مفاهیم اساسی نظریه ولایت فقیه / مصطفی جعفر پیشه فرد ، تهیه مرکز تحقیقات علمی - قم:دبیرخانه مجلس خبرگان ، 1380

Transcription

1

2 پژوهشهايي در مساي ل حكومت اسلامي زير نظر دبيرخانة مجلس خبرگان 5»wBwA ¼µB «³¼ S½ ؽo Ê مصطفي جعفرپيشه فرد

3 جعفرپيشه فرد, مصطفي, ١٣٤٠ مفاهيماساسينظريةولايتفقيه. مصطفي جعفرپيشه فرد, تهيه مركز تحقيقات علمي/ قم: دبيرخانة مجلسه خبرگان, ١٣٨٠/ ١٤٤ ص / پژوهشهايي در مساي ل حكومت اسلامي زير نظر دبيرخانة مجلس خبرگان; بهصورت زير نويس/ شابك: / / ٩٣٦٧٥ ٩٦٤ ١/ ولايت فقيه ٢/ رهبري و اسلام الف/ مجلس خبرگان, مركز تحقيقات علمي ب/ عنوان ج/ عنوان: نظرية ولايت فقيه ٦ م ٧ ج. BP٢٢٣ ٢٩٧. ٤٥ مفاهيم اساسي نظرية ولايت فقيه نگارش. مصطفي جعفرپيشه فرد تهيه. مركز تحقيقات علمي ناشر. دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري ويرايش. مرتضي اخوان طرح روي جلد. محسن زماني نوبت چاپ. اول, ١٣٨٠ شمارگان. ٣٠٠٠ جلد بها. ٦٠٠ تومان چاپ. زيتون حق چاپ براي ناشر محفوظ است نشاني: قم, خيابان شهدا, دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري ص پ ٣٣١٧, تلفن: ٥-٧٧٤١٣٢٢, نمابر: ٧٧٤١٣٢٣ نشاني الكترونيك: http : // WWW. nezam. org نشاني پست الكترونيك: E - nezam. org Printed in the Islamic Republic of Iran

4

5 فهرست مطالب پيشگفتار ٧ مقدمه ١١ É فصل او ل: مفهوم و مقايسة ولايت فقيه Ê قسمت نخست: بررسي مفهوم ولايت ١ ولايت در لغت ١٧ ٢ ولايت در قرآن ١٩ الف / ولايت باطل ٢٠ ب / ولايت حق ٢٢ ٣ ولايت تكويني و تشريعي خداوند در قرآن ٢٣ ولايت تكويني ٢٣ ولايت تشريعي ٢٣ ولايت بالذات و بالغير در قرآن ٢٤ ولايت رسول ا@كرم ص در قرآن ٢٥ ولايت عترت طاهره ع ٢٦ ولايت باطني اهل بيت ع در قرآن ٢٧ ولايتهاي خاص در قرآن ٢٨ ٤ ولايت در حديث ٢٨ ٥ ولايت در كلام ٣٥ ٦ ولايت در عرفان نظري ٣٧

6 ٧ ولايت در فقه ٣٩ اولياي شرعي ٤٣ مبناي ولايت حسبه ٤٨ تحرير محل نزاع ٥١ حقيقت ولايت شرعي ٥٩ مقايسة ولايت شرعي و ملكيت ٦٠ ولايت مطلق و مضاف ٦١ اصل عدم ولايت ٦٣ اركان ولايت شرعي ٦٣ الف / جاعل ولايت ٦٣ ب / ولي ٦٤ ج / مول ي عليه ٦٤ د / قلمرو ولايت ٦٦ فلسفة ولايت شرعي ٦٦ نقد و بررسي شرط <عدم تساوي> ٦٧ نصب و عزل در ولايت شرعي ٦٩ نظارت بر ولايت شرعي ٧١ ولايت شرعي و اطاعت ٧٢ ولايت فرد و ولايت نهاد ٧٣ ولايت بر شخص حقيقي يا بر مجتمع اعتباري ٧٤ خلاصه ٧٥ Ê قسمت دوم: مقايسة مفهوم ولايت با وكالت و حكومت مقدمه ٧٧ وكالت در لغت ٧٨ وكالت در فقه ٧٨ وكالت در فقه ٧٩ تشابه و تمايز وكالت با ولايت ٨١

7 بررسي حكومت و در لغت ٨٧ معاني مختلف حكومت ٨٨ نگاهي به واژة <حكومت> ٩٠ چيستي حكومت ٩٤ فرضية وكالت ٩٤ نقد فرضية حكومت وكالي ٩٦ بررسي نظرية مالكيت مشاع ١٠٠ فرضية بيع ١٠٠ نقد اين نظريه ١٠١ حكومت, جنبة اجرايي ولايت ١٠١ سنجش خلافت و امامت با حكومت ١٠٣ É فصل دوم: تبيين مفهوم انتصاب ١٠٩ <انتصاب> در لغت ١١٢ نصب خاص و نصب عام ١١٤ انواع تفويض ١١٤ É فصل سوم: تبيين مفهوم فقاهت ١٢٣ فقه در لغت ١٢٥ فقه در اصطلاح ١٢٦ سخن آخر ١٣٢ Ë

8 nbt y¼q نهضت و قيام مردم ديندار و شريف ايران بر ضد رژيم پهلوي از سال ١٣٤٢ به رهبري روحانيت و در رأس آن, امام خميني قد س سر ه و ايثار و اقشار مختلف مردم و در نهايت, پيروزي آن در بهمن ماه ١٣٥٧ بدون شك يك حركت ديني و براي دفاع از حريم مقدس اسلام بود/ با آن پيروزي اين انديشة نوين, در ايران و جهان اسلام به وجود آمد كه با رهبريهاي يك فقيه جامعالشرايط و با از ايمان واحساسات ديني مردم ميتوان حتي بدون سلاح با طاغوتيان و صاحبان زر و زور و سلاح پيكار كرد و پيروز شد/ با آن پيروزي معجزهآسا و شگفتآور, قدرت اسلام و ايمان و نقش حساس رهبري ديني و نفوذ معنوي روحانيت, براي همگان آشكار شد/ آنچنان كه قاطع اقشار مختلف مردم, دانشگاهي, فرهنگي, بازاري, اداري, كارگر, كشاورز, شهري و روستايي, كه دينخواهي در جانشان سابقة ديرينه داشت, با شوق فراوان خواستار اسلام و اجراي احكام و قوانين نوراني آن شدند/ امام خميني قد س سر ه كه در آن زمان, عملا در جايگاه ولايت فقيه واقع شده بود و قاطع مردم, رهبري او را پذيرفته بودند, انتخاب نوع حكومت را بر عهدة مردم گذارد و <جمهوري اسلامي> را به عنوان پيشنهاد مطرح ساخت/ در تاريخ ١٣٥٨.١.١١ همهپرسي به عمل آمد و قاطع مردم ٩٨.٣٢ % به <جمهوري اسلامي> رأي مثبت دادند/ بعد از آن, تهية قانوناساسي, يك ضرورت محسوب ميشد و تدوين آن, نياز داشت كه در مساي ل قانوني و اسلامي متخصص باشند/ انتخاب آنان نيز بر عهدة مردم گذاشته شد/ در تاريخ ١٣٥٨.٥.١٢ مردم در يك انتخابات عمومي شركت كردند و با ا@كثريت آرا ٧٢ نفر از قانوندانان و اسلامشناسان را بدين منظور برگزيدند/ مجلس خبرگان

9 . Ê ٨ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه قانوناساسي تشكيل شد و اعضاي آن با جديت تمام, مشغول به كار شدند/ از رهنمودهاي امام خميني قد س سر ه و صدها طرح و پيشنهادي كه از صاحبنظران ميرسيد و در مدتي در حدود سه ماه, متن قانوناساسي را تدوين كردند/ سپس تصويب آن نيز به آراي مردم شد و در تاريخ ١٣٥٨.٩.١٢ در يك همهپرسي, با چشمگيري حدود ٧٥% تصويب شد و به تا ييد امام خميني رسيد/ بدين ترتيب, خطمشي نظام جمهوري اسلامي ايران بر پاية قانوناساسي, كه از قرآن و سنت پيامبر ص و مكتب اهلبيت ع الهام گرفته, مشخص و استوار گشت/ با تصويب قانوناساسي, نوع حكومت و اهداف و اركان آن, جنبة قانوني به خود گرفت, ولايت و زعامت ولي فقيه و مجتهد جامع الشرايط, قانوني شد و رسميت يافت/ مراحل مختلف تهيه, تدوين و تصويب قانوناساسي با سرعت سپري شد; چرا كه ضرورت استقرار هر چه سريعتر نهادهاي نظام جمهوري اسلامي ايران, چنين سرعتي را ميطلبيد, به ويژه آنكه رهبريهاي ژرفبينانه و قاطعانة امام, بر اين سرعت ميورزيد/ اما با توجه به اينكه بعد از حكومت پيامبر اسلام و عليبنابيطالب صلوات الل ه عليهما نخستين بار بود كه حكومتي قانوني, بر طبق مباني شيعه تا سيس ميشد و زعامت گستردة ولي فقيه و اجراي احكام و قوانين سياسي اجتماعي اسلام, سابقة عملي نداشت و تجربه نشده بود, مساي ل مربوط به نظام ديني و فلسفة سياسي اسلام, به ويژه ولايت فقيه نيز بهطور دقيق تحقيق و تدوين نشده بود/ بنابراين, لازم بود بعد از استقرار حكومت اسلامي, مساي ل مربوط به فلسفة سياسي اسلام, بهطور گسترده و عميق به وسيلة محققان و كارشناسان مربوطه, مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد/ اين مسو وليت سنگين, كه استحكام نظام اسلامي بر آن مبتني است, بر عهدة همة دانشمندان متعهد و فقها و اسلامشناسان نهاده شده است/ بسيار بهجا بود كه حوزههاي علميه, به ويژه حوزة علمية قم در اين كار مهم پيشقدم ميشد و با دعوت از اساتيد و دانشمندان متعهد دانشگاه, وسيلة يكسري تحقيقات عميق و گستردة جمعي را در همة

10 پيشگفتار. Ê ٩ موضوعات و مساي ل مربوط به فلسفة سياسي و نظام اسلامي فراهم ميساخت; ولي متا سفانه در اين جهت كوتاهي شد/ البته از آن زمان در اين رابطه, كارهايي انجام گرفته, كتابها و مقالات سودمندي تهيه و انتشار يافته است; ولي با توجه به اينكه تحقيقات انجام شده, غالبا انفرادي بوده, جاي يك سلسله تحقيقات عميقتر و جمعي هنوز خالي است/ با توجه به اين نياز و مكرر مقام معظم رهبري, حضرت آية الله خامنهاي مدظلهالعالي بود كه مجلس خبرگان رهبري در اجلاسية ١٣٧١.١١.٢٨ مسو وليت انجام اين تحقيقات را بر عهدة دبيرخانة مجلس خبرگان گذاشت/ در شرح وظايف دبيرخانه چنين آمده است: <تحقيق و پژوهش در موضوع حكومت اسلامي, بالا خص ولايت فقيه, تا ليف و نشر آن به مناسب>/ دبيرخانه بعد از تهية مقدمات, شروع به كار كرد/ در انجام اين مسو وليت بزرگ, كارهايي را شروع كرده و انجام ميدهد كه مهمترين آنها عبارت است از: تحقيق در موضوعات و مساي ل مختلف فلسفة سياسي اسلام, به ويژه ولايت فقيه/ در آغاز, فهرستي از موضوعات نيازمند به بررسي و تحقيق تهيه شد و از محققان و دانشمندان براي همكاري دعوت بهعمل آمد/ تعدادي از آنان دعوت ما را پذيرفتند و پس از تهيه و تصويب طرح تحقيقاتي, مشغول به كار مسو وليت مستقيم انجام هر يك از موضوعات, بر عهدة يك نفر از محققان ميباشد; اما با توجه به اينكه از افكار و اظهار نظر ديگر صاحبنظران نيز استفاده ميكند, ميتوان آن را يك تحقيق جمعي به شمار آورد/ تحقيقات بدين صورت انجام ميگيرد: ١/ محقق در همة مراحل, از نظر اساتيد مشاور و راهنما استفاده ميكند/ ٢/ مطالبي كه توسط محقق نگاشته شده, در اختيار تعدادي از دانشمندان صاحبنظر براي مطالعه و اظهار نظر قرار ميگيرد/ سپس در جمع آنان و با حضور نويسنده, مورد بحث و نقد قرار ميگيرد/ ٣/ رياست دبيرخانه و مسو ول مركز تحقيقات علمي دبيرخانه نيز در همة مراحل تحقيق, از نزديك بر كارها نظارت دارند/

11 . Ê ١٠ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه ٤/ محقق از نتايج بحثها و تحقيقاتي كه قبلا توسط دبيرخانه انجام گرفته و نيز از فيشهاي موجود استفاده ميكند/ ولي با توجه به اينكه محقق در تحقيقات خود از آزادي كامل برخوردار است و الزامي در جهت اعمال همة ديدگاههاي پيشنهادي ندارد, مسو وليت صحت و سقم مطالب نيز بر عهدة خود او خواهد بود/ تحقيقات بسياري در موضوع مهم ولايت فقيه صورت گرفته است/ يكي از مساي ل مورد نياز در بحث ولايت فقيه, تبيين مفاهيم اصلي و كليدي اين موضوع ميباشد/ حجةالاسلام آقاي مصطفي جعفرپيشه فرد, كه از محققان حوزه علميه قم ميباشد, در چارچوب تحقيقات علمي دبيرخانه, در تحقيقي كه پيش روي داريد به اين موضوع پرداخته و مفاهيم اساسي نظريه ولايت فقيه را مورد بررسي و تحليل قرار داده است/ محقق محترم در اين تحقيق, در سه فصل به اراي ه تصويري مستند و روشن از <ولايت>, <انتصاب> و <فقاهت> كه مفاهيم اساسي <ولايت فقيه> به شمار ميروند پرداخته و در فصل اول علاوه بر شرح معناي لغوي و مفاد اصطلاحي <ولايت> در علوم مختلف, ميان ولايت و وكالت از يكسو, و ولايت و حكومت از سوي ديگر مقايسه كرده است/ اميد ميرود اين تحقيق بتواند در اراي ه تعريف درست از مفاهيم ياد شده, مورد استفاده پژوهشگران و علاقهمندان به مباحث انديشه سياسي اسلام قرار گيرد/ در پايان, از زحمات و تلاشهاي محقق محترم و همة اساتيد محترمي كه در انجام اين تحقيق همكاري كردند و نيز از تلاش مركز تحقيقات علمي دبيرخانه تشكر ميكنم/ ابراهيم اميني مرداد ١٣٨å Ë

12 ³«k «پس از پيروزي انقلاب اسلامي و طرح نظرية <ولايتفقيه> به عنوان مبناي نظام اسلامي, بسيار طبيعي بود كه از زواياي مختلف به آن نگريسته شود و از هر سو مورد ارزيابي عالمانه و منصفانه قرار گيرد; زيرا, براي نخستين بار, <ولايت فقيه> حضور جد ي خود را در عرصة سياسي به نمايش ميگذاشت و جهان سياست, به عنوان يك تجربة محسوس, با آن رو به رو ميشد/ از اين رو, دور از انتظار نبود كه نظر موافقان و مخالفان فراواني به سوي آن جلب شود و هر كسي از ديد خود, آن را در بوتة نقد قرار دهد/ ولي روشن است كه پيش از هر نق ادي و داوري, براي آشنايي با هر نظريهاي, بايد مفاهيم مندرج در آن, به طور دقيق و كامل, تعريف و تبيين شود, تا باب گفتوگو, با روشي عالمانه و به دور از حب و بغضها, به خوبي گشوده شود/ بنابراين, به عنوان درآمدي بر نظري ة ولايت فقيه, لازم است, مبادي تصو ري اين نظريه در جايي, به طور شف اف تعريف شود/ در فقيه, اين ضرورت, مضاعف است; زيرا, در بسياري از چالشها وقتي به دق ت نگريسته شود, ميبينيم ريشة آن, در بيتوج هي و فهم صحيح نشدن واژگان مندرج در اين نظريه است/ براي رسيدن به اين هدف بزرگ, پيش از هر چيز, توج ه عميق به يك نكتة لازم است, آن نكته, اين است كه تعريف واژگان يك نظرية علمي, به هيچ روي, قابل تفسير به رأي و برداشتهاي شخصي نيست/ تعريفهاي علمي, از سنخ معرفت پسيني است و براي فهم درست يك واژه, بايد از پيشداوري, با دق ت تمام پرهيز شود/ جهت پيشگيري از آفت ا عمال سليقههاي شخصي, بايد تعريفي را كه اهل اصطلاح براي واژگان مورد نظر خويش اراي ه كرده و بر آن توافق جمعي داشتهاند و يا نظري هپرداز, در اراي ة

13 . Ê ١٢ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه نظرية خود اعلام كرده, عمل دانست و آن را مبناي هر سخن قرار داد/ در مواردي كه واژگان, به طور شف اف, در گفتار و نوشتار اهل اصطلاح تبيين نشدهاند و شفافي ت لازم را ندارند, بايد در پرتو كاربرد آن واژهها از سوي صاحبنظران و قرينه قراردادن موارد مختلف استعمال, به مقصود خود رسيد/ به هر حال, براي تعريف واژه, بايد انجام گيرد; زيرا, غير از اين باشد, بحث, به ا غراض غير علمي و مسموم, آلوده ميشود/ در اين كتاب, تلاش بر آن است كه با توج ه به نكتة بالا, مفاهيم اساسي نظرية ولايت فقيه تبيين شود و با استفاده از ابزارهاي لازم تحقيق, در سه فصل به تبيين مفاد واقعي مفاهيم <ولايت>, <انتصاب> و <فقاهت> كه مفاهيم بنيادين <ولايت فقيه> شمرده ميشوند پرداخته شود/ با توج ه به گستردگي بحثهاي مربوط به <ولايت>, فصل يك, در دو بخش اراي ه ميشود/ بخش نخست, به تبيين معناي لغوي <ولايت> و مفاد اصطلاحي آن در قلمرو دانشهاي مختلف ميپردازد و آنگاه وارد ولايت شرعي شده و با بررسي همه جانبة آن, معناي <ولايت> را در نظرية ولايت فقيه روشن ميكند/ ام ا بخش دو, به مقايسه و تبيين نسبت ميان ولايت و وكالت, از يكسو, و ولايت و حكومت از سوي ديگر, اختصاص دارد/ Ë اراي ة شف اف مبادي تصو ري و مفاهيم كليدي يك انديشه, مهمترين و يا لااقل از مهمترين بخشهاي يك پژوهش است/ در همان مرحلة نخست, وقتي به قول قدما, محل نزاع, به شايستگي, تحرير شود, نه تنها بسياري از شبههها و نكتههاي مبهم, رخت برميبندد, بلكه فضاي گفتوگوي موافق و منتقد, كاملا, شف اف شده و راه بر اموري مانند, جدل و مغالطه و نزاع لفظي و ديگر آفتهاي يك بحث علمي, تا حدود زيادي مسدود ميشود/ با توج ه به اين نياز, افق بحث از مفهوم ولايت گشوده ميشود/ در فصل يكم, نخست,

14 پيشگفتار. Ê ١٣ ريشه و مفهوم لغوي ولايت و معناي آن در كتاب و سن ت بحث ميشود و آنگاه محتواي اصطلاحي آن در حوزههاي مختلف كلامي و عرفاني و فقهي بررسي خواهد شد/ در حوزة فقه, مفاد ولايت شرعي و اقسام و اركان آن نشان داده ميشود و در پايان, معلوم ميشود كه; منظور از <ولايت> در نظرية ولايت فقيه, چه مفهومي است و اينكه آيا اين معنا, با قيمومت و محجوري ت توأم است يا ملازمهاي با آن ندارد/ ضمنا به اين پرسش هم پاسخ داده ميشود كه <نسبت ميان ولايت وآزادي چيست و ارادةآزاد انسان, در ولايت,چگونه تبلور مييابد >/ مصطفي جعفرپيشه فرد Ë

15

16 Ê مفهوم ومقايسةولايت فقيه

17

18 قسمتنخست S½ ± wnom ١ ولايت درلغت <ولايت> از ريشة <و لي> به معناي قرب و دنو و نزديكي است/ معجم مقاييس اللغهميگويد: و لي الواو واللام و الياء أصل صحيح يد ل علي قرب / من ذالک, الول ى ي: القرب/ ي قال: <تباعد بعدول ى ي />أ ى ي: <قرب> و <جلس مما يلين ى ي>أ ى ي: <بقاربن ى ي/> ١ راغب, نيز ميگويد: دو چيز, هرگاه, چسبيده و كنار هم قرار گيرند كه شيء سوم, ميان آن دو, فاصلهاي پديد نياورد و پيوندشان را از هم نگسلد, واژة <ولي> معنا و مفهوم پيدا ميكند/ ٢ از آنجا كه توج ه انسان به جهان ماد ه و محسوس, چه از نظر يك فرد در طول حيات خويش و چه از نظر اجتماع بشري در طول تاريخ, بر امور فراحس ي مقد م است, به نظر ميرسد كه انسان, نخست اين به هم پيوستگي و پيوند را در جسمانيات و روابط مكاني و زماني اشيا, تجربه كرده, آن گاه به طور استعاره, در امور غير ماد ي از آن بهره برده است/ <و لي> ريشة اشتقاق لغات فراواني مانند <مولي>, <ولي >, <والي>, <ولايت>, <تول ي> همة آنها, معناي قرابت و به هم پيوستگي وجود دارد و در معاني مختلف و يا متضاد گاه براي برخي از اين واژهها, مثل <مولي> ميشمارند, همه, مشترك معنوياند و نه مشترك لفظي/ ٣ ١ معجم مقاييس اللغة, ج ٦, ص ١٤١/ نيز نگاه كنيد به: أساس البلاغه, ص@ ٥٠٩ و المصباح المنير ف ى ي غريب شرح الكبير, ج ٢, ص ٣٩٦/ ٢ المفردات ف ى ي غريب القرآن, كتابالواو, ص ٥٣٣/ ٣ نويسندة <معجم مقاييس اللغة> گويد: <المولي: المقيق و المعتق و الصاحب و الحليف و ابن العم و الناصر و الجار, كل Ä

19 . Ê ١٨ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه معاني گفته شده براي واژة ولايت, در كتب لغت, عبارت است از: محب ت, نصرت, تدبير, قيام به امر و ملك امر, امارت دولت, سلطان, خط ه, شهر و موطن هر كس ١, ولي چنان شده; ولايت, در ريشه و اصل, همان قرابت و پيوند است و اين پيوند, از مقولة اضافه و يك حقيقت دوسويه است/ پيوند و به هم پيوستگي افراد و گروههاي اجتماعي را از حيثي ات مختلف ميتوان در نظر گرفت: پيوند و قرابت فاميلي, پيوند از جهت حب و عشق, پيوند از جهت پيمان و تعه د و غيره/ با توج ه به شكلهاي متنوع قرابت و پيوند است كه انواع متفاوت ولايت مانند ولايت حب, ولايت نصرت, ولايت ح ل ف, ولايت ابن العم, ولايت عتق, عهد, حكم, امر پديد ميآيد/ اين موارد, در واقع, معاني متنو ع براي ولايت نيستند كه در هر مورد, ولايت وضع لغوي مخصوص دارا باشد, بلكه در اينها, رابطة اتحاد و پيوندي مطرح است كه اين پيوند, موجب نوعي ح ق تصر ف و مالكيت تدبير خواهد بود/ اين اولوي ت, براي كساني كه از دو طرف اين رابطه و پيوند نيستند, وجود ندارد/ ٢ ولايت به كسر <واو> و فتح <واو>, هر دو, در زبان عربي كاربرد دارد/ در فرق اين كه <ولايت> به فتح واو به معناي نصرت و ياري كردن و محب ت است, ام ا <ولايت> واو مفهوم تدبير و امارت دارد; زيرا, تدبير و امارت, حرفه و شغل به شمار ميآيد و فاءالفعل واژهاي را كه از حرفه حكايت ميكند, مانند: خ ياطة و ن قابة, مكسور Ã هو لاء من الول ى ي و هو القرب> ج ٦, ص ١٤١ / علا مه عبدالحسين احمد اميني نيز در الغدير ف ى ي الكتاب و السنة بيست و هفت معنا براي <مولي> برميشمرد و آن گاه اين معاني را از باب اشترا@ك در معنا ميداند, با اين تفاوت كه ايشان, معناي جامع را <أو لي بالش ى يء> ميداند و ن <قرب>: <ا ذن فليس للمولي ا لا معني واحد و هو الا ولي بالش ى يء/ و تختلف هذه الا ولوية بحسب الاستعمال ف ى ي كل من موارده, فالاشترا@ك معنوي و هو أولي من الاشتراك اللفظ ى ي المستدعي لا وضاع كثيرة غير معلومة بنص ثابت و المنفي ة بالا صل المحكم / و قد سبقنا ا لي بعض هذه النظري ة, شمسالدين ابن البطريق ف ى ي العمده, ص ///@/> ٥٦ ج ١, ص ٣٧٠ / ١ نگاه كنيد به: لسان العرب, ج ١٥, ص ٤٠٠ ٤٠٢; مجمع البحرين, ج ١, ص@ ٤٥٥ ٤٥٨; القاموس المحيط, ج ٤, ص ٥٨٢; لغت نامة دهخدا و والد / ٢ ر/@ك: الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٥, ص ٤٠٢ ٤٠٣ و ج ٦, ص ٩ ١٠/

20 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ١٩ ولي اين تفاوت, نميتواند درست باشد; زيرا از يك سو, با لغاتي مانند و <زيارة> و مواجهيم كه تهي از معناي حرفه و صنعتند و از سوي ديگر, كلماتي مانند <زعامة> و <وكالة> و <وزارة> را ميبينيم كه فاءالفعلشان هم مفتوح و مكسور, تلفظ شده است/ بنابراين, تفاوت و لايت مفتوحالفاء و و لايت مكسورالفاء از نظر محق قان لغت, ثابت نيست و مانند: <و صايت> و <و صايت> و <د لالت> و <د و <و كالت> مفتوح و مكسور آن, در معنا و مفهوم تفاوتي ندارد/ ١ يكي از مشتقات <و لي>, <تول ي> است/ <تول ي> هرگاه به شكل مفعول بيواسطه و <متعد ي بنفسه> به كار رود, از يگانگي و پيوند حكايت دارد و قبول ولايت را نشان ميدهد, مانند <يتول ون الذينكفروا> ماي ده. ٨٠ و <ا نما سلطانه علي الذين يتول ونه> نحل. ١٠٠ و هرگاه به شكل مفعول با واسطه و با حرف جر <عن> لفظا يا تقديرا متعد ي شود, مفهومي متضاد با سابق خواهد داشت و بر اعراض و ترك يگانگي و قرابت دلالت ميكند ٢, مانند <فاعرض عن م ن تول ي عن و لم يرد ا لا الحياة الدنيا> نجم. ٢٩ و <فا ن تول وا فا ن الل ه عليم بالمفسدين> ٦٣ / ٢ ولايتدرقرآن <ولايت> از مهمترين اركان مفاهيم قرآن است/ در يك نگاه اجمالي به آيات, ميفهميم كه <ولايت> در دو شكل منحصر است: ولايت حق و شايسته و مثبت و ممدوح, و ولايت باطل و زشت و منفي و مذموم/ براي آشنايي با مفهوم اين دو ولايت و در نتيجه, درك مفهوم ولايت از نظر قرآن كريم, به ملاحظة اجمالي پارهاي از آيات مينشينيم/ ١ براي آ@گاهي بيشتر, ر/@ك: لسان العرب, ج ١٥, ص ٤٠١; المفردات ف ى ي غريب القرآن, ص ٥٣٣; التبيان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٧, ص ٤٩; الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ١٣, ص ٣٤٠/ ٢ المفردات ف ى ي غريب القرآن, ص ٥٣٤; المنجد, ص ٩١٨ ٩١٩/

21 / ١٤٤. Ê ٢٠ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه ١ Ê ولايت باطل É الف/ ولايت كافران قرآن, مو منان را از ولايت كافران, به طور كل ي, برحذر ميدارد: <يا أي ها الذين أمنوا لاتت خذوا الكافرين أولياءمن دون المو منين أتريدونأن تجعلوا ل ل ه عليكم س لطانا مبينا> نساء. و در مواردي خاص, ولايت يهود و نصارا را به شكل ويژه, مورد اشاره قرار ميدهد: <يا أي ها الذين أمنوا لاتت خذوا اليهود والنصاري أولياء بعض هم أولياء بعض و م ن يتو لهم منكم فا نه منهم ا ن الله لايهدي القوم الظالمين> ماي ده. ٥١ / غرض از نفي و نهي ولايت كافران, آن نيست كه روابط دوستانة ام ت اسلامي با ملل غيرمسلم, قطع و نيز دوستي و كردار نيك ممنوع شود; زيرا, هرگز, نيكي و قسط با كافر غيرحربي در كتاب خدا, منهي نيست: <لا ينها@كم الله عن الذين لم ي قاتلوكم في الدين ولم ي خ رجوكم من دياركم أن تبر وهم و تقسطوا ا ليهم ا ن الله يحب المقسطين> ممتحنه. ٨ / نيكي با كافر, محبوب الهي است, ولي در روابط دوستانه با آنان, بايد همواره, ملاحظةبيگانگي و خصومت و <دون المو منين> بودنشان را داشت/ كفر و ايمان, تمايز و تباين ذاتي دارند/ جدايي اين دو خصيصه, جامعه و افراد متصف به اين دو را نيز از جهت انديشه و رفتار و عرصههاي مختلف فرهنگي, از هم متمايز و دو مل ت با ويژگيهاي خاص پديد ميآورد و هر نوع ولايت تدبيري و حب ي كه كم رنگي و فساد در عقايد و رفتار جامعة اسلامي را به دنبال دارد و خصيصة ايمان را تضعيف كند, حرام است: <ول ن ترضي عنک اليهود و النصاري حت ي تت بع مل تهم> بقره.@ ١٢٠ / اهل كتاب, دين را به عنوان ارزشمندترين هدية الهي, به استهزا ميگيرند و آن را بازيچه ميپندارند و به زعم خويش, چون پيام ديني را, حق و تا مين كنندة اغراض عقلايي نميدانند, مهمترين شعار دين, يعني اذان و اقامه را, به باد تمسخر ميگيرند ووسيلة بازي كودكانه ميشمرند: <يا أي ها الذين أمنوا لاتت خذوا الذين ات خذوا دينكم ه ز واو لعبامن الذينأ وتوا الكتاب

22 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٢١ من قبلكمو الكف ار أولياء ا ن كنتم مو منين> #<و ا ذا ناديتما لي الصلاة ات خذوها هزوا ولعبا ذالک با نهم ق و م لايعقلون < ماي ٥٧ ٥٨ / از اين رو شايسته نيست كه ام ت اسلامي, ولايتي را كه موجب امتزاج روحي و تدبير و تصر ف اهل كفر شود, بپذيرند/ اينان, در حقيقت, دشمنان خدا و مسلمانانند و در هر قرابت و رابطهاي, بايد اين نكته را مد نظر داشت كه: <يا أي ها الذين أمنوا لاتت خذوا عدو ي و أولياء ت ل ق ون ا ليهم بالمود ة و قد كفروا بما جاءكم من الحق> ممتحنه. ١ / در اينجا معلوم ميشود كه يكي از اصول مسل م در اسلام, قطع هر سلطه و هر@پيوندي است كه استقلال را در زمينههاي فرهنگي و سياسي و اقتصادي و /// با تهديد مواجه ميكند/ ١ É ب/ ولايت غير االله بر اساس نظام توحيدي اسلام, خداوند متعال, تنها پ رو ر ن ده و مدب ر آسمان و زمين است و هيچ پديدهاي را توان خروج از شعاع ربوبي ت او نيست و نميتواند مستقلا, بر نفع و ضرر خويش مالك و مدب ر باشد و يا ولايت تدبيري خود را به ديگري وا@گذار كند/ پذيرش هر ولايتي, در عرض ولاية الله, تناقض آشكار است; زيرا, كسي را به ولايت پذيرفته كه حقيقة فاقد ولايت بوده است: <قل م ن رب السماوات والا رض قل الله قل أفات خذتم من دونه أولياء لايملكون لا نفسهم نفعا ولا ضر ا> رعد. ١٦ / تول ي غير الله, پناه جستن به ما وي و مسكن عنكبوت است; يعني, پناه بردن به سستترين خانهها كه اثري از آثار لازم براي خانه بودن را ندارد, نه از گرما و سرما انسان را حفظ ميكند و نه از شر دشمن به او پناه ميدهد, و نه آرامش به ارمغان ميآورد/ پذيرش اين ولايت, خلاف برهان عقلي و فطرت انساني است: <م ث ل الذين ات خذوا من دون الله العنكبوت ات خذت بيتا و ا ن أوهن البيوت ل ب ي ت العنكبوت لو كانوا يعلمون < عنكبوت. ٤١ / ولايت غير الله, ولايت موازي با ولايت الهي و طاغوت است: <الله ول ي الذين أمنوا ١ ر/@ك: الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٥, ص ٤٠٢ ٤٠٧ و ج ٦, ص ٢٦ ٢٧ و ج ٣, ص ١٦١ ١٦٢ ;ولاء هاو ولايتها,ص ٩ /١١

23 . Ê ٢٢ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه ي خ رجهم من الظلمات ا لي النور والذين كفروا أولياؤهم الطاغوت> بقره. ٢٥٧ / طاغوت, هر متبوع سنگي و چوبي و شيطاني وانساني است كه بشر در برابر او چهره سايد و پذيراي ولايت او باشد/ هر ولايت باطل و مذمومي, به ولايت طاغوت ختم ميشود/ طاغوت, معيار ولايت باطل است كه حقيقتي جز نار ندارد: <@///@ما وا@كم النار هي مولا@كم و بي س المصير> حديد. ١٥ / ١ ٢ Ê ولايتحق با نفي ولايت و مقام تدبير و سرپرستي از هر پديدهاي, بر اساس توحيد ربوبي, ولايت براي خداي سبحان ثابت است و مقام ولايت, در انحصار اين ذات مقد س است: <فالله هو الول ي> شوري. ٩ / اين حقيقت, در قالب سه برهان, از قرآن به دست ميآيد: É الف ولايت و تدبير, بدون احاطة علمي ناممكن است/ شرط ولايت, اطلاع ولي از احوال مول ى يعليه است/ موجودات محدود هستي, نه تنها از اسرار آفرينش جهان بيخبرند, حت ي نسبت به راز آفرينش خود نيز در جهالت به سر ميبرند/ بنابراين, چون كسي غير از خداوند احاطة علمي ندارد, ولايت نيز منحصر در ذات حق است: <ما أشهدت ه م خلق السماوات والا رض ٥١ / É ب شرط ضروري ديگر براي ولايت, توانايي ولي در اداره و ايفاي نقش نسبت به مول ى يعليه است و غير ذات احدي ت, كسي از اين توانايي, بهرهاي ندارد: <///@فالله هو الولي و هو ي حيي الموتي و هو علي ك ل شيء قدير> شور ى ي. ٩ / É ج از مسي وليتهاي مقام ولايت, داوري در اختلافات افراد تحت ولايت است تا با حكم خويش, حق و صلاحي را كه در اثر نزاع به اضطراب گراييده, مستقيم گرداند, خواه نزاع در امور نظري و اعتقادي, مانند توحيد و شرك باشد و خواه در رفتار@و@كردار@و@امور@معشيت@و@حيات دنيوي كه از آن به <قضا> تعبير ميشود/ شرط لازم براي داوري, داشتن ح ق ا عمال حكومت و ١ ر/@ك: الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٢, ص ٣٦٢ و ج ١٦, ص ١٣٦/

24 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٢٣ مالكي ت بر حكم است و از آنجا كه آفرينش, تنها و تنها, يك مالك حقيقي دارد و احدي, نه مستقلا و نه مشتركا, به جز خداي سبحان, مالك هستي نيست, پس او ميتواند حكم راند: </// ما لهم من دونه من ولي ولاي شر ك في حكمه ٢٦ / كسي غير از پروردگار عالم, نميتواند قانون متكي بر تكوين, تدوين كند/ حكم غير از حكم@الله, حكم جاهلي است: <أف حكم الجاهلية ي ب غ ون و من أح س ن من الله ح كما لقوم يوقنون> ماي ده. ٥٠ / با اين سه برهان, اصل اولي ة ولايت, از نظر قرآن ترسيم ميشود و آن, نفي ولايت از غير حق و لزوم بازگشت هر ولايتي به ولايت خداي سبحان است/ ١ اين اصل قرآن, همان است كه در بحث, ولايت در فقه به عنوان <اصلعدمولايت>مطرح خواهد شد و ثابت ميشود كه اثبات هر نوع ولايت, نيازمند دليل معتبر شرعي است/ ٣ ولايتتكويني وتشريعيخداوند در قرآن Ê ولايت تكويني ولايت تكويني يا حقيقي, يعني ح ق تصرف و تدبير در خلقت, بر@اساس اراده و مشي ت و بدون دخالت اراده و اختيار مول يعليه, در اين تصرف و ا عمال سلطه/ اين نوع ولايت, بازگشتش به عل يت است/ ذات مقدس ربوبي به مقتضاي عل ة العلل و مسب ب الاسباب بودنش براي هستي, و فقر و وابستگي محض كاي نات به او, تدبير و تصرف مجموعة آفرينش, تحت اراده و مشي ت مطلقة اوست و او, <ولي مطلق> آنان است: <أم ا تخذوا من دونه أولياء فالله هو الولي < شوري. ٩ <ما لكم من دونه من ولي و لاشفيع> سجده. ٤ <أنت ولي ى ي في الدنيا والا خره> يوسف. ١٠١ / Ê ولايت تشريعي ولايت تشريعي يا اعتباري, ولايتي است كه فقط در حوزة موجودات مختار و داراي اراده مثل حوزة حيات انساني يافت ميشود/ ولايت تشريعي, يعني ح ق تصرف و تدبير در تشريع و ١ همان, ج ١٨, ص ٢٠ ٢٢/

25 . Ê ٢٤ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه قانونگذاري و دعوت و تربيت مردم و حكمراني ميان آنان و قضاوت و داوري در امورشان ١ : <الله ولي الذين أمنوا ي خ ر جهم من الظلمات ا لي النور> بقره. ٢٥٤ / مقايسة ولايت تكويني و تشريعي نشان ميدهد: بازگشت ولايت تكويني و ولايت تشريعي, به ولايت بر تكوين و ولايت بر تشريع, يعني ولاية التكوين و ولاية التشريع است//, زيرا, ولايت تشريعي, خود, يك امر تشريعي و اعتباري نيست, بلكه يك امر حقيقي است/// البته, ولايت اعتباري نيز داريم, مانند ولايتي كه شارع براي پدر نسبت به پسر جعل مينمايد, لكن اين ولايت اعتباري در محدودة خود, مجعول شارع است, به دليل اعتباري بودن, هرگز در مقابل ولايت تكويني ه نيست/ تنها ولايتي مقابل ولايت تكويني است كه ولي آن, بالذات و بالا صالة, نه به جعل و اعتبار, حق قانونگذاري داشته باشد و آن, ولايت خداي سبحان غير مجعول است/ ام ا ولايتهاي ديگر, يعني ولايت انبيا و اولياء ع بر قانونگذاري, همه, ولايت مجعول است/ ٢ Ê ولايت بالذاتو بالغيردر قرآن طبق توحيد ربوبي, ولايت تكويني و تشريعي, در خداوند سبحان منحصر است و ولايت او, ناشي از غير نيست, لذا ولايت او بالذات است/ و در آياتي از قرآن كه ولايت را براي موجودات ديگر ثابت ميبيند, مثل رسول يا آتش يا طاغوت يا شيطان, غرض, بيان مظاهر ولايت الهي در ب عد جمال و جلال است; زيرا, اين موجودات, مظاهر و وساي طند, و ولايتشان در ب عد تكوين يا تشريع, از حضرت حق سرچشمه ميگيرد, از اين رو <ولايت بالغير> دارند: <ما وا@كم النار هي مولا@كم> حديد. ١٥ <و من يتخذ الشيطان ولي ا من دون الل ه قد خسر خسرانا مبينا> نساء. ١١٩ / هر ولايتي براي هركس, به وسيلة ادل ة معتبر شرعي كتاب و سن ت ثابت شود, <ولايت بالغير> نام دارد/ ١ همان, ج ٦, ص ١٠ ١١/ ٢ ولايت در قرآن, ص ٢١٤/

26 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٢٥ Ê ولايت رسول ص در قرآن ولايت پيامبر اسلام ص ولايت بالغير است/ به حكم آيات قرآن, اين وجود مقد س, از اولياء به شمار ميرود: <النبي أو لي بالمو منين من أنفسهم> احزاب. ٦ <ا نما ولي كم الل ه و رسول ه> ماي ده. ٥٥ / اين دو آيه, هر دو, اطلاق دارند/ طبق اطلاق آية ٥٥ از سورة ماي ده, همان ولايتي كه ذات احدي ت داراست, رسول ا@كرم ص نيز دارد/ ا@گر خداي سبحان, ولايت تشريعي بالذات دارد, براي رسول او نيز اين ولايت, <بالغير> مجعول است/ اطلاق آية احزاب, بر اين حقيقت گوياست كه در تمامي امور دين و دنيا, بايد اراده و خواست پيامبر ا@كرم ص مقد م شود و جانب آن حضرت, در تدبير و تصرف بر جانب مو منان رجحان دارد و ا و لي است/ ١ نبي ا@كرم ص ولايت تشريعي بر مو منان دارد/ ولايت تشريعي, تنها, در قانونگذاري و دعوت و تربيت مردم به آن خلاصه نميشود, بلكه علاوه بر آن, تدبير سياسي و انفاذ احكام تشريع شده و داوري در خصومات, طبق قوانين مقر ر, از شاخههاي ولايت تشريعي است/ پيامبر ص در جامعة اسلامي, سه منصب و شا ن را بر عهده دارد: ١ É منصب تبليغ و تبيين وحي و بيان اوامر و نواهي الهي: <وأنزلنا ا ليک الذكر ل ت ب ين للن اس ما ن زل ا ليهم> نحل. ٤٤ / ٢ É منصب قضاوت و داوري: <فلا و ر بک لايو منون حت ي ي ح كم وك فيما شجر بينهم ث م لايجدوا في أن فسهم ح ر جا مم ا قضيت و ي س لموا تسليما> نساء. ٦٥ / ٣ É منصب تدبير سياسي: <يا أي ها الذين أمنوا أطيعوا الله وأطيعوا الرسول < نساء.@ ٥٩ / تكرار <أطيعوا> در اين آية شريف حمل بر نميشود; چرا كه تا سيس, مقد م است/ اين تكرار, اشارهاش به چهرههاي متفاوت فرمانبرداري از پيامبر است/ اطاعت از آن حضرت در چهارچوب منصب نخست, يعني منصب نبو ت و رسالت, در واقع, ١ الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٦, ص ١١ ١٢ و ج ١٦, ص ٢٩١/

27 . Ê ٢٦ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه همان اطاعة الله است; زيرا, در اين منصب, امر و نهي پيامبر ص, ارشاد به فرامين الهي ميكند, چنان كه معصيت اين دستورات نيز معصيت خداوند است, نه معصيت رسول او/ امر و نهي سرچشمه گرفته از منصب نبو ت, نظير امر و نهي فقيه به مقل دش است كه در واق ع, ا خبار و ا رشاد به حكمالله است, ام ا آن حضرت, علاوه بر اين احكام, فرمانها و دستورهايي به اقتضاي منصب تدبير و حكومت خود دارد/ او, براي ا عمال ت و براساس مصالح اجتماعي و مقتضيات زمان, فرمان به جنگ و صلح و مانند آن ميدهد/ اينها, فرمانهايي از كرسي ولايت او سرچشمه ميگيرد و مردم, به دستور <أطيعوا الرسول> بايد به اين احكام, كه احكام حكومتي ناميده ميشوند, عمل كنند/ ١ Ê ولايت عترت طاهره ع آية ولايت يعني <ا ن ما وليكم الله و رسوله والذين أمنوا الذين يقيمون الصلاة و يو تون الزكاة و با دلالت اطلاقي و به حكم وحدت سياق, همان ولايت خدا و رسول را براي بعضي از مو منان برخوردار از ويژگيهاي منحصر به فرد اقامة نماز و ا عطاي زكات در حال ركوع اثبات ميكند/ طبق روايات شيعه و سن ي, از تمامي صحابه, تنها فرد واجد اين صفات, حضرت اميرمو منان علي ع است كه پس از رسول ص ايشان, مسي ولي ت تفسير وحي و فصل خصومت و تدبير امور سياسي مردم را بر عهده ميگيرد ٢ و مردم, چنان كه موظ ف به فرمانبرداري از حكومت و دستورهاي حكومتي رسول الل ه ص ميبودند, موظ از اوامر و نواهي حضرت علي ع هم به عنوان <ا ولي الا مر> اطاعت كنند: <أطيعوا االله و أطيعوا الرسول و أ ولي الا مر منكم> نساء. ٥٩ / در قرآن, ولايت امر و تدبير سياسي ام ت, در ارزش, همسنگ تمامي رسالت است/ نرساندن فريضة ولايت به مردم, با نرساندن تمامي پيام وحي برابري ميكند: ١ بدايع الدرر ف ى ي قاعدة نف ى ي الضرر, ص ١٠٥ ١٠٧; الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٤, ص ٤١٢ ٤١٣; مجموعة مقالات, مقالة معنايولايت ص ٨٣ ٨٨/ ٢ الميزان ف ى ي تفسير القرآن, ج ٦, ص ١٤ ٢٤/

28 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٢٧ <يا أي ها الرسول ب لغ ما أ نزل ا ليک من ر بک فا ن لم تفعل فما بل غت رسالته و الل ه ي ع صمک من الناسا ن الل ه لايهدي القوم الكافرين> ماي ده. ٦٧ / ١ براي انسان, نعمتي ارزشمندتر از تا مين سعادت دنيوي و ا خروي او قابل تصو ر نيست/ براي نيل به اين سعادت, بايد از احكام الهي اطاعت كرد و تحت ولايت حضرت حق و تدبير و تصر ف او قرار گرفت/ پس نعمت حقيقي براي بشر, ولاية الل ه است كه در ب عد تدبير سياسي و حا@كمي ت, از مسير ولاية الرسول ص و ولاية أهل البيت ع تحق ق مييابد و با جعل آن, ميشود و نعمت, بر مسلمانان به اتمام ميرسد ٢ : <اليوم أ@كملت لكم دينكم و أت م م ت عليكم نعمتي و رضيت لكم الا سلام دينا> ماي ده. ٣ / از نظر قرآن, فريضة ولايت عترت طاهر ع و تعيين سرنوشت حا@كميت سياسي به عنوان استمرار ولاية الرسول و مجاري ولاية الله, نه تنها در تار و پود پيكرة دين قرار دارد, بلكه بيولايت, نه دين كامل است و نه نعمت تمام/ ولايت پيامبر و عترتش ع, از طرف ولي بالذات, ثابت است و آنها, منصوب از طرف خدا به اين وظيفهاند/ Ê ولايت باطني اهل بيت ع در قرآن ولايت حضرات معصوم ع, در شاخههاي مختلف ولايت تشريعي, محدود نيست/ به استناد اطلاق آية ولايت, در ب عد ولايت باطني نيز اين انوار تابنا@ك, از ا و ليايند و از جانب ولي مطلق, سبحانه وتعالي, براي پيشروي انسان در صراط ولايت برگزيده شدهاند و زمام هدايت معنوي را در دست دارند/ از ايشان, به عنوان امير قافلة اهل ولايت, اشعه و خطوط نوري ولايت, بر قلوب بندگان ميتابد و موهبتها, جويهايي هستند متصل به درياي بيكراني كه در حقيقت وجودي اين ذوات مقدس نهفته است/ ٣ ١ همان, ج ٦, ص ٤٩ ٥٠/ ٢ همان, ج ٥, ص ١٧٧ ١٨٦/ ٣ براي اطلاع بيشتر نگاه كنيد به: نشرية سالانة مكتب تشيع, ش ٢, ص@ ١٨٠ به نقل از: ولاءها و ولايتها, ص

29 . Ê ٢٨ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه Ê ولايتهاي خاص در قرآن علاوه بر ولايتهاي گذشته كه مربوط به سرپرستي جامعه و تدبير سياسي آنان, و مطلق و كل ي است آياتي از قرآن اشاره به ولايتهايي خاص و جزي ي دارد كه در علم فقه, تفصيل آن مطرح است, مانند ولايت قصاص <و م ن قتل مظلوما فقد جعلنا لولي ه سلطانا> اسراء. ٣٣ و ولايت اقارب رحام بعض ه م أو لي ببعض في كتاب الل ه> احزاب. ٦ / ٤ ولايت درحديث حديث, نقل و حكايت قول و فعل و يا تقرير معصوم است/ براي فهم معارف اسلام و استنباط احكام, مراجعه به حديث, به عنوان مف سر و م ب ين كتاب الل ه, ضروري است/ ادعي ة ما مور و زيارتهاي منقول از عترت طاهر نيز بخشي از حديث را تشكيل ميدهند/ روايات ولايت, در چهارچوب ذيل, قابل طبقهبندي است: Ê الف در ادعية صحيفة سجادي ه, واژة <ولايت>ظهور در همان مفهوم تدبير و تصر ف دارد/ در فرازي از دعاي هشتم ميخوانيم: <اللهم! ا ن ى يأعوذ بک من سوء الولاية لم ن تحت أيدينا> و در دعاي بيستم ميخوانيم: <اللهم! صل علي محم دو آله و توج ني بالكفاية و س مني حسن الولاية>/ ١ Ê ب در روايات الا حكام, به تناسب ا قسام ولايات شرعي كه <فقه> متكف ل تفصيل و تفريع آن است, سخن از انواع اولياي شرعي و دامنة ولايت آنان به وفور مطرح است/ احكام مرتبط با ولايات ولي مي ت, ولي مقتول, ولي قصاص, تول ي قضا, ولاء ارث, /// از محورهاي مهم اين اخبار را تشكيل ميدهد/ ٢ Ã ٧٨ / ٨٢ ١ صحيفة كاملة سجاديه, به ترجمة سيد علينقي فيض الاسلام, ص ٨٢ و ص ١٣٩/ ٢ وساي لالشيعه, ج ٢, ص ٨٠١, ب ٢٣ از ابواب صلاةالجنازة, باب أن ه يصل ى ي عليالجنازة أوليالناس بهاء در حديث چهارم باب ٢٣ از اميرالمو منين ع نقل ميكند: <ا ذا حضر سلطان من سلطان الله جنازة فهوأحق بالصلاة عليهاا ن قد مهولي ى المي تو Ä

30 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٢٩ Ê ج علاوه بر اين, بخش عظيمي از روايات الا حكام, به مصداق اتم و ولايت كه زعامت و رهبري سياسي, حق يا باطل, است, اختصاص دارد/ موضوعاتي مانند: <ولايت عادل> و <ولايت ظالم> و <الولاية من قبل الجاي ر> در اين گروه از ا خبار جاي دارند و در آنها, ولايت, در مفهوم سرپرستي به كار رفته است/ در كتاب وساي ل الشيعه, اين روايات, تحت ابوابي مانند <باب تحريم الولاية من قبل الجاي ر ا لا ما استثن ى ي> و <باب جواز الولاية من قبل الجاي ر لنفع المو جواز قبول الولاية من قبل الجاي ر مع ما ينبغ ى ي للوال ى ي العمل به ف ى ي نفسه و مع أصحابه> گردآوري آن امام صادق ع ولاية را به حلال و حرام تقسيم ميكنند, از اين گروه است/ ١ اين روايت را در ابتداء مكاسب محر مه نقل كرده و محور مباحث مهمي در فقه شيعه است/ ٢ Ê د دستة چهارم, ا خبار متواتري است كه در ابعاد مختلف, <ولايت> اهل بيت عصمت و طهارت و جايگاه آن, در جوامع روايي منقول است/ در اين جا به چند نمونه از اين روايات اشاره ميكنيم: Ã ا لا فهو غاصب/> عنوان ب ٢٤ ازابواب صلاة الجنازة اين است: <باب أ ن الزوجأو لي بالمرأة من جمع أقاربها حت ي الا خ والولدو الا ب/> وساي ل الشيعة, ج ١٩, ص ٢٩ و ص ٣٤, ب ١١ از ابواب قصاص النفس ج ١٩, ص ٣٧, باب أ ن الثابت بقتل العمد هو القصاص فا ن تراضي الولي و القاتل بالديهأو أقل جاز / و ج ١٩, ص ٩٨, باب أ ن الول ى ي ا ذا مات قام ولدهو نموه ف ى ي القصاص و باب أ ن القاتل يدفع ا لي ول ى ي المقتول فيقتلهو لاتبعة عليه/ وساي ل الشيعه, ج ١٨, ص ٦ أبواب صفات القاضي, باب أ ن المرأة لاتول ي القضاء / وساي ل الشيعه, ج ١٧, ص ٥٣٨ أبواب ميراثولاء العتق / و ج ١٧, ص ٥٤٥ ابوابولاء ضامن الجريرةوالا مامة / ١ وساي ل الشيعه, ج ١٢, ص ١٣٥ أبواب ما يكتسب به, باب تحريم الولاية من قبل الجاي ر ا لا ما استثني و ج ١٢, ص ١٣٩, بابجوازالولاية من قبل الجاي ر لنفع المو منين وج ١٢,ص ١٤٥ بابجوازقبولالولاية منقبل الجاي ر مع الضرورةوالخوف و جواز انفاذ أمر بحسب التقيه ا لا ف ى ي القتل المحر م و ج ١٢, ص ١٥٠ باب ما ينبغ ى ي للوال ى ي العمل به ف ى ي نفسهو مع أصحابهو رعيته / ٢ همان, ج ١٢, ص ٥٤ أبواب ما يكتسب به, ح ١ /

31 . Ê ٣٠ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه É د. ١ شيخ كليني با سند صحيح, روايت ميكند: <علي بنا براهيم, عن أبيه, عن ابنأب ى ي عمر,عن عمربنأ ذينة, عنزرارة والفضيل بنيسار و بكير بنأعينو محمد بنمسلمو بريد بنمعاويهوأب ى ي الجارود, جميعا,عنأب ى يجعفر ع قال:أمر الل ه, عز وجل, رسول ه بولاية عل ى ي وأنزل عليه <ا نما وليكم الل ه و رسوله والذين أمنوا الذين يقيمون الصلاة و يو تون الزكاة/> و فرض ولايةأ ولي الا مر, فلم يدروا ما ه ى ي, فا مر الل ه محم دا ص أن ي ف س ر لهم الولاية كما ف سر لهم الصلاةو الزكاةو الصوم والحج/ فلم ا أتاه ذالک من الل ه, ضاق بذالک صدر رسول الل ه ص وتخو فأن يرتد وا عن دينهم وأن يكذ بوه, فضاق صدره و راجع رب ه, عز وجل, فا وحي الل ه عز وجل ا ليه: <يا أي ها الرسول بل غ ما أ نزل ا ليک من رب ک و ا ن لم تفعل فما بل غت رسالته والل ه ي ع صم ک من الناس/> فصدع با مر الله تعالي فقام بولاية عل ى ي ع يوم غدير خم فنادي الصلاة جامعة و أمر الناس أن يبل غ الشاهد الغاي ب>/ قال عمر بنأ ذينة: <قالوا جميعا غير أبي الجارود < و قالأبو جعفر ع : <و كانت الفريضة تنزل بعد الفريضة الا خري و كانت الولاية آخر الفراي ض, فا نزل الله, عز وجل : اليوم أ@كملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتي/ قال أبو جعفر ع : <يقول الله, عز وجل : لاأنز ل عليكم بعد هذه فريضة, قد أ@كملت لكم الفراي ض>/ ١ امام باقر ع فرمود: خداوند متعال, رسول خود را ما مور به ولايت علي ع نمود و آية ولايت را بر وي نازل نمود/ و ولايت واليان امر را به عنوان يكي از فرايض الهي قرار داد/ ام ا مردم نميدانستند; ولايت چيست پس خداوند پيامبرش را فرمان داد; ولايت را براي مردم تفسير نمايد, آنچنانكه براي آنان, نماز و زكات و روزه و حج را تفسير نموده بود/ سينة رسول خدا ص از اين فرمان در فشار قرار گرفت و از اين هراسنا@ك بود كه مردم مرت د شوند و او را تكذيب نمايند/ حضرت حق براي تسكين فشار سينة پيامبر, آية تبليغ را بدو وحي نمود: <اي ١ الا صول من الكاف ى ي, كتاب الحج ة, باب ما نص الله, عز وجل,و رسول ه علي الا ي مه ع واحدا فواحدا/

32 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٣١ رسول ما, آنچه را بر تو نازل شده از سوي پروردگارت به مردم برسان و انجام ندهي, رسالت الهي را تبليغ ننمودهاي و خداوند تو را از مردم حفظ خواهد نمود/> پس فرمان الهي را آشكار نمود و در روز غدير خم, ولايت علي ع را به مردم اعلام نمود, در حالي كه آنها را براي نماز به اجتماع فرا خوانده بود و به مردم دستور داد تا حاضران به غايبان اطلاع دهند/ عمر بن اذينه به نقل از راويان اين حديث به خبر ابيجارود, گويد; امام باقر ع فرمود: فرايض يكي پس از ديگري نازل ميشد, و ولايت, آخرين فريضهاي بود كه نازل شد/ پس از آن آية دين و اتمام نعمت را خداوند نازل نمود/ امام باقر ع فرمود: خداوند در اين آيه ميفرمايد: بعد از فريضة ولايت, فريضهاي ديگر را نازل نميكنم, همانا براي شما شده است/ É د. ٢ در روايت صحيح ديگري, كليني, چنين نقل ميكند: <عن عل ى ي بن ا براهيم, عن أبيه و عبدالله بنالصلت, جميعا, عن حم اد بنعيسي, عن حريز بنعبدالله, عن زرارة, عن أب ى ي جعفر ع قال: <ب ن ى ي الا سلام علي خمسة أشياء: علي الصلاة, و الزكاةو الحجو الصوم والولاية>/ قالزرارة:<فقلت:وأ ى يش ى يء من ذالک أفضل >/ فقال: <الولاية أفضل;لا نها مفتاحهن و الوال ى يهو الدليل عليهن >/ ١ امام پنجم ع فرمود: <اسلام بر پنج چيز استوار است: بر نماز و زكات و حج و روزه و ولايت/> زراره پرسيد: از اين پنج چيز كدامين افضل است در پاسخ شنيد: ولايت برترين است; زيرا كليد ساير اركان است و والي راهنماي به ديگر اركان است/ É د. ٣ سيد رضي, در فرازي از خطبة دوم نهجالبلاغه, چنين روايت كرده است: لا يقاس با ل محمد ص أحد ولا يسو ي بهم م ن جرت نعمتهم عليه أبدا, هم أساس الدين و عماد اليقين/ اليهم يفيء العالي و بهم يلحق التال ى ي و لهم خصاي ص ح ق الولاية, و فيهم الوصي ة و الوراثة, الاÐن ا ذ ر ج ع الحق ا ليأهلهو نقل ا لي م ن ت ق ل ه / ٢ ١ وساي ل الشيعه, ج ١, ص ٧ ٨ ابواب مقد مات العبادات, ب ١, ح ٢ / ٢ نهج البلاغه, خطبة ٢/

33 . Ê ٣٢ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت را با آل محمد ص همپايه نتوان پنداشت و نميتوان پروردة نعمت ايشان را هم رتبة خود آنان دانست/ كه آل محمد ص پاية دين و ستون يقينند/ هر كه از حد بگذرد به آنان باز گردد و هر كه وامانده بديشان پيوندد/ حق ولايت خاص ايشان است و وصي ت و ميراث در ايشان/ حق به اهلش رسيد و به جايگاه اصلياش انتقال يافت/ É د. ٤ نيز در خطبة دويست و شانزده ميفرمايد: <أم ا بعد; فقد جعل الله سبحانهل ى ي عليكمحق ا بولاية أمركم,و لكمعلي ى من الحق مثل الذ ى يل ى ي عليكم> ١ / و در گفتوگو با طلحه و زبير فرمود: <والله! ما كانت ل ى ي ف ى ي الخلافة رغبة ولا ف ى ي الولاية ا ربة > ٢ / نتيجه آن كه اين گروه از روايات كه به عنوان نمونه, به پنج مورد آن اشاره شد, ظهور خاص ي در ولايت سياسي و تدبيري دارند كه بعدا به آن اشاره ميشود/ Ê ه بخش ديگر از روايات, زيارتهايي است كه به نقل امامان معصوم ع زوايايي از بحث ولايت را, به ويژه در بعد اعتقادي و معرفتي, تبيين و تشريح ميكنند/ به عنوان نمونه, در فرازهايي از زيارت جامعة كبيرة مروي از امام هادي ع وارد شده است: <و جعل صلواتنا صلاتنا خ ل عليكم و ما خص نا به من ولايتكم, طيبا لخلقنا و طهارة لا نفسنا/>ودر فرازي ديگر وارداست <و فاز الفاي زون>و يا اينجمله <بولايتكم/ بمولاتكم عل منا الله معال م ديننا وأص ل ح ما كان فسد من دنيانا و بموالاتكمتم ت الكلمة وعظمت النعمة و اي تلفت الفرقة/> ٣ توضيح زيارتنامههاي مزبور, بعدا خواهد آمد/ ا بعاد گونا@گون ولايت اهل بيت ع كه در روايات دستة چهارم و پنجم به آنها اشاره شده, ١ همان, ص ٣٣٣/ ٢ همان, ص ٣٢٢/ ٣ بحار الا نوار, كتاب المزار, ص ١٢٧ ب ٥٧ از باب الزيارات الجامعه, ح ٤ /

34 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٣٣ عبارت است از: ١ امامت و رهبري و سرپرستي جامعة اسلامي; ٢ و مرجع حل خصومات; ٣ مرجعي ت علمي و ديني; ٤ ولايت تكويني/ از اين ابعاد چهارگانه, ولايت تكويني خاندان عترت ع, عقيدة قلبي عموم پيروان تشي ع و قاطبة عالمان شيعي مذهب است, ولي در اين ميان, عد هاي نادر بودهاند كه در اطراف آن شبهههايي داشتهاند/ ١ ام ا ب عد سوم, يعني مرجعي ت علمي و ديني خاندان رسالت, يكي از وجوه تمايز تشيع از تسنن است/ شيعيان, به وجود مقامي معصوم پس از حيات پيامبر ص براي تفسير وحي و بيان احكام شريعت, ايمان راسخ دارند و معتقدند كه اين مقام, به اهلبيت ع شده است/ ام ا اهل سن ت, در ضرورت اين مقام, ترديد دارند و اجتهاد صحابه و دستپروردگانشان را براي پاسخ به مشكلات جامعة اسلامي كافي ميشمرند/ ٢ البته دانشمنداني از اهل سن ت بودهاند كه به در خانة امامان شيعه, به عنوان راويان صادق حديث ص آمد و و براي پرسشهاي خويش, پاسخي درخور طلبيدهاند/ از اين ميان, نكتة مهم و اساسي سخن, در ب عد يكم و دوم است/ بعد دوم, يعني منصب قضاوت, همواره, جزي ي از اجزاي حكومت بوده است و كساني كه مقام سرپرستي را در به امر قضاوت, مستقيم يا غير مستقيم, پرداختهاند/ تفاوت ريشهاي و فصل ممي ز تشيع از تسن ن كه از ضروري ات مذهب تل قي ولايت و مسي له رهبري است/ ولايت به معناي سرپرستي و امامت است كه در قالب يكي از اصول مذهب جاي ميگيرد و شيعه, قرنها, در انتظار تحقق عيني آن بهسر برده و براي ظهور عدل مطلق و تشكيل دولت كريمه و تمك ن يافتن در آن دولت, لحظه است/ ٣ ١ امامتو رهبري, ص ٥٧/ ٢ شيعه در اسلام, ص ٩/ ٣ در دعاي افتتاح ماه مبارك رمضان چنينوارد شده است: <اللهم! ا ن ا نرغب ا لي ک ف ى ي دولة كريمة تعز بها الا سلامو أهلها>/

35 . Ê ٣٤ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه بيشترين تكيه و مهمترين محور بحث روايات دستة چهارم را كه از ولايت اهلبيت ع سخن ميگويد, ولايت به مفهوم امامت و تدبير سياسي به خود اختصاص ميدهد/ در حديث يكم از اين دسته كه در بالا گذشت, آنچه سينة پيامبر خدا ص را در فشار ميگذارد و آن بزرگوار را از بيم ارتداد مردم ميكند كه مبادا آتش حسد و كينة تشنگان قدرت و منفعت از دستدادگان, شعله برآورد و تمامي مجاهدات رسالت را به تل ي از مبد ل كند, و بالاخره به فرمان حق تعالي در غدير خم به اعلام آن اقدام مينمايد, چيزي جز ابلاغ ولايت به مفهوم سرپرستي و تدبيرسياسي فرض ندارد/ در حديث دوم, ولايت, كليد نماز و زكات و حج و روزه معر في شده و ميفهماند كه سرپرستي و در اختيار داشتن ت, اقامة واقعي شريعت الهي, ناممكن است/ در اين حديث شريف, واژة <والي> به معناي سرپرست دولت, به صراحت, مفهوم <ولايت> را تبيين ميكند/ حديث سوم, ولايت را تنها, ح ق آل محم د ص ميداند و پس از اشاره به اختصاص وجود آنان به وصايت و وراثت, سخن از بازگشت ح ق مغصوب, به اهلش, در پي بيعت مردم با امام علي ع و به ت رسيدن ايشان دارد/ و با اين سخن, دلالتش بر مقام سرپرستي, به خوبي ثابت ميشود, چنانكه در حديث <چهار> و <پنج> نيز <ولايت> جز در سرپرستي و تدبير امور سياسي مردمي, مفهومي ندارد/ ام ا زيارتنامهها, مربوط به مطلق ولايت عترت ع و چهرههاي متفاوت آن است و به اقتضاي حال, گاهي بر ولايت تكويني امامان معصوم گواه است و گاهي رفعت علمي ايشان را تبيين ميكند و در مواردي به <امامت> آنها اشاره دارد/ در فرازي كه از زيارت جامعة كبيره نقل شد, ولايت اهلبيت ع را سبب اصلاح مفاسد دنيايي و ا تمام كلمه و بزرگي نعمت ميشمرد و آن را موجب همبستگيها و اي تلافات و رفع جداييها ميداند/ روشن است كه اين آثار, مربوط به ولايت تكويني نيست و نيز تنها به مقام علمي امامان ع مربوط نميشود, بلكه با چنگ زدن به ريسمان محكم امامت امامان

36 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٣٥ معصوم ع و برگزيدگان الهي است كه چنين آثاري در جامعه بشري رخ مينمايد/ بعلاوه, در روايات زيارتي, چون سخن از مقام دلدادگي و راز دل با محبوب گفتن است, <ولايت> و <موالات> بر قرابت و اشتداد حب نيز گواه است, ام ا نه صرفا حب ي باشد/ Ê نتيجه و بررسي خلاصة سخن آن كه كتاب و سن ت, هنگام بحث از ولايت در مقابل مفهوم لغوي ح ق تصد ي و تصر ف در شو ون غير در اثر نوعي قرابت و پيوند است اصطلاح خاص جديدي ندارند و اين حق را براي طواي في, بالذات يا بالغير, ميپذيرند و از طواي في نفي ميكنند/ در حديث, مانند قرآن, ولايت تشريعي و ولايت تكويني مطرح است و در بخش ولايت تشريعي, آيات و روايات همانگونه كه از ولايتهاي شرعي خاص, مانند قصاص و تجهيز مي ت و ارث سخن ميگويند, در ب عد ولايت سياسي و امامت نيز به تبيين زواياي متفاوت اين ولايت و جايگاهي كه در ميان فراي ض و مجموعة معارف دين دارد, اشاره ميكنند/ از ولايتهاي ياد شده در كتاب و سنت, بحث از ولايت تكويني را, عرفان و فلسفه و تا اندازهاي علم كلام بر عهده دارد/ علم فقه نيز به كار تفريع و استنباط ولايتهاي شرعي خاص ميپردازد/ و بخش ولايت سياسي قرآن و حديث, از يك زاويه, بحث كلامي دارد و از زاويهاي ديگر به مساي ل علم فقه مربوط است; يعني, از نظر اعتقادي, در حيطة مساي ل علم كلام قرار ميگيرد و از نظر آثاري كه اين ولايت در ا عمال مكل ف دارد و وجوب و حرمتي كه زاييدة اين ولايت خواهد بود, به علم فقه مربوط ميشود/ ٥ ولايت دركلام علم كلام, از احوال مبدأ و معاد گفتوگو ميكند/ ١ در تعريف اين علم ميگويند: كلام, علم به قواعد و مساي لي است كه نتيجهاش توانايي براي اثبات عقايد دين و دفع شبهات با دليل و ١ شرح قوشچي, ص ٤/

37 . Ê ٣٦ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه برهان است/ ١ از ميان مفاهيم ولايت, مفهوم امامت و امارت, موضوع محاورة متكل مان به جز معدودي از عالمان سن ي كه اين ولايت را به نصب و نص الهي ميدانند ٢, نظر رايج ميان متكل مان اهل سن ت, امامت را يك ضرورت و واجب اجتماعي ميشمرد و معتقدند اين وظيفة مسلمانان است كه به فريضة خود قيام كنند و امام و ولي امر خويش را برگزينند/ از نظر ايشان, خاستگاه واقعي بحث امامت, علم فقه است كه <فعل مكل ف> را موضوع مساي ل خود قرار ميدهد و عالمان سن ي, در از امامت سخن به ميان ميآورند, براي پاسخگويي به نظرهاي مخالف است/ به اعتقاد آنان, مردم <ولايت> را براي منتخب خود جعل ميكنند/ آنگاه شريعت اسلامي آن را امضا ميكند و در نتيجه, امامت, عقدي ميان امام و ام ت و حكمي امضايي و نه تا سيسي است/ ٣ اهلبيت ع نخستين گروهي بودند كه در برابر نظرية فوق ايستادند و آن را انحراف در معارف اسلام ناب معرفي كردند/ خاندان عصمت, با تبيين كافي و وافي امامت در احاديث, و برگزاري مناظرات و احتجاجات, و نيز با تربيت متكل مان زبردستي مانند: هشام بنحكم و حمران بنأعين, مسير صحيح مباحث ولايت را در علم كلام, فراروي تشنگان زلال معارف ١ شوارق الا لهام ف ى ي شرح تجريد الكلام, ص ٥, علم كلام سيد احمد صفايي ج ١ و ٢, ص ٧/ ٢ گروهي از اهل سن ت, خلافت ابوبكر را به اشارة حضرت رسول ص و نص جلي يا خفي آن حضرت ميدانندو مشروعيت وي را با بيعت, نفي ميكنند/ ابن حزم اندلسي, از اين طاي فه است/او ميگويد: قالت طاي فة : <أ ن النب ى ي ص لم يستخلف أحدا/> فثم اختلفوا, فقال بعضهم: <لكن لما استخلف أبابكر علي الصلاة كان ذلک دليلا علي أن ه أو لاهم بالا مامة و الخلافة علي الا مور/> و قال بعضهم: <لا, ولكن كان أبينهم فضلا فقدموه لذلک/>/ وقالت طاي فة: <بل نص رسول الله ص علي استخلاف أب ى ي بكر بعده علي أمور الناس, نص ا جلي ا/>/ آن گاه ادلة نقليو لب ي خود را بر اين مد عا اراي ه ميكند: الفصل ف ى ي المللو الا هواءو النحل, جزء ٤, ص ١٠٧ ١١٠/ براي آ@گاهي بيشتر ر/@ك:, منهاج السن ة النبوية, ج, ١ ص ١٣٤ ١٣٥/ ٣ براي آ@گاهي بيشتر از <امامت> در نظر اهل سن ت, ر/@ك: الاقتصاد ف ى ي الاعتقاد, ص ١٩٧ ٢٠١, شرح مواقف, ج ٨, ص ٣٤٤ /٣٥٣

38 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٣٧ وحي قرار دادند/ ١ متكلمان شيعه, با الهام از اهلبيت ع بحث امامت را از اصول و مسي لهاي كلامي و نه فقهي دانستند/ كلاميان شيعه با از برهان عقل و دليل نقل, جعل ولايت را تنها با تا سيس و نصب شرع ميسور ميشمارند/ ٢ ٦ ولايت درعرفاننظري عرفان نظري, با عرفان عملي كه سير و سلوك و طي عقل عملي است تفاوت دارد/ موضوع عرفان نظري, وجود مطلق و وجود حق است/ ٣ پايههاي عرفان نظري, بر دو ركن استوار است: ١ چيستي توحيد, ٢ كيستي موح د/ در ركن يكم, دو مسي له مطرح است: يكي, اثبات وحدت الموجود واحد لاشريک له و تبيين مسا لة كثرت و چگونگي ارجاع كثرت به وحدت و ديگري مسا لة انسان كامل و آينة تمامنماي حق است/ در توضيح و تبيين اين مسي له, در عرفان نظري معتقدند كه هوي ت مطلقه, تعي ني ندارد: عنقا, شكار كس نشود, دام بازگير/ نخستين تعي ن, وحدت ذاتي ه است كه وحدت و كثرت زير پوشش اوست و جامع <احدي ت> و <واحدي ت> است/ از اين وحدت, تعبير به <فيض اقدس> ميشود كه احدي ت, چهرة بطون, و و احدي ت, چهرة ظهور آن است/ پس از فيض اقدس, در مرتبة فيض مقدس و ن فس رحماني, وحدت, مقهور و كثرت قاهر است/ ميبينيم كه در مواطن گذشته, موطني براي ظهور وحدت و كثرت هر دو با هم يافت نميشود/ انسان كامل, جامع> و <قطب عالم امكان> براي تحقق اين هدف يعني ظهور وحدت و كثرت با هم, ميباشد/ در انسان كامل است كه دو تجل ي با هم جمع ميشود و خداي ١ براي نمونه الا صول من الكاف ى ي, ج ١, ص ١٦٨ ١٧٣ باب اضطرار ا لي الحج ة / ٢ ر/@ك: كشف المراد ف ى ي شرح تجريد الاعتقاد; تمهيد الا صول ف ى ي علم الكلام, ص ٣٤٨ ٣٥٨/ ٣ تمهيد القواعد, ص ١٨; مصباح الا نس, ص ١٣/

39 . Ê ٣٨ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه سبحان, تمامي عالم را در يك آينه مشاهده ميكند/ ١ به بيان ديگر, خداي سبحان, با دو اسم <ظاهروباطن> تجل ي دارد/ مظهر <اسمباطن>ا عيان ثابتهاند و مظهر <اسم ظاهر> موجودات عالم/ اين مظاهر, هر يك, مقام معلوم دارد و هر يك, جدا از ديگري, راه خود را ميرود و اين, موجب تخاصم است/ براي جمع تمامي مظاهر, ولي الله لازم است تا تزاحم كثرات را برداشته, آنان را با باطن خويش و مقام ولايت خود, هماهنگ گرداند/ ٢ اين ولايت باطني دو گونه است: ولايت عامه و ولايت خاصه/ براي هر مو مني كه كردار صالح دارد و قربة ا لي الله, دست به عمل ميزند, ولايت عامه وجود دارد: <الله ولي ى الذين أمنوا> و ولايت خاصه, وقتي است كه تمامي و تحريكات, الهي باشد/ ٣ انسان, در سير ا لي الله, چهار سفر دارد, ١ من الخلق ا لي الحق ٢ من الحق الي الحق من الحق ا لي الخلق بالحق ٤ من الخلق ا لي الخلق بالحق/ پايان سفر نخست, آغاز ولايت است, ام ا ولايت, پايان ندارد و بر خلاف نبو ت, خاتمي ت, در او مطرح نيست; چون, ولي اسمي از اسماء الله است و همواره مظهر دارد: <فان الله هو الولي الحميد>/ ٤ راه رسيدن به اين ولايت, <توج ه> است و وسيلة آن, محب ت كه با معرفت به دست ميآيد, و براي به دست آوردن معرفت, بايد به عبادت ربوبي روي كرد/ اين ولايت, كسبيه است و <ولي < آن را <محب < مينامند, ام ا قسم ديگر, <ولايت عطاي يه> الانجذاب ا لي الحضرة الرحمانية قبل المجاهدة است/ ولي اين ولايت, <محبوب> نام دارد, افرادي كه به مقام <قطبي تو امامت> بر عالم هستي ميرسند, ٥ از ميان كساني انتخاب ١ تمهيد القواعد, ص ١٧٢/ ٢ شرح نصوص الحكم, ص ٤٥ الفصل الثان ى ي عشر / ٣ همان, ص ٤٥/ ٤ تعليقه بر نصوص فاضل توني, ص ٩٢; جامعالا سرارو منبع الا نوار, ص ٣٩٥ / ٥ التوحيدو النبوةو الولاية, ص ٢٦ ٢٧; أسرار الشريعةوأطوار الطريقةوأنوار الحقيقة, ص ٩٥ ١٠٣/

40 فصل اول. قسمت نخست. بررسي مفهوم ولايت. Ê ٣٩ ميشوند كه داراي ولايت عطاي يه هستند/ در يك طرح كلي ولايت و امامت را ميتوان در سه نگاه ترسيم كرد: ١ Ê امامت نزد <اهل شريعت>, رياست ديني, مشتمل بر ترغيب و تخذير مردم براي حفظ مصالح ديني و دنيوي است/ اين امامت, مانند نبو ت, عقلا و شرعا, واجب است/ دليل عقلي آن لطف و دليل شرعي آن, آياتي مانند: <أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أ ولي الا مر منكم> است/ ٢ Ê امامت نزد <اهلطريقت>, جانشيني و خلافت از سوي خداوند و از سوي قطب اعظم زمان است/ صاحب اين خلافت, ولايتي مقي د دارد; زيرا, ولايتش, كسبي و ارثي و عرضي است/ اين ولايت, عبارت است از تصر ف در خلق بعد از فناي در حق و بقاي به حق/ باطن نبو ت, همين ولايت است/ ٣ Ê امامت نزد اهل حقيقت, مقامي است كه ولي مطلق و ولي اعظم و قطب است/ اين امام, حامل درجات قرب و پرچمدار ولايت است/ جملة مشترك تشي ع با عرفان نظري, در همين <ولايت> نهفته است/ هر دو, ضرورت انسان كامل و حج ت زمان را مطرح و از آن به <قطب> تعبير ميكنند/ ١ با اين بيان, به اين نتيجه ميرسيم كه <ولايت>, در قرآن و حديث و كلام و عرفان, با هم تباين ندارند, بلكه روح آن, به حقيقت و مراتب و درجات متفاوت آن بازگشت دارد/ كلام, از امامت ظاهري و ولايت سياسي سخن ميگويد/ و عرفان, از امامت باطني و مقام قطبي ت و قرآن و سن ت, به هر دو قسم امامت و ولايت نظر دارند/ ٧ ولايتدرفقه فقه در اصطلاح, علم به احكام شرعي فرعي از راه ادل ة تفصيلي, تعريف شده است/ به ١ امامتو رهبري, ص ٥٥; ولاءهاو ولايتها, ص ١٠٤; شيعه در اسلام, ص ١٢١ ١٢٤/

41 . Ê ٤٠ بررسي مفاهيم نظري ة ولايت فقيه تعبير ديگر, علم استنباط احكام شرعي را فقه نامند/ ١ ذات مقد س ربوبي, طبق ولايت تشريعي و حق قانونگذاري حقيقي و بالذات خويش, قوانين و احكام را در مقام ثبوت, از راه وحي به انسان رسانده است/ پيامبر گرامي ص و اهلبيت ع به عنوان مب ين و مف سر وحي از طرف پروردگار, به تبيين و تفسير و رساندن پيام آسماني و تبليغ احكام اهتمام ميورزند/ و از اينجا است كه دو منبع كتاب و سن ت, به عنوان اصليترين منابع استنباط احكام شرعي, شكل ميگيرد و فقيه, بر اساس ظواهر كتاب و روايات و اجماع از سن ت و احكام قطعي عقلاني, به استنباط احكام شرعي ميپردازد و حكم فروع و مساي ل مستحدثه را به وسيلة اصول مندرج در كتاب و سن ت و رد فروع بر اصول, تعيين ميكند/ حكم شرعي را كه شارع جعل كرده است, بنفسه, نميتوان <ولي تشريعي> ناميد; زيرا, حكم شرعي, در نتيجة ا عمال تشريع ولي تشريعي پديد ميآيد/ تاريخ پيدايش فقه و تشكيل حوزههاي فقاهت, به عصر اهلبيت ع ميرسد/ بيت عترت طاهره, نخستين تشكيلدهندة مدارس فقهي بود كه با پرورش زبده, در مدينه به تدوين و ترويج فقه پرداخت/ نخستين فقيهان اماميه, ا صحاب خاص امامان معصوم ع به ويژه امام باقر و امام صادق بودهاند كه با دريافت روش و قواعد صحيح فقاهت و تدوين روايات فقهي, به كار تفريع و استنباط مبادرت ورزيدهاند/ حوزههاي فقهي, سلسلة بههم پيوستهاي را ميمانند كه چونان حلقههاي زنجير, به بيت عصمت و طهارت متصل و از آن ريشه سيراب شده و بالندگي يافته و مييابند/ جدا پنداشتن فقاهت از آن بيوت رفيع, پنداري ناصواب است/ خطوط اصلي و رؤوس كل ي مباحث فقهي, از و سن ت سرچشمه گرفته است و در وراي هر مطلب فقهي, پشتوانهاي از كتاب و سن ت, بايد آن را تا ييد كند/ ٢ ١ معالم الدينو ملاذ المجتهدين, ص ٢٢; جامع المقاصد ف ى ي شرح القواعد, ج ١, ص ٣/ ٢ نگاه كنيد به: جامع المقاصد ف ى ي شرح القواعد, ج ١, ص ٧ ١٢; تاريخ الفقه الشيعي, ص ٢٧ ٤٢ چاپ شده در مقدمة