نه ماشنكا! ها كه جو ترند سفر كنند. من همين جا مى مانم. من كنا با ين جا مى مانم. همين جا هم مىتو نم خدمت كنم. يك معاينه بعد پايين مد. سنگى پله ها غ رغ ركنا كتر شد با همين لحظه هم بر پوست گربه گر نوشت. حما سپيرين گر تشخيص ماتيسم قيق كشيد بر نو تجويز كر. ماشا كتر حالى كه كلا پوستى بز گش بر سر مى گذ شت پو هايى كه لو يا به بو جيب كت ضخيم چرمش فر مىبر پرسيد: - قا كتر فكر مى كنيد كه من به خو شو : جو كتر - چنين تصو همه مىتو نيم شته باشيم ما فقط خد مى ند كه تو كى خو مى شو فر ند. پله ها بالا فت. بعد بغلى كه لو يا ير ها به كمك چو كمى تسكين سپيرين مدنش به كا گا بر ساخته بو مىتو نست كا ها خانه نجا هد. شر به بافتن ستكش جو كفش فرشى پشمى كر كه پشت پنجر كنا كفش ها تا خته شد توسط لو يا به نمايش گد شته مى شد. گاهى چند كوپكى كا عايد مى شد. لو يا كه يك ختخو بتكا كنا شومينه كا گا مى خو بيد شب ها تا ير قت ماشا با ستا هايى ندگى سرشا ماجر يش بيد نگه مى شت. يك شب عشق بز گ جو نيش بر ماشا گفت. ماشا به قت صو كه نو تش سر شد بو مىنگريست. لو يا گفت:

177 - مى نى ماشا قتى كه با مر يگر شهر تر كر. من كنا نو سمت پل نيكو يستا بو نز يك بو خو به پر كنم. - چند ساله بو - فكر كنم بيست ساله ين كه چه چيز با مر به ندگى كر حتى بر تو هم نمىتو نم بگويم. - يبا بو - بر من بو. - پس چر گذ شتى كس يگر ببر تو مىبايستى مبا كنى. من فكر نمى كنم مر يگر لياقت شته ست. لو يا... - من فكر مى كنم تو شتبا مى كنى ماشنكا. - بعد يد - نه م ر. قيب من بعد چند سا به پتر گر مد. بر هم نها. هايش چشم حر گفتن ين بعد لو يا صد سوختن چو ها شومينه بر مد ها طولانى كه ساكت نشسته بو ند به گو مى سيد. ماشا بعد لحظه فكر كر شر به ين مطلب كر كه چر لو يا ستا عشقش بر تعريف كر ست. تا يكى پرسيد: - ما من بو : جو لر با صد لو يا - بعله ماشا بو. ما ين موضو طو تما سا ها سخت نتو نست بين من پد خر كند. قتى كه سيبر مر. من يك ست خو كه كمك كر بو كه ند بمانم مبا كنم ست. يك نسا بز گ بو. ماشا تا يكى نجو كر : - تويى كه نسا بز گى هستى لو يا. شب ماشا حس كر كه بز گ شد ست.

178 فصل هفدهم حر ها ما بز گ! ماشا پيش لو يا منيت مشى كه مد ها نبالش بو يافته بو. كمتر شكايت مى كر فقط گاهى كه بى ختيا صو تش هم كشيد مى شد لو يا مىتو نست بفهمد كه چه مى كشد. نظا مر گذ مىنشست كا گا سنگى پله ها تابستا گر ها مى كر. سكو طولانى بر نگر مى كر گاهى با مثل كسى كه م ر فكر مى كر. تر بگير. با لو يا شا ها نمىتو نست هم تا تير فكا حتى ين ما يد پير مو جها بدهد فكر ست حس مى كند كه پيش كه منيتى ين بو. محبت مهربانى لو يا با تما شا شو جو نى پاسخ مى. بعضى قت ها ين مى ترسيد كه سالم شو مجبو شو لو يا تر كند. حضو ناگهانى بر فو يه هز نهصد شانز مش به هم. با ستا ها مرگبا ند لما عب حشت به كا گا من يافت. پ ر مى شد. تما لمانى چكمهپو سر بر خو كلا حم بى سربا تا تما نگا جنايت ها خم ها جنگ تما يا به طر خيز برمى شتند. يك با با تر قتى كه بر با غلو يا به تشريح جنگ خونين ها با قز ها مىپر خت كشيد: بس كن يگر ند. : جو نفر با چشمانى پ ر ند - نه ماشا من يگر هرگز به خاطر مهربا بو هم ساكت نمى شو. من نمى خو هم كسى شنيد نجى كه طبقه كا گر هقانا فقير مى كشند برهانم. من فكر مى كنم خيلى ها ترجيح مى هند كه فقط بشنوند تا كه شر يط خو تجربه لمس كنند بعضى ها حتى حمت شنيد هم به خو نمى هند. ماشا فعه يگر كه نخو ستى تو شنيد قعيت نج مرگ ند شتى به ين موضو فكر كن. تو جا ند چشمانت بر قعيت موجو چه كه طر فت مى گذ ببند. حالا يگر تو بايد قعيت بد نى. ماشا فريا كشا گفت:

179 - بعد نقلا تو به چه كسانى نفر خو هى يد ند بر خشمگين : - كه ين طو! تو ين جو فكر مى كنى ماشا هم با هما صد خشمگين جو : - چر من بايد به ستا ها پ ر خو تو گو بدهم من ير مانى ست منتظر تو بو بر تو نگر بو حالا كه تو قعا با گشته حتى فرصت كت به خو ند مر بر ين كه مشى بد مسي وليت ندگى مى كنم سر نش مى كنى! تو! گر كسى قر باشد ندگى مر بد ند تويى لبته به خو حمت ين كه بپرسى ند. كه بر من چه گذشته ست بد نى قطع كر : حرفش لو يا - فكر مى كنم بر مشب كافى باشد. ماشا به مى پاهايش ميز كفاشى به مين گذ شت عصاها ير بغلش بر شت به تاقش فت محكم به هم كوبيد. شنيد كه بر مى گويد: گير. مى به خو برمى خو به چه... - : جو لو يا - عجيب نيست ند به ند كافى نج كشيد مى كشد. ماشا به مى لبا هايش. تيكه پوست گربه خا خالى بر شت به نو نش بست كت مستانى لحا نا مند ند خت به تختخو خزيد. كا گا تما شب بحث ها پ ر سر صد به گو مى سيد. نيكمت ها صندلى ها با ها مين بلند شد به مين كوبيد شدند تا خلاصه همه چيز گرفت. ماشا به خو فت ما صد ها غر لند مانند بمى كه كا گا به گو مى سيد خو پريد. - به تو مىتو نم ين بگويم لو يا ماشا مو ين كه نفر ست كه به من نير مى هد حق شت. نفرتى من هست گاهى خو هم بد مى يد. - چر شهر فتى تقاضا سربا شد كر - ماشا بر تو نگفته ست - نه. ما به ليل مشكلا شخصى بو كه ين كا كر - بعله مگر ما تما مبا ما بر سا مشكلا شخصى فع نا نيست لو يا - مثل ين كه خو كشى شر فتمند نه بهتر ست تا يك نو به مر چيز ميا بو تو قر. به جبهه مى مى كشى با بى كله گى هت تو ها كر. قربانى سربا كا كنى به تبليغ تر يج بپر ما تو به نبا مرگ قهرمانانه فتى ند. جنگى شد. سير سى بدشانسى با نصف ك ل سربا : مه تشريح كر ين لو يا

180 - تو گر خو فر مو نكنى به مر نقلا خدمت نخو هى كر. فر مو نكن كه مبا صلى تعيين كنند هنو بر جا ماند ست به سرعت طوفا به ما نز يك مى شو. ما همه ما بايد ما باشيم كه نىترين بهترين خصايل ما به كا گيريم به هديه كنيم. گر قعا مى خو هى پيش ما بمانى تو بايد با خو تصفيه حسا كنى ند. تو مىتو نى ين جا شهر مفيد باشى ند. به ما موعو فر مى سد! يك هفته بعد ست مانى كه ماشا فكر مى كر بر مى خو هد نز نا بماند هر سا شتا به كا گا كفاشى مد به سرعت چند سيله محقر شخصى بر شت كوله پشتى پا پو ند خت عا فتن شد. جو سو ها ماشا لو يا پاسخ : - بر تا خو هم نوشت. ين تنها چيز ست كه لا مىتو نم به شما تا بگويم. بيش ين حتى يك كلمه هم نگفت. چند قيقه بعد پشت سر بسته شد. تا قتى كه نامه همر با خرين بر كولا مستانى سيد ها نستند علت فتنش به سرعت چه بو ست. لو يا نامه بلند خو ند: - فيق گر مى حر هايى كه شما شب به من يد فر موشم نشد ست. من صا قانه تلا كر كه خو پالايش هم برخو هايم تصحيح كنم. خ ب! گيريم كه ين طو باشد من مرگ قهرمانانه جستجوگر بو باشم. ما يا ين خطاست تو گفتى كه بهتر ست خو كشى كند تا يك تصوير غلط قربانى شد خويش به ست مر بدهد. حالا من مى خو هم تو بپرسم لو يا: نسا خوشبخت شا هرگز نقلا كر ست هرگز خو بر قربانى كر ين ما ما كر ست من فكر نمى كنم. نقلا تنها مر ما بدبخت نا ضى بر شد نج ست. نقلا فر ند نش نمىپرسد كه ضع سلامتى شا چطو ست يا ين كه خوشبختى فر شا تا چه حد ست. حتى ين جويا نمى شو كه يا به خاطر مشكلا شخصى ما مرگ نقلا شد ند يا نه. مى خو هد عصبانيت باشد حس نتقا جويى باشد قد طلبى باشد يا ناكامى عشق. بعله تما چيزهايى كه ما هست سا ترين تا پا ترين گير. مى جا پرچم سر ير حساسا لا من بر مين با با پنج فيق يگر جبهه هستم. مىتو ند ين طنز سرنوشت بنامد ما سه تن نا كر ند هر سه نا هم نانشا ست به همين ليل تر گفته ند مى خو هم بگويم خيانت. چها مى يك نشجو بيما عشق ست مسكو شد شنا نقلابيو با سيبر ندگى سابق كه بز گ پنجمى يك ست لا حاضر ست كه جانش بر ها بدهد. به عبا يگر همه ما بدبخت بى خانما يم. ما بر هيچ چيز مالك نيستم جز جا ما.

181 با تقريبا يك سرنوشت مشابه كر خو كشى تو شش نامز جا لو يا ين خيانت كه همه حاضرند بر مر نقلا طلبانه جا هند. ليل ين كه من خو با سرعت پتر گر تر كر شايد پليس شنيد باشى. من نوشكا پسر با پير مر بوتيك شا يد. يد ها مر حالم به هم خو. طاقتم چه چيز نمى نم هم هنو. بر مين بر حمله مر به پير ست باعث شد كه چنين كا بكنم. مىتو ند مر قبت نوشكا باشد كه شا گر نش ست كر يا لبخند ضايت ميز پير مر كه نشا خوشبختى شت. نمى نم. من نمى خو هم پ ر نفر حسا باشم. ما ين جا لو يا تو يك نكته ست قعى نقلا بز گ خدمت هد مىتو ند سا پديد يك كه چطو ين كنى مى بيا قر گير. گر ين تفا بر من نمى فتا من هنو هم شهر بو. ين جا لا من بر سربا تبيلغ تر يج مى كنم. فقا سلا ند قو مى هند هز هقا فقير به نز شما بفرستند! ماشا عزيز! مر ببخش من نبايد ست تو عصبانى مى شد. تو حق كه مى گويى من نمىتو نم يگر يك ندگى نرما شته باشم. سا ها طولانى سيبر مر يك نسا بى قر كر ست. ما ين جا بين ين فقا خو حس مى كنم. بعله كاملا. حت خو هر عزيز من فكر نمى كنم يگر ين سفر با گر. چيز من ين به من مى گويد. تا جا كه به خو برمى گر ين موضو صلا نگر نم نمى كند بر يم مهم نيست. بر ين كه ندگى من بى نبو ست بر سر هى بز گ مى گذ. من فتخا ين شته كه بر يك نيا بهتر ندگى عا لانهتر مبا كنم كه به متحقق مى شو. بر چيز كه تو هم بر يش سر سر ندگيت نج كشيد خو هر عزيز من. ين جا كومه ها سربا صد ژ فتن سربا نى كه مى شوند نفس تا يخ بر گونه هايش حس مى كند. هر تعد بيشتر سربا نى كه جنگ خسته شد ند به تبليغا نقلابى ما گو فر مى هند جبهه فر مى كنند يا عليه فسر نشا شو مى كنند. ما تسويه حسا نز يك ست. من مى خو هم يك با يگر به تو بگويم كه من خوشحالم ين كه ين مبا بر يند سيه عزيزما حضو مستقيم. ماشا عزيز من تو خو هش مى كنم نسبت به من بد فكر نكن. تحليل نهايى من كا نجا كه فكر مى كر ست حقيقت گونه ست. چند شب پيش قتى كه كشيد بو يم ير فشا لمانى ها بو يم من. بيش هر ما يگر به خو نز يك تر شد چيز كه مر متعجب كر ين بو كه حالت ك لى من خو ندگى ضى بو. تنها چيز كه مر عذ مى هد ظلمى ست كه حق نوشكا كر. ين نامه من سومين سيدنم به ين جا مىنويسم بنابر ين تعجب نكن كه

182 مىپر. شا به شا ين ماشنكا! حالا مى خو هم تو پنهانىترين يم شريك كنم. بعد يك شنبه خونين تمامى ين سا ها كر كه يك با يگر تجربه كنم كا ظلم مستانى به ست ما با خا يك سا شو. گر خو نتو نم جا حضو شته باشم مى خو هم تو باشى يك تيكه سنگ ها خر به به نشانه تمامى خو ها بى گناهى كه ساختن به كا فته ست بر. ماشا عزيز! حالا من ين نامه با شعر لرمانتو يك قايق تما مى كنم. تو مى نى كه من چقد به شعر گفتنش عشق مى. بى بيكر يا يك قايق كوچك تنها نظر ناپديد مى شو. به سو فق بى نتها چه مى جويد چه چيز ساحل خانه بر جا گذ ست مو مى غلتد با مى كشد جنا مى خشد سنگين طلايى مى شو سر تر بش كه ياچه يك پ ل مى سا. خو شيد كه شعه سمانى طوفا كنند نگر مو ميا پند كه ميا طوفا مش ست.... خوشبختى مى جسته ست خوشبختى فر نمى كر ست. بر خو خو ند فيو كرتسو. نقلا! با ند كوچك با نگ با صد مى خو ند. برمى شت نامه ماشا غلب بعد ها شد نمى نست منتظر بر ست يا منتظر شنيد خبر جا باختنش.

183 فصل هجدهم بها تابستا پ ر تشويش پشت پنجر تاقك كا گا كفاشى سپر شد. يك شب كه لو يا يك جلسه با فقايش ير قت بر گشت ماشا به گفت: - من خو مثل يك قو باغه يك بركه مىبينم. هر چه كه بر مى گذ فقط پا مىبينم. لو يا به طر تختش فت گفت: - من فكر مى كر تو خو بيد ماشا. بيد كر ماشا جو : - نه من نمىتو نم بخو بم. ين نو ها لعنتى. نگا تو شا تيش مى سو لبانش گا گرفت. لو يا با لحنى جويانه گفت: - من مشب با فيق كاجو با تو صحبت كر. مى نى چه كسى مى گويم معرفى كر. نيكلا به من كتر ست. يبر سگايا منطقه بلشويك ها كه هبر ببينيم مىتو ند كمكت كند. ماشا با قد شناسى به هستگى گفت: - عجيب ست كه تو ست من خسته نشد لو يا. لو يا سر به علامت نفى تكا گفت: - حر ها حمقانه نز ماشا. - گر من بهتر شو مى خو هم با تو فقا همكا كنم. شايد بتو نم كمكى باشم. - ماشنكا فقط تو بتو نى بر. بر تو هم ظيفه پيد خو هيم كر. - صبر كن لو يا من مى خو هم كمى با تو حر بزنم. مى نى بعد ين كه نامه ند نامه ين با با لين كنم بر مى تصو خيلى فكر كر. خو من به ندگى مد به خو خيلى نز يك حسا كر. من فكر مى كنم كه ين خرين نامه ست. - ماشا ين طو نگو كجا مى نى شايد هز نامه يگر هم بنويسد. - نه لو يا! من حس مى كنم كه مر ست. ين كه نامه طو نوشته من خو سته كه يك تيكه سنگ كا مستانى بر بر چشم ها مر با كر ست. بيش چر من نمى نم من يخته. پيشترها به سر هايى كه قطعن مه شعا ها تما

184 جو با تما ها ين من تاثير شته. قد ين چر يم پذير قد ين كلما ين مى فهمم. شايد به خاطر ين كه تما ندگى ما تغيير كر لو يا يك شنبه خونين. من تيكه سنگ حتما برخو هم شت. حتما... - من خوشحالم ماشا. مى نم تو گاهانه تصميم مى گير. حالا سعى كن بخو بى فر من نبا كتر نيكلا مى فرستم. ماشا مد يا بيد بو به نو كم نگ چر خيابا نگا كر. چند بعد ملاقا كتر نيكلا ما به كا گا مد سر سيمه تعريف كر كه كر : ضافه ست. مريض شد - خو سرفه مى ند ماشنكا! من فكر نمى كنم ين مستا تما كند. خيلى لاغر شد ما پا ماشنكا. ما ند مى تو حر مرتب بزنى سر به مىتو نستى كا ست. پيش سل مر. حالا ما بچه ها ها هم مو ظبت مى كنيم ما لونيكا خر شا مى هد. خيلى بز گترها پشت كا تر باهو تر ست. ما خد مى ند كه ين بچه ين همه چيز كجا مى. چند شب پيش با يك پوست نو با مد كه مى گفت تو باله ها پيد كر ست. من يگر نمى نم به چه مىتو نم با كنم. گر مىتو نى بيا ماشنكا! بسيا خوشحا خو هد شد كه تو ببيند. با هم تكر كر فت. با تما قتى كه خو سر شت سعى مى كر ستو كتر نيكلا عايت كند يك قاشق بز گ شير مى خريد ماشا مى جوشاند كه لو يا هايى گير. به كا گر كه كتر بر نوشته بو لو يا خانه خريد بو شير مى يخت. فقط بعد گذشت چها مى كه كتر نيكلا به شوخى به قو بو به بدنش حمله كر. حالا بايد صبر مى كر تا بخو بد. با شر كند. بر كا گر بر خانه ها مز عه فت. لكساند به خيابا شكه با كر كاشتن سيب مينى سبزيجا شخم شد بو. خو به با كر. - تو مد ماشنكا تو مد. غو بغلش ير ها با چو كه ماشا خو ست قتى با خوشحالى گفت ين گير خطا كه تو مىتو نى من بيما بگير. ست هايش بر هانش گذ شت. ماشا سعى كر به صو مرگ ستش نگا نكند با جويى پرسيد: - حا پا چطو ست - به هم نامه مى هيم. مى گويد كه لش بر من خيلى تنگ شد ست. گر بخو هى خرين نامه بر يت مى خو نم. - بعله بخو. نامه جيب پير هنش خو ند: - غنچه خو خو توضيح مر ين طو خطا مى كند چو موهايم سر ست مه : فرشته من جا من شتيا نتظا توست. يك لحظه هم

185 نيست كه بى فكر تو بگذ. قتى كه سما بى ست مى نم كه تو هم به نگا مى كنى هما طو كه با هم قر گذ شته يم. قت حس مى كنم كه ما بالاها جايى كه ميله ها ند يو ها نمىتو نند ما هم جد كنند يك يگر غو گرفته يم. فكر كر. نابرژ نايا شب به يد سلولم سو من ما يشب تويكا! جا كه ما بر لين با يك يگر بوسيديم تو من فر كر... ساكت شد نامه تا كر گفت: - گر بيشتر بخو نم به گريه مى فتم ماشا. به ملاقا من بيما ستا مى يى به محض ين كه جايى بر من خالى شو من به جا منتقل خو هم شد. ماما مر فته با ها صحبت كر. فكر مى كند من جا تر خو مى شو تا خانه. جا ها ند. پا هم مىنويسد كه من بايد به بيما ستا بر. فكر مى كنم كه منتظر ست كه نقلا نجا هد. فكر مى كنى نقلا به خو هد ماشا ين با لحنى كر. نگا ماشا به صو پرسيد ميز لتما ماشا سر به علامت مثبت تكا گفت: - همه ين جو فكر مى كنند. ما تشويق كر كه شب چند ساعت بيشتر بماند مر قب باغچه سبزيجا باشد كه ها به ستبر نزنند. ماشا با شا به چو ها ير بغل گفت: - ما با ين چو ها چگونه پس مىتو نم بر يم ما جو : - تنها نيستيم پسر يگر هم محله كا گر مى يند كشيك مى هيم. مشب نوبت ماست. من به تو لبا ضافى مى هم كه سرما نخو. ماشا قو : - من فقط گر نوهايم گر پوشيد باشد تا صبح هم مىتو نم بنشينم. هو شت تا يك مى شد كه ماشا ليا به مز عه سيدند. پسرها تر نا سيد بو ند. سرما شبانه سيد بو. ماشا پسر كا گر شناخت. پتيا كه مجتمع كا گر بغلى ندگى مى كر به خاطر ستا ها يا كه شبا مى گفت مشهو بو. حالى كه لا بوته ها قايم شد بو ند به صد ها گو مى ند بلافاصله يكى قصه ها پ ر خو خونريز شر كر. ساعت شب كه پتيا به مى قصه يك مر م ر تعريف مى كر كه هر شب قبر بير مى مد با چشما تشين به نبا قربانى مى گشت سايه طر بوته ها پيد شد كه به مى پيش مى مد. جا پريد با چو ستى شر كر به كوبيد شبح تا. سه نفر يگر هم پيش مدند تا حلقه ند. مر جو :

186 - بس كن بس كن شتم گرسنگى مى مر. پتيا فريا : - تو نبايد كنى. گر پرسيد بو جا مى يافتى كه بخو. مر جو : - حالا به ند كافى بر يك ما كتك خو بسم ست. ناگها همه با هم ير خند ند چند قيقه بعد گر صحبت با بو ند كه خو جلو شد يد ها سبز تلى تولا. توجرنيج سيا بو. معرفى كر جديد مو باعث پ ر يى كر. عو خو شا ها به سبز همه ها گذ شت خند شد. يك سر سرفه فر گرفت با ست هن گذ شته به طر خانه يد. سيا گفت: - قتى مر پد خو. سرفه ها بد مى ند ما به خوبى يك مر كتك كا مى كند. به سو ماشا با ين كه پد ما چه مى كنند سيا جو كه مين ند يگر نمى تو ند ها ملاقا كند. پتيا پرسيد: - خيلى مين ند : جو سيا - بعله ين قد ند كه يگر نخو هند به هويج گا. ناگها چشمانش گر شدند ستا به جلو خم كر چو بر شت پا به فر گذ شت تا يكى ناپديد گشت. صد يش شنيدند كه با فريا مى گويد: - چه مى كنيد لعنتى ها مر فقير مى يد صد شلپ شلوپ مين خيس حاكى بو كه ها فر كر ند. پتيا حالى كه غش غش مى خنديد گفت: - ست تو ناقلا. قتى كه سيا نز نا با گشت با صد خفه پرسيد: - تو چطو فهميد كه ها جايند : جو سيا هم مى شنو. يك مگس فتن صد باشد بو يا جنگ جبهه گر - ماشا با لحنى متفكر گفت: - ين كه مو پد ما گفتى كه مين ند... : جو سيا

187 - بعله من نگفتم ما همه قعيت هم نگفتم. پتيا با حير پرسيد: - مر ند : به تلخى جو سيا - تو شهر شد هنو نفهميد كه تنها مينى كه يك فقير تصاحب خا گو ست با يگر هم سيا ها فر گفت: - من هم تما شب ين جا پيش شما مى مانم. تا مانى كه نظر شما شكالى ند شته باشد بر خو يكى تا هويج مى. ساعت شب گر بعد كشيك مد ماشا به خانه نز فت. فتا. به خانه غمگين به طر خسته ماشا صبح. سرفه شب تما ستش سيا پايين پله ها منتظر بو. پرسيد: - مى تو نم كمى با تو قد بزنم ماشا كر. نگا ماشا با جديت به صو خامو كنا هم به فتا ند. به ماشا قتى يد كه سرما مىلر گفت: - من مىتو نستم كتم با كما ميل به تو بدهم ما من ك لى مستاجر. ماشا حالى كه به چشما سيا پسر جو نگا مى كر با لبخند پرسيد: - تو هرگز نمىتو نى جد باشى سيا : جو سيا - من ست عين مرگ جد. گفت كه تما جبهه حر بو نش با ها شكه به يستگا فتن كر : ضافه جنگى شد ند. يا سير مر ند ستانش - نقلا ين جا پتر گر تفا مى فتد من مى خو هم ين جا باشم. قتى كه به پا شكه سيدند سيا پرسيد: - من مى تو نم گاهى به يد تو بيايم ماشا ماشا با گونه ها گ ر گرفته پاسخ : - تو مىتو نى سر بزنى. به شكه خزيد. : فريا مى يد حالى كه پشت شكه سيا - پس خو هم مد ماشا. تا مانى كه شكه نظر ناپديد شد بر ست تكا. چند بعد سيا خند كنا كا گا كفاشى شد قر نانى كه ير بغلش بو ميز گذ شت گفت:

188 - فتن به سما حت تر ست تا پيد كر يك قر نا ست حسابى. - كجا گير - نصف صف يستا عجو ها نز يك بو مر بكشند. ماشا پرسيد: - هنو هم مز عه نگهبانى مى كنى ماشا ين پرسيد نا به سه قسمت تقسيم كر. : جو با خند سيا - بعله! يك نا بهتر ست كه بيست تا يگرشا مز عه غا كنند. - خبر - پرير به بيما ستا منتقل شد. : مه گفت با هستگى ين - من ير به ملاقاتش فتم. ماشا پرسيد: - تنها به جا فتى : جو سيا - - بعله تما بعد ظهر جا نشستم. يگر ما يا ند نخو هد ماند ماشا. به تو سلا ساند. خيلى سخت بو بشنو كه مى گويد ين تختى كه خو بيد ست كسى تا به حا نمر. هنو فكر مى كند كه ند مى ماند. ماشا جو : - من لم مى خو هد فر به ملاقا بر. ما فكر نكنم لو يا پو بر شكه شته باشد. تا گى ها كا يا شد به كا كفاشى نمى سد. سيا پرسيد: - چه كا مى كند مگر ماشا جو : - جلسا كا خانه ها كا گا ها سا ماندهى مى كند مشب ير مى يد. گر بتو نى كمى بيشتر منتظر باشى مىبينى. سيا گفت: - من تا مانى كه تو بير نم نكنى ين جا مى مانم. بر ميز كا نشست. ماشا با خو فكر كر چه چشم ها يبايى قتى. كه نگا شا با هم تلاقى كر خجالت سر شد. يك ثانيه بعد لو يا با قد ها شتابا پله پايين مد با يد سيا حير كر. با لبخند شوخى پرسيد: - ماشنكا ين مجسمه كيست به پسر جو شا كر.

189 : گز بر به طر ستش جا بلند شد سيا جاسو نگهبا سيه پ ر فتخا تش سابق يا توجرنيچ سيلى - قت تلف كن فعلى. لو يا حالى كه با صد بلند مى خنديد گفت: - عجب فتخا نصيبم شد ست پس. ستش با مهربانى به طر كر. چند قيقه بعد هر سه ميز نشسته بو ند با تيكه ها نا شا چا مى خو ند. خو كر معرفى طر جلسا گفتن بو سخن سر شو بر كه هنو لو يا كر. تمجيد نقلابى ها سيا سيا حرفش قطع كر گفت: مى گذ ند هايش مى يد فقايش مى حر كس كه به يبايى ما - بهتر نبو. متقلب كشيش ها قطع كر : با جديت حرفش لو يا - سيا تو نبايد به نقلا به ليل ين كه چنين هايى ميا ما ب ر خو ند شك كنى. بعضى ها مثل كو كا سا ند نكر ند كه نقلا بيش كه شمن قربانى بگير خو ما مى گير. ماها كه به بر بر بر عد لت جتماعى معتقديم جه بايد خو ما ين طو فتا كنيم تا ين كه شمنانما چنين نتظا شته باشيم به ها مصا بدهيم. فر مو نكن سيا تمامى پيا بر بر بر عد لت جتماعى فر ند نقلا ند. گاهانه يا نا گاهانه به نتخا خو يا بى كمك مى كنند كه مو شو. پخش جها سر سر نقلا سيا پرسيد: - تو فكر مى كنى بعد نقلا همه چيز عو مى شو : جو لو يا - من ين مى نم سيكا! ما ين هم مى نم كه يل بحر نى خو هد شد ما مىبر تا همه معنى بر بر عميقا كنند. كسى چه مى ند شايد صد ها سا طو بكشد تا ما ما به طو قعى جامه عمل بپوشد. ماشا نجيد پرسيد: - قر ست ين قد طو بكشد : جو لو يا - من پيغمبر نيستم ماشنكا ما ما مهم نيست. هز سا ست كه بشريت بر گى خفقا تر صاحبا قد به سر بر چنين چيز هايى ثر بسيا به جا ماندنى عميقى بر طبيعت نسا مى گذ. گر نسا حقيقت نگويد گوست. گر سهمش نا يافت نكند بعله كه به ست مى ند. گر نتو ند سربلند با غر ندگى كند مچاله مى شو. همه ما نسا ها ند ين كا كر يم. لا به عبا يگر ما

190 هرگز ين مكا جا نيافته يم كه خو ما باشيم ماشنكا بعله هر چقد يك نسا تو سر خو تر بر خا فتا تر باشد ما بيشتر بر جا بلند شد نيا. نقلا فقط يك شر بر يك ندگى بهتر ست. نقلا به ما ين مهلت مى هد كه شتباها كمبو ها خو جبر كنيم. من مى نم كه بعضى فقا يك عتقا غير مينى به ين موضو ند كه نقلا مىتو ند با يك ضربه ين نسا مجر تحت فشا مچاله شد تغيير هد نمى خو هم ها مايو كنم. به موقع متوجه شتبا شا خو هند شد. ما مر ين تصو پا كو كانه شا به ها مبا كمك مى كند. لو يا سر ميز پاشد. با خند گفت: - حالا به سو كا لبته گر با كشيش ها مقايسه نشو. بعد سيا مرتب به كا گا كفاشى مى مد. ماشا با به ملاقا قبل سحرگا شد بى هو شش كتبر شب بيست متينكوسكايا بيما ستا كه جا سپر فتند. يك شنبه سر خاكستر بعد به خرين منز گا محل سكونت كا گر بد قه شد. تكيه بر شانه سيا ماشا تر نه بد خو ند تما بد كوچك جو نش لبا عز گريه لر يد. ها بعد مرگ ماشا ساكت بو فتا با لو يا غير معمولى بو غلب سيكا مى خو ست كه ستا ها خند تعريف نكند. بو ها كه به جانش چنگ ند خته يكى ست بر غير قابل كنتر حشتى كر. حسا تر كه خو مانى تا پرهيز مى كر مصاحبت با بعد ما ها خو بيما يو يو تر مى كر. يل فو يه هز نهصد هفد بر لين با بعد سا چو هايش كنا گذ شت تو نست با كمك عصا قبل با صف تظاهركنندگا تو نست فو يه سو بيست بر. كا گا كه پايش بگير مجبو باشد به خانه برگر مسافتى طولانى بپيمايد. : غر سيا - تو نبايد ين همه مى فتى به خو فشا مى حمقك! نوها كر. ماساژ : مه با لحنى جد سيا - حالا تو بايد يك هفته خانه بمانى تا با بتو نى بير بر. نگشت شا سيا گر خاكش به تكا. ماشا با خند گفت: - يك بيشتر نگشت به من بگير مى مى. جمعه بعد سر سر شهر تظاهر بر پا بو. بعد ظهر صد گلوله جايى سمسنيج پر سپكت مى مد.

191 ماشا با نگر نى منتظر لو يا بو كه صبح بير هنو هم كه شب شد بو برنگشته بو. سيا كه شب سا نو با ها كا گا كفاشى ندگى مى كر بى هو تلا مى كر كه كند. ساعت شب بو كه لو يا با سر بى كلا شتا فر شد. ماشا با نگر نى كه لنگا پله ها پايين مى مد پرسيد: كلا پوستى چه كر : جو تشين با حر لو يا - چه كسى به كلا پوستى فكر مى كند قتى كه بز گ به حقيقت پيوسته ست مىتو نيد با كنيد من خو يد كه يك قز يك كا گر بوسيد. بعله سب پايين مد به عو ين كه كا گر با باتو بزند بوسيد. ين تفا صبح فتا بعد من تما يخ با تظاهركنندگا تا مركز شهر فتم برگشتم. ماشا حالى كه به كمك مى كر پالتويش گفت: - من صد گلوله شنيد. : جو لو يا - - ها چند پليس بو ند كه مى خو ستند ما بترسانند ما با با غا پشت با خانه ها به پايين فتا ند. هيچ كس يگر نمىتو ند جلو مر بگير! هيچ كس. يك چشم بر هم حا خند ير گريه گفت: - نمى فهميد مر لين نقلا ست! من يدمش من با تما جو حم حس كر. نقلا هو يى كه نفس مى كشيم مو مى ند همه جا هست. حتى بر ما كه بر نقلا كا مى كنيم غير مترقبه ناگهانى مد. طو كه نگا تما پر لتا يا يك كلا شعبد با بير يخته ست خو مى به هر چه هبر تي و مى شاشد. عين يك غا كه تش فشا قبل نفجا صلى بير مى يز تما شهر پيمو ند. من به نبالشا مى يد ما به هر حا جد بو. ها نقلا خو شا ها با مو مذبوحانه سعى مى كر كه مى يد كوچك يك حبا من خو كر ند. طوفا بد. كا گا همه چيز به صو تش خوشبختى نو بو صو تش شك پاشيد مى شد. ها بعد حر ها لو يا به حقيقت پيوست. پا گا پتر گر نقلا كر پشت سر كا گر قر گرفت. ما ما تز لكساند كا مستانى تر كر تز كو سلو با شت شد. ژيم كرنسكى قد به ست گرفت. كا خانه ها محلا كا گر محل ها كا شو ها كا گر تشكيل شد. شو ها كه هر بخش شهر بر خو شو يى مستقل شت تشكيل شدند. لو يا به شو منطقه يبر سكايا منتقل گر يد. مر بى صبر نه منتظر صلح بو ند.

192 فصل نو هم يل ما ماشا نامه يافت كر كه نوشته شد بو بر يك سا پيش به ليل تبليغ تر يج تش توسط مامو سيه تز عد شد ست. كمبو قه كشتا بى معنى جبهه ها فقر بى نانى مر با شهرها بر خو ست صلح نا به حركت. بعد تلا ها يا تو ها مر فقير سركو مر به حمايت كرنسكى لت ژ لا ما فر ها قتل عا مر حشيانه گر. پتر كا گر بين طبقه به يژ. ست جا با شد مشغو كا به سا سلحه كا خانه با ماشا جولا ما خر بر نير ها نقلابى بلشويك كه به تا گى شر به تشكيل هسته ها كوچك كا گر بر مبا يند عليه كرنسكى كر بو ند خا مى كر. بلشويك ها خو شا بر نبر نهايى سرنوشت سا ما مى كر ند. پاييز شهر با عتصا نا مى فقر بى نانى فر فته بو. سيا كه جبهه تجربه شت مسي وليت سا ماندهى يك گر كا گر به عهد گرفته بو كه ماشا هم جز ها بو. شب بيست پنج كتبر كا گا كفاشى به يك پايگا سر كا گر مسلح تبديل شد بو. همه جا تخت ميز صندلى پر كا گر سربا بو. شومينه قرمز شد تش نش خستگى ناپذير تلا مى كر لبا هايى كه بر يز شد بو ند خشك كند. كلا ستكش جو كت همه جا يز بو. ماشا لبه كابينت نشسته بو منتظر جو مد پريمو بو كه چا حاضر كند. يك لبخند فر مو نشدنى صو خيس عر جو پهنش جلو يبا بو. تختش چها مر پا برهنه نشسته بو ند نيمه بلند يك سر سربا مى خو ندند. صد گستر ماند لين مزمه ها فضا پخش مى شد. سيا سط ها شد خو به ساند گفت: - ماشنكا تو بايد سعى كنى كمى بخو بى فر سختى پيش يم. پسر جو كنا با حالتى شعا گونه : - بر خو قت يا هست. فر نصف ما به خو بد خو هيم فت. فو گند به كاغذ سيگا كر با چشما شك لو به سرفه فتا. سيا با خند گفت:

193 قلا معلو ست كه تو ند هنو. به پشت پسر جو كوبيد. ماشا كتر جا بر شت بقيه برگ ها چا يخت به سيا كه هنو بر پشت پسر جو سرشا ندگى مى كوبيد پرسيد: - فكر مى كنى لو يا لا چه مى كند : جو سيا - لا حتما پيش لنين ست ميا فقا يگر سمولين نشسته ست فكر مى كنند كه فر با كرنسكى ير نش چه بكنند من صلا لم نمى خو هد كه لا جا لبا باشم. گر كوچكترين چيز فر به خطا تقصير گر ها مى فتد. ماشا با نابا گفت: - يگر مى گويى نمىتو ند پيش لنين باشد پيش بقيه بعله ما لنين سيا گفت: بر عمر كه تما باشد لو يايى با نمىتو ند مى كنى لو يا فكر تو چر... - ين جنگيد ست ين ند كه كنا لنين بنشيند منظو ين ست نه ماشا لنين تز نيست. يك فيق ست مثل بقيه حتما به چه كه لو يا مى گويد با قت گو مى هد. مى مثل لو يا همه به حر هايش گو خو هند. مى ند كه چه مى گويد ماشنكا. با لحن معلم به صحبت هايش مه كنا ماشا نشست. ماشا غريد: - فكر مى كنى من كر كو كنا به پايين پريد. مه : - بس كن مثل پيغمبرها موعظه نكن. ماشا چا فنجا هايى كه به طرفش شد بو يخت. سيا خو با كر پله ها به طر بالا فت. جو نكى كه سرفه مى شك هايش با ستينش پا كر به ماشا گفت: - منظو بد ند شت حرفش ماشنكا. ماشا پله ها بالا فت سيلى يد كه كا گا يستا ست صو تش غم شد. هم كشيد به نجو گفت: تو عصبانى شو. ست ببخش نمى خو ستم من سيكا - سيا صو ماشا غر بوسه كر محكم غو كشيد. ماشا لر گفت: - من عاشق تو هستم سيا. بر لين با به بوسه پاسخ. سيا گفت: - ماشنكا من خيلى خوشبختم. مى خو هى هميشه ما من باشى صو ماشا ميا

194 ستش گرفت. صد فريا فحاشى به خل كا گا كشيد همين لحظه يك پ ر هيبت سيا به طر ها مد. هيكل سب مانند سيا گفت: - تو فرماندهى گر هى سيا بهتر ست كنتر به ست بگير گرنه همين لا حما خو به خو هد فتا. سيلى با خو كا گا بر. ماشا به نبا فت. سربا كه سربا يگر ستانش گرفته بو ند به كسى مى كشيد: - تو لعنتى گاييد شد كثيف! تو مىتو نى بر خيابا خو بفر شى كونت به با بدهى! يا فكر مى كنى عطرسا بچه كونى با سعى كر كه خو ها كند. يكى كه مو خشم بو به طر پله ها يد به سيا برخو كر. سيا حالى كه تف به هن بو به طر مر خشمگين فت گفت: - تو چه مى شو فيق چر مثل گوساله مى غ ر كسى سوپ كلمت شاشيد ست كشيد: - لش كن. بر بر صو سر شد خشم قر گرفت. سكو مرگ بر قر شد. سيا نو نگشتا پايش يستا تا بتو ند با مر فحا يك سطح قر بگير به مى مخفيانه ستش به طر سلحه فت. ما بر كشيد سلحه با صد سر كشيد: - چه شد ست يك حر بد تحمل نمى كنى مى خو هى گا يست سر باشى چطو مى خو هى گير مسلحانه فر تحمل كنى تو كه يك بو چ س ين قد عصبانى مى شو بهتر ست به جهنم بر هر چه سريعتر. قت ما يگر مجبو نيستيم جو شر فى تو تحمل كنيم. سيا ين گفت يش مر برگر ند. مر به طر تا به فقايى كه يستا بو ند نظر ند خت نفر تر كر بو. خند بلند سته جمعى غا شد مر بر جايش نشست. يك مر پير كا گر فريا كشيد: - خفه خو بگيريد كه قلا يكى بتو ند مشب بخو بد. مشت سيا گر كر به نز يكترين مر كه كنا بو نشا. : صندلى سيا - پد بز گ ست مى گويد چند ساعت يگر تعيين سرنوشت ست. يا ما يا ها. كا گر پير جو : - پد بز گ توله سگ صو پ ر چين چر كش طو هم كشيد شكلك كه نگا مى خو هد همه بترساند فر هد. نفجا خند با تا پ ر كر. حتى سيا هم نتو نست جلو خند بگير به

195 صو مثل جوجه تيغى پير مر شا كر. قتى كه ضا به حا عا برگشت ماشا به نجو به سيلى گفت: - مى تو نى با من بير بيايى من با تو كا. خيلى جد مهم ست. با پيا شلا مى. به ير سقفى مغا بغلى فتند. ماشا ست سيا گرفت پرسيد: - تو فكر مى كنى جنگ فر خيلى سخت خو هد شد سيا تنگ غو كشيد گفت: - ماشا مى ترسى لا نيست تو بيايى. من مى كر كه تو بترسى. ماشا جو : - نه من نمىترسم. من مى خو ستم تو بخو هم موقع حمله كنا تو باشم. نمى خو هم به تو سيبى برسد. من مى ترسم تو صدمه ببينى سينكا. سيا گفت:. محافظى مثل تو كه فرشته قتى فتا خو هد چه تفاقى من بر جا! حمق - لبانش به بوسه بست. ماشا لجبا كر : - تو بايد به من گو بد سيا. سيا با لحنى جد گفت: - من لا به تو گو مى هم عزيز گر تو من بخو هى كه همه چيز فر كنم با تو به هر كجا كه تو مى گويى بر ما. ماشا گفت: - نه! سيكا. من ين نمى خو هم. هر چيز يگر لى ين نه. من بايد فر با شما باشم. حتى گر ين خرين چيز باشد كه نجا مى هم. من مى خو هم به تو نز يك باشم همين. سيا كشيد گفت: - بهتر ست به خل بر يم ماشنكا. فضا خند كه موقع تر كر تا توسط همه جا برگرفته بو تبديل به صد خو خ رناسه شد بو. خيلى ها نشسته به خو فته بو ند سرها شا بر سينه هاشا يز بو. بقيه بر پالتوها شا كشيد بو ند يا به حالت جنينى ميز نيمكت به خو فته بو ند. با حتيا ميا به خو فتگا به شانه حالى كه سر ماشا نشستند. پيش خو بر هم ساكت كنا شدند سيا تكيه بو سعى كر بخو بد. با چشما بسته ماشا پرسيد: سيا تو خو بيد : جو سيا - نه ماشا جا ما تو سعى كن كمى بخو بى.

196 - من نمى تو نم سيكا. فكر مى كنى بعد ين ندگى ند گى يگر هم هست - چر لا ين سو ها مى كنى - من به پد ند فكر مى كنم. گر لا من مى يدند. ند يا ين كه سپيد سر مى ند سا ها سر شت لا به گو بر ست. تصو كن گر مى تو نستند ما قتى كه حمله مى كنيم ببينند. خميا كشيد. سيا با خند خفيفى گفت: - بعله بر مى شد خو ندگى. ماشا پرسيد: - چر مى خند : جو سيا - من به ين فكر كر گر همه ها كه مر ند ما مى يدند بر يما هو مى كشيدند بدتر بو هم بر عد كه مى مد پديد سما نفجا ها. بو شد پ ر سما كا مستانى تما خانه ها شهر چنا با خا يك سا مى شد كه يو جريكو. ماشا گفت: - تو هرگز نمىتو نى جد باشى سيكا. : جو سيا - من جد ماشا. ما همه جد هستيم. شايد هم به خاطر همين ست كه مر ها ساكتند. ها حتما لزله مىترسند كه خو شا نشا نمى هند. سه ساعت بعد ماشا سر صد ند جوشند كا گا بيد شد. كثر مر لبا پوشيد بو ند پشت هم صف كشيد بو ند به هم فشا مى ند كه بير بر ند. ماشا بى حس به مين پريد كاپشن سربا ميخ بالا كابينت بر شت. سلحه به شانه ند خت با قد ها كوچك به نبا سايرين پله ها بالا فت. بلافاصله ها نيم ساعت بعد همر جايى كه كر ند. تجمع غا صلى محل به طر شا ژ با هز تن يگر به طر مركز شهر شر به هپيمايى كر ند. تش سر ( يبر سكايا ستو ) حا ما به طر كا مستانى بو. ماشا به پايين به پاها چكمهپوشش نظر ند خت چاله ها با ير چكمه هايش به طر پاشيد مى شد. سعى كر خو هد فكر كر فر همه چيز تما مى شو به كلا پوست بر سيا كه كنا مى فت نگا كر. جلو يك باند بز گ با شعا حركت مى كر. بر خو مزمه كر : - فر يك ندگى نوين غا مى شو. به يك شنبه خونين سا پيش فكر كر : - صد يى با سماجت به نجو مى گفت:

197 گذ. ها پا بر پيش سا كه تو جرهاست هما ست خيابا هما ين - ست همين لحظه سيا لبخند نا يش به طر برگر ند گفت: - ماشا قتى كه ين خانه صربى جريا مىبينم مثل ين ست كه قلبم مى خو هد به گلويم بپر. به تشى كه جلوشا حركت بو شا كر. مر كه كنا ماشا حركت مى كر جو : - بعله لا گر ين لعنتى ها ست مى گويند جلو بيايند. مر بر عكس هز نهصد پنج ست. قت قد ست ها بو لا ست ما هرگز ستش نخو هيم. هرگز! تما قد به ست شو ها پژ كى مرتب شت لحظه به لحظه تكر مى شد. ساعت ظهر ها پشت سه تانك خيابا (مو سكايا) به طر قصر سنگر گرفتند. سيا پست ها پشت تانك ها سا ماندهى كر ماشا يد كه با شتا به طر پايين خيابا مى. جو نى كه بغلش يستا بو پرسيد: - كجا مى جو نك جو : - حتما مى كه بز ستو يگر بيا سر مثل لا پشت به يقه فر بر. ماشا صد يى بالا سر شنيد كه مى گفت: - يك فنجا چا گر يك تيكه نا تا لا خيلى مى چسبد. نظر شما چيست فيق سر بالا گرفت. مر كه سيا پد بز گ خطا كر بو پشت سر يستا بو ستانش با نفس هايش گر مى كر. ماشا گفت: - بعله فيق خيلى مى چسبد. به لبخند. پير مر غر لندكنا عصبى با صد بلند مه : - ين بلشويك ها لعنتى فكر مى كنند ما به غذ حتيا ند يم. خو شا تو سمولين كنا لنين نشسته ند گر خو فكر مى كنند. تف عجله ند ند بر تصميم گير. ها مى نستند چه مى كنند قتى كه به سمولين سبا كشى كر ند جا هر مسافرخانه نيست. جايى ست بر ثر تمند قعى. سربا به خند گفت: - هر كس هر چه مى خو هد بگويد ما ين فقا جديدما خيلى با سليقه ند. بر پشت پير مر. كا گر كه كنا ها يستا بو كشيد: - لعنتى ها چه حر مى نيد ين چه حر هايى ست مشت گر كر جلو

198 صو نا گرفت. پير مر با عصبانيت : - مگر بر ين نيست كه قر ست ما بجنگيم بر ين كه هر چه لما خو ست بگوييم بد تر سيبر خ ب مشت نجست كنا بكش گونه هايش با كر. ست ساعت سه سيا برگشت. نقشه ها جديد ستو لعمل ها تا با خو بو. ماشا مسي و نگهبانى پا ماشين ها تشى تانك ها شد. سلحه بر ند خت منتهى مى شد پا قصر خيابانى كه به ميد ها كه چند متر پايينتر ماشين به طر شد بو ند فت. با ند ها خشم برهم فشر شد لا تو با به ساختما ها نفر نگيز نظر ند خت. تما ها خر جى ساختما نگهبانا يستا بو ند تما ها به قصر بسته بو ند. تانك بالا فت به سربا تش سر گفت: - تو بر من نگهبانى تحويل مى گير. سربا تش سر با عصبانيت سر : - فكر مى كنى كه به قد يك شنبه مد تو حمق لعنتى به شماها يا ند ند كه مستقيم به طر شمن نر يد شما حمق ها! ها مى تو نند با چشما بسته به طر شما تير ند كنند. كله پو ها. حالى كه سرما خو بى خو شد بو كشيد: - خ ب! ين جا نايست. بد يك ين جا شو با.... سيا گفت: - نگا كن ماشا بالا پله ها قصر مىبينى يك توپ ست به طر تو نشانه فته ست. نه حالا بالاتر بر ند. حالا تر ست مىبينى : مه جمع كر ستش لر يد. شا نگشت - قلبم شت كا مى يستا قتى تو يديم كه چند متر خر به جلو مى كر. صا نفسش ماشا به نجو گفت: يش بو تو خو هم هميشه بر من شو تما مر ين گر سيكا - برگر ند. سيا گفت: به قصر تعقيب كر. نگا بو. شد تما لا همين گر - - كى حمله مى كنيم - نمى نم صلا يا حمله خو هيم كر شايد ها بد جنگ تسليم شوند. كسى چه مى ند ما گر قر باشد جلو بر يم قت بايد ما پيجى با شليك توپ كه طر گر پيترپا خو هد مد حركت كنيم. تما منطقه طر قصر توسط نير ها ما

199 محاصر شد ست. ها به هيچ جه مكا فر كر ست ما ند ند. ها لا مثل مو به تله فتا ند. : مه. تحويل ماشا شيرينش پسر نه لبخند جو گفت ين - يشب بقيه نير ها هن بانك ها مر كز مخابر تما شهر به تصر ند. حيف شد كه ما جا ند شتيم با ها باشيم. فكر مى كنم كسى پيا شتبا ساند ست گر نه ما هم مىبايست با ها مىبو يم. تما چيزها جالب مى يديم. تا يكى پاييز به سرعت خو بر سطح شهر پهن مى كر. شيفت ماشا عو شد به سرعت به طر لين گر نى كه ست سط مستقر بو به عقب يد. با فشا خو سط جمعيت بز گى كه تش حلقه بو با كر. حالى كه ستانش كه سرما يخ بو تش مى گرفت به هايى كه تش حلقه بو ند نگا ند خت. چهر ها هم يخت فتا به قص شعله ها چشم خته بو ند. يك مر قد بلند لاغر با عصبانيت غ ر غ ر كر : - چقد بايد ين جا بايستيم به تش تف ند خت. صد به نظر شنا مى مد ماشا به خو فشا به خاطر بيا كه ين چهر پوشيد يش كجا يد ست يك سربا تش سر گفت: - من هم همين مى گويم چقد مى خو هند بنشينند بحث كنند ين لعنتى ها! فكر مى كنيد گر ين ها مى تو نستند تا حالا ما نز بو ند گ ه بگير ين بحث شا. نگا ماشا به نگا مر قد بلند گر خو شناخت. فريا : - پا! پا. به طر فت. به قد به مى (مو سكايا) خيابا به طر شدند تش جمعيت پر ختند. پا ند نش گفت ين كه چطو با نقلا فو يه توسط مر ما گرسنه كه به خل نانو يى ند فشا بو ند شد ست. پا مى نست كه گذشته ست. با چشما پ ر شك گفت: - گرنه لا ين جا پيش ما بو. يش برگر ند. ناگها بر ند گى به حركت مد مر شر به جنب جو كر ند. مر كه شتابا مى يد به گفت: - سربا كرنسكى ما شد ند حر ها قطع كر. پا با صد يى كه هر لحظه ممكن بو به ليل موقعيت منفجر شو گفت: - پس ما حمله مى كنيم. تايى به طر سنگر يدند. سيا چند تن مر نش جلو سنگر گذ شته بو كه جلو مر شفته بى قر كه مى خو ستند به سنگر بيايند بگيرند. صد شليك يك گلوله توپ سكو سر شب سرما شكست به ميد قصر سيد.

200 سربا تش سر به هم گفتند: - ين ي و ها هستند كه شليك مى كنند به طر ميد يدند. ماشا سلحه محكمتر ست فشر به نبا ها يد. - پنجر پنجر! با خو فكر كر به ساختما شن نگا كر. سيا كنا كشيد: بد! سر بد يك - نشانه بر. كه به ستى بى كر مى به جلو تير ند صد گلوله همه طر به گو مى سيد. سلحه بالا بر لر تير خالى كر ستانش حس كر. به خو گفت: يستا. نجا بو كه موخته چيز هايى توماتيك به طو نو پ ر كن. سلحه - قند بر شانه گذ شت به طر قصر نشانه گرفت به طر يكى پنجر ها مى كشيد. بد بانه كوچك تش همه جا شعله ها قصر طر نشانه فت. شن تر با خو فكر كر : - تير ند مى كنند. سلحه نو پ ر كر. نه سيا نه پا يد نمى شدند. عو حالا سربا نى با كلا ها سر محاصر شد بو. تش تير ند جلو بز گتر مى شد. صد گلوله هو صفير مى كشيد. چندين نفجا نا نك سمت چپ. ناگها خو بر پله ها يد ميا يستا با يكا طر لا بو ند بالا كشيد گربه خو شا به نگى كه سر تش بو ند. يك جسد سيا پو شد هم به طر سيد. قصر پ ر بو سربا تش سر نگا بز گ قصر تو ين همه ند شت. يكى فسرها : - لعنتى ها طبقه تير ند مى كنند مو ظب باشيد. به طر كا تى كه به جمعيت نشانه فته بو نشانه فت. كا ست هايش ند خت به مين غلتيد. ماشا با فشا ميا جمعيت شد بر پله ها مرمر خو به يگر ساند. جلو تير ند شديد مه شت. نيمه نز يك بو به خاطر ليز بو تيكه ها مرمر كه شليك گلوله پله ها جد كر بو مين بخو. خم شد تيكه مرمر بز گى مرمر مى سو كه حس كر جيبش مى گذ شت كه قتى بر شت مين كر : فكر با خو گرفته ست. تش يك تيكه كا مستانى بر ند همه شما جا باختگا نقلا! بر شماها ين تيكه بر شتم! ناگها سكو مرگبا بر فر گرفت. با خو گفت: تما شد! تما شد! * * *

201 بيوگر فى سا گوست مد نيا به لنين گر 1928 سا Eino Hanski هانسكى نو تعقيب 1912 به نبا سا كه بو فنلاند يك كا گر «نو» پد فت. نيا 2000 پيگر كمونيست ها فنلاند ين كشو فر كر. خو نيز به همر ما خو هر مجبو به فر لنين گر تحت شغا نير ها نا يستى شد فر همر با گرسنگى نج تعقيب كر ي ين لهستا فنلاند سر نجا به سوي د. سا 1945 با يك قايق ماهى گير هم شكسته به سوي د سيد شهر يوتبو قامت گزيد. «نو» گذ بر ست. نوشته پايا» بى ها سا» ما سفر پ ر خطر ين ستا ندگى سا ها كا گر جنگلبانى كا گر كا خانه بو مر كز نگه جو نا نيز به عنو عكا مسي و قا فر عت جو نا كا كر. ضر گذ ندگى «نو» به ماهى گير كا گر با ند هم كشاند. با ما سى بو نويسند گى به با ها سوي د فنلاند سى كا لياي ى (كا ليا منطقه مر بين فنلاند ما «نو» بو ند. يگر هنرها مجمسه سا نمايشنامه نويسى ست). سيه «صحنه ماشا» مو نسل پد ما پد بز گ ها ما بز گ هايى كه نقلا كتبر با ست هاشا قو يافت بر شانه هاشا حمل شد سر نجا ستا شا بو شد مىنويسد. خرين ما كه با سا ها حشت تعقيب بلشويك ها بعد مرگ لنين بو نتو ست قبل مرگ به تما ساند. ما ها نو هانسكى با مر ست «مر مى تعلق ها كوچك بز گ» نسا هايى كه به طر گوناگو همنوعا شا فر تر سيستم حكومتى مىنشانند به ها مهر مى ند مقد تر سيستم تهديد يا حتى كا «مر تا يخ.» تصا ير تجسم ها مستقيم نو شو غير مستقيم سوي د نه ستايش محض نه تصا ير تا يك سيا جنايى - گونه كه بعضى ها سعى كر ند بنمايانند - كه قعبينانه ست. مستند نويسى ها به نا «نو هانسكى شو» يا ما» خبيت» به ضو ين تصا ير قع بينانه يد مى شو. ما» بر هميشه غريب» سرگذشت كا گر فنلاند كه سيه ندگى مى كر ند جنگ با فنلاند توسط تش كشو يا حتى به سيله تش سر كشته شدند يا جنگ با لما به ست نا يست ها كشته شدند سر نجا قتى كه به فنلاند پناهند گشتند قامت شا به شرطى پذيرفته مى شد كه

202 سربا تش فنلاند شوند نوشته ست تا يخ ين كا گر تا يخ گرسنگى شهر ند ست چند بو به سا گى مر عر سى عز هميشگى ست. نو هانسكى كتابى نيز مو سوي د ها مبا مقابل فاشيسم نر ژ نوشته ست. بعدها نير يش بر نگا ما بى نظير غير قابل توصيف «جنگ صو تى» گذ شت ين كتا على غم ين كه مىتو نست توسط يك عضو سا ما جو نا حز سوسيا موكر سوي د نوشته شد باشد ما عين سا گى بى نظير ست. جالب ين كه ين كتا هم ما با نوشتن شاهكا ين نويسند «تصا ير سن پتر بو گ» نوشته شد ست. * * *

203 ما ها : 1965 لنين گر تصا ير بى پايا» بى «مستا - - «سفر بى پايا» فر جنگ گرسنگى ما جنگ «نتظا بى پايا» مهاجر سيه به سوي د سيه 1905 تا شو » لحظه ها « شو مستند شو» هانسكى «نو - - «كانگو ير گرفته شد» گز سفر به ستر ليا «ميليونر پا برهنه» بى تصا ير ندگى پتر گر «بر ها هميشه غريب» فنلاند ها مقيم سيه » جنگ صو تى» سياسى به همر هى يك خوكويست شو نى بيما ستانى لنين گر تصا ير بى خبيث»» - - «سايه ها ند» پتر گر «بى خو» لنينگر «تصا ير سنت پتر بو گ» كتابى تصو عجيب موكر تيز شد سيه «سا ها تنگى» بى سيه جنگ جهانى 1993 * * *

204 مجسمه نو هانسكى

JE402.indd

JE402.indd JE.P.O.Box75026 750 26 Upp sala SWEDEN مر ha@cpiran.org جها www.cpiran.org شما 402 نيمه ژ نويه 2019 نيمه ما 1397 جد ها كا گر ين مقطع يك نگا هر سى كه عا نامه سماعيل بخشى بوجو ست! نا جنبش گستر هر ژيم كه

More information

JE404.indd

JE404.indd JE.P.O.Box75026 750 26 Upp sala SWEDEN مر ha@cpiran.org جها www.cpiran.org شما 404 نيمه فو يه 2019 نيمه بهمن ما 1397 ها 1357 سي و با نقلا بطه بسيا جو ند كه لا ست پاسخ بگيرند. چر مر ير ين چنين به شكلى گستر

More information

JE385.indd

JE385.indd JE.P.O.Box75026 750 26 Upp sala SWEDEN مر ha@cpiran.org جها www.cpiran.org شما 385 نيمه ژ نويه 2018 نيمه ما 1396 ير خير ها گرسنگا سر سر خير ست كوشيد مر جها شما ين همچو تجربه خشا تا يخ مبا طبقاتى ثبت كند

More information

page pajuhesh 18.indd

page pajuhesh 18.indd 56 ر ا $_ ز $_@ در وا رازا (PX) #) و ر @ $ ا م سا هفدهم صفحه - 73 56 1386 سيما سبز عليپو هر 1 مجتهد 1 نعمت الله 2 جعفر حقيقي 1 مسعو منو هو حد سلامي نشگا - 1 تهر تحقيقا علو حد سلامي نشگا - 2 rkh138@dezab.com

More information

روش های فیزیولوژیک و الکترو فیزیولوژیک در ارزیابی کاهش شنوایی غیر عضوی

روش های فیزیولوژیک و الکترو فیزیولوژیک در ارزیابی کاهش شنوایی غیر عضوی مجله علمي پزشكي قانوني / 11 شما مستا 4 224-214 1384 ها فيزيولوژيك لكتر فيزيولوژيك يابي كاهش شنو يي غيرعضو ** محمد بر هيم مهد * كتر علي صغر پيوند * كا شنا شد شنو يي شناسي عضو هيا علمى (مربى) نشگا علو پزشكي

More information

Book2dic

Book2dic Arabic >>> English Arabic

More information

final report 93 - Copy

final report 93 - Copy 0 : ( % ) : : : ISI : : : : : : : : ( % ) : ISI Pubmed : : Impact Factor Impact Factor : : Impact Factor : : : : ١ 0 : : ( ) : : H Index : : H Index ٢ عاون و ی دا ه تار دا نام ی م د و ی ) قالات ر ده و

More information

گروه ا موزشي فرزان نمونه ايي از كتاب الكترونيكي ا موزش Forefront TMG

گروه ا موزشي فرزان نمونه ايي از كتاب الكترونيكي ا موزش Forefront TMG نمونه ايي از كتاب الكترونيكي ا موزش Forefront TMG 2010 1 پيش نيازهاي سخت افزاري نصب براي TMG 2 پيش نيازهاي سخت افزاري براي نصب :TMG Processor RAM 1 64-bit,1 dual core در نسخه (MBE) : Medium Business Edition

More information

Microsoft PowerPoint خط تاثير [Compatibility Mode]

Microsoft PowerPoint خط تاثير [Compatibility Mode] خط تاثير بار واحد متحرک خط تاثير يک مقدار نيرويی (نيرو های داخلی يا عکس العملهای تکيه گاهی) عبار ت است از عرض معادله منحنی (خط تاثير) که در هر نقطه با ضرب شدن ا ن در مقدار بارمتمرکزدرجهت بار واحد کميت

More information

گزارش گمان شکن

گزارش گمان شکن : : 90 :.. : (. www.avesta.org ) http://bertrandrussell.mihanblog.com farhad_98@ymail.com http://ketabnak.com .. :.. ). (............ Casartelli, Philosophie Religieuse du Mazdéisme sous les Sassanides,

More information

نسخة معدلة ومراجعة من فضل اتباع السنة.DOC

نسخة معدلة ومراجعة  من  فضل اتباع السنة.DOC يا يها ال ذ ين ا منوا اتق وا الل ه حق تق ات ه ولا تموتن ا لا وا نتم مسل مون م نهما يا يها الناس اتق وا ربك م ال ذ ي خل ق ك م م ن نف س واح دة وخل ق م نها زوجها وبث ر جالا ك ث يرا ون ساء واتق وا الل ه ال

More information

Microsoft Word - AT(2)(2)(2)(2).doc

Microsoft Word - AT(2)(2)(2)(2).doc عيب يابي عمومي ترمينالهاي TCM و مقادير مرجع ترمينالهاي TCM و مقادير مرجع... 91 عيب يابي منبع تغذيه... 97 نقشه سيم كشي AT اصلي... 97... 98 سنسور سرعت خودرو. A/T (سنسور دور)... 100 شرح... 100 مدار سيم كشي-

More information

شماره 27.pdf

شماره 27.pdf فى فصلية للسا لمبين(بحو فى لا لعربي) (علمية محكمة) ۶٩ بيع ٣٩۶ لعشر لسابع لعد لجديد لمسلسل لثامنة لسنة * من لقر للفظي فى لمتشابه لمعاني حر ختلا لا سبا لبلاغي لتحل ل قاسم فاي ز ستا قسم علو لقر لحديث فى جامعة

More information

راهنماي استفاده از تي ودوليت هاي الكترونيكي سريDT200 ساخت كمپانيFOIF مدير عامل : مهندس مهدي برومند ترجمه و تنظيم : مهندس سودابه عارفي راد آدرس : تهران

راهنماي استفاده از تي ودوليت هاي الكترونيكي سريDT200 ساخت كمپانيFOIF مدير عامل : مهندس مهدي برومند ترجمه و تنظيم : مهندس سودابه عارفي راد آدرس : تهران راهنماي استفاده از تي ودوليت هاي الكترونيكي سريDT200 ساخت كمپانيFOIF مدير عامل : مهندس مهدي برومند ترجمه و تنظيم : مهندس سودابه عارفي راد آدرس : تهران- خ شريعتي- خ ملك- كوچه جلالي - پلاك 32- طبقه اول و

More information

{ي ا ا ي ه ا ال ناس ات ق وا ر ب ك م ال ذ ي خ ل ق ك م م ن ن ف س و اح د ة و خ ل ق م ن ه ا ز و ج ه ا و ب ث م ن ه م ا ر ج الا ك ث يرا و ن س اء و ات ق وا ا

{ي ا ا ي ه ا ال ناس ات ق وا ر ب ك م ال ذ ي خ ل ق ك م م ن ن ف س و اح د ة و خ ل ق م ن ه ا ز و ج ه ا و ب ث م ن ه م ا ر ج الا ك ث يرا و ن س اء و ات ق وا ا ( 阿 汉 双 语 第 42 讲 ) 一 卅 柯 韩 文 成 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- خطبة الجمعة بتاريخ 19 من شعبان 1434

More information

穆斯林每天的赞主词

穆斯林每天的赞主词 作者 : 阿兹 达额斯坦 译者 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 本 阿布杜拉 穆士奎 来源 : 利雅得莱布宣传合作办公室 2 الطبعة الا ولى: 2006 / 1427 جميع الحقوق محفوظة لموقع دار الا سلام. ويسمح بطباعة الكتاب ونشره بشرطين: 1. الا شارة للناشر وهو المكتب التعاوني

More information

كيف نستثمر أوقاتنا؟

كيف نستثمر أوقاتنا؟ كيف نستثمر قاتنا لقسم لعليم بد لوطن جگارش موقع لكما لوطن - http://www.kalemat.org - حلمد الله حد لصلا لسلا بل من لا نيب بعد بعد: عو فمن تتبع خبا جگا تا مل حو هلم عر كيف يقضو قاتهم يف يمضو عما هم ع ل م

More information

Microsoft Word - Maharathaye Sokhanrani Lithography.doc

Microsoft Word - Maharathaye Sokhanrani Lithography.doc مهارتهاي سخنراني و سخن گفتن چطور با صحبت كردن در هر موقعيتي برنده شويم برايان تريسي سحر لقايي انتشارات راشين داراي مجوز از برايان تريسي براي انتشار آثار او به زبان فارسي است. 6 م 9 Tracy, Brian سرشناسه:

More information

朝觐后的十个嘱托

朝觐后的十个嘱托 朝觐后的十个嘱托 صايا ملا بعد حلج ] صيين - Chinese [ 中文 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒杜外西博士 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎校正 : 李清霞 2011-1432 صايا ملا بعد حلج» باللغة لصينية «بر هيم. بن عبد الله يش ترمجة: محد بن عبد الله لصيين مر جعة: يل

More information

朝觐——الحج

朝觐——الحج 穆 斯 林 华 豪 网 站 系 列 丛 书 -30 朝 觐 根 据 古 兰 经 与 正 确 圣 训 的 明 文 详 细 地 论 述 朝 觐 及 其 相 关 事 项 中 文 艾 哈 默 德 穆 士 奎 博 士 朝 觐 3T U 穆 斯 林 华 豪 网 站 丛 书 U3T 旨 在 宣 传 民 族 文 化 提 高 穆 斯 林 民 族 的 全 民 文 化 素 质, 让 穆 斯 林 与 非 穆 斯 林 了 解

More information

عاشوراء بين هدي الإسلام وهدي الجهلاء

عاشوراء بين هدي الإسلام وهدي الجهلاء خگشو بني هد لا سلا هد جلهلا سلم بل نبيه عبد. صيل محد حق الله محد حلمد ما بعد: فيو خگشو يو جليل لقد يف لا سلا اك يصومه جگيب - صىل الله عليه سلم - قبل هلجر چگو فضل هذ صل هذ فرعو من به موn جنا الله الله بل

More information

عضویت کلیسا جانتا& ل$ م ن برگر*() به فا#س! مح مد ثانو- کلیه حقو 8 #ین #ثر بر 3# کانو 1 کتابمقد( محفو$ #ست شابک BFA

عضویت کلیسا جانتا& ل$ م ن برگر*() به فا#س! مح مد ثانو- کلیه حقو 8 #ین #ثر بر 3# کانو 1 کتابمقد( محفو$ #ست شابک BFA عضویت کلیسا جانتا& ل$ م ن برگر*() به فا#س! مح مد ثانو- کلیه حقو 8 #ین #ثر بر 3# کانو 1 کتابمقد( محفو$ #ست شابک @E@BACB۶EB@A@? BFA www.9marks.org www.kanoeketab.com IX 9Marks Building Healthy Churches Church

More information

完成正副朝的形式

完成正副朝的形式 奉 普 慈 特 慈 的 真 主 之 名 آيفية أداء الحج والعمرة وبعض الا دعية فيهما 怎 样 进 行 正 朝 和 副 朝 及 部 分 祈 求 词 于 圣 城 麦 地 那 بسم االله الرحمن الرحيم 奉 普 慈 特 慈 的 真 主 之 名 怎 样 进 行 正 朝 和 副 朝 及 部 分 祈 求 词 آيفية أداء الحج والعمرة

More information

捐助与施济

捐助与施济 捐助与施济 هلبة لصدقة ] صيين - Chinese [ 中文 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎校正 : 李清霞 2010-1431 هلبة لصدقة» باللغة صينية «حممد بن بر هيم بن عبد الله حكوجير ترمجة: محد بن عبد الله لصيين مر جعة:

More information

伊斯兰关于真主的概念

伊斯兰关于真主的概念 伊斯兰关于真主的概念 تعريف االله في الا سلام 沙特利雅得莱布宣传合作办公室 المكتب التعاوني للدعوة وتوعية الجاليات بالربوة, الرياض, المملكة العربية السعودية - 2 - 2007 / الطبعة الا ولى: 428 جميع الحقوق محفوظة لموقع دار الا سلام.

More information

Stored Proceure_Trigger

Stored Proceure_Trigger 1 Stored Procedure & Trigger In SQL مهندس محمد زوار WebGard@Outlook.com 2 ھا Stored Procedure 3 SP چيست SP سر نام کلمات Stored Procedure و به معناي رويه هاي ذخيره شده ميباشد که اشيايي اجرا پذير در بانک

More information

DecouvrezLaFranceEnArabeVocabulaire

DecouvrezLaFranceEnArabeVocabulaire Découvrez la France en arabe ا كت ش ف فر ن س ا Les nombres cas sujet ا لا ع د اد م ر فوع 20 ans ع ش ر و ن ع ام ا 7 parcs س ب ع ح د اي ق 136 régions protégées م ا ي ة و س ت و ث لا ثو ن م ح م ي ة 516 zones

More information

Cancellation of elective operations on the day of intended surgery in a Hong Kong hospital: point prevalence and reasons

Cancellation of elective operations on the day of intended surgery in a Hong Kong hospital: point prevalence and reasons O R I G I N A L A R T I C L E ن فل مو ى ف م م ى كم م ن ى ف مك ف ى : ف ى و ه ث ه ب ف ى مه لمل م ى فم ل ف مك م ف م CH Chiu Anna Lee PT Chui 趙俊雄李煥坤徐寶堂 م فك فكىه م ى كم م ن مك م ف م ى مو م ى م مل ش Objective.

More information

伊斯兰的人权思想

伊斯兰的人权思想 伊斯兰的人权思想 حقوق الا سان في الا سلام 沙特利雅得莱布宣传合作办公室 - 2 - الطبعة الا ولى 2005 426/ جميع الحقوق محفوظة لموقع islamhouse.com ويسمح بطباعة الكتاب ونشره بشرطين:. الا شارة للناشر وهو المكتب التعاوني للدعوة وتوعية

More information

Microsoft Word - Help_ docx

Microsoft Word - Help_ docx راهنماي كاربران عمومي سيستم اتوماسيون تردد(حضوروغياب) فهرست مطالب 3 3 5 6 7 8 10 12 14 16 17 هدف نحوه ورود به سيستم نكات كاربري منوي اصلي سيستم تغيير مشخصات ورود مديريت كاركرد ماهانه مشاهده كاردكس مشاهده

More information

Microsoft Word - adv_ch06.doc

Microsoft Word - adv_ch06.doc فصل ششم : بكار گيري global.asax و بحثهاي ا ماري سايت مقدمه : يكي از فايلهايي كه همواره توسط VS.NET به صورت خودكار ايجاد مي شود global.asax است و براي تعريف اشياء عمومي كه برنامه ي وب از ا نها استفاده مي

More information

Microsoft Word - paziresh.doc

Microsoft Word - paziresh.doc سيستم جامع بيمارستانی بخش پذيرش در اين قسمت کليه ی بيمارانی که برای بستری شدن به بيمارستان مراجعه می نمايند پذيرش می شوند. شکل زير مربوط به پذيرش است. اين منو از چندين قسمت تشکيل شده است که به توضيح ا

More information

Microsoft PowerPoint - همايش ايزوله

Microsoft PowerPoint - همايش ايزوله بسم االله الرحمن الرحيم اتاق اتاقايزوله ايزولهتنفسي تنفسيعفونتهاي عفونتهايمنتقله منتقلهازازهوا هوابابافشار فشارمنفي منفي AIRBORNE INFECTION ISOLATION ROOM WITH NEGATIVE PRESSURE AIRBORNE INFECTION ISOLATION

More information

Microsoft Word - servise sarpaei .doc

Microsoft Word - servise sarpaei .doc سرويس های سرپايی: سرويس سرپايی مربوط به بخش اورژانس می شود.اگر بيماری به اين بخش رجوع کند به صورت زير پذيرش می شود.منوی مربوط به اين نوع پذيرش در زير نشان داده شده است. 1 برای اين منظور ابتدا دکمه اضافه

More information

<4D F736F F D20E620DBE4F820DAE4CFE1EDC820C7E1C8E5C7C1>

<4D F736F F D20E620DBE4F820DAE4CFE1EDC820C7E1C8E5C7C1> (1) «...» ی را ار ن ا دی و ا د آ ر زد ا ن او در و لاش ر ا و ی و وح آ و ز ردۀ ی را ا م ر. و اش و ا وا ی ه و «آ تا» او ی م ا ر در ا ا ا ل ا ه ا ای و زی ت و و ن ی از ن و ت ءا زل ه و ا ظ و اش اب و ل ب و ا

More information

Slide 1

Slide 1 نصب ونگهداری علاي م ايمنی چراغهای راهنمايی وتابلوی تعيين مسير: ونصب تابلوی تعيين مسير: ١٢۶٢ مترمربع ونصب تابلوی شناسايی ميادين: ۴۴ عدد ونصب سرتابلو: ١٩۵٣ عدد ونصب علاي م ايمنی ۶٠٢٨ عدد ورانندگی باپايه:

More information

إ ن لل ت ع ال ى ق د ن س خ ب ال س ل م م ا ق ب ل ه م ن الش ر ائ ع و خت م ب ن ب ي نا م ح م د صل ى لل عل يه وسل م م ن ق ب ل ه م ن ال ن ب ياء و الر سل و أ

إ ن لل ت ع ال ى ق د ن س خ ب ال س ل م م ا ق ب ل ه م ن الش ر ائ ع و خت م ب ن ب ي نا م ح م د صل ى لل عل يه وسل م م ن ق ب ل ه م ن ال ن ب ياء و الر سل و أ 一卅柯 韩文成 编译 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ----------------------------------- خ ط ب ة ال ج م ع ة ب ت ار يخ

More information

In-house human immunodeficiency virus-1 genotype resistance testing to determine highly active antiretroviral therapy resistance mutations in Hong Kong

In-house human immunodeficiency virus-1 genotype resistance testing to determine highly active antiretroviral therapy resistance mutations in Hong Kong Title Author(s) In-house human immunodeficiency virus-1 genotype resistance testing to determine highly active antiretroviral therapy resistance mutations in Hong Kong Chen, JHK; Wong, KH; Li, PCK; Chan,

More information

Microsoft Word - cash.doc

Microsoft Word - cash.doc صندوق اگر از صفحه ی مربوط به صندق بر روی گزينه ی دريافت وجه کليک نماييد. با انجام اين کار وارد صفحه ای می شويد که در ا ن می توانيد دريافت وجه را از بيماران انجام دهيد برای اعمال امنيت که هر کاربر با رمز

More information

Introducción El presente diccionario se basa en la primera edición del Diccionario de Almadrasa Español-Árabe. Contiene más de 2200 entradas con la transliteración de cada entrada. Con su clara y atractiva

More information

自愿的施舍

自愿的施舍 自愿的施舍 ] صي [ 中文 Chinese 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 李霞 0-4 دقة اتلطوع» باللغة الصينية «مد بن إبراهيم بن عبد االله اتلو ري رمجة: بو عبد االله أمحد بن عبد االله الصي مراجعة: ل شنغ

More information

杀人应付的血金

杀人应付的血金 杀人应付的血金 ية جگفس ] صيين - Chinese [ 中文 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎校正 : 李清霞 2010-1431 ية جگفس» باللغة صينية «حممد بن بر هيم بن عبد الله حكوجير ترمجة: محد بن عبد الله لصيين مر جعة: يل تشنغ

More information

ب م ك ار م الا خ لا ق و م ح اس ن ال ق ي م, و س ل م ت س ل يما ك ث يرا م ا ت ر دد ف ي ح ي ن س م و خ ط ب ن ان ب ق ل م. ما ب ع د : ا ف ا وص يك م ع ب اد ال

ب م ك ار م الا خ لا ق و م ح اس ن ال ق ي م, و س ل م ت س ل يما ك ث يرا م ا ت ر دد ف ي ح ي ن س م و خ ط ب ن ان ب ق ل م. ما ب ع د : ا ف ا وص يك م ع ب اد ال ( 阿汉双语第 51 讲 ) 一卅柯 韩文成 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 2013 م / 8 خطبة الجمعة بتاريخ 23 من شوال

More information

أ ما ب ع د: فأوصيك م إ خوة ال يم ان و ن ف س ب تقوى ال ملك الديان ف تقواه س ب ح ان ه سبب الرحمة وال غفر ان و ط ر يق محبة الرح م ن و ن يل ال جن ان ي ق و

أ ما ب ع د: فأوصيك م إ خوة ال يم ان و ن ف س ب تقوى ال ملك الديان ف تقواه س ب ح ان ه سبب الرحمة وال غفر ان و ط ر يق محبة الرح م ن و ن يل ال جن ان ي ق و 呼图白讲坛 一卅柯 韩文成 编译 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ----------------------------------- خ ط ب ة ال ج م ع ة ب ت

More information

清洁

清洁 كتاب الطهارة ] صيين chinese [ 作 者 : 穆 罕 默 德 本 伊 布 拉 欣 艾 勒 图 外 洁 利 翻 译 : 艾 布 阿 布 杜 拉 艾 哈 默 德 穆 士 奎 校 正 : 李 清 霞 2009 430 2 كتاب الطهارة» باللغة الصينية «تا ف:حممد بن إبراهيم بن عبد االله احكوجيري ترمجة:

More information

宣礼词与成拜词

宣礼词与成拜词 宣礼词与成拜词 ] صي [ 中文 Chinese 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 李霞 20-432 الا ذان والا قامة» باللغة الصينية» مد بن إبراهيم بن عبد االله الو ري رمجة: بو عبد االله أمحد بن عبد االله الصي مراجعة:

More information

先知(愿主赐福之,并使其平安)的礼拜方式

先知(愿主赐福之,并使其平安)的礼拜方式 先知的礼拜方式 愿主赐福之, 并使其平安 作者 : 阿布杜阿齐兹 本 阿布杜拉 本 巴兹 编译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 沙特利雅得莱布宣传合作办公室 صفة صلاة النبي صلى االله عليه وسلم باللغة الصينية سماحة الشيخ: عبد العزيز بن عبد االله بن باز ترجمة: ا بو عبد االله ا حمد

More information

Microsoft Word - ins.doc

Microsoft Word - ins.doc بيمه گری اطلاعات مربوط به بيمه گری و ليست گيری هايی که برای بيماران انجام می پذيرد در اين منو از برنامه صورت می پذيرد ابتدا وارد برنامه ی بيمه گری شويد و از صفحه ی اصلی درقسمت گزارشات گزارشات بيمه گری

More information

大小净与礼拜

大小净与礼拜 大 小 净 与 礼 拜 3 清 洁 篇 洁 净 和 污 秽 污 秽 : 穆 斯 林 应 当 谨 防 污 物 的 污 染, 受 到 污 染 后 应 当 清 洗 如 果 是 可 见 的 污 物, 如 : 例 假 血, 污 染 了 衣 服 和 身 体, 就 当 清 洗, 若 洗 后 留 下 了 一 些 难 于 除 掉 的 痕 迹, 则 是 无 妨 的 ; 至 于 意 义 上 的 脏 物 只 需 清 洗 一

More information

穆斯林每天的赞主词

穆斯林每天的赞主词 作者 : 阿兹 达额斯坦 译者 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 本 阿布杜拉 穆士奎 来源 : 利雅得莱布宣传合作办公室 2010-1431 ذاكر لسلم ايلومية ا يلف : زي ادلاغستا رمجة : بو عبد االله أمحد بن عبد االله الصي لكتب اتلعاو عوة وتوعية اجلايلات بالر وة بمدينة الر

More information

abs.indd

abs.indd بسمه تعالى پرايد معرفي و عيبيابي دستورالعمل سيستم ضد قفل ترمز ABS (MGH-25) 3 فهرست فهرست - 1 مقدمهاي بر سيستم ضد قفل ترمز... 5-2 ساختار سيستم... 6-3 اجزاي سيستم ضد قفل ترمز و وظايف ا نها... 8-4 اصول كاركرد

More information

复生日

复生日 穆斯林华豪网站系列丛书之五 复生日 中文 根据 古兰经 与正确的 圣训 详细地论述复生日及其相关的事项 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 来源 : 利雅得莱布宣传合作办公室 沙特利雅得莱布宣传指导合作办公室 0-43 目录 序 5 复生日的征兆 0 - 复生日小的征兆 0 - 已经发生并且结束了的征兆 0 - 已经发生并且延续的征兆 3- 没有发生, 而必将发生的征兆. 复生日大的征兆 4 - 旦迦里的出现

More information

哈里发与政权

哈里发与政权 哈里发与政权 ] صي [ 中文 Chinese 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 李霞 0-4 خللافة والا مارة» باللغة الصينية «مد بن إبراهيم بن عبد االله اتلو ري رمجة: بو عبد االله أمحد بن عبد االله الصي مراجعة:

More information

婚姻

婚姻 婚姻 ] صي [ 中文 Chinese 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 李霞 0-43 النكاح» باللغة الصينية «مد بن إبراهيم بن عبد االله اتلو ري رمجة: بو عبد االله أمحد بن عبد االله الصي مراجعة: ل شنغ شيا 0-43

More information

Green pit viper antivenom from Thailand and Agkistrodon halys antivenom from China compared in treating Cryptelytrops albolabris envenomation of mice

Green pit viper antivenom from Thailand and Agkistrodon halys antivenom from China compared in treating Cryptelytrops albolabris envenomation of mice O R I G I N A L A R T I C L E ل ف ل ف ىفوش ن م ى ف م ى ى مم ا ف ىو ن م ى ف Agkistrodon halys Cryptelytrops albolabris ه ى فم ى لم ف ك مكى ن ى ف م م HT Fung WH Yung Paul Crow KK Lam Kenny KW Ho KS Tan SK

More information

通奸的法度

通奸的法度 通奸的法度 حد لزنا ] صيين - Chinese [ 中文 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎校正 : 李清霞 2011-1432 حد لزنا» باللغة صينية «حممد بن بر هيم بن عبد الله حكوجير ترمجة: محد بن عبد الله لصيين مر جعة: يل تشنغ

More information

Microsoft Word - معادلــة مستقيــم

Microsoft Word - معادلــة مستقيــم اﻟﻤﻜﺘﺴﺒﺎت اﻟﻘﺒﻠﯿﺔ اﻟﺪاﻟﺔ ﻟﺘﺂﻟﻔﯿﺔ ﺗﻤﺜﯿﻠﮭﺎ اﻟﻤﺒﯿﺎﻧﻲ إﺣﺪاﺛﯿﺘﺎ ﻣﻨﺘﺼﻒ ﻗﻄﻌﺔ ﻣﺘﻮازي أﺿﻼع ﻣﺒﺮھﺔ ﻓﯿﺘﺎﻏﻮرس اﻟﻤﺴﺎﻓﺔ ﺑﻦ ﻧﻘﻄﯿﻦ اﻟﻘﺪرات اﻟﻤﻨﺘﻈﺮة ﺗﺤﺪﻳﺪ اﻟﻤﻌﺎدﻟﺔ اﻟﻤﺨﺘﺼﺮة ﻟﻤﺴﺘﻘﯿﻢ اﻟﺘﻌﺮف ﻋﻠﻰ ﺗﻮازي ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﯿﻦ ﻣﻦ ﺧﻼل ﻣﯿﻠﯿﮫﻤﺎ

More information

伊斯兰的基础和原则

伊斯兰的基础和原则 穆斯林华豪网站系列丛书之四 伊斯兰的基础和原则 作者 : 穆罕默德 本 阿布杜拉 艾勒苏海米博士 编译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 本 穆士奎 沙特阿拉伯利雅得莱布宣传合作办公室 0-43 لا سلام أصوهل ومبادي ه باللغة الصينية تا لف.د/ مد بن عبد االله بن صالح السحيم رمجة: بو عبد االله أمحد بن عبد

More information

<4D F736F F D20DDCAC7E6EC20D4D1DAEDC920DDED20C8DAD620E4E6C7D2E120C7E1E3D3E1E3EDE420C7E1CCCFCF20E4D3CEC920E3DACFE1C9>

<4D F736F F D20DDCAC7E6EC20D4D1DAEDC920DDED20C8DAD620E4E6C7D2E120C7E1E3D3E1E3EDE420C7E1CCCFCF20E4D3CEC920E3DACFE1C9> bøíšßdi@òèíš Ûa@õbèÔÏ@Éà مو تمر الا ي مة الرابع عشر شيكاغو - ا مريكا @òîç @ôëbnï في بعض نوازل المسلمين الجدد ا عداد الا ستاذ الدكتور صلاح الصاوي فهرس المحتويات : : : Nation of Islam : : : : : : : :,?

More information

@fiî ñ Ïv ä a 1 = ( sr ) h s حيث (۱ قيمة الثابت h)

@fiî ñ Ïv ä a  1 = ( sr ) h s حيث (۱ قيمة الثابت h) 1 = h حيث (۱ قيمة الثابت h) ( @Z@fibñm aî@pbìbë a@z@µî a@òüyï a @Z@HQI@fibrfl 0= f حيث (۲ قيمة الثابت f) ( اعتمادا على الش كل ال ذي يمث ل منحن ى الاقت ران ) ( فجد قيمة كل مما يا تي : ) ( غير موجودة [ حيث

More information

Reviewing evidences on the management of patients with motor neuron disease

Reviewing evidences on the management of patients with motor neuron disease R E V I E W A R T I C L E ن م مهف ف مو مك ملى م ه ى 属 مى مز م فم ىل م و ى 属 مى ف CN Lee 李至南 و ى 属 مى ف ن م مهف ف مو مك ملى م 属 مى م ش Objective.م فم ىل م ف فت ١٩٨٢ ف فت ن موك فم م ف م ى لمحق ذ Data sources

More information

诵读《古兰经》的礼节

诵读《古兰经》的礼节 诵读 古兰经 的礼节 ] صي [ 中文 Chinese - 谢赫穆罕默德 本 刷里哈 艾勒欧塞米 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 温姆阿布杜拉 011-143 ف آداب قراءة القرآن» باللغة الصينية «بن صالح العثيم مد رمجة: محد بن عبد االله الصي مراجعة: ل شنغ شيا 011-143 1

More information

D _01 FARSI

D _01 FARSI VITA L L درب شيشه اى هوشمند ويستا ترجمه فارسى درب شيشه اى اسلايدينگ VITA ويستا كاتالوگ فنى راهنماى نصب دربهاى شيشه اى اتوماتيك اسلايدينگ گواهينامه هاى استاندارد = UNI EN IO900:2000 = UNI EN IO400:2004

More information

ف ر ق عد : أما ب عباد هللا أ و ي ك ف ونف سي ب تقوى هللا حق تقواه واس تعد وا بال عما ل الصال حة لي وم ل قياه فط وبى لمن خاف من ا ل جلي ل وعمل بال ت نزي

ف ر ق عد : أما ب عباد هللا أ و ي ك ف ونف سي ب تقوى هللا حق تقواه واس تعد وا بال عما ل الصال حة لي وم ل قياه فط وبى لمن خاف من ا ل جلي ل وعمل بال ت نزي ر 一卅柯 韩文成 编译 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ----------------------------------- 2016 م / 8 / 19 خ طبة الج

More information

یک روش کنترلی جدید برای اتصال مبدل های فتوولتائیک به شبکه سراسری

یک روش کنترلی جدید برای اتصال مبدل های فتوولتائیک به شبکه سراسری ٢ ٣ يک روش کنترلي جديد براي اتصال مبدلهاي فتوولتاي يک به شبکه سراسري ۱ ۲ ۲ ۱ و ۲ مهدی سليمی سيدمحمدتقی بطحايی عليرضا صالحی مسعود درويش اسکندری چكيده ١ جهاد دانشگاهی واحد خواجه نصير شاخه تحقيقات FACTS دانشگاه

More information

جامعت اصلاح المسلمین

جامعت اصلاح المسلمین جامعت اصلاح المسلمین جامعت اصلاح المسلمین سم االله الرحمن الرحيم a ۲ ت ت ت ت ا ب ا وف ا ت ت آ د ا در ہ رو و وز ھ : دہ ی ا ادارۃ ن در ہ ا آ د رو و وز ھ جامعت اصلاح المسلمین 2 ۲ ت ا ب ا وف ا ت ادارہ ظ ق

More information

ال م ضوا بعث بال ب نور ا لم ض ديا وا ل م ال م ي ديا علو حين فت ن من ال ب س لا و ر وس من ال ب سب لا ف مغ ب الط ب غ يان ا وأظ ب ال يمان ا ورفع ين ع لو س

ال م ضوا بعث بال ب نور ا لم ض ديا وا ل م ال م ي ديا علو حين فت ن من ال ب س لا و ر وس من ال ب سب لا ف مغ ب الط ب غ يان ا وأظ ب ال يمان ا ورفع ين ع لو س 一卅柯 韩文成 编译 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ------------------------- 2016 م / 12 / 9 خ ط بة ال ج م عة بتاريخ

More information

نوجوان ساله کيست ؟

نوجوان ساله کيست ؟ ساله کيست نوجوان ١٩١٩-١٣ ميترا طلاي ي فر Mtalaeafar@.tums tums.ac.ir دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده پرستاری و مامايی ساله کيست نوجوان ١٩١٩-١٣ تغييرات عميقی در ابعاد بيولوژی روانی واجتماعی رخ ميدهد.

More information

Analgesic effects of preoperative gabapentin after tongue reconstruction with the anterolateral thigh flap

Analgesic effects of preoperative gabapentin after tongue reconstruction with the anterolateral thigh flap O R I G I N A L A R T I C L E م نف ى م فقفه م ى ف م م ن كمffم كى مه ف ء وهىو ف م ف م ف مو و ى 属 ى ك كم م ه فfl TW Chiu Czarina CH Leung Edgar YK Lau Andrew Burd 趙多和梁子杏劉英傑博昂志 مه مك فك كم ل ف لفمو ى م لا

More information

认主独一的种类

认主独一的种类 认主独一的种类 [ 中文 ] التوحيد وا قسامه [باللغة الصينية [ 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 محمد بن ا براهيم بن عبد االله التويجري 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 本 阿布杜拉 穆士奎 ترجمة: ا بو عبد االله ا حمد بن عبد االله الصيني 校正 : 李清霞 مراجعة:

More information

n n معین نامنفی است زیرا: H H x A Ax Ax ,, 2, n نشان دهیم و قرار دهیم H A A یک ماتریس 1 1, 2 2,, n n 1 2 n نامیده می شوند و اگر A Ax Ax 1

n n معین نامنفی است زیرا: H H x A Ax Ax ,, 2, n نشان دهیم و قرار دهیم H A A یک ماتریس 1 1, 2 2,, n n 1 2 n نامیده می شوند و اگر A Ax Ax 1 معین نامنفی است زیرا:,,, نشان دهیم قرار دهیم یک ماتریس,,, نامیده می شند اگر ma, mi مقادیر تکین یک ماتریس Values: Sigula m باشد آنگاه ماتریس فرض کنید یک ماتریس بنابراین مقادیر یژه نامنفی می باشند. اگر این

More information

有关敬爱的先知四十讲座

有关敬爱的先知四十讲座 四十讲座 有关敬爱的先知 ( ) 生平 - 品行 - 美德 中文 编辑 : 阿迪鲁 本 阿里 艾勒辛迪博士 编译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 沙特利雅得莱布宣传合作办公室 0-43 لسا ٤٠ صحبة احلبيب أخلاقه شماي له اللغة الصينية س ته ا يلف: د.بن يلع الش د ي رمجة: و عبداالله أمحدالص ي لكتب

More information

الکترونیک فصل اول 3 دکتر رحمتی ددر سرس : ttp://.ut.ac./aat/ آدرس Eal و Wbt براي تکالیف و...: ١ apt On H Fquncy Mdl Tant ٢ شرایط ترانزیستورها درمدل : B : BE : wad all صدق کند. ترانزیستور ها در ناحیه فعال

More information

穆罕默德(愿主赐福之,并使其平安)的指导

穆罕默德(愿主赐福之,并使其平安)的指导 慈 悯 众 世 界 系 列 (2) 穆 罕 默 德 صي chinese 有 关 他 的 功 修 交 往 和 品 德 他 生 活 中 的 30 楷 模 选 自 伊 玛 目 伊 本 盖 依 慕 的 归 途 的 干 粮 一 书 作 者 : 艾 哈 默 德 本 欧 斯 曼 艾 勒 麦 基 德 博 士 翻 译 : 艾 米 娜 达 吾 德 2011-1432 2 目 录 前 言 7 第 一 : 清 洁 如 厕

More information

(Microsoft Word - \325\335\315\345 \310\344\317\ )

(Microsoft Word - \325\335\315\345 \310\344\317\ ) @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ علفضل ظة سجشپذ گزاا عفا و د س ظة ب @ א שאא < א א א א א א א < «כ א כ א א אא ש א א א א. א ש א א א אא ש א א א כ «א כ כ» «א < א א < ש א א א א. א א שא א א א א < א א.א א א א א א >

More information

Microsoft PowerPoint - principle1.pptx

Microsoft PowerPoint - principle1.pptx محلول پلیمرها ١٣٣ محلول هاي پلیمري محلول هاي پلیمري به دلایل گوناگون مانند اندازه گیري وزن مولکولی و ابعاد زنجیر و کاربردهاي بسیار متنوع مهندسی از اهمیت زیادي برخوردارند. کاربردهایی مانند تثبیت گرانروي

More information

刑事犯罪与法度

刑事犯罪与法度 翻 译 : 穆 斯 林 华 豪 网 站 沙 特 利 雅 得 莱 布 宣 传 指 导 合 作 办 公 室 20-432 :0T لقصاص تار من كتاب واحلدود ترص الفقه الا سلا ل كتور: مد بن إبراهيم بن عبد االله اتلو ري 0Tرمجة أمينة داود الصينية لكتب اتلعاو عوة وتوعية اجلايلات

More information

Telegram Web زهره 9:47:01 PM جشنواره توليدمحتوای الکترونيکی مجتمع سوده 4/21/ apk.

Telegram Web   زهره 9:47:01 PM جشنواره توليدمحتوای الکترونيکی مجتمع سوده 4/21/ apk. زهره 9:47:01 PM جشنواره توليدمحتوای الکترونيکی مجتمع سوده 4/21/16 800 apk.ربات () 6.5 MB تلگرام بساز Download () ربات تلگرام بسازید برا خودتان 9:58:30 PM 4/8/16 و اینم pdf جلسات قبل استاد کمشکی: ceduclub

More information

KitaboSunnat.com -- Munafiqeen Ka Kirdar aur Alaamaat

KitaboSunnat.com -- Munafiqeen Ka Kirdar aur Alaamaat ت ت تکبوسڈاٹاکم زعمز اقرنیئ وتہج فرامںیئ! رپدایتسبامتمارٹکیلانثک... اعم اقری ےک اطمےعل ےکےیل ںیہ جملس التحقیق االسالمی ےک املعےئ رکام یک بااقدعہ دصتقی و ااجزت ےک دعب اپ ولڈ )Upload( یک اجیت ںیہ ولڈ رپن

More information

天课

天课 天课 ] صي [ 中文 Chinese - 斋月讲座 谢赫穆罕默德 本 刷里哈 艾勒欧塞米 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 温姆阿布杜拉 2011-1432 ف الز ة» باللغة صينية «الس شهر رمضان بن صالح العثيم مد رمجة: محد بن عبد االله الصي مراجعة: ل شنغ شيا 2011-1432

More information

(4) 按语法理解规范朗读基础考察 即给段落文字打符号, 占比 25/240 主要考察考生对句中单词根据其语法地位的尾符变化情况, 工具词导致的动词 名词尾符变化情况, 单词词型的规范读音等方面的掌握情况 是很具有阿拉伯语言特色的经典考察方式 (5) 汉阿互译能力考察, 属于主观题, 占比 50/2

(4) 按语法理解规范朗读基础考察 即给段落文字打符号, 占比 25/240 主要考察考生对句中单词根据其语法地位的尾符变化情况, 工具词导致的动词 名词尾符变化情况, 单词词型的规范读音等方面的掌握情况 是很具有阿拉伯语言特色的经典考察方式 (5) 汉阿互译能力考察, 属于主观题, 占比 50/2 河北省普通高校专科接本科教育考试 阿拉伯语专业考试说明 I. 课程简介 一 内容概述与要求本考试面对我省具备国家大学专科水准的考生, 是其在本科继续学习阶段选择学习阿拉伯语言文学专业的入学考试 我省目前专科阿拉伯语相关专业的设置属高等职业教育类应用阿拉伯语专业, 其在培养目标上不同于本科学位教育, 在课程设置上也非本科低年级课程设置的瘦身, 为此, 本考试的设置是希望筛选出那些在知识结构 语言基础

More information

受戒

受戒 ب[ 受戒 [ 中文 ] الا حرام اللغة الصينية [ 作者 : 穆罕默德 本 伊布拉欣 本 阿布杜拉 艾勒图外洁利 تا لف: مد بن إبراهيم بن عبد االله اتلو ري 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 本 阿布杜拉 穆士奎 ترجمة: ا بو عبد االله ا حمد بن عبد االله الصيني 校正 : 李清霞 مراجعة:

More information

2 穆圣说 : 祈求是信士的武器, 是宗教的支柱, 是天地的光辉 又说 : 最无能的人是不祈求安拉的人 伊玛目阿里说 : 祈求是打开安拉慈恩的钥匙, 是照亮黑暗的明灯 无论做任何事都要有恒心和坚定的意志, 没有恒心, 或者意志不坚定, 做任何事都将半途而废 祈求安拉也是如此, 要持之以恒地祈求 穆圣

2 穆圣说 : 祈求是信士的武器, 是宗教的支柱, 是天地的光辉 又说 : 最无能的人是不祈求安拉的人 伊玛目阿里说 : 祈求是打开安拉慈恩的钥匙, 是照亮黑暗的明灯 无论做任何事都要有恒心和坚定的意志, 没有恒心, 或者意志不坚定, 做任何事都将半途而废 祈求安拉也是如此, 要持之以恒地祈求 穆圣 1 盖德尔夜做祈祷的贵重 奉普慈特慈的安拉之名 安拉在莱麦丹月降示了 古兰经, 经文说 : 赖买丹月中, 开始降示 古兰经, 指导世人, 昭示明证, 以便遵循正道, 分别真伪 (2:185) 古兰经 第九十七章则明确的指出, 古兰经 是在 盖德尔 夜下降的, 经文说 : 我的确在盖德尔夜降示了它 即降示了 古兰经 根据这两节经文, 可以肯定, 盖德尔夜是莱麦丹月的某一个夜, 但究竟是哪一夜, 古兰经

More information

Microsoft Word - Bac SM Juin 2008ىثئ

Microsoft Word - Bac SM Juin 2008ىثئ ÉK[ JCbKTj J UJiJicRkaKj Ja [ MT J KV J a[ Jr JÉK[T J\[nT 8 Kc K R aku J ca J pkc Kc K R KV J a b M ab ab b a (, / (, ( ab, / A M ( ab, ( ab, / B M ( cd, αa βb إذن نقطة (,5 C JÉhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhc

More information

Microsoft PowerPoint - chapter 5.pptx

Microsoft PowerPoint - chapter 5.pptx فصل: ریاضیات رمزنگاری ١ اهداف فصل بررسی علم حساب اعداد صحیح با تمرکز روي تقسیم پذیري و پیداکردن بزرگترین مقسوم علیه مشترك با استفاده از الگوریتم اقلیدسی. چگونگی استفاده از الگوریتم اقلیدسی توسعه یافته

More information

阿拉伯語字母

阿拉伯語字母 字 母 الحروف 冠詞 略略知 一 二 其實想看懂阿拉伯語字 母真的不難, 不過就是看你有沒有 心, 再學 一套新的字 母系統 而已, 就像是我們當初學英 文字 母 一樣, 也是在格 子本上 面從 A 到 Z 這樣練習, 不過在學習阿拉伯語字 母時, 有幾個重點需要注意 首先, 阿拉伯 文是從右寫到左, 因此左撇 子的 人 一開始可能會覺得 十分痛苦, 不過這都只是 一開始的陣痛期 而已, 很快就可以克服

More information

Microsoft Word - cexajuil08.doc

Microsoft Word - cexajuil08.doc ثانوية محمد الخامس القنيطرة - الا ستاذ محمد غريز تصحيح الامتحان الوطني الموحد للباآلوريا الدورة - الاستدراآية - 8 الثانية علوم رياضية أ و ب http://arabmaths.ft.fr ( + )(+ ) ω= = 4 z = + z+ + التمرين الا

More information

Voc Mowashahat

Voc Mowashahat الموشحات و الارتجال المستوى : متوسط ومتقدم عدد الفيديوهات : 20 المدرس : ريبال الخضري المدرس : ريبال الخضري الموشحات و الارتجال موضوعان متعل قان ببعضهما البعض. في هذه السلسة يقوم ا ستاذ ريبال الخضري باستعراض

More information

bahaye safar5

bahaye safar5 بهای سفر (دفترشعر) سوسن احمدگلی چاپ نخست: اسفند ١٣٨۶ ناشر: نويسنده چاپخانه: Fösse Druck هانوفر- ا لمان www.foessedruck.de فهرست چگونه... قلمی برای بهار ۵... ٧... پرواز... ١١ ا نجا روزی باغ خواهد شد...

More information

0259.doc

0259.doc مفهوم عدد اکسايش چيست MnO به هر اتم از يک مولکول يا از يک يون مرکب (پيچيده) مانند NO 3 SO 4 4 و يا به هر اتم به حالت ا زاد يا به صورت يون ساده S عددي به نام عدد Cl و Mg Na مانند اکسايش نسبت ميدهند. اين

More information

DFT (Discrete Fourier Transform) ۱ تبدیل Z یا تبدیل فوریه x[n] که به صورت X(z) و ) jω X(e نمایش داده می شوند از لحاظ محاسباتی دو مشکل دارند: ۱ -محاسبه

DFT (Discrete Fourier Transform) ۱ تبدیل Z یا تبدیل فوریه x[n] که به صورت X(z) و ) jω X(e نمایش داده می شوند از لحاظ محاسباتی دو مشکل دارند: ۱ -محاسبه DFT (Discrete Fourier Transform) ۱ تبدیل Z یا تبدیل فوریه x[n] که به صورت X(z) و ) jω X(e نمایش داده می شوند از لحاظ محاسباتی دو مشکل دارند: ۱ -محاسبه ا نها برای دنباله های با طول بی نهایت ۲ -این تبدیل

More information

Microsoft Word - 0

Microsoft Word - 0 تهیه کههذه : جابرعامري دبیر ریاضی شهرستان هاي اهواز و باوي مهر 97 فصل : تابع تهیه کههذه : جابر عامري دبیر ریاضی شهرستان هاي اهواز و باوي www.mathtower.ir @mathameri مهر 97 درس اول : تبدیل نمودار توابع

More information

诵读《古兰经》的种类之二

诵读《古兰经》的种类之二 诵读 古兰经 的种类之二 ] صي [ 中文 Chinese - 谢赫穆罕默德 本 刷里哈 艾勒欧塞米 翻译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 校正 : 温姆阿布杜拉 2011-1432 انلوع اثلا من تلاوة القرآن» باللغة الصينية «بن صالح العثيم مد رمجة: محد بن عبد االله الصي مراجعة: ل شنغ شيا

More information

Microsoft Word - 110707 Islam religion of peace.doc

Microsoft Word - 110707 Islam religion of peace.doc 伊 斯 兰 教 是 和 平 的 宗 教 米 尔 萨 马 思 儒 尔 阿 哈 默 德 演 讲 1 伊 斯 兰 教 是 和 平 的 宗 教 米 尔 萨 马 思 儒 尔 阿 哈 默 德 演 讲 ISLAM IS A PEACEFUL RELIGION (In Chinese) By Hadrat Mirza Masroor Ahmad First Published in UK in 2007 Islam

More information

拜功

拜功 1 拜功 ب م ا ت ع م ل ون و أ ق م وا الص لوة و آت وا الز ك وة و م ا ت ق د م وا أل نف س ك م م ن خ ر ت ج د وه ع ند للا إ ن للا ب ص رر. 你们应当谨守拜功, 完纳天课 凡你们为自己而行的善, 你们将在真主那里发见其报酬 真主确是明察你们的行为的 [ 古兰经 2:110]...ق إ

More information

Questo libretto fa parte di Bimborsina, il kit di benvenuto per i nuovi nati della Città di Brescia, realizzato dal progetto Brescia Città del Noi (ID

Questo libretto fa parte di Bimborsina, il kit di benvenuto per i nuovi nati della Città di Brescia, realizzato dal progetto Brescia Città del Noi (ID SERVIZI PER LA PRIMA INFANZIA A BRESCIA Welfare che funziona Welfare + vicino Welfare x bambini e famiglie Questo libretto fa parte di Bimborsina, il kit di benvenuto per i nuovi nati della Città di Brescia,

More information

认主独一和信仰

认主独一和信仰 认主独一和信仰 中文 选自谢赫 穆罕默德 本 伊布拉欣 艾勒图外洁利 的 简明伊斯兰法律 一书 编译 : 艾布阿布杜拉 艾哈默德 穆士奎 Oficina de Dawa en Rabwah - Riyadh المكتب التعاوني للدعوة وتوعية الجاليات بالربوة بمدينة الرياض المختار من كتاب مختصر الفقه الا سلامي

More information

كتاب عشق شناسي

كتاب عشق شناسي ١ : : 134: ٢ 4... -1 78... -2 106... -3 ٣ ...... : : 84-5871 : 75: ٤ مقدمه بن ام خ داي زم ين و زم ان بن ام هم وي ي آ ه ج ان ا فري د ب ه يك دم جه ان را جهان د از ع دم چ و خ ود را برافكن د از ذات خ ويش يك

More information

Remarks

Remarks Introduction to Arabic Language, Saudi Arabia, & Islam 阿 拉 伯 文 拼 音, 沙 特 阿 拉 伯 簡 介 / 見 聞, 及 伊 斯 蘭 教 簡 介 Written by Lei, Kam-shan Amin 冶 錦 山 aminlks@yahoo.com.hk 8th Edition ( 第 八 版 ) Oct. 1, 2010 Hong Kong

More information

آیا آفازی درمان می شود؟

آیا آفازی درمان می شود؟ کلینیک بازتوانی مشاوره گفتار درمانی و نورفیدبک و بیوفیدبک آلومینا کلینیک چند تخصصی آلومینا از سال 1388 فعالیت خود را آغاز نموده است. توسط کادری از اساتبد دانشگاه و بهترین متخصصین اعصاب و روان و مغز و اعصاب

More information